eitaa logo
مجله دینی نکته‌های ناب مهدوی
2.4هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
6.3هزار ویدیو
347 فایل
💎معجزه کلام را در خوب‌شدن حالتان را دراین کانال ببینید. 💎کم‌کردن #حسرت #یوم‌الحساب مد نظر است. 💎غذای روحتان راازاین کانال دریافت کنید. 💎بامداومت برعمل نورانی #اهلیت و #علاقه به این کانال ایجاد می‌شود. http://eitaa.com/joinchat/2906521606C41e5b9fe8b
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 *حکایتی بسیار زیبا و تکان دهنده* که خودش یک روضه است اگه دلتون شکست من حقیر رو هم دعا کنید از سید علی اکبر کوثری ( از روضه خوان های قدیم قم و از پیرغلام های مخلص اباعبدالله علیه السلام) 🔹در ظهر عاشورای یک سالی برای روضه خوانی به یکی از مساجد قم رفتم. بچه های آن محله به رسم کودکانهٔ خود بازی میکردند و به جهت تقلید از بزرگترها با چادرهای مشکی و مقنعه های مشکی مادرانشان حسینیه و تکیه ی کودکانه و کوچکی در عالم کودکی در گوشه ای از محله برای خودشان درست کرده بودند 🔹 بعد از اتمام جلسه آمدم از درب مسجد بیام بیرون یکی از دختر بچه های محله اومد جلوم و گفت اقای کوثری برای ماهم روضه میخونی؟ گفتم:دخترم روز عاشوراست. و من تا شب مجالس مختلفی وعده کردم و چون قول دادم باید عجله کنم که تاخیری در حضورم نداشته باشم هر چه دختربچه اصرار کرد، توجهی نکردم تا عبای منو گرفت و با چشمان گریان گفت: مگه ما دل نداریم!؟ چه فرقی بین مجلس ما و بزرگترها هست؟ 🔹 پیش خودم گفتم دل این بچه رو نشکنم. قبول کردم و باعجله به دنبالش رفتم تا رسیدیم به حسینیهٔ کوچک و محقری که به اندازه سه چهار نفر بچه بیشتر داخلش جا نمیشدند 🔹 سر خم کردم و وارد شدم. روی خاکهای محله نشستم و بچه های قد و نیم قد روی خاک دور و اطرافم نشستند. سلامی محضر ارباب عالم حضرت سیدالشهدا عرضه کردم السلام علیک یاابا عبدالله... دو جمله روضه خوندم و یک بیت شعر از آب هم مضایقه کردند کوفیان... دعائی کردم و آمدم بلند بشم باعجله برم که یکی از بچه ها گفت تا چای روضه رو نخوری امکان نداره بزاریم بری. 🔹رفت و تو یکی از استکانهای پلاستیکی بچه گانشون برام چای ریخت ، چائی سرد که رنگ خوبی هم نداشت با بی میلی و اکراه استکان رو آوردم بالا و برای اینکه بچه ها ناراحت نشن، بی سر و صدا از پشت سر چای رو ریختم روی زمین و بلند شدم و رفتم... 🔹شام عاشورا (شب شام غریبان امام حسین) خسته و کوفته آمدم منزل. از شدت خستگی فورا به خواب رفتم وجود نازنین حضرت زهرا صدیقهٔ کبری علیهاالسلام در عالم رویا بالای سرم آمدند. طوری که متوجه حضور ایشان شدم به من فرمودند: آسید علی اکبر مجالس روضهٔ امروز قبول نیست گفتم: چرا خانوم جان؟ 🔹فرمودند: نیتت خالص برای ما نبود. برای احترام به صاحبان مجالس و نیات دیگری روضه خواندی. فقط یک مجلس بود که از تو قبول شد و ما خودمان در آنجا حضور داشتیم. و آن روضه ای بود که برای اون چند تا بچهٔ کوچک، دور از ریا و خالصانه، گوشهٔ محله خواندی.... آسید علی اکبر ، ما از تو گله و خورده ای داریم! 🔹گفتم جانم خانوم، بفرمائید چه خطایی ازم سر زده؟ خانوم حضرت زهرا با اشاره فرمودند: اون چایی را من بادست خودم ریخته بودم چرا نخوردی و روی زمین ریختی!!؟ 🔹از خواب بیدار شدم و از آن روز فهمیدم که توجه و عنایت آن بزرگواران به مجالس بااخلاص و بی ریاست و بعد از آن هر مجلس کوچک و بی بضاعتی بود قبول میکردم و اندک صله و پاکتی که از آنها عاید و حاصلم میشد برکتی فراوان داشت. و برای همهٔ گرفتاری ها و مخارجم کافی بود. 🔹 *بنازم به بزم محبت که در آن* *گدایی و شاهی برابر نشیند...* 📚 خاطرات مرحوم کوثری ♻ جهت تعجیل در فرج آقا امام زمان(عج) منتشر کنید. التماس دعا @rooshanfekr
۞ شب هفتم محرّم که اعلام شد آب را بر اصحاب و اهل بیت اباعبدالله علیه السّلام بسته‎اند، اهل حرم هول کردند. حالا هم شب‎های هفتم محرّم که می‎گویند امشب آب بر اهل حرم بسته شد، شیعه هول می‎کند. هول غیر از خوف و ترس است. در خوف و ترس شخص کمی‎ دوام می‎آورد، ولی وقتی هول آمد، بلافاصله از پا می‎افتد. ۞ همه چیز از آب آفریده شده است. ماهی که از آب آفریده شده و غذایش آب است و در آب غوطه‎ور است، دائم می‎گوید: آب، آب. جویبارها رودها را می‎جویند و رودها دریا را و دریاها اقیانوس را. اقیانوس‎ها هم آب آب می‎کنند و سر به آسمان برمی‎دارند. مخلوق که هستی‎ای جز هستی خالق ندارد، یکپارچه عطش به خالق است. ۞ در کربلا هم قحط آب بود، هم قحط محبّت. ▪️عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی▪️ 📗 مصباح الهدی تٱلیف استاد مهدی
ماهيان از آشوب دريا به خدا شكايت بردند، دريا آرام شد و آنها صيد تور صيادان شدند! آشوب های زندگی حكمت خداست. ازخدا، دل آرام بخواهيم، نه دريای آرام... @rooshanfekr
