💠 انتحارِ کَن
تصور کنید در جشنواره ی بین المللی تئاتر فجر وقتی با نمایش خیرهکننده مرحوم «حسین پناهی» مواجه میشوید، بهناگاه از بازیگرنمایِ نقشِ دومِ یک نمایشِ دبیرستانی بهعنوان برگزیده ی این جشنواره تقدیر شود! حالوروز این روزهای جشنواره ی کن و انتخابهای عجیبوغریب آن چیزی مثل همین طنز تلخ است.
اما چرا این جشنواره ی بینالمللی حاضر شدهاست تا این میزان به اعتبار خود ضربه بزند؟!
با من دوباره به وادی تصور بیایید و شیرمردی را فرض کنید که در برابر عربدههای شرور فلان محله تمام قد ایستاده و جلوی دیدگان همه، با مشت بر دهانش کوفته است. شرورِ بی وجدان به خودش اجازه میدهد که به هر دستاویزی چنگ بزند تا صولت و سطوت گذشته را احیا کند؛ اراذل محله را دور هم جمع می کند تا علیه او بشوراند؛ به خانه شیرمرد دستبرد می زند؛ او را در شب تاریک مورد حمله ناجوانمردانه قرار می دهد و دستآخر برای بردن آبروی او حاضر می شود آبروی خودش را هم ببرد!
حالوروز این روزهای کشوری بنام «ایران» و شروری به نام آمریکا و محله ای به نام دهکده ی جهانی همین است؛ استکبار تمام هیمنه ی خود را به میدان آورده تا مانع میدانداری این «مقتدرِمظلوم» شود؛ او میداند که به مرحلهی آخر این بازی کثیف رسیدهاست و چیزی جز ناکامی نصیبش نشده؛ لذا دارد با آبرویش انتحار میکند.
برگزارکنندگان و سرمایهگذاران و داوران این جشنواره نیک میدانستند که با انتخاب این فیلمِ ضعیف، دارند بر سرِ آبرویشان قمار میکنند اما چه کنند که در برابر این قدرت نوظهور چارهای جز انتحار ندارند به امید آنکه با این خودکشی، بلکه بتوانند چشمی یا دستی یا پایی از او بستانند و اندکی جلوی «آقا»شدنش را بگیرند.
حقیرتر از اینان، آنانی اند که به واسطهی کینه های بدخیمِ سیاسی یا هرزهگیهای عظیم فرهنگی، حاضرند با هورا کشیدن برای این کار سخیف، پنجه به رخسار شمس الشموس کِشند و نامۀ تباه خویش، سیاهتر کنند!
انتساب شرارتهای قاتل زنجیرهای روانی، به حریم نورانی رضوی، پایان سوءاستفادههای این شرورِ بینالمللی و اذنابش نیست، اما یقیناً نشاندهندۀ سرعت افول اوست.
✍ یادداشت حجتالاسلام عباس بابایی
#عنکبوت_مقدس
@rohaniat_mardomi
💠 #عنکبوت_مقدس باید ما را به حرکت وادارد
خبری منتشر شد که در جشنواره کن به یک بازیگر خانم ایرانی جایزه نفر اول را دادند. جشنواره هایی که کارنامه شان در جایزه دادن به فیلم هایی که تصویر سیاه از ایران و ایرانی منتشر میکنند، برای همگان روشن است.
این فیلم اما در مشهد اتفاق می افتد. قصه از همان قصههایی است که خیلی نظر مخاطب امروزی را جلب میکند. آدم مذهبی که با انگیزههای دینی قصد میکند شهر را از زنان خیابانی پاک کند، اما راهی که انتخاب می کند، کشتن آنهاست؛ همان آدم مذهبی که نشان میدهند اهل رفت و آمد به حرم و زیارت امام رضا(ع) است، آنچه واضح است، این فیلم قصد دارد در کنار منتشر کردن داستان عمل منزجر کننده این شخص، به مخاطب خود القا کند که این فرهنگ منزجرکننده ای که میان افراد مختلف در فیلم میبینند، از همین مراکز دینی نشئت میگیرد، تفکری که در تصویر ابتدایی فیلم و آمدن اسم «عنکبوت مقدس» در کنار تصویری از شهر مشهد که حرم مطهر در وسط آن دیده می شود، به وضوح به تصویر کشیده شده است.
اما آیا این ادعا درست است؟ کلیپی از یکی از بیننده های فیلم در شهر کن میدیدم که از این فیلم انتقاد میکرد و بین حرفهایش می گفت انتقاد من به عنوان یک ایرانی به این فیلم این است که هیچ آدم خوبی در این فیلم وجود ندارد. این فیلم آمده است که فرهنگ ایران و ایرانی را سیاه نشان دهد!
این روزها وقتی به بهانه این خبر داستان سعید حنایی را (که این فیلم درباره او ساخته شده است) میخواندم، یاد ماجرایی مشابه افتادم، مشابه از این جهت که اشخاصی از علما و بزرگان دینی ما هم هستند که از بودن اینطور زنان در جامعه دل خوشی نداشتند، اصلا شاید خود آن زن هم از کارش راضی نباشد و به جبر جامعه به این قصه گرفتار شده باشد، اما راهی که این بزرگان انتخاب می کنند، زمین تا آسمان با قصه این قاتل تفاوت دارد، شیخ حسین انصاریان، منبری معروف، داستان عجیبی از سامان دادن به زندگی این افراد دارد؛ همان عالمی که دعاهای او در شب های قدر همه را شگفت زده کرد، مثل آنکه برای دختر و خانواده خودش دعا میکند، برای سامان یافتن زندگی این زنان در آن شب مهم دعا کرد، کسی که از ماجرای عجیب شیخ حسین درباره زنان خیابانی صحبت میکرد و می گفت من خود شنیدم كه خبرنگار از دختر جوانی سؤال كرد كه «شما قبلا كجا بودید و چه می كردید؟» او گفت: «من اصلا به قبل و بعد كاری ندارم و هیچ حرفی برای گفتن ندارم. فقط این را می خواهم بگویم كه یک نفر آمد و مرا نجات داد كه او هم پدر من است و هم عمویم، هم برادر و دایی و مادرم، او همهكاره من است. او شیخ حسین انصاریان است.»
این است روش علمای راستین ما که از مشی اهل بیت(ع) آموخته اند. البته خیلی از ما فقط ادعای پیروی از اهلبیت(ع) را داریم و گاهی خورشید وجود آنها پشت ابر عمل امثال ما پنهان می شود.
امیدواریم این روزها اهل فرهنگ و هنر ما به بهانه انتشار این فیلم سیاه، به فکر به تصویر کشیدن این حقایق نورانی و زیبایی های نگاه اصیل دینی بیفتند و این اتفاق ناگوار مقدمه ای برای پدید آمدن اتفاقات مبارک در عرصه فیلمسازی و کارهای هنری فاخر در کشور ما باشد.
✍ یادداشت حجت الاسلام حسین ابراهیمی
#روحانیت_مردمی
@rohaniat_mardomi