هدایت شده از حرفهای نگفته افضل
قلیون رو دست به دست نمیکردند فقط مداح میکشید میگفت هم: کام نداره، حاجی. گفت ابوحمزه که: اون ویپتو چیکار کردی، راستی؟ بابا گفت اسکل این قلیون چیه پس؟ گرفتم باهاش ویپو ترک کنم. سرطانزاعه، میگن. نی به لب گرفت پدر، مک میزد دود میداد بیرون با هر بازدم.
روح کوچولو؛
قلیون رو دست به دست نمیکردند فقط مداح میکشید میگفت هم: کام نداره، حاجی. گفت ابوحمزه که: اون ویپتو
نمیدونم چرا ولی ترکیب قلیون(اصفهانی) و مدح امام علی ع" خیلی ترکیب برنده ایه.
روح کوچولو؛
ن ارزش نداره دنیا رو میگم از هر ور میری میبینی نمی ارزه فقط می خوام بدوئم تو آغوش خود خدا میخوام ف
انسان ممکن الخطاست اما جایز الخطا نه
خطا داریم تا خطا،گاهی اون خطا به شخص دیگه جز خود فرد آسیب نمیزنه و قابل جبرانه ..
روح کوچولو؛
شاید همین الان بمیرم و دیگه نباشم خب چیکار کردم تو زندگیم ک مفید بود (مکالمات من و ترسم) #هیوم
https://eitaa.com/56993033/4295
ترسم اینه بمیرم قبل مفید بودن
از کجا معلوم همین الانی که دمی و بازدمی داری، مفید نیستی؟
هیچ چیز سرجاش نیست.
مثل اشک های زیر دوش .
مثل فکر های مستمر،موقع ظرف شستن.
مثل تو که در آغوشم نیستی . .
هدایت شده از منِمن
فهمیدم روزایی که از جسمم بیگاری میکشم روحم خوشحال تره و کمتر در تلاش برای زدن خودش به در و دیواره.