🔶برخی از عوامل نابودی اعمال در روایات 🔴 پیامبر ص : به درستى كه شخص ریاكار در قیامت به او خطاب مى‏شود اى نیرنگ باز، عمل تو گم شد و مزد تو باطل گشت، بنابراین مزد خود را از كسى طلب كن كه براى اوكار مى‏كردى (بحار / 72 / 303) 🔷امام علی ع : پس عبرت بگیرید به آنچه را كه خداوند درباره شیطان انجام داد، او شش هزار سال خداوند را عبادت كرد. نابودى عمل او به خاطر یك لحظه كبر و غرور بود. (بحار / 63 / 214) 🔴پیامبر ص: حسد نورزید كه اعمال شما نابود مى‏شود . (بحار/ 37 / 210) 🔷پیامبر ص: كسى كه به اجیر خود در مزدش ستم روا دارد، خداوند عمل او را نابود مى‏كند. (بحار/76/ 332) 🔴پیامبر ص : به درستى كه خداوند اجر كسى كه در عطا كردن منّت مى‏گذارد را نابود مى‏كند. (بحار/ 77 / 145) 🔷پیامبر ص :كسى كه نمازش را بدون عذر ترك كند كه از او فوت شود، عملش نابود مى‏گردد . (بحار/82/202) 🔴پیامبر ص : هركس خدا را بدون ولایت و محبت علی ع ملاقات كند، عمل او نابود مى‏شود . (بحار/24/65) @rooshanfekr
🌟امیرمومنان(ع): . 💎بی رغبتی به دنیا بزرگترین آسایش است. . 💎الزهد فی الدنیا الراحه العظمی. . (تصنیف غرر، ح6077) . 💎بهترین آسودگی بی توقعی از مردم است. . (کافی، 8/243) @rooshanfekr
🌟عارف واصل حاج محمداسماعیل دولابی: 💎غصّه‌های دنیا را به کسی نگو. با بزرگان بنشین، غصّه‌ات از بین می‌رود. در مجلس عزای امام حسین بنشین، غصّه‌ات زایل می‌شود. قیمت انسان به سکون اوست. @rooshanfekr
از حضرت امیرالمؤمنین ع روایت شده که : 💎هیچ مؤمنی نیست که صدای پای مهمان را بشنود و به آن خوشحال شود، مگر آنکه خدا همه گناهان او را می آمرزد، اگرچه میان زمین و آسمان را پُر کرده باشد. 💎روایت هست که، ابراهیم خلیل الرحمن ع چون می خواست چیزی بخورد، به قدر یک میل (میل: مسافتی برابر با هزار گام) یا دو میل راه بیرون می رفت که کسی را بیابد و با او غذا بخورد. او را ،ابوالضیفان، یعنی پدر میهمان ها می گفتند. 💎در روایتی دیگر رسیده است: هر که اطعام کند مؤمنی را تا سیر کند او را، اَحَدی از مخلوقات خدا قدر ثواب آن را نمی داند، نه مَلِک مقرّبی و نه نبّی مرسلی، مگر خداوند عزوجل. 💎نکته: مهمانی که این همه ثواب برای آن ذکر شده، آن مهمانی متعارف که اکثر اهل این زمان می شناسند که به قصد ریا، افتخار، یا خودنمایی ،جمعی را دور هم جمع می کنند،و به غیبت مسلمین و تفاخر ، اسراف و... می گذرانند ،نیست، بلکه مهمانی است که مقصود از آن، تقرب به خداوند و دلجویی برادران و شاد کردن دل مؤمنان بوده باشد، و قصد خودنمایی و فخر نداشته باشد. @rooshanfekr
🌟«أَلا بِذِكرِ اللَّهِ تَطمَئِنُّ القُلُوبُ»❤️ 💎اسـتـادی می فـرمـود :🤔 ایـن آیــه معـنـایـش ایـن نـیـست کــه 💎 بـا ذکـر خـدا دل آرام می گـیـرد این جـمـلــه یـعنی خــدا می گـویـد : 💎جوری سـاختــه ام تـو را کــه جـز بـا یـاد من آرام نـگیـری !!! ⊰⊰ تـفـاوت ظـریـفے است!!!! اگر بیقـرارے ؛ اگر دلتـنـگے ؛ اگر دلگیرے ؛ گیـر کـار آنجـاست کـه هـزار یـاد ، جـز یـاد او، در دلـت جـولـان میدهد. ✅نکته های ناب @rooshanfekr
💠صرف انرژی روحی در حال تکلم :💠 انسانها معمولا از لحظه ای که بیدار میشوند تا هنگامی که به خواب میروند ، در حال ارتباط با دیگران هستند . انسان بدون اینکه خودش بداند در هر ارتباطی بخشی از انرژی معنوی و توانمندی ها ی روحی اش را از دست می دهد. ، مگر اینکه ارتباط او با انسانی کمال یافته باشد که استثنائا در این ارتباط نیرو دریافت میکند . افت نیروی روحانی در هر ارتباط بستگی به دو عامل دارد :شدت اخذ نیرو در یک طرف و شدت صرف نیرو در طرف دیگر . اگر فردی که با او ارتباط میگیرید ،خیلی منفی باشد و شما نیز با حرارت زیاد با او ارتباط گیرید و خیلی با وی در آمیزید ، بیشترین افت معنوی برای شما رخ خواهد داد . ...وقتی انسان در حال تکلم است بشدت توان روحی خود از دست میدهد و یکی از شدید ترین حالات، صرف انرژی روحی در حالت سخن گفتن است. انسان فکر میکند که حرف زدن هزینه ای ندارد و از کلامش بی حساب هزینه میکند و نمیداند همین کلام ،پر هزینه ترین است . ... 📚یار اشنا سخن اشنا ، علیرضا موسوی @rooshanfekr
🌟امام حسین علیه السلام: 💎دارایی تو اگر ازآن تو نباشد، تو ازآن او خواهی بود. پس به آن رحم نکن؛ زیرا او به تو رحم نمیکندو پیش از آنکه او تورا بخورد تو آن را بخور! 📓میزان الحکمه، ج۱۱، ص۱۷۰ @rooshanfekr
