🌐 اینترنت رایگان
*۱۰۰*۶۷۳#
۲۰ گیگ اینترنت رایگان همراه اول
#ویژه_اعیاد_دهه_ولایت_و_عید_غدیر
#و_تبلیغ_مشارکت_حداکثری_در_انتخابات
┅═✧❁••🇮🇷••❁✧═┅
@rooshanfekr
🌟امیرالمؤمنین علی علیه السلام:
💎نشستهای بیهوده، ایمان را تباه میکند
📚 غررالحکم، ح ۹۸۱۵
#روایت
@rooshanfekr
جزوه محتوایی مبلغین ستاد روحانیت.pdf
884.4K
🔰محتوای جامع تبلیغی ویژه #روحانیون_فعال ستاد دکتر جلیلی
آن چه در این #جزوه می خوانید:
۱.شایستگیهای جلیلی
۲. کارنامه اجرایی
۳. شبهات
@rooshanfekr
🔻دکتر جلیلی ۱۰ سال است؛ شهر به شهر؛ روستا به روستا؛ مسجد به مسجد! کارخانه به کارخانه! دانشگاه به دانشگاه ! مدرسه به مدرسه کشور را به همراه متخصصان و کارشناسان زیر و رو کرده است و به شناخت و برنامه رسیده است.
#سعید_جلیلی
@rooshanfekr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✈️ دادگاه کانادا شرکت هوایی بین المللی اوکراین را نیز عامل سقوط پرواز 752 در ایران معرفی کرد!
در حکم دیوان عالی ایالت انتاریو در کانادا روز دوشنبه ۲۱ خرداد در خصوص پرونده رسیدگی به شکایت ۲۱ خانواده از قربانیان پرواز پیاس ۷۵۲ تصریح شده است که خطوط هوایی بینالمللی اوکراین هم باید به خانوادههایی که عزیزانشان را در سرنگونی پرواز «پی اس ۷۵۲ » در ایران از دست دادهاند، غرامت بپردازد.
در حکم این دادگاه تاکید شده است که با توجه به حملات موشکی حکومت ایران به پایگاههای آمریکا در عراق، شرکت هوایی اوکراین اقدامات و تدابیر لازم بر مبنای استانداردهای بین المللی را انجام نداده و در این زمینه اهمال کرده است.
@rooshanfekr
فرماندهای در اوج ناز.mp3
7.38M
به سربازیِ امام مهدی علیهالسلام فکر هم نکن!
امام سرباز نمیخواد، جانشین میخواد!
#پادکست_روز
#استاد_شجاعی | #استاد_عالی
@rooshanfekr
✨ موسى عليه السلام ـ في مُناجاتهِ ـ: أيْ رَبِّ، أيُّ خَلقِكَ أحَبُّ إلَيكَ؟ قالَ: مَن إذا أخَذْتُ حَبيبَهُ سالَمَني.
موسى عليهالسلام (در مناجات خود) گفت:
خداى من! كدام آفريدهات را بيشتر دوست مىدارى؟
فرمود: آن كس را كه چون محبوبش را از او بگيرم، (همچنان) با من آشتى باشد.
🤲
📘 بحارالأنوار، ج۸۲، ص۹۰
#نیایش
@rooshanfekr
❇️ آنچه پيامبر از آنها بر امّتش بيمناك بود
🌸 پيامبر خدا صلى الله عليه و آله میفرماید:
🔻 ثَلاثةٌ أخافُهُنَّ على اُمّتي:
💎 الضَّلالةُ بَعْدَ المَعْرِفةِ،
💎 ومُضِلّاتُ الفِتَنِ،
💎 وشَهْوَةُ البَطْنِ والفَرْجِ.
🔻 سه چيز است كه از آنها بر امّت خود بيمناكم:
🔸 گمراهى بعد از شناخت،
🔸 فتنه هاى گمراه كننده،
🔸 و شكمبارگى و شهوترانى.
📚 منتخب میزان الحکمه، باب امت.
الأمالي للطوسي : 157/263.
@rooshanfekr
⭕️ آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند...
🔹 شخصی بنام "اودی" میگوید: قبل از سال ۳۰۰ ه.ق در مکه مشغول طواف خانه خدا بودم. در دورِ هفتم، دیدم عده ای از حاجیان گِرد جوانی زیبا و با شُکوه حلقه زده اند. نزدیکتر رفتم. سخنانش را شنیدم. چه زیبا سخن میگفت... خواستم جلو بروم که سیل جمعیت مرا کنار میزد.
