⚫️بعد از کربلا چه گذشت..(قسمت2)
🔷 در این روز دفن شهدای کربلا توسط قبیله بنی اسد و با راهنمایی و نظارت امام سجاد (علیه السلام) که به صورت معجزه به کربلا برگشته بود تا اجساد را شناسایی و دفن کنند، در کربلا صورت گرفت.
🔵چون اسرا را وارد کوفه کردند ابن زیاد دستور داد تمام مردم شهر در قصر اجتماع کنند
🌸سر حسین ابن علی علیه السلام در داخل سپر کنار ابن زیاد قرار داشت،با چوب بر لب و دندان ابی عبدالله می زد و میخندید...
🌹 زید ابن ارقم که از صحابه رسول خدا بود وقتی مشاهده کرد ابن زیاد ضربات خود را مانند باران بر لب و دندان ابی عبدالله وارد میکند... صدا زد:
📛 ابن زیاد!! چوب را از لبان حسین بردار که بخدا قسم مکرر در مکرر دیدم که رسول این لبها را میبوسید...
☘سپس شروع به گریستن کرد...
♨️ابن زیاد گفت: خدا همواره چشمانت را بگریاند که برای پیروزی خدا گریه میکنی! اگر نبود که پیر و خرفت شده و عقلت را از دست داده ای، میدادم همین الان سرت را از بدنت جدا کنند!
🌹زید گفت: پسر زیاد با امانت رسول خدا چه کردی...؟! سپس از مجلس خارج شد و گفت: شما مردم عرب از امروز همگی برده خواهید بود که پسر پیغمبر خدا را کشتید و پسر مرجانه را امیر خود قرار دادید تا نزدیکان شما را بکشد !
🌷حضرت زینب سلام الله علیها در حالیکه پست ترین لباسها را بر تن داشت در گوشه ای از مجلس ابن زیاد نشست . زنان و کنیزان اطرافش را گرفتند.
💠 ابن زیاد سه بار پرسید: این زن که اینچنین گوشه نشینی اختیار کرده کیست؟ کسی جواب او را نداد تا اینکه یکی از زنان گفت: این زینب دختر فاطمه دختر رسول خداست.
♨️این بار ابن زیاد با شماتت گفت: خدا را سپاس که شما را کشت و حرکتتان را باطل گردانید.
🌹زینب کبری فرمود: خدا را حمد میکنم که به وسیله پیامبرش مارا گرامی داشت و از پلیدیها پاک ساخت،همانا فاسق رسوا میشود و فاجر دروغ میگوید و او غیر از ماست پسر مرجانه!
♨️ابن زیاد: دیدی خدا با برادرت چه کرد؟
🌷حضرت زینب: من جز زیبایی و خوبی چیزی ندیدم،اینها جماعتی بودند که خدا شهادت را بر ایشان مقدر کرده بود و به قتلگاه آمدند.و روزی خدا میان تو و ایشان را جمع میکند و با تو مخامصه میکنند آنگاه خواهی دید که پیروز کیست،مادرت به عزایت بنشیند پسر مرجانه.
♨️ابن زیاد از نحوه ی پاسخگویی حضرت زینب به خشم آمد و خواست او را بکشد.عمروبن حریث گفت: این زن از مصیبت نزدیکانش ناراحت است و نباید اورا مواخذه کرد.
♨️ابن زیاد : خدا قلب مرا شفا داد و راحت نمود از طرف برادر سرکش تو و پیروانش!
🌷حضرت زینب: بجانم قسم بزرگان مرا کشتی و خاندان مرا نابود ساختی و ریشه های مرا بریدی ،اگر اینها شفای توست..،پس شفا یافتی!
♨️ابن زیاد با مغالطه گری گفت: این زن شاعر و سخنور است مانند پدرش!
♨️سپس ابن زیاد نگاهی به اسرا انداخت و امام زین العابدین را دید و پرسید: کیست این؟
گفتند: علی ابن الحسین.
♨️ابن زیاد: مگر خدا علی ابن الحسین را در کربلا نکشت؟
🌺امام سجاد: برادر دیگری داشتم به اسم علی که شما او را کشتید .
♨️ ابن زیاد با وقاحت فریاد کشید: نه خدا او را کشت!
🌸 امام سجاد فرمود: آری خدا جان هرکس را هنگام مرگ میگیرد و هیچکس نمیمیرد مگر به اذن او.
🔥 جسارت و حاضرجوابی امام خشم ابن زیاد را برانگیخت و فریاد زد: تورا چنین جراتی است که جواب مرا میدهی!!جلاد نفسش را بگیر!
🌹حضرت زینب با شنیدن این سخن از جا پرید و امام سجاد را در بغل گرفت و گفت: پسر مرجانه! خونهایی که از ما ریختی کافی نیست برایت ؟ غیر از این جوان چه کسی را برای ما باقی گذاشتی؟ اگر میخواهی اورا بکشی اول مرا بکش!