🔴دلدادگان یزیدی 💎 را باید نماینده یک تفکر و گونه‌ای از انسان‌ها در تاریخ حیات بشر دانست که حافظه‌شان مملو است از روایت‌ها و کدهای ناب و بی‌واسطه اما هرگز نمی‌توانند یا نمی‌خواهند محل استفاده این کدها را درست تشخیص دهند. 💎عبدالله هنگامی که از تصمیم امام حسین(ع) برای قیام آگاه شد، نزد ایشان رفت و گفت: از رسول خدا(ص) شنیدم "حسین کشته خواهد شد و اگر مردم دست از یاری او بردارند، به ذلت و خواری مبتلا خواهند شد". اما به جای همراهی با امام و انذار مردم به امام پیشنهاد داد مانند همه مردم با یزید بیعت کند و از ریخته شدن خون مسلمانان بترسد! 💎او پای بیعت خود با یزید محکم ایستاد و هنگامی که مردم مدینه پس از شهادت امام علیه یزید قبام کردند، گفت: از رسول خدا(ص) شنیدم در روز قیامت برای هر پیمان شکنی، پرچمی برافراشته خواهد شد. 💎و پس از یزید، وقتی حجاج حاکم مکه شد، شبانه هنگامی که حجاج مشغول عیش و نوش بود به حضور حجاج رسید، گفت قصد بیعت دارم. حجاج گفت چرا این وقت شب. 💎پاسخ داد: از رسول خدا شنیدم که هرکس بمیرد درحالی که پیشوایی نداشته باشد، مانند مردم جاهلیت مرده است. ترسیدم بخوابم و مرگم فرارسد و بر اثر نداشتن امام به مرگ جاهلیت بمیرم. حجاج پایش را دراز کرد و گفت، دستم مشغول است با پایم بیعت بفرما. 💎معاویه درباره او توصیه ای به یزید دارد که همواره آویزه گوش یزیدیان بوده است: "دلش با توست.قدر او را بدان و از خود مران!" @rooshanfekr
⚫️وقایع روز هفتم ماه محرم سال 61 ♨️ در روز هفتم محرم عبید اللّه‏ بن زیاد ضمن نامه‏ ای به عمر بن سعد از وی خواست تا با سپاهیان خود بین امام حسین علیه السلام و یاران، و آب فرات فاصله ایجاد كرده و اجازه نوشیدن آب به آنها ندهد. 🔰عمر بن سعد نیز بدون فاصله "عمرو بن حجاج" را با 500 سوار در كنار شریعه فرات مستقر كرد و مانع دسترسی امام حسین علیه‏ السلام و یارانش به آب شدند. 🌀در این روز مردی به نام "عبداللّه‏ بن حصین ازدی" ـ كه از قبیله "بجیله" بود ـ فریاد برآورد: ای حسین! این آب را دیگر بسان رنگ آسمانی نخواهی دید! به خدا سوگند كه قطره‏ای از آن را نخواهی آشامید، تا از عطش جان دهی! 🌹امام علیه‏ السلام فرمودند: خدایا! او را از تشنگی بكش و هرگز او را مشمول رحمت خود قرار نده. 🔶حمید بن مسلم (خبرنگار کربلا) مي‏گوید: به خدا سوگند كه پس از این گفتگو به دیدار او رفتم در حالی كه بیمار بود. ♦️ قسم به آن خدایی كه جز او پروردگاری نیست، دیدم كه عبداللّه‏ بن حصین آنقدر آب مي‏آشامید تا شكمش بالا مي‏آمد و آن را بالا مي‏آورد و باز فریاد مي‏زد: العطش! باز آب مي‏خورد، ولی سیراب نمي‏شد. چنین بود تا به هلاكت 🔥رسید. 📘الانساب الاشراف،ج3،ص180 📙ارشاد شیخ مفید،ج2،ص86 @rooshanfekr
🔴 🔶پدرش «سعد بن ابی وقاص» از مهاجرین ، سردار خلیفه دوم وفاتح امپراطوری ایران بود 🔵 عمر ابن سعد - هم مانند خیلی از خواص دیگر کربلا - آدم ناآگاهی نبود بلکه آنچه از تاریخ بر می آید دارای ابعاد گوناگون علمی و مدیریتی و نظامی بوده ­و به اصطلاح امروزی آدم نخبه­ ای بوده­ است.  🔵آرزوی عمر سعد در حکومت بر ری در حال تحقق بود ؛ که یزید به او اعلام می­کند باید قبل از حرکت به سمت ری به کربلا برود و در آنجا با امام مواجه شود. عمر سعد از این اقدام طفره می­رود ولی یزید حکومت ایران را متوقف به کربلا می­کند. ⏪ ◼️عمر بن سعد از علمای اسلامی بود و می­دانست کشتن فرزند پیغمبر و ارتکاب این جنایت گناهی نابخشودنی است ولی هیچ نصیحتی بر او اثرگذار نبود. او هم خدا را می خواهد هم خرما را. هم میخواهد حسین(ع)را شهید کند و رستگار شود و هم به ملک ری برسد لذا در شعرش می گوید: فإن صدقوا فيما يقولون إنني أتوب إلي الرحمن من سنتين اگر آن چه گفته ­اند راست باشد حتما من به درگاه خدا دو سال دیگر توبه می­کنم 🔲 عمر ابن سعد به گندم ری نرسید 💥قبل از آغاز جنگ، امام حسین علیه السلام چند بار با او صحبت کرد، او را از عواقب این کار بر حذر داشت و فرمود که هیچ گاه به آرزویش برای حکومت ری نخواهد رسید و گندم ری را نخواهد خورد؛ اما عمر سعد نتوانست بر نفس خود چیره شود و جنگ را آغاز کرد. بعد از واقعه‌ی عاشورا، وقتی عمر سعد حکومت ری را مطالبه کرد، ابن زیاد درخواستش را رد کرد و او سرشکسته از مجلس بیرون آمد ♦️ چه شد؟ در روز عاشورا پس از آنکه علی اکبر به میدان رفت، امام خطاب به عمر سعد چنین نفرین کرد: «خدا نسل تو را قطع کند (فرزندت را بکشد) و کسی را بر تو مسلط گرداند که در بستر، سر از تنت جدا کند.» ⏮ ی امام محقق شد مختار یکی از فرماندهان خود را به نام ابوقلوص شبامی به تعقیب آنان فرستاد. وی ابن سعد را دستگیر کرده به نزد مختار آورد و ابن سعد و پسرش حفص بن عمر بن سعد که او نیز در مجلس حاضر بود به دستور مختار کشته شدند و وی پس از آتش زدن بدن آنان سرهای آن دو را برای محمد بن حنفیه به مدینه فرستاد. 👌داستان عمر ابن سعد و حر ابن یزید ریاحی داستان ماندن یک عالم بر دوراهی قدرت یا سعادت است. حر با وجود علم کمترش سعادت را می گزیند ولی عمر راه قدرت ؛ قدرتی که هیچ وقت به آن نرسید. @rooshanfekr
