eitaa logo
چکیده کانال نکته های ناب مهدوی
60 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
748 ویدیو
17 فایل
💎جان پرورست قصه ارباب معرفت ... 💮دوستان بزرگوار توجه داشته باشند؛ کمتر از ده درصد مطالب کانال به این صفحه ارسال می شود.
مشاهده در ایتا
دانلود
* استان فارس*🕊️💫 ‌ : علے : استــاد نهج البلاغه *: عیـــدغدیر* *: عیــدغدیر🎊* *: عیــدغدیر* 🌷🌸🌷🌸 مراسم مان را ظهر☀️ گرفتیم که به چشم نیاید و داغداری خانواده شهداء حفظ شود👌. آمـدیم توےاتاق ڪہ بخوریـم؛ در را بسـت و پشـت آن ایسـتاد، رو به من کـرد و گفـت: مے دونی که تو این لحظه دعـاے ما ؟ گفتم: آره ولے الان بیا ناهـار بخوریم. گفت: روزه ام. گفتم: تو روز گرفتے؟؟ گفـت روزه ی نذره؟ گفتم: چه نذرے؟ گفت: اینکه همـون طـور که خدا منو تو عید متولد کرد تو عید غدیر هم مزدوج کنه 😍حالا من دعا می کنم تو آمین بگو. دستم را به بلند کردم. گفت: *خـدایا همـون طورڪہ منو درعـید غدیر متـولد کردےو در عیدغـدیر مزدوج کردے، در عیـدغدیـر هم به برسان...* غدیرهرسال ﻋﻴﺪ ﻏﺪﻳﺮ که می آمد منتظر خبرش بودم. غدیر آخر که خبر شهادتش را در برایم آوردند گفتم: سال هاست منتظر شنیدنش بودم.😔 *🕊️* :ﮔﻠﺰاﺭﺷﻬﺪاﻱ_ﺷﻴﺮاﺯ @rooshanfekr
💚روزی حضرت رسول الله(ص) پس از جماعت رو به جمعیت نموده و فرمودند: آیا از قبیله «بنی نجار» کسی هست؟ 🔺سپس فرمودند: یکی از افراد این قبیله که با مرگ از دنیا رفته، اکنون بر «درب بهشت» بخاطر ۳ درهم که به فردی بود؛ بازداشت است! 📚بحارالانوار،ج۱۹،ص۴۶ @rooshanfekr
💚روزی حضرت رسول الله(ص) پس از جماعت رو به جمعیت نموده و فرمودند: آیا از قبیله «بنی نجار» کسی هست؟ 🔺سپس فرمودند: یکی از افراد این قبیله که با مرگ از دنیا رفته، اکنون بر «درب بهشت» بخاطر ۳ درهم که به فردی بود؛ بازداشت است! 📚بحارالانوار،ج۱۹،ص۴۶ @rooshanfekr
💚روزی حضرت رسول الله(ص) پس از جماعت رو به جمعیت نموده و فرمودند: آیا از قبیله «بنی نجار» کسی هست؟ 🔺سپس فرمودند: یکی از افراد این قبیله که با مرگ از دنیا رفته، اکنون بر «درب بهشت» بخاطر ۳ درهم که به فردی بود؛ بازداشت است! 📚بحارالانوار،ج۱۹،ص۴۶ @rooshanfekr
دلنوشته عجیب خانواده شهیدحاج رحمت الله علیه در وصف این شهید عزیز 🔻بسم رب الشهداء والصدیقین و لا تحسبن الذین قتلو فی سبیل‌الله اموات بل احیا عند ربهم یرزقون... اللهم تقبل منا هذا القربان🌹 خدایا این قربانی را از ما بپذیر... خدایا کسی را فدایت کردیم که تمام عمر خواست که دیده نشود... همیشه از دوربین و جلوی دوربین بودن تا حد امکان فراری بود... 🔻 روزهایی را دیدیم که از ۶ صبح تا یک نیمه شب سر کار بود و با آن خستگی نماز شبش ترک نمیشد! 🔹خدایا تو دیدی و شنیدی که روزی حداقل سه جزء قرآن تلاوت میکرد و در ایام ماه مبارک ، هر سه تا چهار روز یک ختم قرآن داشت... 