#خبر 🔶کلیه مدارس و ادارات خراسان رضوی فردا #تعطیل است‼️ 🔹 با توجه به کاهش شدید دمای هوا و به منظور مدیریت مصرف انرژی، با تصویب ستاد انرژی استان کلیه ادارات، بانک‌ها و نهاد‌های عمومی (به جز مراکز درمانی، امدادی و شعب منتخب بانک‌ها) و نیز مراکز آموزشی اعم از مهدکودک‌ها، مدارس، مراکز فنی و حرفه‌ای و دانشگاه‌ها در سراسر استان در روز دوشنبه ۲۶ آذرماه ١۴٠٣ تعطیل می‌باشد. •┈┈•••✾••✾•••┈┈• 🌷خوش آمدین به روشنا... 😊 https://rubika.ir/roooshaana https://eitaa.com/roooshaana

💢به عشقِ ابراهیم هادی... #شهید •┈┈•••✾••✾•••┈┈• 🌷خوش آمدین به روشنا... 😊 https://rubika.ir/roooshaana https://eitaa.com/roooshaana

حیدر با روایتی خطی، جذاب و به هم پیچیده از نه سال زندگی امام علی (علیه السلام) با حضرت صدیقه طاهره فاطمه (سلام الله علیها) مواجهیم. روایتی که راوی‌اش حیدر (ع) است. از زبان امام علی(ع) داستان را می‌خوانیم که از سال دوم تا یازدهم هجری چه گذشته است. از روز‌های نزدیک به ازدواج حضرت امیر (ع) تا روز‌های بعد از شهادت حضرت «زهرا (س)».هر آنچه از زندگی مشترک، نبرد‌ها و روزگار به‌طرزی پراکنده در منابع شیعه و سنی ثبت شده است، از دید نویسنده دور نمانده و در تلاشی هوشمندانه با اتکا و ارجاع بر بیش از ۱۲۰ منبع متقن، تصویری روشن و یک‌پارچه از زندگی مولی‌الموحدین در رمان حیدر گردآوری کرده است. خواندن کتاب حیدر را به تمام علاقه‌مندان به داستان دینی پیشنهاد می‌کنیم. #معرفی_کتاب •┈┈•••✾••✾•••┈┈• 🌷خوش آمدین به روشنا... 😊 https://rubika.ir/roooshaana https://eitaa.com/roooshaana

بخشی از کتاب حیدر از جنگ بدر که برگشتیم، بقیه دهه دوم ماه را در مسجد معتکف شدیم. غوغایی در دلم به پا بود. دوست داشتم فاطمه، خانم خانه‌ام باشد و من سایه سرش. همیشه حتی در سخت‌ترین دقایق جنگ هم با ترس بیگانه بودم؛ اما آن روزها چه‌چیزی جسارت را در من ذوب کرده بود، نمی‌دانم؟ هرچه با خودم کلنجار می‌رفتم، نمی‌توانستم پا پیش بگذارم. باز مرور کردم آن روزی را که پیامبر پرسیدند: «نمی‌خواهی ازدواج کنی؟» از لحنشان معلوم بود که یعنی خوب است یکی از دختران قریش را برایت بگیرم. سکوت کردم. نمی‌خواستم فاطمه را از دست بدهم. فاطمه به سن ازدواج رسیده بود. خواستگارهایش مال‌ومنال داشتند و اسم‌ورسم. ابوبکر دخترش عایشه را تازه به عقد پیامبر درآورده بود. انتظار شنیدن جواب رد نداشت؛ اما شنید، همچنین عمر و عبدالرحمن‌بن‌عوف. وضع مالی عبدالرحمن و عثمان‌بن‌عفان، نسبت به بقیه بهتر بود. چنان مهریه را بالا گرفته بودند که همه می‌گفتند: پیامبر فاطمه را به یکی از آن دو می‌دهند. من در مقایسه با آن‌ها وضعیت مالی خوبی نداشتم. از روزی که به مدینه آمده بودیم در مزرعه مردی یهودی کار می‌کردم تا دستم جلوی انصار دراز نباشد. روزها با تنها شترم برای نخلستان‌ها آب می‌بردم، دست‌هایم تاول می‌زد و پینه می‌بست؛ اما می‌ارزید. زیر لباس‌های ارزان‌قیمتم که اغلب پشمی، پوستی یا از لیف خرما بودند، زیرپوش زبر چهاردرهمی تن می‌کردم و در آن گرما بیل می‌زدم. تنها آرزویم در تمام عمر این بود که بتوانم نفسم را رام کنم. از لابه‌لای نخل‌ها، زیر نور خورشید، آب‌ها آرام و رام حرکت می‌کردند. کفش‌هایم از لیف خرما بود، درمی‌آوردم تا خراب نشوند. از پابرهنه راه‌رفتن توی آن آب‌وگِل لذت می‌بردم و زیرِلب قرآن می‌خواندم. گاهی هم خورشید مصاحبم می‌شد. با نخلستان مأنوس بودم. گاهی همان جا سر زمین، غذا می‌خوردم. خوراکم نان سبوس‌دار جو بود. گاهی هم گندم. زیاد اهل گوشت‌خواری نبودم. معتقدم نباید معده را قبرستان کرد. سرکه یا نمک، خورشت‌هایی بودند که اغلب با نان می‌خوردم. هیچ‌وقت دو خورشت را باهم نمی‌خوردم. استدلالم این بود که باید نفس را به قناعت عادت داد، و الّا کار به‌جایی می‌رسد که چیزی بیشتر از نیازش را طلب می‌کند. برای تنوع، گاه گیاهان دارویی را هم به سفره‌ام اضافه می‌کردم. بعضی وقت‌ها شیر شتر و خرمای عجوه می‌خوردم یا حلوای خرمایی که مادرم برایم می‌گذاشت. هیچ‌وقت یک دل سیر غذا نخوردم، بیشتر پول روزمزدی که در می‌آوردم را به نیازمندها می‌بخشیدم و از گرسنگی به شکمم سنگ می‌بستم. لباس‌هایم اگر پاره می‌شد، با تکه پوستی یا لیف خرمایی وصله‌شان می‌زدم تا مجبور نباشم در آن شرایط لباس جدیدی بخرم. با همه این‌ها، مصمم شدم پا پیش بگذارم. کهنه عبایم را تن کردم و رفتم خواستگاری. آن روزها تنها دارایی‌ام از مال دنیا شمشیر و زره و همان یک شتر بود. #معرفی_کتاب •┈┈•••✾••✾•••┈┈• 🌷خوش آمدین به روشنا... 😊 https://rubika.ir/roooshaana https://eitaa.com/roooshaana