🌾▪️🥀🌾▪️🥀🌾▪️🥀🌾▪️🥀 🌾▪️🥀 اشعار 🌹شب_هفتم_محرم 🌾▪️🥀حضرت_علی_اصغر بخواب ای کودک بی‌شیر اصغر مرا با گریه کردی پیر اصغر گلویت پاره شد از گوش تا گوش مگر خورده ز آن شمشیر اصغر شدی کشته وگرنه دشمن پَست تو را می‌بست با زنجیر اصغر لب خشک و گلوی تو نکرده به قلب حرمله تأثیر اصغر نمی‌فهمم سه‌شعبه معنی‌اش چیست چه کرده با گلویت تیر اصغر دگر بعد از تو ای پاره گلویم کند لقمه گلویم گیر اصغر نمی‌دانم چرا آنروز ارباب تو را آورد با تأخیر اصغر تنت را چون میان خاک دیدم شدم از زندگانی سیر اصغر به همراه پدر بر نیزه رفتی تو را اینگونه شد تقدیر اصغر برای تو ز قرآن روضه گویم بخوانم سورۀ تکویر اصغر کجایی طفلک معصوم مادر درون سینه دارم شیر اصغر @rooshanfekr 🌾▪️🥀🌾▪️🥀🌾▪️🥀🌾▪️🥀
✅ذکر برخی موانع و اهمیت داشتن 📝انسان به استاد نیاز دارد. استادی که خودش رسیده باشد. استاد راه‌های برطرف شدن موانع را به انسان نشان می‌دهد. مثلاً استاد به انسان می‌گوید که مانع را چطور برطرف کند. مانع درجۀ اول، خرابی اعتقادات است. اگر کسی یک ذره در عقایدش مشکل باشد، او را به هیچ جایی راه نمی‌دهند. من فلان آقا را دوست دارم و از فلان آقا بدم می‌آید. این دوست داشتن و تنفر باید دلیل داشته باشد! در اینجا هم استاد می‌تواند کمک کند. 📖 اگر اعتقادات درست شد، مانع اول است. قوی‌تر از گناه است. کینه اگر وجود داشته باشد، یک مانع دائمی است. نیز مانعی بسیار قوی است. یکی از موانع است. امام حسین علیه‌السلام فرمودند اگر کسی بدهکار است، به لشکر من نیاید. در این دهۀ عزای یک تصمیم بگیریم. تصمیم بگیریم یک کینه را پاک کنیم. در مقابل پدر و مادر ادب بیشتری به خرج دهیم. اگر این کار را کردیم خودمان بُردیم. 🌟آیت الله جاودان @rooshanfekr
🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶 تفاوت طبیان بدن و طبیبان دل در دفتر چهارم مولانا بر این نکته تاکید می‌کند که اولیا جواسیس القلوب‌اند و بادیدن سیمای مرید به امراض دین و دل او پی می‌برند و از لحن گفتار و رنگ چشم، بلکه بی این همه و "بی گفت دهان" به ضمیر و سر سویدای انسان راه می‌یابند. با شنیدن نام انسان از دور به قعر "بادوبود" او پی می‌برند. چنانکه بایزید بسطامی سالها پیش از ابوالحسن خرقانی از زادن او در دیار خرقان و از صورت و سیرت و مقام معنوی‌اش خبر داده‌است. ایـن طبیبان بدن دانـشورنـد بـر سـقام تـوز تـو واقـف ترنـد تـا زقـاروره هـمی بینند حـال کـه نـدانی تـو از آنـرو اعتدلال هم زنبض و هم زرنگ و هم زدم بـوبرنـد از تـو بـه هرگونـه سقم پس طبـیبان الــهی در جـهان چون نـدانند از توبـی گفت دهـان هم‌زنبضت‌هم زچشمت هم‌زرنگ صـد سقـم بینند در تـو بـی‌درنـگ ایـن طبیبان نـو آموزنــد خــود کـه بـدیـن آیاتشان حاجت بـود کــامـلان از دور نـامـت بشنوند تـابه قعر بـاد و بـودت در دونــد بــلک پیش از زادن تــو سالهــا دیـده بـاشندت ترا بـا حالهـا 🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶 @rooshanfekr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕آثار ترک زکات ترک کردن زکات آثار زیانباری برای تارک آن دارد که عبارتند از: تلف شدن اموال، خسارت دو برابر، هزینه در راه اشرار و گناه، محروم شدن از رحمت، قبول نشدن نماز و عبادات، اخراج از مسجد، هم ردیفی با رباخواران.75 1 ـ تلف شدن اموال. حضرت امام صادق علیه السلام فرمود: «ما ضاع مال فی البرّ و لا فی البحر الا بتضییع الزّکاة»(76) «هیچ مالی در خشکی و دریا ضایع نمی شود، مگر به ضایع ساختن زکات.» 2 ـ خسارت دو برابر. در روایتی آمده است: «مَن مَنعَ حقّا للّه أنفق فی باطل مثلیه»(77) «کسی که حق خدا را نپردازد (در راه حق مال خود را صرف نکند) دو برابر آن را در راه باطل صرف خواهد کرد.» 3 ـ هزینه کردن در راه اشرار و گناه. امام صادق علیه السلام فرمود: «وَ اعلَم أنّه من لم ینفق فی طاعة الله ابتلی بأن ینفق فی معصیة الله و مَن لم یمش فی حاجة ولیّ الله ابتلی بأن یمشی فی حاجة عدوّ الله.»(78) «بدان، کسی که مال خود را در راه اطاعت خداوند صرف نکند، به هزینه کردن آن در راه معصیت خداوند گرفتار می شود و هر کس در حلّ مشکلات ولیّ خدا گامی بر ندارد، خداوند او را بر تلاش و حرکت در راه حلّ مشکلات دشمن خدا گرفتار می کند.» 4 ـ محروم شدن از رحمت الهی. امام صادق علیه السلام فرمود: «کسی که حق خداوند را از مالش نپردازد، سزاوار است که خداوند رحمت خود را از او دریغ کند.»(79) 5 ـ قبول نشدن نماز. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «نماز و عبادت کسی که زکات نمی پردازد همچون لباس کهنه ای در هم پیچیده و به صورت او پرتاب می شود.»(80) امام رضا علیه السلام فرمود: «خداوند نماز و زکات را [در قرآن] قرین یکدیگر قرار داده و نماز بی زکات پذیرفته نیست.»(81) 6 ـ اخراج از مسجد. امام باقر علیه السلام فرمود: «روزی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وارد مسجد شد و با جمله «قم یا فلان» پنج نفر را از مسجد اخراج کرد و فرمود: شما که زکات نمی دهید از مسجد بیرون بروید.»