eitaa logo
📚💠 رمانکده مذهبی (عُِاُِشُِقُِاُِنُِهُِ مُِذُِهُِبُِیُِ) 💠📚
4.8هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
721 ویدیو
73 فایل
ھوﷻ 📩رمانهای عاشقانه ی مذهبی را❣️ با ما بخوانید. 💚 🔔 #رمان انلاین هم داریم روزی دو رمان ظهر #روژان فصل ٣ و شب #فالی‌دراغوش‌فرشته در خدمتتونیم. 🌸کپی رمانها بدون اجازه ادمین جایز نیست وپیگرد دارد 🚫 🆔 @Ad_noor1 👈 تبلیغات و ارتباط
مشاهده در ایتا
دانلود
♥️🌸♥️🌸♥️🌸♥️🌸♥️🌸♥️🌸🌸♥️🌸♥️🌸✨﷽✨♥️🌸♥️ ♥️ اینجا که رسید رنگ سودا پرید...همه میدونستیم‌ آقای معظمی‌ خیلی روی دروغ گفتن حساسه... و تا حالا چند نفر اخراج شدند آقای معظمی رو به هدیه گفت: _شما میتونید برید خانم شاکری....دستتون درد نکنه هدیه خواهش میکنمی گفت و نامحسوس رو به من چشمکی زد و با لبخندی از اتاق خارج شد رو به سارا با شوق گفتم: _هدیه هم عجب کلکیه‌ و ما نمیدونستیم‌...دستش درد نکنه‌ سارا هم با خوشحالی گفت: _اره...بعد از اینکه از دفتر بیرون رفتم کلی ازش تشکر کردم...دختر خوبیه‌!! مائده گفت: _خب‌...خب بعدش چیشد؟ سارا گفت: _معظمی‌ رو به سودا گفت: _خب...حالا چی؟؟...بازم‌ من دروغ میگم؟؟ سودا سکوت کرده بود و حرفی نمیزد‌ معظمی نفس عمیقی کشید وبا اخم گفت: _خب...خانم امینی که تکلیفشون‌ مشخصه...آقای مقدم شما باید تعهد بدید که دیگه مزاحم خانم باقری نمیشید‌ تا از دانشگاه اخراج نشید....خانم باقری شما هم بفرمایید تشکری کردم و از دفتر خارج شدم سودا و فرهاد که از دفتر بیرون اومدند‌.. هر دوشون‌ با نفرت نگاهم میکردند‌.. سودا جلوم وایساد و انگشتش‌ را تکون داد و گفت: _بخاطر توی عوضی از دانشگاه اخراج شدم....ولی منتظر انتقام باش پوزخندی زدم که با فرهاد از دانشگاه بیرون رفتند. مائده رو به سارا گفت: _عجب ماجرا هایی پیش اومده و ما توی دانشگاه نبودیم به کوسن تکیه دادم و گفتم: _فکر کنم من اون روز عصر کلاس نداشتم...من و مائده و ریحانه کلاسمون‌ با هم تموم شد سارا رو به من گفت: _چقدر دلم برای ریحانه تنگ شده....خیلی وقته ندیدمش‌ به شوخی جواب دادم: _چون یکی از دوستاش‌ اصلا چند ماهه ازش خبر نگرفته و حتی شماره ای از خودش نداده شرمنده نگام‌ کرد و سرش را پایین انداخت...بعد از سکوتی‌ کوتاه جواب داد: _ببخشید زهرا...تو که میدونی چقدر برام عزیزی...بخاطر بابام مجبور شدم که شماره و آدرس خونم و به هیچکس ندم‌....حتی برای فرم دانشگاه هم آدرس دقیق ندادم نفس سنگینی کشیدم و گفتم: _میدونم....نگفتی چرا با پدرت بحث کردی؟ 🚫کپی فقط با رضایت و هماهنگی با نویسنده حلال است. 🚫در غیر این صورت نویسنده به هیچ عنوان راضی نیستند. ♥️🌸♥️🌸♥️🌸♥️🌸♥️🌸♥️🌸♥️🌸♥️🌸♥️🌸♥️🌸♥️🌸♥️🌸 📚 @ROMANKADEMAZHABI ❤️ eitaa.com/joinchat/1928331276C0b0ef4cbc1 ❌❌ کپی رمانهای کانال رمانکده مذهبی بدون اجازه اشکال دارد❌❌ ↪️ کانال رپلای(دسترسی آسان به قسمت اول دیگر رمان ها وpdf رمان های ما)👇🏻👇🏻 @repelay