🔥 ابن زیاد نانجیب شرمنده شد و با تعجب گفت: چه خویشاوندی عمیقی! براستی حاضر است با او کشته شود..
📘ارشاد ص228،
📘طبری 371/7
📘 نفس المهموم ص 404
📘 کامل 81/4
@rooshanfekr
✅دعای شریفی که حضرت سیدالشهدا علیه السلام در روز عاشورا تعلیم فرمودند.
•حضرت امام زین العابدین علیه السلام فرمودند: پدرم در روز عاشورا در حالیکه خون شدیدی از وی می ریخت، مرا به آغوش گرفت و فرمود: پسرم! دعایی را به تو تعلیم می دهم که فاطمه علیهاالسلام به من تعلیم داد. این دعا را جبرئیل به رسول خدا صلّی الله علیه وآله آموخت و ایشان به دخترش تعلیم داد. هر گاه حاجتی، غم و اندوهی، بلایی، و امر بزرگی پیش آمد، این دعا را بخوان:
«بِحَقِّ يس وَ الْقُرْآنِ الْحَكِيمِ، وَ بِحَقِّ طه وَ الْقُرْآنِ الْعَظِيمِ، يَا مَنْ يَقْدِرُ عَلَى حَوَائِجِ السَّائِلِينَ! يَا مَنْ يَعْلَمُ مَا فِي الضَّمِيرِ! يَا مُنَفِّسُ [مُنَفِّساً] عَنِ الْمَكْرُوبِينَ! يَا مُفَرِّجُ [مُفَرِّجاً] عَنِ الْمَغْمُومِينَ! يَا رَاحِمَ الشَّيْخِ الْكَبِيرِ! يَا رَازِقَ الطِّفْلِ الصَّغِيرِ! يَا مَنْ لَا يَحْتَاجُ إِلَى التَّفْسِيرِ! صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ افْعَلْ بِي كَذَا وَ كَذَا».
و به جای کذا و کذا حاجت خود را بخواه.
📚بحارالأنوار، ج95، ص196به نقل از دعوات راوندی
•توصیه می شود که این دعای بسیار شریف را برای فرج مولایمان، حضرت صاحب الزّمان علیه السلام بخوانیم.
@rooshanfekr
▪ پس از واقعه کربلا یزید بر این بود که با دیدارهای مکرر در دربار خود با اسراء کربلا و امام سجاد (ع) بهانهای را برای قتل حضرت (ع) پیدا کند.
▪در بسیاری از کتابها آمده است: یک روز امام را به کاخ خود فرا خواند و از او سوالی پرسید.
▪امام(ع) در حالی که تسبیح کوچکی را در دستش میگرداند، به او پاسخ داد.
▪یزید گفت: «چگونه جرأت میکنی موقع حرفزدن با من تسبیح بگردانی؟»
▪امام فرمودند: «پدرم از قول جدم فرمود: هر کس بعد از نماز صبح، بیاینکه با کسی سخن بگوید، تسبیح در دست بگیرد و بگوید:
▪ «اللهم انی اصبحت و اسبحّک و امجدک و احمدک و اُهللک بعدد ما ادیر به سبحتی»
▪ سپس تسبیح در دست، هر چه میخواهد بگوید، تا وقتی به بستر میرود، برایش ثواب ذکر گفتن منظور میشود
▪. پس هر گاه به بستر رفت، باز همین دعا را بخواند و تسبیح را زیر بالش خود بگذارد،
▪تا موقع برخاستن از خواب نیز برای او ثواب ذکر خدا منظور میشود. من هم به جدّم اقتدا میکنم»
▪یزید گفت: «با هیچ کدام از شماها سخنی نگفتم، مگر اینکه جواب درستی به من میدهید.» پس به او هدایایی داد و دستور داد امام را آزاد کنند.»
▪در روایتی نیز امام سجاد (ع) به «منهال» فرمودند: «هیچ بار نشد که یزید ما را احضار کند و ما گمان نکنیم که میخواهد ما را بکشد.»
▪به هر حال با توجه به شواهد متعدد تاریخی، یزید بارها تصمیم قطعی به قتل امام سجاد و همراهان ایشان داشته، ولی خداوند هر بار آنها را نجات داده است.
▪▪▪▪
▪دستگاه اموی با گذشت زمان به شیوههای مبارزاتی امام سجاد (ع) پی برد و
▪ دریافت که ادامه حیات امام با شرایط و اوضاع زمامداری آنها نمیسازد؛
▪لذا تصمیم به قتل حضرت (ع) گرفتند. به طور کلی میتوان چهار عامل مهم را انگیزه دستگاه حاکم از قتل امام برشمرد:
▪* 1- وسعت نفوذ امام. در طول ۳۵ سال بعد از واقعه کربلا، امام از طریق دعاها و نشر معارف اسلامی به تدریج توانست یارانش را منسجم کنند و آگاهیهای لازم را به آنها بدهد که این خطر بزرگی برای دشمن به حساب میآمد.