(82) 7 ـ هم ردیفی با رباخواران. پرداخت نکردن زکات، خیانت، شرک و نوعی سرقت به شمار می آید؛ زیرا سه نوع سارق داریم که یکی از آنان کسی است که زکات نمی دهد.(83) حضرت علی علیه السلام فرمود: «مانع الزکاة کآکل الرّبا»(84) «کسی که زکات ندهد همچون رباخوار است 75 - خمس و زکات، محسن قرائتی، ص 123ـ25؛ فروع دین (زکات)، آیة الله سید محمد شیرازی، ص 190ـ193. 76 - جامع الاحادیث، ج 9، ص 50. 77 - وافی، ج 10، ص 42. 78 - وسائل الشیعه، ج 6، ص 25. 79 - جامع الاحادیث، ج 9، ص 57. 80 - همان، ص 30 و 33. 81 - جامع الاحادیث، ج 9، ص 30. 82 - همان، ص 31. 83 - تهذیب، ج 10، ص 153. 84 - جامع الاحادیث، ج 9، ص 6 @rooshanfekr
💠زکات برای همه چیز💠 زکات قدرت  زکاه القدره الانصاف(893)؛ امام علی (علیه السلام): زکات قدرت، انصاف است. زکات زیبایی  زکاه الجمال العفاف(894)؛ امام علی (علیه السلام): زیبایی، پاکدامنی است. زکات توانگری  زکاه الیسار بر الجیران وصله الارحام(895)؛ امام علی (علیه السلام): زکات توانگری، نیکی به همسایگان وصله ارحام است. زکات تندرستی  زکاه الصحه السعی فی طاعه الله(896)؛ت زکات تندرستی، کوشیدن در طاعت خداست. زکات شجاعت  زکاه الشجاعه الجهاد فی سبیل الله(897)؛ امام علی (علیه السلام): زکات شجاعت، جهاد در راه خداست. زکات دانش  قال الامام الصادق (علیه السلام): ان لکل زکاه و زکاه العلم أن یعلمه أهله(898)؛ امام صادق (علیه السلام): هر چیزی زکاتی دارد و زکات دانش این است که آنت را به اهلش بیاموزی. عدم نابودی در زکات  قال (علیه السلام): المعروف زکاه النعم و الشفاعه زکاه الجاه و العلل زکاه الابدان و العفور زکاه الظفر و ما أدیت زکاته فهو مأمون السلب(899)؛ امام صادق (علیه السلام): نیکی، زکات نعمت هاست و وساطت کردن، زکات مقام و موقعیت، و بیماری ها زکات بدن، و گذشت زکات پیروزی، و هر چیزی که زکاتش را بدهی، از خطر نابودی در امان می ماند. @rooshanfekr
سلوک در مکتب روضه_6.mp3
23.89M
۶ روضه‌ها، عاشق پرورند!! معشوق‌های انسان را به سبکی متعالی، چیدمان می‌کنند... مجالس روضه‌‌ی بی‌آفت ... تو را به سمتی میَبرند که؛ به خودت می‌آیی و می‌بینی عاشق شده ای و برای فدا شدن آماده‌ای... شهداء، پرورش یافتگان مکتب روضه‌های حسین "ع" اَند...
✅شخصی از امام صادق (ع) پرسید: آقا جان!جدتان امام حسین (ع) الان کجاست؟ 🌸حضرت فرمودند: چقدر جثه تو کوچک است و چقدر سوال تو بزرگ است! بدن مبارک امام حسین (ع) در قبر است اما روح بزرگشان سمت راست عرش خدا نزد جد و پدر و مادرشان است و نظر مبارک امام حسین (ع) به دو مکان و موضع است: 1⃣ به زوار قبرش 2⃣ به مجالس عزایش آنگاه حضرت فرمودند: امام حسین (ع) از جد و پدر و مادر و برادرش خواهش می کنند که برای عزادارانش استغفار نمایند تا خدا آنان را بیامرزد. . 👈در روایتی دیگر امام حسین (ع) فرمودند: اگر گریه کننده بر من می دانست که چه اجری نزد خداوند دارد شادی اش از اندوهش بیشتر می گردید. 📚منابع : چشمه سار عشق، ص 10 قصص الحسینیه، ص
✅ دو تذکر مهم شهید مطهری به اهل منبر: عظمت کربلا به جنبه معنویت و روحانیت آن است نه فاجعه بودن آن / قهرمانان اصلی کربلا سیدالشهداء(ع) و یاران ایشان‌اند نه شمر و ابن زیاد! 🔹معمولاً اهل منبر وقتی که می‌خواهند قضیه کربلا را بزرگ کنند جنبه فاجعه‌بودن و ظلم و ستم‌ها را بزرگ می‌کنند، در جستجوی پیدا کردن و حتی جعل کردن فاجعه‌هایی هستند؛ با بیان‌های مختلف و تشبیهات و مجسم‌ساختن‌ها جنبه فاجعه بودن را تقویت می‌کنند و حال آنکه ما باید از خود بپرسیم: بزرگی حادثه کربلا از چه نظر است؟ آیا از نظر فجیع‌بودن است؟ 🔸قطعاً این فاجعه، فاجعه کم‌نظیری است ولی فاجعه عظیم و شاید عظیم‌تر از این در دنیا زیاد بوده. عظمت مطلب از لحاظ سیدالشهداء(ع) و یاران آن حضرت است، نه از لحاظ ابن زیاد و ابن سعد و اتباع و اشیاع آنها؛ عظمتِ سعادت است نه عظمتِ شقاوت. 🔹کربلا بیش از آن اندازه که نمایشگاه شقاوت و بدی و ظهور پلیدی بشر باشد، نمایشگاه روحانیت و معنویت و اخلاق عالی و انسانیت است ولی اهل منبر کمتر به آن جنبه توجه دارند؛ و به عبارت دیگر در این قضیه از آن جنبه باید نگاه کرد که اباعبدالله(ع) و اباالفضل(ع) و زینب(س) قهرمان داستانند نه از آن جهت که شمر و سنان قهرمان داستانند. 📝 استاد مطهری، حماسه حسینی، ج2، ص47