🔸 از یکی پرسیدم او کیست؟ گفت فرزند رسول خدا که هر سال، برای گفتگو با خواص شیعیان ظاهر میشود. خود را به هر زحمتی به او رساندم. گفتم آقاجان هدایتم کنید و ایشان مُشتی سنگ ریزه به من داد و برگشتم. شخصی پرسید چه گرفتی؟ گفتم مُشتی سنگ ریزه اما وقتی دستم را گشودم دیدم شمش طلاست...
🔺 دوباره با عجله نزدشان رفتم. تا مرا دیدند فرمودند: آیا برایت اتمام حجت شد؟ حقیقت را دیدی؟ نابینائیت رفع شد؟ مرا شناختی؟ گفتم نه بخدا قسم. فرمود: من مهدی هستم. من قائم زمان هستم که زمین را پس از آنکه پر از ظلم شود، پر از عدل و داد میکنم.....
📚بحارالانوار ج۵۲ ص۱؛ غیبة طوسی ص۲۵۳
#حکایات_و_تشرفات
@rooshanfekr
🌟امیرالمونین امام علی(علیه السلام):
💎«...اگر شخصی مشکلات خود را در نزد شخص کافر بیان نماید، مانند آن است که از خداوند شکایت کرده است»
📚نهج البلاغه ص ۵۵۱
@rooshanfekr
♦️از دو مرد دو خاطره متفاوت از گم شدن مداد سیاهشان در مدرسه شنیدم.
مرد اول میگفت:
«چهارم ابتدایی بودم. در مدرسه مداد سیاهم را گم کردم. وقتی به مادرم گفتم، سخت مرا تنبیه کرد و به من گفت که بیمسئولیت و بیحواس هستم. آن قدر تنبیه مادرم برایم سخت بود که تصمیم گرفتم دیگر هیچ وقت دست خالی به خانه برنگردم و مدادهای دوستانم را بردارم. روز بعد نقشهام را عملی کردم. هر روز یکی دو مداد کش میرفتم تا اینکه تا آخر سال از تمامی دوستانم مداد برداشته بودم. ابتدای کار خیلی با ترس این کار را انجام میدادم ولی کمکم بر ترسم غلبه کردم و از نقشههای زیادی استفاده کردم تا جایی که مدادها را از دوستانم میدزدیدم و به خودشان میفروختم. بعد از مدتی این کار برایم عادی شد. تصمیم گرفتم کارهای بزرگتر انجام دهم و کارم را تا کل مدرسه و دفتر مدیر مدرسه گسترش دادم. خلاصه آن سال برایم تمرین عملی دزدی حرفهای بود تا اینکه حالا تبدیل به یک سارق حرفهای شدم!»
مرد دوم میگفت:
«دوم دبستان بودم. روزی از مدرسه آمدم و به ماردم گفتم مداد سیاهم را گم کردم. مادرم گفت خوب چه کار کردم بدون مداد؟ گفتم از دوستم مداد گرفتم. مادرم گفت خوبه و پرسید که دوستم از من چیزی نخواست؟ خوراکی یا چیزی؟ گفتم نه. چیزی از من نخواست. مادرم گفت پس او با این کار سعی کرده به دیگری نیکی کند، ببین چقدر زیرک است. پس تو چرا به دیگران نیکی نکنی؟ گفتم چگونه نیکی کنم؟ مادرم گفت دو مداد میخریم، یکی برای خودت و دیگری برای کسی که ممکن است مدادش گم شود. آن مداد را به کسی که مدادش گم ميشود میدهم و بعد از پایان درس پس میگیرم. خیلی شادمان شدم و بعد از عملی کردن پیشنهاد مادرم، احساس رضایت خوبی داشتم آن قدر که در کیفم مدادهای اضافی بیشتری میگذاشتم تا به نفرات بیشتری کمک کنم. با این کار، هم درسم خیلی بهتر از قبل شده بود و هم علاقهام به مدرسه چند برابر شده بود. ستاره کلاس شده بودم به گونهای که همه مرا صاحب مدادهای ذخیره میشناختند و همیشه از من کمک میگرفتند. حالا که بزرگ شدهام و از نظر علمی در سطح عالی قرار گرفتهام و تشکیل خانواده دادهام، صاحب بزرگترین جمعیت خیریه شهر
@rooshanfekr