🎥 توصیه حاج حسین یکتا به #انقلابی‌های متحیر •┈┈•••✾••✾•••┈┈• 🌷خوش آمدین به روشنا... 😊 https://rubika.ir/roooshaana https://eitaa.com/roooshaana

🔺چه سرداران و بزرگانی داشتیم و... #شهید •┈┈•••✾••✾•••┈┈• 🌷خوش آمدین به روشنا... 😊 https://rubika.ir/roooshaana https://eitaa.com/roooshaana

″اشک امام″ خاطره‌ای زیبا از مادر گرامی #شهیدان جوادنیا حاجیه‌ خانم‌ فاطمه‌ عباسی‌ورده مادر شهیدان "علی، محمد، یونس و احمد جوادنیا" همزمان با سالروز شهادت اُم‌الشهدا حضرت اُم‌البنین «سلام‌الله‌علیها» پس از سال‌ها صبر و مجاهدت به فرزندان شهیدشان پیوستند. شادی روحشان فاتحه واخلاص و صلوات🌹 ‎‎ •┈┈•••✾••✾•••┈┈• 🌷خوش آمدین به روشنا... 😊 https://rubika.ir/roooshaana https://eitaa.com/roooshaana

″اشک امام″ خاطره‌ای زیبا از مادر گرامی #شهیدان جوادنیا حاجیه‌ خانم‌ فاطمه‌ عباسی‌ورده مادر شهیدان "علی، محمد، یونس و احمد جوادنیا" همزمان با سالروز شهادت اُم‌الشهدا حضرت اُم‌البنین «سلام‌الله‌علیها» پس از سال‌ها صبر و مجاهدت به فرزندان شهیدشان پیوستند. شادی روحشان فاتحه واخلاص و صلوات🌹 ‎‎ •┈┈•••✾••✾•••┈┈• 🌷خوش آمدین به روشنا... 😊 https://rubika.ir/roooshaana https://eitaa.com/roooshaana

دعای عهد🌱 استاد فرهمند من دعای عهد میخوانم بیا بر سر این وعده میمانم بیا با تجلی های پر هیبت بیا از میان پرده غیبت بیا 💔 ⚘ ‌‌اَُِلَُِلَُِهَُِمَُِ َُِعَُِجَُِلَُِ َُِلَُِوَُِلَُِیَُِکَُِ َُِاَُِلَُِفَُِرَُِجَُ⚘ ┄┅┅┅🍃🌺🍃┅┅┅┄ 🌷🍃 أَلَا بِذِڪْرِ اللَّهِ تَطْمَئِـنُّ الْقُلُــوبُ ‌‌‌•┈┈•••✾••✾•••┈┈• 🌷خوش آمدین به روشنا... 😊 https://rubika.ir/roooshaana https://eitaa.com/roooshaana

بخاری روشن ، آب و برق هم برقرار ، در امنیت وآسایش کامل غذای گرمی می خورم ولی نگران دمای هوا هستم که در برخی مناطق خراسان رضوی امشب به منفی ۱۵ درجه می‌رسد. شما چطور؟ این دیگه چه وضعیه هی می گویند صرفه جویی در گاز . مگه ما چه گناهی کردیم در این کشور به دنیا آمدیم حالا هم که باید ۲ درجه دمای اطاق را بیاریم پایین. ........................................................................................................................................................................................................................ گوشی رو روشن می کنم و چرخی می زنم. در گروهی می خوانم که: یکی از عملیات‌های دفاع مقدس که در سخت‌ترین‌ وضعیت‌ جوی‌ در میان‌ برف‌ و سرما انجام گرفت، عملیات‌ «بیت‌ المقدس ‌۲» بود که با رمز یا فاطمةالزهرا (سلام الله علیها) در بامداد ۲۵ دی‌ ماه ‌۱۳۶۶ برای‌ آزادسازی‌ ارتفاعات‌ غرب‌ شهر ماووت‌ عراق‌ در منطقه‌ای‌ به‌ وسعت ‌۱۳۰ کیلومتر مربع‌ آغاز شد و تا دوم بهمن ماه ادامه‌ پیدا کرد؛ این عملیات که در منطقه غرب کشور اجرا شده بود، در بعضی روزهای آن دما به ۲۰ درجه زیر صفر هم می‌رسید ... زیر مطلبش نوشتم #شهداء_شرمنده_ایم و ی سوال دیگه الان واقعا بچه های جبهه مقاومت تو سرما چه میکنند؟! •┈┈•••✾••✾•••┈┈• 🌷خوش آمدین به روشنا... 😊 https://rubika.ir/roooshaana https://eitaa.com/roooshaana