💠جوری نشود که هیئت حالت اداری پیدا کند؛💠
🔻خب، هیئتی بودن - که به اصطلاح تعبیری از بینظم بودن است - به خاطر چیست؟ به خاطر این است که وقتی کسی وارد هیئت امام حسین میشود هیچ کس به او نمیگوید فلان جا بنشین، فلان جا ننشین؛ فلان جور بنشین، فلان جور ننشین؛ کِی بیا، کِی برو؛ کاملاً همه ی تحرّکات، برخاستهی از ارادهی مردم و خواست خود مردم است که آن هم ناشی از ایمان آنها است؛ این چیز خیلی خوبی است، این را باید نگه دارید؛ یعنی ارتباط هیئت را به ایمان مردم و عشق مردم، و جاذبه و گیرایی خود هیئت و خود این کانون را برای دلهای مردم باید نگه دارید، این را باید حفظ کنید، یعنی جوری نشود که حالت اداری و مانند اینها پیدا بکند.
🔻به نظر من مراکز شماها حسینیّهها است. شما مرکز اداری نمیخواهید؛ حسینیّه، هیئت، مسجد، مراکز شما اینها است. یعنی اگر آمدیم ما اینجا را وابسته کردیم به یک ادارهای و یک ساختمانی و طبقهی اوّل و طبقهی دوّم و صندلی گردان و مانند اینها، این دیگر هیئت نمیشود؛ میترسم اشکال پیدا بکند، نمیگویم قطعاً هیئت نمیشود، امّا به نظرم میرسد که طبیعت کار هیئت این است که مردم با عشق و شور و اشک بیایند طرف مجلس امام حسین؛ این است که اثر میکند؛ این است که از دلش این انقلاب میجوشد، یا لااقل مزرَع خوبی برای رشد فضائل انقلابی و معارف انقلابی میشود.
▪️امام سیدعلی خامنهای | ۹۲/۹/۲۸
@rooshanfekr
⚫️بعد از کربلا چه گذشت...(قسمت 6)
🔥در همین وقت ماموران ابن زیاد وارد شدند و سرها را نزد یزید قرار دادند.
🌺سر حسین علیه السلام درون طشت طلا قرار داشت.
سکینه و فاطمه دختران ابی عبدالله قد میکشیدند تا سر پدر را ببینند، همینکه چشمشان به سر پدر افتاد صدای شیونشان بلند شد...
♨️یزید خبیث با خوشحالی با چوب خیزران بر لب و دندان حسین علیه السلام میزد و میگفت: انتقام جنگ بدر را گرفتیم!
سپس اشعاری خواند که مضمون اشعار بدین شرح است:
📛آرزو میکند کشته های بدر که به جهنم واصل شده بودند ،حضور داشتند و این روز را میدیدند.
📛 به کشتن پسر پیغمبر افتخار میکند.
📛 تصور میکند دیگر مخالفی ندارد و حکومتش تثبیت شده و تزلزل ناپذیر است.
📛 منکر اصل دین و وحی و رسالت و تمام مسائل الهی میشود!
🌷حضرت زینب سلام الله مظلومانه با اینکه در دست دشمن اسیر است و حامی و پشتیبانی ندارد، اما با یک شجاعت بی نظیر و شهامت بی مثال بیاناتی میفرماید که بینی یزید را به خاک میمالد تا آنجا که میفرماید:
🔥من تورا انسانی بی ارزش و بی مقدار میبینم و بسیار سرزنش و توبیخ میکنم ،
🔥تو هرچه تلاش کنی و خدعه و نیرنگ به کار ببری که نام ما را از سر زبانها برداری ، و محبت مارا از قلبها خارج کنی هرگز نخواهی توانست.
ننگ کار پلید تو تا ابد با هیچ آبی شسته نمیشود.
🔥یزید! گمان میکنی از اینکه تمام راههای آسمان و زمین را بر ما بستی و مارا مانند اسیران شهر به شهر میگردانی،نزد خدا بی مقدار شده ایم و تو مورد عنایت پروردگار قرار گرفته ای و مقامت نزد خدا افزون گشته که بر ما پیروز گشتی و این چنین اظهار خوشحالی میکنی؟
🔥چون دنیا به کام توست و حکومت ما در دست تو قرار گرفته؟ نه چنین نیست!
