بچه ها من بد جوری عاشق این دوتا ایموجی شدم(♥️🍃) اگر میبینید زیاد ازشون استفاده میکنم تعجب نکنید😂😌
عضو های عزیز خوش آمدید♥️🍃
توجه:
باید بگم که اگر به خاطر شماره بازیگر ها عضو شدید لفت بدید چون بازیگرا راضی به پخش شماره هاشون نیستند، دیگه شماره هاشونو نمیزارم......
اگرهم به خاطر رمان عضو شدید درخدمتتون هستیم😌🍀
«رمـانـــــ گــانــدویـــی»
امنیت🇮🇷 #فصل_4 #پارت_5 فردا صبح بیمارستان محمد: به به سلام اقایون سعید: سلااام اقااا داوود: ا
امنیت🇮🇷
#فصل_4
#پارت_6
محمد: الو زینب جان
با داوود بیاید اتاق من
ــــــــــــــــــــــــــ
زینب:سلام
داوود: سلام اقا کاری داشتید
محمد: داوود تو زینب باید برید برای دستگیری ثنا و صبا و غلام و اون یکی اسمش یادم نیست 😂
زینب: کی هستن اینا😂😂
محمد: چند تا مزاحم
فردا راه میوفتید روژان و رسول از اینجا هواتونو دارن
هردو:بله چشم
داوود رفت بیرون و زینب با محمد کار داشت
زینب: محمد یکم فکر کن من با مرد غریبه برم چیکار
محمد: روژانم همینو گفت اخرشم....
زینب: بسهههه😐
محمد:😂😂😂
جدا از شوخی من به داوود اعتماد دارم که جگر گوشمو میسپرم بهش خیالت تخت
زینب: هووف باشه😔
محمد: برو واسه فردا اماده شو
پ.ن¹:......
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خواندن رمان بدون عضوت حرام است🚫
به کپی رمان راضی نیستم🚫
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
«رمـانـــــ گــانــدویـــی»
440 تایی شدنمون مباااارک😌♥️
به مبارکه گلییییییییی😂