به جستوجوی تو در چشمِ خلق خیره شدم
غریبه اند برایم تمام رهگذران...
#فاضل_نظری
@robaiiyat_takbait
صد حرف نگفته در دلت جا شده بود
چشمان تَرت ساحل دریا شده بود
در حسرت یک کلام تو پیر شدم
ای کاش که سفره ی دلت وا شده بود
#حسن_باقری
@robaiiyat_takbait
مست آن چنان خوش است که هنگام صبح حشر
چون سَر کِشَد ز خاک ، بگوید: پیاله کو ؟
#افضل_سرخوش
@robaiiyat_takbait
هوای صید منِ ناتوان اگر داری
کمان ز دست بیفکن که یک نگاهم بس
#عاشق_اصفهانی
@robaiiyat_takbait
دعا کردم که برگردد
شده با دیگری باشد
دعاهایی به این تلخی
همان بهتر نمیگیرد...
#نفیسه_سادات_موسوی
@robaiiyat_takbait
ز غصه صدهزاران قصه دارم
ولی پیش که خوانم؟ با که گویم؟
#عراقی
@robaiiyat_takbait
ز بس در دل گل یادت شکوفاست
گرفته بوی گل پیراهن من . . .
#قیصر_امین_پور
@robaiiyat_takbait
از هجوم اشک ما بیدل مپرس
یار می آید، چراغان کرده ایم
#بیدل_دهلوی
@robaiiyat_takbait
او آمد و رنگ روزگارم شد سبز
پاییز و زمستان و بهارم شد سبز
روزو شب بی قراریم پایان یافت
آن لحظه که بر سر قرارم شد سبز
#محسن_درویش
@robaiiyat_takbait
دوای دردِ درمان سوز این دیوانه دستِ توست
بغل نه
بوسه نه
حتی کمی از بوت هم کافی ست...
#شهریار_قنبری
@robaiiyat_takbait
ایکاش همیشه رو به رویت بودم
در آب زلال رود قویت بودم
در حسرت یک نوازشت آه کِشم
ایکاش نسیمِ لایِ مویت بودم
#نوروزرمضانی
@robaiiyat_takbait
گرچه رفتی ز دلم
حسرتِ روی تو نرفت
درِ اين خانه به اميد تو باز است هنوز...
#عماد_خراسانی
@robaiiyat_takbait