روح کوچولو؛
در مصاحبهای رادیویی از زنی صد ساله پرسیدند آیا هیچوقت حسرت چیزی را میخورد. او جواب داد: "اگر می
سرکلاس نشسته بودم که یهو خانم جوان و خمیده، که بنظر میرسید هشتاد بهارو دیده باشن اومدن و سلام و علیک کردن با استاد.
استاد منو معرفی کردن و با لطف گفتن نساخ جدید هستن .
بعد کلاس پوشه اون خانمو دیدم ، هنرجوی نسخ استاد بودن(((((((=
هدایت شده از ' کــــبریت مــــمتاز'
درسته اعضای چنل کمه ولی دلیل نمیشه هیچ زری تو ناشناس نزنین که
روح کوچولو؛
درسته اعضای چنل کمه ولی دلیل نمیشه هیچ زری تو ناشناس نزنین که
نمیدونم چجوریه ولی هر چی ممبر نظر بده و فعاله تو چنلای دیگست دوست من🤝
هدایت شده از ' کــــبریت مــــمتاز'
برو به عمت بگو دوست من
خودت مشارکت کردی مگه؟
روح کوچولو؛
برو به عمت بگو دوست من خودت مشارکت کردی مگه؟
یذره روشنفکر باشید لطفا🙏🏿
تو ناشناسای بقیه؟اره
هدایت شده از ' کــــبریت مــــمتاز'
دوستم دوستای قدیم
من ناشناست نظر میدادم دلقک
روح کوچولو؛
دوستم دوستای قدیم من ناشناست نظر میدادم دلقک
خب من مستقیما انتقاد میکنم✨
هدایت شده از ' کــــبریت مــــمتاز'
خواهر با یه شوخ طبعی خنک طور یه بار دیگه یادآور شد که دانشگاه میره