‍ ⚜️🍂⚜️ذکر توسل و روضۀ جانسوز _ شب هشتم محرم 95 _حضرت علی اکبر اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَّآلِ مُحَمَّدٍ وَّعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أَعْدَائَهُمْ اَجْمَعِيْن اَللَّهُمَّ کُن لِولیِّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ و عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ ..... یابقیة الله ... به عاشورای امام حسین نزدیک میشیم همه امیدِ شیعیان دوستانِ شما به این ایامه به ما فرمودید : گریه بر امام حسین حیات قلب می آورد،گریه برامام حسین طهارتِ نفس می آورد،گریه برامام حسین کِیدِ شیطان و دشمنان رو خنثی میکنه . یابقیه الله! ای کاش می دانستیم این شبها کجا حلقه ماتم دارید؟ما می آمدیم گرد شما حلقه می زدیم با شما عزاداری می کردیم ... حالا آقاجان ما محرومیم؛شما که دستتون بازه تقاضایِ ما اینه یه عنایت به مجلس ما کنید من نمیگم قدم رو چشم مابگذارید،شما همه جای عالم حاضرید ... گمان مدار که گفتم برو دل از تو بریدم نفس شمرده زدم و از پیت پیاده دویدم محاسنم به کف دست بود و اشک به چشمم گهی به خاک فتادم گهی ز جای پریدم دلم به پیش تو،جان در قفات ،دیده به قامت خدا داند و دل شاهد است که من چه کشیدم دوچشم خود بگشای وسوال کن که بگویم زخیمه تا سرنعش تو من چگونه رسیدم؟! ز اشک دیده لبم تر شد آن زمان که به خیمه زبان خشک تو را در دهان خویش مکیدم (علی جان!) نه تیغ شمر مرا می کشد نه نیزه ی خولی زمانه کشت مرا لحضه ای که داغ تو دیدم أَلسَّلامُ عَلَى الْمَقْطُوعِ الْوَتینِ ... یاوقتی ازبالای اسب نگاه کرددید ... فَقَطَعُوهُ بسُیوفَهُم اِرباً اِرباً .. رگ دلش پاره شد ... نه تیغ شمر مرا می کشد نه نیزه خولی زمانه کشت مرا لحضه ای که داغ تو دیدم هنوز العطشت میزد آتشم که زمیدان صدای یا ابتای تو را دوباره شنیدم سزدبه غربت من هرجوان وپیر بگرید شد به خون جوانم خضاب موی سپیدم باعلی خداحافظی کرد، یه نگاه به قد و بالاش انداخت،دنبال سرش حرکت کرد،محاسنشو تو دست گرفت ،اشکش جاری...خدایا تو میدانی چه کسی رو به میدان فرستادم ... هر وقت دلم برا رسول خدا تنگ می شد،به قد و بالاش نگاه می کردم،آینه تمام نمای پیغمبر تو بود ... رفت میدان، جنگ نمایانی کرد... برگشت محضرامام حسین، آقا تشنگی منو از پا انداخته ... چرا آمدحرف چی بود؟اینجا دیدید اهل مقتل،اهل مرثیه ، شعرای بزرگوار، شعرای شعر آیینی،لطائفی روگفتند ، چرا برگشت آب خواست؟ مگه نمی دونست امام حسین آب نداره؟! امام حسین این جور اقدامی بودکرد، علی جان زبانتو در دهانم بگذار، انگشتر در دهان علی گذاشت ، اینابرای چی بود؟بعضی ارباب معرفت گفتند : یه ودائعی بود امام حسین تو لحظه آخر باید به علی میداد ، باید کاملا مهیا می شد برا دریافت این حقایق ... رفت میدان با همه وجود،آماده شد برگشت حضرت اون ودایع روبهش دادند، شهادتش رو امضا کردند،فرمودند:علی جان برو امیدوارم به زودی از دست جدم سیراب بشی ... لذاطولی نکشید ندای علی ازمیدان آمد«اَبتا عَلیکَ مِن السَلام»به سرعت خودش رو به میدان رسانید ولی وقتی رسید که دیگه کار از کار گذشته بود ... نوشتند با زانوها خودش رو تا به کنار بدن علی رسانید،رو خاک ها نشست "فبکت بکائاََ عالیا ..." بلند بلند تو میدان گریه کرد ... سپس سر علیش رو به دامن گرفت؛ از پردۀ دل صداش زد : ولدی علی ... پسرم سخنی گوی ودلم راخوش کن تو که آتش زده ای خاموش کن وقتی جواب نشنید،دیدن صورت علی رو،رو سینه چسبانید، آرام نشد..."وَ وَضَعَ خَدَّهُ عَلى خَدِّهِ ..." دیدند خم شد ... صورت رو صورت علی گذاشت ... "علی! علی الدُنیا بَعدَک العَفا..." وقتی صورت ازصورت علی برداشت دیدندخون تازه ازمحاسنش جاریِ ... "السلام علی شیب الخضیب..." چندجاصورت خودش روخضاب کرده... یکی اون لحظه ای بودکه با تیر سه شعبه قلبشو هدف گرفتن،دست برد زیر خونها سر و صورت خودش روخضاب کرد،یکی همون لحظه ای که خون ازگلوی علی اصغرجاری بود، دست برد زیر خونها به آسمان پاشید...سروصورتش رو خضاب کرد...یکیم کناربدن علی وقتی صورت ازصورت علی برداشت صورتش، محاسنش غرق درخون شده بود... جوانان بنی هاشم بیایید علی رابردرخیمه رسانید خدا داند که من طاقت ندارم علی را بر در خیمه رسانم @rooshanfekr
بایدبرای روضه ی تودست و سرشکست یا بهتر اینکه پای تو از هر نظر شکست چیزی نداشتم سر بازار جز همین شرمنده ام بیا دل من را بخر شکست میخواستی برای کسی جز تو نشکند!؟ اصلاً فدای خواستنت دل اگر شکست هرکس برای سفره ی تو خرج می کند هرگز نمیشود همه ی عمر ور شکست ماها چگونه از غم داغ تو نشکنیم ؟ وقتی برای درک تو کوه از کمر شکست یک لحظه دست و پا زدنت جبرئیل دید آنقدر بال وپر به زمین زدکه پرشکست بالا سر ضریح تو قلبم شکسته بود پایین پات آمدم و بیشتر شکست امشب چه قدر مثل جگر پاره ها شدی مثل کسی که از غم مرگ پسر شکست پپیغمبرانه بود معجزه ی بین علقمه قدّ تو از نهایت شق القمر شکست تو با خبر شدی و توانت گرفته شد با دیدن تو زینب تو بی خبر شکست از چه عمود خیمه ی سقّا نزول کرد؟ آقا ستون حرمت زن ها مگر شکست؟ حالا خودت نشان بده یک راه چاره را از دخترت بگیر خودت گوشواره را @rooshanfekr
