🌻دو حرف زیبا از دو بزرگ مرد:
#شهیدقاسمسیمانی: برای شهید شدن اول باید مانند شهید زندگی کرد
#شهیدسدمرتضۍآوینی: تنها کسانی مردانه میمیرند که مردانه زیسته باشند
#یادشهداباصلوات🌻
°🌼🍃°
#شهیدمصطفیصدرزاده🌷
همیشھ تاڪید داشټ يھ شهید انتخاب ڪنید...:)🍃
برید دنباݪش بشناسیدش
باهاش ارتباط برقرار کنید
شبیهش بشيد 🌿
حاجټ بگیرید شهید میشید
«رفیق شهید خود شهید صدرزاده ، شهید ابراهیم هادی بودن »
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا🙏
شب ما را لبریز از آرامش🕊
و مشکلاتمان را آسان کن🕊
و فراوانی را در
زندگی همه جاری فرما🕊
ما را بندگان شاکر
قرار ده نه شـاکی🕊
الهی آمین
#شبتون_بخیر
🌸 وقت تلفی ممنوع!
🍃هرگاه در منزل كاری نداشت،از نوارهای قرآن كه در خانه داشتیم، استفاده میكرد. من ندیدم وقت را به بطالت طی كند. همیشه میگفت: «اگر امروزم با دیروزم یكی باشد، از غصه دق میكنم.»🍃
#شهیدمحمدجوادتندگویان🌸
🍃🌸🍃
#شهیدانه🌸
🌻جعبه شیرینی رو جلوش گرفتم،
یکی برداشت و گفت: «می تونم یکی دیگه بردارم؟»
گفتم: «البته سیدجوݧ،این چه حرفیه ؟»
برداشت ولی هیچکدوم رو نخورد. کار همیشگیش بود.
می گفت: «می برم باخانم و بچه هام می خورم».
می گفت: اینکه آدمشیرینی های زندگیشو با زنوبچه اشٺقسیمکنه خیلی توی زندگی خانوادگی تأثیر میذاره!
#شهیدسیدمرتضۍآوینۍ🌱
#خاطرات_شهید📻
🍃وقت اذان به اولین مسجد که می رسید می گفت : « اذانه ، همین جا نماز را می خوانیم » .
در همدان که بود بیشتر وقت ها برای نماز جماعت می رفت مسجد میرزاتقی ، گاهی هم مسجد کولانج.
🍃اگر یک وقت جور نمی شد هر جا که بود نماز را به جماعت برگزار می کرد. حالا یا امام می شد ، یا مأموم .
🍃می گفت : «برای یک میهمانی یا هرکار دیگر نباید ثواب نماز جماعت را از دست داد . »
فرماندهٔ عملیات سپاه همدان
#شهیدمحمدرضافراهانی🌸
🔦اهمیت استغفار
🌼 آیت الله بهجت:
🌸اگر بدانید چه هست این استغفار! چه گنج هایی در این ذکر استغفار نهفته هست! باید بیابید که این استغفار چیست. زبانتان وقتی به ذکر استغفار باز
🌻می شود، در حقیقت موانع همه بر طرف می شود و حوایجتان هم برآورده می شود. اصلاً استغفار صیقل دهنده روح است، شما را نزدیک می کند به خدا.
◀️ سحرخيزي و كار
🔹 رسول خدا (ص) فرمودند:
🔸 سحرخیزى مبارك است و همهٔ نعمتها به ویژه روزى را مىافزاید.
🔹 همچنین آن حضرت فرمودند:
🔸 صبحگاهان در پى نیازمندى هایتان بروید، چرا كه آسان به دست مىآیند.