گفته ی خدا را فراموش نکن:
⛔️"کفار گمان نکنند که مهلت دادن به آنها به خیر آنها است،بلکه به آنها مهلت میدهیم تا بر گناهانشان بیفزایند که برای آنان عذابی دردناک است"
🔥 ای پسر آزاد شدگان! آیا رواست که کنیزکان خود را در پس پرده ی حجاب نگه داری و دختران رسول الله را در مسیر دید دشمنان باز بذاری تا به چهره آنان بنگرند در حالیکه مرد و محرمی ندارند تا از آنان حمایت کند؟!
❗️چگونه انتظار حمایت داشته باشیم از کسی که فرزند هند جگرخواره هست و گوشت او از خون شهدای ما روییده!
🔥 کسی که با چوب خیزران بر لب و دندان سید جوانان اهل بهشت میزند ..
♨️صبر کن که بزودی به پدران خود ملحق خواهی شد در حالیکه آرزو میکنی ای کاش فلج و لال بودم و چنین حرفایی نمیزدم..
🌷هرچند سخن گفتن با تو مصیبتم را تشدید میکند و اندوهم را افزون میسازد اما باید تورا خوار و کوچک سازم و از این گردن فرازی فرود آورم..
💥 تمام کوشش خود را به کار بگیر ولی بدان بخدا قسم نمیتوانی یاد مارا از میان مردم محو کنی و احکام الهی را نابود سازی،
🔥ننگ عمل پلیدت تا ابدت ماندگار میشود،مدت زندگیت کوتاه و همدستانت اندک است و روز قیامت منادی ندا میدهد: آگاه باش که لعنت خدا بر ستمکاران محقق است..
📚 نفس المهموم ص 444
📙حیات الحسین ج 4
📕بحار ج 45 ص133
📘اعلام النسا ج 2 2 504
@rooshanfekr
☘️استاد عابدینی :
🌸طبق روایت، ایجاد تکثر در مومنین، مشکلات و ایرادات ایشان را گفتن، خیانت به خدا، رسول خدا و مومنین الی الابد است. شماتت مومنین، اثرش بر جامعه مومنین در طول تاریخ و الی الابد است. البته در اصلاح کار مومنین هم به همین شکل است.
🔸محبت سنخیت و تشابه را می رساند و وحدت بین مومنین را بیشتر می کند . هر قدر پیوند بین مومنین دوطرفه باشد و احتیاج و نیاز به هم دیگر دو طرفه باشد ، این محبت شدت می گیرد .
🔻کار شیطان گسستن پیوند های بین مومنین است . قرآن می فرماید :
«إِنَّما يُريدُ الشَّيْطانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَداوَةَ » شیطان می خواهد با اسباب مختلف بین شما اختلاف و عداوت بیندازد .
@rooshanfekr
🌟امام صادق علیه السلام:
💎اصْحَبْ مَنْ تَتَزَیَّنُ بِهِ، وَ لا تَصْحَبْ مَنْ یَتَزَّیَنُ لَكَ.
💎با كسى دوستى و رفت و آمد كن كه موجب عزّت و سربلندى تو باشد، و با كسى كه مى خواهد از تو بهره ببرد و خودنمائى مى كند همدم مباش.
📗وسائل الشیعه: ج 11 ص 412
@rooshanfekr
علیرضا پناهیان:
🔰این سوءتفاهم که «دین و ایمان، لذت ندارد» چگونه ایجاد شده؟
🔸مؤمنان قلابی و مدعیان ایمان، چون خودشان از ایمان لذت نبردهاند، طبیعتاً نتوانستهاند این لذت را به دیگران هم منتقل کنند لذا برای بقیۀ مردم، ایجاد سوءتفاهم کردهاند که «دین و ایمان، لذت ندارد!»
🔸این خیلی ناراحتکننده است که مردم، ایمان را مفهومی لذتبخش و شورآفرین تلقی نمیکنند و برای رسیدن به لذت و هیجان، سراغ مفاهیم دیگری میروند.
🔸اگر آدمها از دین و ایمان، تلقی دیگری جز عشقبازی و لذتبری داشته باشند، این تلقی موجب میشود سراغ لذتهای پَست و دمِ دستی دنیا بروند و خیلی کم لذت ببرند.
🔸دلیل بسیاری از دینگریزیها این است که برای مردم جا نیفتاده: «فقط ایمان است که میتواند انسان را به لذت، مستی و هیجان واقعی برساند» این یک حقیقت است؛ شعار نیست، ولی مؤمنان قلابی موجب شدهاند که این حقیقت برای مردم جا نیفتد.