🔆متن شبهه افرادی را در عزاداری می بینم که به دروغ خود را به گریه کردن می زنند و وانمود می کنند که گریه می کنند اما گریه نمی کنند . برخی میگویند که این عمل ثواب دارد این سخن سندیت دارد؟! 🔆پاسخ 1⃣تباکی یعنی خود را به گريه زدن، خود را گريان نشان دادن، خود را شبيه گريه‏ كننده ساختن و حالت گريه به خود گرفتن است . 2⃣در راه احياى عاشورا و سوگوارى بر عزاى حسين علیه السلام ، هم گريستن، هم گرياندن و هم حالت گريه داشتن ثواب دارد. حتّى اگر كسى نگريد يا گريه‏ اش نيايد، گرفتن اين حالت، هم در خود شخص حالت اندوه و تحسّر ايجاد مى‏ کند، هم به مجلس عزا، چهره و رنگ غم مى ‏بخشد. تباكى، همسويى با داغداران سوگ عاشوراست و مثل گريستن و گرياندن است. 3⃣در حديث امام صادق علیه السلام است ؛ «من انشد فى الحسين شعرا فتباكى فله الجنّة» هر كه درباره حسين، شعرى بگويد و تباكى كند، بهشت براى اوست.» 📚بحار الانوار ج 44 ص 282 4⃣در حديثى هم كه سيد بن طاووس نقل كرده، چنين است: «من تباكى فله الجنّة» « هر کس در مصیبت حسین تباکی کند ، بهشت برای اوست » 📚همان مدرک 5⃣ و در حديث قدسى خداوند آمده است ؛ «اى موسى هر يك از بندگانم كه‏ در زمان شهادت فرزند مصطفى گريه كند يا حالت گريه به خود گيرد و بر مصيبت سبط پيامبر تعزيت گويد، همواره در بهشت خواهد بود. » 📚مستدرک سفینه البحار ج 7 ص 235 6⃣البته غير از تباكى در مصيبت ابا عبد اللّه الحسين علیه السلام ، حالت گريه به خود گرفتن در مناجات و دعا و از خوف خدا نيز مطلوب است و اين از نمونه‏ هاى روانى تأثير ظاهر در باطن است . 7⃣ امام صادق علیه السلام درباره گريه بر گناه خويش و از خوف خدا مى‏ فرمايد ؛ « اگر گريه‏ ات نمى‏ آید، خود را به حالت گريه در آور، پس اگر به اندازه سر مگسى اشك بيرون آمد، پس مرحبا به تو.» 📚بحار الانوار ج 90 ص 344
فهمیدن محرم 💢امام به گریه نیاز نداره!!! عده ای با ژست روشنفکر دینی می گویند: امام حسین(ع) شهید نشد که ما گریه کنیم و توی سر وکله بزنیم باید راه حسین را شناخت حسین به این عزاداریها نیاز نداره پاسخ این حرف درستی است که امام حسین(ع) به گریه ما نیاز ندارد. خداوند هم به نماز و عبادت ما احتیاجی ندارد پس انجام ندهیم؟ اصلا اینجا حرف از نیاز امام حسین(ع) به عزاداری ما نیست. این شبهات با حرفهای قشنگ دینی مخلوط میشود. کسانی که ادعای روشنفکر‌دینی دارند. به این سوال جواب دهند، چرا امام موسی کاظم(ع) که خودشان امام معصوم هستند برای امام حسین(ع) عزا داری میکردند؟ امام رضا(ع): هر گاه ماه محرم فرا می رسید، پدرم (موسی بن جعفر علیه السلام) دیگر خندان دیده نمی شد و غم و افسردگی بر او غلبه می یافت تا آن که ده روز از محرم می گذشت، روز دهم محرم که می شد، آن روز، روز مصیبت و اندوه و گریه پدرم بود. 📚امالی صدوق، ص 111 یا چرا امام صادق(ع) از قول پدرشان میفرمان: امام صادق(ع): پدرم امام باقر(ع) به من فرمود: ای جعفر ! از مال خودم فلان مقدار وقف نوحه خوانان کن که به مدت ده سال در «منا» در ایام حج، بر من نوحه خوانی و سوگواری کنند. 📚بحار الانوار، ج 46، ص .220 گریه بر حسین(ع)، گریه اعتراض به ظلم است. گریه بر محبت حسین(ع) مگر در زیارت عاشورا نمی خوانیم که با محبت حسین(ع) به خدا نزدیک میشویم؟ با حرفهای به ظاهر قشنگ، دنبال تحریف و تخریب روضه امام حسین(ع) هستند و تازه خود را اسلام شناس و امام شناس هم معرفی میکنند.
⚫️وقایع روز هشتم محرم سال61 ☑️ در روز هشتم محرم امام حسین علیه ‏السلام و اصحابش از تشنگی سخت آزرده خاطر شده بودند؛ بنابراین امام علیه‏ السلام كلنگی برداشت و در پشت خیمه ‏ها به فاصله نوزده گام به طرف قبله، زمین را كَند. 💦 آبی گوارا بیرون آمد و همه نوشیدند و مشكها را پر كردند، سپس آن آب ناپدید شد و دیگر نشانی از آن دیده نشد. 🌾هنگامی كه خبر این ماجرا به عبیداللّه‏ بن زیاد رسید، پیكی نزد عمر بن سعد فرستاد كه: به من خبر رسیده است كه حسین چاه مي‏كَند و آب بدست مي‏آورد. 💠به محض اینكه این نامه به تو رسید، بیش از پیش مراقبت كن كه دست آنها به آب نرسد و كار را بر حسین علیه ‏السلام و یارانش سخت بگیر. عمر بن سعد دستور وی را عمل نمود. ✳️در این روز "یزید بن حصین همدانی" از امام علیه ‏السلام اجازه گرفت تا با عمر بن سعد گفتگو كند. 🌸حضرت اجازه داد و او بدون آنكه سلام كند بر عمر بن سعد وارد شد؛ عمر بن سعد گفت: ای مرد همدانی! چه چیز تو را از سلام كردن به من بازداشته است؟مگر من مسلمان نیستم؟ 🔰گفت: اگر تو خود را مسلمان مي‏پنداری پس چرا بر عترت پیامبر شوریده و تصمیم به كشتن آنها گرفته ‏ای و آب فرات را كه حتی حیوانات این وادی از آن مي‏نوشند از آنان مضایقه مي‏كنی؟ 🔥عمر بن سعد سر به زیر انداخت و گفت: ای همدانی! من مي‏دانم كه آزار دادن به این خاندان حرام است، من در لحظات حسّاسی قرار گرفته‏ ام و نمي‏دانم باید چه كنم؛ آیا حكومت ری را رها كنم، حكومتی كه در اشتیاقش مي‏سوزم؟ ⚡️ و یا دستانم به خون حسین آلوده گردد، در حالی كه مي‏دانم كیفر این كار، آتش است؟ 💥 ای مرد همدانی! حكومت ری به منزله نور چشمان من است و من در خود نمي‏بینم كه بتوانم از آن گذشت كنم. 🔆یزید بن حصین همدانی بازگشت و ماجرا را به عرض امام علیه ‏السلام رساند و گفت: عمر بن سعد حاضر شده است شما را در برابر حكومت ری به قتل برساند. 🌺امام علیه ‏السلام مردی از یاران خود را نزد ابن سعد فرستاد و از او خواست تا شب هنگام در فاصله دو سپاه با هم ملاقاتی داشته باشند. 🌙شب هنگام امام حسین علیه‏ السلام با 20 نفر و عمر بن سعد با 20 نفر در محل موعود حاضر شدند. 🌹 امام حسین علیه‏السلام به همراهان خود دستور داد تا برگردند و فقط برادر خود "عباس" و فرزندش "علي‏ اكبر" را نزد خود نگاه داشت. عمر بن سعد نیز فرزندش "حفص" و غلامش را نگه داشت و بقیه را مرخص كرد. 🍁در این ملاقات عمر بن سعد هر بار در برابر سؤال امام علیه ‏السلام كه فرمود: آیا مي‏خواهی با من مقاتله كنی؟ عذری آورد. 🔥یك بار گفت: مي‏ترسم خانه ‏ام را خراب كنند! امام علیه‏ السلام فرمود: من خانه‏ ات را مي‏سازم. 🔥ابن سعد گفت: مي‏ترسم اموال و املاكم را بگیرند! فرمود: من بهتر از آن را به تو خواهم داد، از اموالی كه در حجاز دارم. 🔥 عمر بن سعد گفت: من در كوفه بر جان افراد خانواده ‏ام از خشم ابن زیاد بیمناكم و مي‏ترسم آنها را از دم شمشیر بگذراند. 🌷حضرت هنگامی كه مشاهده كرد عمر بن سعد از تصمیم خود باز نمي‏گردد، از جای برخاست در حالی كه مي‏فرمود: تو را چه مي‏شود؟ خداوند جانت را در بسترت بگیرد و تو را در قیامت نیامرزد. ✨ به خدا سوگند! من مي‏دانم كه از گندم عراق نخواهی خورد! ⚡️ابن سعد با تمسخر گفت: جو ما را بس است. 💥 پس از این ماجرا، عمر بن سعد نامه ‏ای به عبیداللّه‏ نوشت و ضمن آن پیشنهاد كرد كه حسین علیه ‏السلام را رها كنند؛ چرا كه خودش گفته است كه یا به حجاز برمي‏گردم یا به مملكت دیگری مي‏روم. ♨️ عبیداللّه‏ در حضور یاران خود نامه ابن سعد را خواند، "شمر بن ذی الجوشن" سخت برآشفت و نگذاشت عبیداللّه‏ با پیشنهاد عمر بن سعد موافقت كند... 📒کشف الغمه،ج2،ص47 📘بحارالانوار،ج44،ص388 📕ارشاد،شیخ مفید،ج2،ص82 @rooshanfekr
💎نقش گريه در آرامش روانی 🔸وقتى اندوه به نهايت برسد، انسان ديگر نمى تواند گريه كند، چنان كه در حكمت هاى منسوب به امام على عليه السلام آمده است :  إذا تَناهَى الغَمُّ انقَطَعَ الدَّمعُ . هر گاه غم به اوج رسد ، اشك قطع مى شود . بر اين اساس ، پيش از اين كه آن اندوه به اين مرحله خطرناك برسد ، بايد با گريه درمانى از شدّت آن كاسته گردد . كلينى رحمه الله از منصور صيقل ، نقل مى كند كه از اندوه شديدى كه بر اثر مرگ فرزندم به من دست داد و مى ترسيدم در اثر آن، عقلم را از دست بدهم ، به امام صادق عليه السلام شكايت بردم . فرمود :  إذا أصابَكَ مِن هذا شَى ءٌ فَأَفِض مِن دُموعِكَ فَإِنَّهُ يَسكُنُ عَنكَ . هر گاه چنين حالتى به تو دست داد ، اشك بريز ؛ زيرا اين كار، تو را آرام مى كند. 🔺گریه درمان افسردگی و جلوگیری کننده از خودکشی احتمالیست. ‌‌@rooshanfekr
💠 ١٢٧٧ امام حسين عليه السّلام فرمودند: قناعت موجب آسایش است. 🔅الْقُنُوعُ رَاحَةُ الْأَبْدَانِ. بحارالانوار ، ج ٧٥، ص ١٢٨
🏴روضه خوان: خدای متعال. 🏴عزادار: حضرت موسی. 🏴مکان: کربلا. 🏴روضه: خارهای بیابان کربلا و پای نازنین اطفال. 🏴مواسات از طریق خون جاری شدن. روزی حضرت موسی (علی نبینا وآله وعلیه السّلام) همراه با یوشع بن نون سیر می کرد. هنگامی که به زمین کربلا رسیدند، بند نعلین آن حضرت گسیخت و خار داخل آن شد و پای مبارک آنجناب زخم و از آن خون جاری گشت. عرض کرد: خدای من! از من چیزی سر زده که مستوجب این عقوبت شدم؟ خداوند متعال فرمود: در اینجا حسین علیه السلام کشته می شود و خون او ریخته می شود، خون تو به خاطر موافقت با خون او ریخته شد. عرض کرد: حسین علیه السلام کیست؟ وحی رسید: فرزند رسول خدا (صلی الله علیه واله وسلم) و پسر علی مرتضی (علیه السّلام) می باشد. موسی عرض کرد: کشندۀ او کیست؟ گفته شد: او لعنت شدۀ ماهیان دریاها و وحشیان صحراها و مرغان در هواست. پس حضرت موسی دست های خود را بلند کرد و بر یزید نفرین کرد و حضرت یوشع آمین گفت و از آنجا گذشتند.»1⃣ ☑️موسی بن عمران که قرآن در وصف او می گوید: با یک ضربۀ مشت یکی از فرعونیان را از پا درآورد: «فَوَكَزَهُ مُوسى‏ فَقَضى‏ عَلَيْه»2⃣؛ چنین شخصی که دارای این حد از قدرت و قوت است، چون خاری از سرزمین کربلا بر پایش فرو می رود، خدا را می خواند، پس چه گذشت بر پاهای برهنه و نازک حضرات رقیّه و سکینه و صبایای حرم امام حسین (علیهم السّلام) وقتی لشکر عمر سعد بدانها حمله کردند آن اطفال بر روی خار بیابان ها می دویدند؟! 1⃣📚بحارالأنوار: 44/244؛ 📚عوالم العلوم: 17/ 103. 2⃣ 📚القصص: 15.