🔹 میگفت: من چشم را برای دو چیز میخواهم، قرآن خواندن و شاید دیدار مهدی فاطمه... از زمان جنگ هر روز زیارت عاشورا اش ترک نمیشد و بیست سالی بود که زیارت را با صد لعن و صد سلام می خواند... خدایا ما ندیدیم نمازش از اول وقت فاصله بگیرد... خدا را شکر که اجر قریب ۴۵ سال مجاهدت عزیز دلمان و نور چشممان سردار محمد رضا زاهدی اینگونه رقم خورد...! و چه عاقبتی بهتر از در روز شهادت امام علی (علیه السلام)! «هنیاً لک» گوارای وجودت... به آرزویت رسیدی. @rooshanfekr
. 😢 ...من تا نزديكي رفتم، اما خودم ميدانستم كه چرا شهادت را از دست دادم! 🌹 به من گفته بودند كه هر حرام، حداقل شش ماه شهادت آنان كه شهادت هستند را عقب مي اندازد.😭😭😭😭😭 🔻 روزي كه عازم بوديم، پرواز ما با پرواز همزمان بود! چند جوان👭 با لباسهايي بسيار زننده در مقابل من قرار گرفتند و ناخواسته نگاه من به آنها افتاد.🤦 بلند شدم و جاي خودم را تغيير دادم. 🔺 هرچه ميخواستم حواس خودم را پرت كنم انگار نميشد. اما ديگر دوستان من، در جايي قرار گرفتند كه هيچ دركنارشان نباشد. ❌ اين دختران دوباره در مقابلم قرار گرفتند. نميدانم، شايد فكر كرده بودند من هم مسافر آنتاليا هستم. هرچه بود، گويي من آزمايش شد. گويي و يارانش آمده بودند تا به من ثابت كنند هنوز آماده نيستي. 🟣 با اينكه در مقابل هاي آنان هيچ حرف و هيچ عكس العملي انجام ندادم، اما متأسفانه نمره قبولي از اين آزمون نگرفتم.😔😔😔😔😔😔😔😔😔😔 📖 سه دقیقه در قیامت ص۹۴ @rooshanfekr
💢 این وصیت‌نامه را بیست‌ بار بخوانید! 🔰 رهبر معظم انقلاب: «یک جوانِ پُرشورِ مؤمنِ از جان‌ گذشته‌ی سبزواری، شهید ناصر باغانی، وصیّت‌نامه دارد. او یک جوانِ در سنین حدود بیست سال است. جا دارد که انسان آن وصیّت‌نامه‌اش را ده بار بخواند، بیست بار بخواند! بنده مکرّر خوانده‌ام.» 📝 گزیده‌ای از وصیت‌نامه شهید ۱۹ ساله، ناصرالدین باغانی: 🔸اینجانب ناصرالدین باغانی بنده‌ی حقیر در درگاه خداوندم. چند جمله‌ای را به رسم وصیت می‌نگارم: 🔸سخنم را درباره‌ی عشق آغاز می‌کنم. ما را به جرم عشق موأخذه می‌کنند‌. گویا نمی‌دانند که عشق گناه نیست! امّا کدام عشق؟ 🔸خداوندا، معبودا، عاشقا، مرا که آفریدی عشق به پستان مادر را به من یاد دادی، امّا بزرگتر شدم و دیگر عشق اولیه مرا ارضاء نمی‌کرد، پس عشق به پدر ومادر را در من به ودیعت نهادی. مدتی گذشت، دیگر عشق را آموخته بودم امّا به چه چیز عشق ورزیدن را نه! 🔸به دنیا عشق ورزیدم به مال و منال دنیا عشق ورزیدم. به مدرسه عشق ورزیدم. به دانشگاه عشق ورزیدم، امّا همه‌ی اینها بعدِ مدت کمی جای خود را به عشق حقیقی و اصیل داد یعنی عشق به تو. (یَومَ لا یَنْفَعُ مال وَلا بَنُون ) فهمیدم که وقتی شرایط عوض شود یَفِرّالْمرءَ مِنْ اَخیهِ و صاحِبَتهِ و بَنیهِ و اُمّهِ وَاَبیهِ، پس به عشق تو دل بستم. 🔸بعد از چندی که با تو معاشقه کردم یکباره به خود آمدم و دیدم که من کوچکتر از آن هستم که عاشق تو شوم و تو بزرگتر از آن هستی که معشوق من قرار گیری. 