🔰شب هفتم محرم ۹۶، دانشگاه امام صادق(ع)
@rooshanfekr
🔰علت تمام بیماری ها جسمی🔰
▫️مولا امیرالمومنین علیه السلام
💎هر بيمارى اى از پُرخورى است، مگر تب، كه ناگاه به بدن درمى آيد.
📚 الكافي، جلد ۶، صفحه ۲۶۹، حديث ۸،
________
🔰علت بیماری معنوی 🔰
🌟رسول خدا - صلّي الله عليه وآله - فرمودند:
💎 شكم خود را از غذا سير نكنيد كه نور معرفت در دل هايتان خاموش ميشود.
📚بحارالانوار، ج ۷۰، ص ۷۱
@rooshanfekr
#بعد_از_واقعه
#تحلیل_فکر
💢هیچ وقت، اهل بیت آغازگر جنگ نبوده اند...
امام حسین(ع) صبح عاشورا هم برای دشمنانش، امامت میکند
به همین جهت، پیش از آغاز جنگ، به دنبال اتمام حجت است...
یعنی میخواهد آنها #هدایت شوند...
فکر میکنید، صبح عاشورا برای این مردم نامرد،
حسین(ع)از چه میگوید؟
چه استدلالی میاورد؟
#بخوانید
مردم تربیت شده با نظریات #خلیفه_دوم یک امر مهم را کنار گذاشته اند
آنها فقط، بدنبال قرآن کتاب خدا هستند و باید اهل بیت پیامبر فراموش شود
پس حسین(ع) مجبور است در صبح عاشورا اینگونه #اتمام_حجت کند:
💎 ای مردم! گفتار مرا بشنوید! و شتاب نکنید
اوّل نَسَب مرا در نظر آورید! و ببینید من کیستم؟ و سپس به افکار خود مراجعه کنید و آن را مورد عتاب و سرزنش قرار دهید! ببینید ای کشتن من برای شما سزاوار است؟! و آیا پاره کردن حرمت من بر شما جائز است؟!
💎مگر من پسر دختر پیغمبر شما نیستم؟ مگر من پسر وصی پیغمبر و پسر عموی او که اوّل مؤمن و تصدیق آورنده به رسول الله و به آنچه از جانب خدا بر او نازل شده بود نیستم؟
💎و اگر #گفتار مرا باور ندارید و این کلام را تکذیب می کنید، اینک در میان شما کسی هست که شما را خبر دهد! از جابربن عبدالله أنصاری و أبوسعید خُدری و سَهْل بن سَعد ساعدی و زید بن أرقَم و أنس بن مالک سؤال کنید! آنان به شما خبر می دهند که رسول خدا درباره من و برادرم چنین فرموده است. آیا این معنی مانع و حاجز از ریختن خون من نمی شود؟
📚شیخ مفید، الارشاد صفحه 252
@rooshanfekr
سلوک و عرفان در کلام علی ع
در نظری کوتاه و گذرا به نهج البلاغه می بینیم امام علی(ع) وصف سالک الی الله را چنین بیان می کند: «قد أحیا عقلَه و أماتَ نفسَهُ، حَتّی دَقَّ جَلِیلُهُ و لَطُفَ غَلِیظُه و بَرَقَ له لامِعٌ کثیرُ البرقِ فأبانَ له الطَّریقَ و سَلَک به السَّبیلَ و تَدافَعَتْهُ الأبوابُ إلی بابِ السَّلامةِ و دارِالإقامةِ و ثَبَتَتْ رِجْلاهُ بِطُمَأنِینَةِ بَدَنِهِ فِی قَرارِ الأمْنِ و الرّاحةِ بما استَعْمَلَ قلبَه و أرْضی رَبَّهُ؛ عقلش را زنده کرده و نفس خویش را میرانده است تا آنجا که ستبری های بدنش تبدیل به نازکی و خشونت روحش به نرمی گراییده است. برقی پر نور درخشیده، راه را برای او روشن کرده است و در راه راست کشانده و پیوسته از منزلی به منزل دیگر برده شده تا به در سلامت و سرای جاودانه رسیده است. پاهایش در قرارگاه امن با آرامش ایستاده است. این پاداش به موجب این است که دل را درست به کار گرفت و پروردگار خویش را راضی و خشنود کرده است».
طبق بیان شریف حضرت، سالک اولین مرحله یعنی آگاهی و احیای عقل خویش در راه سیر و سلوک را به کار می بندد تا دل او روشن شود و در مرحله دوم بر هوای نفس خویش غلبه می کند تا به اخلاق الهی برسد. آن گاه در مرحله بعد نور معرفت الهی بر قلب او می درخشد، راه را به او نشان می دهد و او را به طمأنینه و آرامش می رساند؛ در حالی که پروردگارش از او راضی و خشنود است.
