ازم پرسید چیزی هست که بتونه حالتو خوب کنه؟ به خودش فکر کردم .

نکند بوی تورا باد به هرجا ببرد خوش ندارم دلِ هر رهگذری را ببری ؛

حالا من نشد بهت بگم دوستت دارم ولی تو با خودت نگفتی این یارو چرا انقد میگه مواظبِ خودم باشم؟

دردی که میکشی ، اشتباهی که میکنی ، اشکی که میریزی ، حرفی که میشنوی ، حس بدی که میگیری ، عشقی که نمیگیری ، آدمی که از دست میدی ، آرامشی که نداری ، محبتی که نمیبینی ، انتظاری که میکشی ، درون ریزی‌ای که داری ، قضاوتی که میشی ، آرزویی که دفن میکنی ، امیدی که خاک میکنی برای هیچکس مهم نیست! زور الکی نزن .

من که هرکاری کردم بفهمی قشنگترینی برام . توام هرکاری کردی تا این حس قشنگم هی کمتر بشه اینقد کم که تموم بشه یجوری که انگار وجود نداشته .

غم توی صدامون موج میزنه، میشنوی؟

_

بهت گفته بودم که من همیشه حوصله تورو دارم، حتی وقتایی که حوصله خودمو هم ندارم؟

حسی که به تو دارم مثل غرق شدن لای بوی مه جنگلای شماله، مثل تپش قلب قبل از اولین قرار، مثل بوییدن پشت گردن نوزاد، مثل پیدا کردن پیتزای نصفه شبی ته یخچال یه شیرینیِ مطلقه که هیچ موقع دلمو نمیزنه یه حس ناب تموم نشدنی که میخوام تا ابد رو گوشه کنار قلبم نگهش دارم، ما بدون هم ناقصیم مثل اسمون بدون ستاره هاش دریا بدون ماهیاش؛ دنیا بدون عاشقاش! تو برای من بخند، من ماه رو فراموش میکنم، میدونی تو دور ترین نزدیک منی، این یعنی تو دُردونه ای هستی که مهم نیست جاده ها چقدر بین ما طولانی باشن بخشی از قلب من برای توعه، همونطور که همیشه بوده، تو همون ادمی هستی که انگار بدنیای من بدون دیوونه بازیاش خاکستری عمیق میشد، همونی که اتفاقی امد و دیگه دلم نخواست اتفاق باشه. همونی که مهم نیست چقدر سخت یا چقدر طولانی ما بلاخره همو میبینیم. حتی اگه یه روز از عمرمون باقی مونده باشه؛ چون دنیا به من یه بغل طولانی از تو بدهکاره.

تو قشنگ ترین چیزی هستی که تو قلبم نگه می‌دارم؛

-