🔸فهمیدم در این مدت که فکر می‌کردم عاشق تو هستم اشتباه می‌کرده‌ام، این تو بودی که عاشق من بوده‌ای و من را می‌کشانده‌ای! 🔸اگر من عاشق تو بودم باید یکسره به دنبال تو می‌آمدم. ولیکن وقتی توجه می‌کنم می‌بینم که گاهی اوقات در دام شیطان افتاده‌ام ولی باز مستقیم آمده‌ام؛ حال می‌فهمم که این تو بوده‌ای که به دنبال بنده‌ات بوده‌ای، و هرگاه او صید شیطان شده، تو دام شیطان را پاره کرده‌ای و هر شب به انتظار او نشسته‌ای تا بلکه یک شب او را ببینی. 🔸حالا می‌فهمم که تو عاشق صادق بنده‌ات هستی، بنده را چه، که عاشق تو بشود؛ عَنقا شکار کرکس نشود دام باز گیر. 🔸آری تو عاشق من بودی و هر شب مرا بیدار می‌کردی و به انتظار یک صدا از جانب معشوق می‌نشستی. اما من بدبخت ناز می‌کردم و شب خلوت را از دست می‌دادم و می‌خوابیدم! اما تو دست بر نداشتی و آنقدر به این کار ادامه دادی تا بالاخره منِ گریز پای را به چنگ آوردی و من فکر می‌کردم که با پای خود آمده‌ام 🔸وه چه خیال باطلی! این کمند عشق تو بود که به گردن من افتاده بود. مرا که به چنگ آوردی به صحنه‌ی جهادم آوردی، تا به دور از هر گونه هیاهو با من نرد عشق ببازی. من در کار تو حیران بودم و از کرم تو تعجب می‌کردم. 🔸آخر تو بزرگ بودی و من کوچک؛ تو کریم بودی و من ل‍ئیم؛ تو جمیل بودی و من قبیح؛ تو مولا بودی و من شرمنده از این همه احسان تو بودم... 🔻امّا چیست؟ 🔸آن هنگام که رزمنده‌ای مجاهد، بسوی دشمن حق می‌رود و ملائک به تماشای رزم او می‌نشینند و شیطان ناله بر می‌آورد و پای به فرار می‌گذارد و ناگهان غنچه‌ای می‌شکفد، آن هنگام را جز شهادت چه نام می‌توانیم داد؟ 🔸شهادت خلوت عاشق و معشوق است .شهادت تفسیر بردار نیست. ای آنانی که در زندان تن اسیرید، به تفسیر شهادت ننشینید که از درک قصۀ شهادت عاجزید. فقط شهید می‌تواند شهادت را درک کند. 🔸 کسی نیست که ناگهان به خون بغلتد و نام شهید به خود گیرد. شهید در این دنیا قبل از این که به خون بتپد، شهید است. و شما همچنان که شهیدان را در این دنیا نمی‌توانید بشناسید و بفهمید، بعد از وصل‌شان نیز نمی‌توانید درکشان کنید. شهید را شهید درک می‌کند. اگر شهید باشید شهید را می‌شناسید و گرنه آئینۀ زنگار گرفته، چیزی را منکعس نمی‌کند که نمی‌کند. 🔸برخیزید و فکری به حال خود بکنید که شهید به وصال رسیده است و غصه ندارد. شهیدان به حال شما غصه می‌خورند، و از این در عجبند و حیرت می‌کنند که چرا به فکر خود نیستید! 🔸به خود آیید و زندان تن را بشکنید. قفس را بشکنید و تا سر کوی یار پرواز کنید و بدانید که برای پرواز ساخته شده‌اید نه برای ماندن در قفس! این منزل ویران را رها کنید و به ملک سلیمان در آیید... 🌹🕊۱۱اسفند سالروز شهادت عارف شهید ناصرالدین باغانی حلول ماه مهمانی خدا را تبریک عرض میکنم! @rooshanfekr