بنابراین اگر اولین منزل را معرفت بدانیم، از طریق آگاهی و به کارگیری عقل است و تا راه حقیقت برای شخص روشن نشود و معرفت برای او ایجاد نشود، عشق به کمال و رفتن به سوی محبوب حقیقی در او ایجاد نخواهد شد. پس طلب، زاییده معرفت است و بدون معرفت، طلب حقیقی در سالک پدید نخواهد آمد.
به این دلیل است که حضرت فرموده است: «مَن ماتَ مِنکم عَلی فِراشِهِ و هُوَ عَلی مَعْرِفَةِ حَقِّ رَبِّهِ و حَقّ رسولِه و أهلِ بیتِهِ ماتَ شَهِیداً هر کس بر بستر خانه اش بمیرد و در حالی که به حق پروردگارش و رسول و اهل بیتش معرفت داشته باشد، شهید مرده است».
مرحله دوم از نظر امام علی(ع)، تهذیب نفس و تزکیه است و مرحله سوم، توحید است. مرحله چهارم بنا به آنچه از این خطبه بر می آید، ورود حالات و مقامات است و مرحله بعد، رسیدن به اطمینان و آرامش است که در این مجال از شرح آن ها می گذریم و تنها به توضیحی کوتاه درباره تهذیب نفس می پردازیم:
تهذیب نفس
تزکیه و تهذیب نفس که در عبارت امیرالمؤمنین علی(ع) با عبارت (امات نفسه؛ میراندن نفس) بیان شده است، به معنی دور کردن عیب ها و اموری است که موجب فساد و تباهی نفس می شود تا همه قوا و استعدادهای انسانی فرد شکوفا شود و به رضایت الهی برسد.اما چگونه یک سالک کوی حقیقت هوای نفس خویش را بمیراند؟ حضرت علی(ع) راه آن را بیان می کند: «قاتِلْ هَواک بعقلِک؛ با خرد و عقلت، هوای نفس را بکش».
و در جایی دیگر می فرماید: «فَارفِض الدنیا، فَإنّ حُبَّ الدنیا یعمِی و یصِمُّ و یبکمُ و یذِلُّ الرِّقابَ؛ دنیا را رها کن که دنیادوستی انسان را کور و کر و لال و خوار می سازد».
حضرت در این فرمایش به سالک آگاهی می دهد که همواره قیمت نفس خویش را با آنچه نزد پروردگارش است، معامله کند و قدر و ارزش خود را با چیزی فروتر از آن، یعنی دنیا معامله نکند که در این صورت در این تجارت ضرر کرده و سرمایه وجودی اش را به بهای کم از دست داده است؛ از این رو انسان همیشه به مراقبت و تهذیب نفس نیاز داشته و طی این مسیر نیز مراحلی دارد که باید در فرصتی مناسب به آن پرداخته شود.
برخی از مهم ترین حالات عارف از زبان نهج البلاغه
وقتی انسان عارف به حقیقت توحید نایل شد، حالت ذکر بر او پدید می آید؛ به گونه ای که هیچ گاه از یاد الهی غافل نمی شود. حضرت علی(ع) می فرماید: «إنّ الله سبحانَه و تعالی جعل الذّکرَ جِلاءً للقلوب؛ خداوند سبحان یاد خویش را جلای قلب ها قرار داده است».
از دیدگاه عارفان «ذکر»، یعنی رهایی انسان از تمام مراحل غفلت و نسیان. امام علی(ع) ذکر را کلید انس با محبوب و همنشینی با او دانسته و فرموده است: «الذِکرُ مِفتَاحُ الأنسِ ذکر کلید انس است». هم چنین ذکر خداوند را، داروی بیماری های نفسانی معرفی می کند: «ذکرُالله دواءُ أعلالِ النُفوسِ؛ ذکر خداوند داروی بیماری های نفس است».
بنابراین ذاکر، انس گیرنده با خداست و با یاد او قلبش را زنده نگه داشته و به علاج نفس خود پرداخته است. عارفان برای ذکر چهار مرتبه بیان کرده اند: ذکر زبانی ولی دل غافل است؛ ذکر زبانی همراه ارادت قلبی؛ ذکر همراه محبت و قرب و ذکر همراه عشق، به طوری که حق تعالی بر دل ذاکر تجلّی کرده و عشق بر او سیطره یافته باشد.
