🌸 رمان بهشت 🌸
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 🍂🍃🍂🍃🍂🍃 🍃🍂🍃🍂🍃 🍂🍃🍂🍃 🍃🍂🍃 🍂🍃 🍃 #پارت_349 چهره اش در هم رفت _ من فقط اون حرفا رو زدم
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
🍂🍃🍂🍃🍂🍃
🍃🍂🍃🍂🍃
🍂🍃🍂🍃
🍃🍂🍃
🍂🍃
🍃
#پارت_350
_آقا مهدی لطفا!
_ آخه دیگه خواستگاری اومدن که مشکلی نیست هست!؟
هوفی کردم. و کلافه گفتم :
من دیگه نمی دونم چی باید بگم.
_ لطفا، ازتون خواهش می کنم مخالفت نکنید.
قول می دم اگر بعد آشنایی منو نخواستید، خیلی شیک و مجلسی بکشم کنار.
خوبه؟!
از داخل اینه، چند لحظه ای نگاهش کردم.
مانده بودم چه بگویم.
غیر منطقی حرف نمی زد. فقط فرصت می خواست. از طرفی اگر ردش می کردم، محمد به مراد دلش می رسید
برای همین گفتم :
خیلی خب. بهش فکر می کنم.
چشمانش برق زدند.
_ واقعا ممنونم ازتون.
دیگر هیچ نگفتم و با یک با اجازه خواستم پیاده شدم که گفت :
عه کجا. بشینید می رسونمتون
_ نه نیاز نیست ممنون.
_ مهناز خانم؟!
سر جایم برگشتم و نگاهش کردم.
_ چقدر واسه فکر کردن وقت می خواید.
🍂رمان بهشت🍃
https://eitaa.com/joinchat/1298726972C2c2ad78c5c
🍃
🍂🍃
🍃🍂🍃
🍂🍃🍂🍃
🍃🍂🍃🍂🍃
🍂🍃🍂🍃🍂🍃
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
🌸 رمان بهشت 🌸
#انتقام #پارت_349 تکیه ام رو به دیوار دادم. نگاهم رو به نقطه ای نامعلوم دوختم و گفتم: _سلام بر ر
#انتقام
#پارت_350
_هیچ وقت.
خندید..
منم خندیدم.
شاید تا همون چند دقیقه حالم خوب بود!
احساس می کردم توی اینجا نباید تنها بمونم و حداقل با یکی دوست بشم.
آدمی نبودم که بخوام شب و روز حرف بزنم با کسی.
اما همون دو کلام هم باعث می شد افسرده نشم.
خودم روانپزشک بودم و این چیزا رو می دونستم.
دستی به گردنم کشیدم و گفتم:
_سام... میشه بری ونوس رو ببینی؟ خیلی نگرانشم. می دونم این روزا حالش اصلا خوب نیست.
صدای نفس عمیق اومد:
_باشه. فقط امیدوارم اون برادر عنق و بداخلاقش خونه نباشه. ونوس هر نظری هم داشته باشه برادرش رایش رو میزنه. اینو مطمئن باش.
لبخندی روی لبم نشست.
اگر یه تصمیم از ته دل بود، هیچ کسی نمی تونست جلوش رو بگیره. هیچ کسی نمی تونست مانع انجام دادنش بشه.
_امیرحسین بداخلاق هست... کمی بددهنم هست. ولی خب برادره! حق داره. منم اگر یکی این کارو با خواهر نداشته ام می کرد شاید بدتر از این قاط می زدم.
"نمی دونم"ی گفت و سکوت کرد.
نفس عمیقی کشیدم و گفتم:
_من دیگه باید برم، کاری نداری؟
_نه...
چه کاری می تونست داشته باشه؟
اصلا من توی زندان چه کاری می تونستم براش بکنم؟!
پوف..
خداحافظی کوتاهی باهاش کردم و گوشی رو گذاشتم سر جاش.