📚 مفاتیح الحیات حضرت آیت الله العظمی #جوادی_آملی مدظله العالی
✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿
📚 #با_من_بمان 💕
💠 قسمت👈هشتم(بخش دوم)
-دوسال پیش سکته کرد و فوت شد
-خدا رحمتش کنه
اسم من نرگسه
خواهر کمیلم
ببین ازاده خانوم
اگه میبینی مادرم اینقدر ناراحته باید بهش حق بدی
قبل اومدن تو قرار بود دختردایی کمیل ،سمانه رو براش بعد محرم خواستگاری کنیم
همدیگرو هم میخواستن و دوست داشتن
ولی با اومدن ناخواسته ی تو همه چیز بهم ریخت
پس بهتره انتظار نداشته باشی به پات گل بریزیم
از جایش بلند شد و از اتاق بیرون رفت
با رفتن او دانه های درشت اشک بر گونه هایش جاری شد
تقصیر او چه بود
او ک صدبار به سرگرد اکبری حقیقت را گفته بود
از این همه تنهایی و بیکسی خسته شده بود
ته دلش امید داشت با خلاصی از ان خانه حداقل اوضاعش بهتر میشود
ولی حس میکرد اگر در همان خانه ی پدری اش میماند و اورا تحمل میکرد بهتر از طعنه های تند اینان بود
صدای نرگس مانند پتک بر ذهنش فرود می امد:همدیگررو میخواستن و دوست داشتن
دوست داشتن
دوست داشتن
دست هایش را روی صورتش گذاشت و دوباره شروع کرد به گریه کردن
قلب کوچکش به هر بهانه ای بی قرار باریدن بود
Sapp.ir/roman_mazhabi
تا شب از اتاق بیرون نرفت و بیحرکت گوشه ی اتاق نشست
کسی هم سراغش را نمیگرفت
تنها نرگس اورا برای ناهار صدا زد ولی او میلی نداشت
به سرنوشت نامعلوش فکر میکرد
با شنیدن صدای چند تقه ک به در خورد سمت ان چرخید
کمیل سینی بدست وارد اتاق شد و مقابلش نشست
-سلام
زیر لب جوابش را داد و بشقاب برنج را مقابلش گذاشت:نرگس گفت ظهر ناهار نخوردی
لب های خشک شده اش را از هم باز کرد و با صدای ضعیفی گفت:ممنون گرسنه نیستم
-مگه میشه نباشی
بردار چند لقمه بخور
-اقای معتمدی
-بله
-منو ببخشین ک زندگیتونو بهم ریختم
-درسته ک از اومدن ناخواستت به زندگیم ناراضیم ولی بیرحم ونامرد نیستم که بخوام عصبانیتمو سر یک دختر ضعیف و بیپناه خالی کنم
من پدرت و از همه مهم تر منصور رو مقصر میدونم
هنوزم نفهمیدم خصومت اون با من چیه
حرفای مادرمو درباره خودت جدی نگیر
از سر دلسوزی و ناراحتیش برای منه
-حق دارن
ناراحت باشن
برای اولین بار نگاهی دقیق به صورت ازاده انداخت
پوست سبزه با چشم و ابروی مشکی
نگاهش را گرفت و گفت:و دیگه یه مطلب
سرش را بالا گرفت ومنتظر نگاه کرد
- احساس میکنم زندگیم به یکباره از هم پاشیده
از من چیزی جز احساس و رفتار سرد و بیتفاوت انتظار نداشته باشید..من فعلا نمیتونم حضور شمارو به عنوان همسر قانونیم وشریک زندگیم به خودم بقبولونم
چون انتخاب من نبودید
-درک میکنم
چیزی جز این انتظار ندارم
من حاضرم برای همیشه از زندگی شما برم بیرون تا با دختری ک بهش علاقه دارید ازدواج کنید
-پیش پدرت؟
ک دوباره گیر یکی مثل منصور بیفتی ک ازت برای بدبخت کردن بقیه سواستفاده کنه
سرش را زیر انداخت و جوابی نداد...
#ادامه_دارد...
✍نویسنده👈 #محمد313 🎈
┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━━━━┓
📚Sapp.ir/roman_mazhabi
┗━━─━━━━━━⊰✾✿✾⊱┛
❤کپی فقط با ذکر نام نویسنده و آیدی کانال مجاز است❤
کاشاندکۍ،مٖثلشمآقلب♥هایمان
تسخیࢪ #خدا بود...
تاگامهایمآناینگونہزمینگیرنشود.
•|+سبکبارشوید،تارهاشوید..✨💛|
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#سڔداردݪہا♥️
#آفِـࢪ