خوف و رجا
حضرت علی(ع) می فرماید: «الخوفُ جلبابُ العارفی ترس از خدا جامه عارفین است». هم چنین ترس از خدا را زندانی برای نفس دانسته است که مانع ارتکاب گناهان و نافرمانی ها می شود و در نتیجه عارف همواره در حالت خوف و ترس است.
▪️🕊🌻🕊▪️
☑️امام_سجاد علیه السلام فرمودند:
◻️منتظرین واقعی در عصرغیبت، برتر ازمردم تمام زمانها هستند؛
زیرا آنقدر از سوی خدا عقل و معرفت پیدا میکنند که غیبت و شُهود برایشان فرق نمیکند
🔘مصباحُ الهُدی ص۳۱۹
▪️🕊🌻🕊▪️
🔰علت تمام بیماری ها جسمی🔰
▫️مولا امیرالمومنین علیه السلام
💎هر بيمارى اى از پُرخورى است، مگر تب، كه ناگاه به بدن درمى آيد.
📚 الكافي، جلد ۶، صفحه ۲۶۹، حديث ۸،
________
🔰علت بیماری معنوی 🔰
🌟رسول خدا - صلّي الله عليه وآله - فرمودند:
💎 شكم خود را از غذا سير نكنيد كه نور معرفت در دل هايتان خاموش ميشود.
📚بحارالانوار، ج ۷۰، ص ۷۱
@rooshanfekr
#بعد_از_واقعه
#تحلیل_فکر
💢هیچ وقت، اهل بیت آغازگر جنگ نبوده اند...
امام حسین(ع) صبح عاشورا هم برای دشمنانش، امامت میکند
به همین جهت، پیش از آغاز جنگ، به دنبال اتمام حجت است...
یعنی میخواهد آنها #هدایت شوند...
فکر میکنید، صبح عاشورا برای این مردم نامرد،
حسین(ع)از چه میگوید؟
چه استدلالی میاورد؟
#بخوانید
مردم تربیت شده با نظریات #خلیفه_دوم یک امر مهم را کنار گذاشته اند
آنها فقط، بدنبال قرآن کتاب خدا هستند و باید اهل بیت پیامبر فراموش شود
پس حسین(ع) مجبور است در صبح عاشورا اینگونه #اتمام_حجت کند:
💎 ای مردم! گفتار مرا بشنوید! و شتاب نکنید
اوّل نَسَب مرا در نظر آورید! و ببینید من کیستم؟ و سپس به افکار خود مراجعه کنید و آن را مورد عتاب و سرزنش قرار دهید! ببینید ای کشتن من برای شما سزاوار است؟! و آیا پاره کردن حرمت من بر شما جائز است؟!
💎مگر من پسر دختر پیغمبر شما نیستم؟ مگر من پسر وصی پیغمبر و پسر عموی او که اوّل مؤمن و تصدیق آورنده به رسول الله و به آنچه از جانب خدا بر او نازل شده بود نیستم؟
💎و اگر #گفتار مرا باور ندارید و این کلام را تکذیب می کنید، اینک در میان شما کسی هست که شما را خبر دهد! از جابربن عبدالله أنصاری و أبوسعید خُدری و سَهْل بن سَعد ساعدی و زید بن أرقَم و أنس بن مالک سؤال کنید! آنان به شما خبر می دهند که رسول خدا درباره من و برادرم چنین فرموده است. آیا این معنی مانع و حاجز از ریختن خون من نمی شود؟
📚شیخ مفید، الارشاد صفحه 252
@rooshanfekr
❄روزی حضرت عیسی (ع) از راهی می گذشت. ابلهی با وی دچار شد و سخنی پرسید. بر سبیل تلطّف، جوابش باز داد، اما آن شخص آغاز عربده و سفاهت نهاد؛ چنان که او نفرین می کرد، عیسی تحسین می نمود... عزیزی بدان جا رسید، گفت: ای روح الله، چرا زبون این ناکس شده ای و هر چند او قهر می کند، تو لطف می فرمایی و با آن که او جور و جفا پیش می برد، تو مهر و وفایش می نمایی؟! عیسی گفت: ای رفیق موافق! «کلّ اناء یترشّح بما فیه؛ از کوزه همان برون تراود که در اوست». از او آن صفت می زاید و از من این صورت می آید. من از وی در غضب نمی شوم و او از من صاحب ادب می شود. من از سخن او جاهل نمی گردم و او از خُلق و خوی من عاقل می گردد.
📚اخلاق محسنی، ص 70 - 6
@rooshanfekr