▪*2 - بغض و حسادت. عبدالملک، هشام و ولید و حتی جمعی از بزرگان بنی امیه به امام سجاد علیه السلام حسادت میورزیدند؛ چرا که مردم از روی فهم و درایت به امام عرض ارادت میکردند.
▪* 3 - افشاگری. امام سجاد علیه السلام در فرصتهای بسیار و از داستان شهادت پدر و اسارت و مظلومیت خود و خاندانش سخنها میگفت که این خود نوعی افشاگری رسمی علیه ظلم بنی امیه بود.
▪*4 - ترس از قیام. دستگاه خلافت تصوّر میکرد که اگر امام عَلَمی بلند کند بخاطر محبوبیت و نفوذ معنوی آن حضرت حتی کسانی که دوست اهل بیت هم نیستند زیر آن پرچم جمع میشوند و قیامی بزرگ علیه حکومت آنان به وجود خواهد آمد.
@rooshanfekr
۞ گریه کلید قلب است و دلی که مغموم و محزون باشد، با گریه باز میشود. آنقدر گریه میکند که در دلش گل میروید. حزن، غم شدید است که گریه ندارد. وقتی غم روی غم بیاید، دل میشکند و گریه آغاز میشود و دل آرام میگیرد. گریه اسلحهی مؤمن است. کربلا اسلحهی مؤمن است. امام حسین علیه السّلام برای گریه خلق شده و قَتیلُالعَبَرات است؛ یعنی کشتهی اشکهاست.
۞ اشک گریه برای دنیا شور است و اشک گریهی آخرت شیرین است. اوّلی چشم را کمسو و زخم میکند و دومی چشم را پرنور و زیبا میکند.
▪️عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی▪️
📗 مصباح الهدی
تٱلیف استاد مهدی طیّب
@rooshanfekr
🌸🍃🌸🍃
قبل از سخن گفتن كمی فكر كنيم
حواسمان نیست
که چه راحت با حرفی که در
هوا رها می کنیم
چگونه یک نفر را به هم می ریزیم!
چند نفر را به جان هم می اندازیم!
چه سرخوردگی یا دلخوری هایی
به جای می گذاریم!
چقدر زخم می زنیم...!
حواسمان نیست...
که ما می گوییم و رد می شویم
و می گذاریم به پای رک بودنمان...
اما یکی ممکن است گیر کند!
بین کلمه های ما...
بین قضاوتهای ما...
بین برداشت های ما...
دلی که می شکنیم ارزان نیست...!
#تلنگر
🔵روايت شده است : روز عاشورا بر پشت شريف آن حضرت اثرى مشاهده كردند،‼️ از حضرت زين العابدين عليه السلام علّت آن را پرسيدند فرمود :
هذا ممّا كان ينقل الجراب على ظهره إلى منازل الأرامل واليتامى والمساكين.
✅اين اثر انبانهائى است كه👈بر پشت خود آذوقه به خانه هاى بيوه زنان و يتيمان و تهيدستان مى برده است.‼️
📕مناقب ابن شهراشوب: 66/4،
📗بحار الأنوار : 190/44 ح3.
📘القطره،ج1،ص469، 320/ 15
@rooshanfekr
💠اصلاح نماز در راس امور سالک است.💠
یکی از بخش های مهم نماز قرائت نماز است، قرائتی که با وجود سوره حمد، شفای درد هاست؛
برای اصلاح قرائت باید سه مرحله طی شود!،
اول اصلاح ظاهر و تلفظ درست حروف اما باید دقت کرد برخلاف عمل برخی از متدینین نباید در این مرحله ماند و در تلفظ حروف دچار وسواس شد؛
دوم شناخت معانی الفاظ نماز و قرائت نماز است!، خیلی از ما عمری است نماز می خوانیم اما هنوز گاهی معنای روشنی برای الفاظ نماز در ذهن نداریم!؛
سوم انس گرفتن با این معانی و خطاب قرار دادن خداوند متعال با آنهاست...یکی از عرفا از عالمی پرسید چگونه نماز می خوانی؟ گفت وقتی نماز می خوانم به الفاظ نماز دقت می کنم!، عارف گفت: پس تو کی نماز می خوانی؟!
ماندن در مرحله دوم مانند آن است که ما در یک جمعی سخنرانی کنیم و به جای توجه به مخاطب پیوسته حواسمان به متن سخنرانیمان باشد
باید بتوانیم وقتی می گوییم "اهدنا الصراط المستقیم " واقعا با این دعای بزرگ دامن لطف خدای مهربان را بگیریم و هدایت به طریق اهل بیت علیهم السلام را از او بخواهیم!
@rooshanfekr