یه‌سری‌ام هستن که از لب پرتگاه میکِشنِت بالا یه بغل محکم بهت میدن بعد جفت پا میرن تو قفسه سینت تا پرت شی پایین .

اگه توام مثل من هرکاری کردی که واسش بهترین باشی و بهش بفهمونی حسی که تو قلبت بهش داری خیلی زیاده ولی اون نفهمیدت و تنهات گذاشت" بیا بغلم :)

مگه اینکه فکرام از رو جنازم رد بشن تا بتونن تورو از خودشون بیرون کنن .

+++++

پارسال اینموقع بوی ماه مهر میومد ، امسال بوی خون

پس‌ کِی‌ قراره‌ دلت‌ تنگ‌ بشه‌ واسم؟ :)

ازم پرسید چیزی هست که بتونه حالتو خوب کنه؟ به خودش فکر کردم .

نکند بوی تورا باد به هرجا ببرد خوش ندارم دلِ هر رهگذری را ببری ؛

حالا من نشد بهت بگم دوستت دارم ولی تو با خودت نگفتی این یارو چرا انقد میگه مواظبِ خودم باشم؟

دردی که میکشی ، اشتباهی که میکنی ، اشکی که میریزی ، حرفی که میشنوی ، حس بدی که میگیری ، عشقی که نمیگیری ، آدمی که از دست میدی ، آرامشی که نداری ، محبتی که نمیبینی ، انتظاری که میکشی ، درون ریزی‌ای که داری ، قضاوتی که میشی ، آرزویی که دفن میکنی ، امیدی که خاک میکنی برای هیچکس مهم نیست! زور الکی نزن .

من که هرکاری کردم بفهمی قشنگترینی برام . توام هرکاری کردی تا این حس قشنگم هی کمتر بشه اینقد کم که تموم بشه یجوری که انگار وجود نداشته .