eitaa logo
مجله دینی نکته‌های ناب مهدوی
2.5هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
6.5هزار ویدیو
353 فایل
💎معجزه کلام را در خوب‌شدن حالتان را دراین کانال ببینید. 💎کم‌کردن #حسرت #یوم‌الحساب مد نظر است. 💎غذای روحتان راازاین کانال دریافت کنید. 💎بامداومت برعمل نورانی #اهلیت و #علاقه به این کانال ایجاد می‌شود. http://eitaa.com/joinchat/2906521606C41e5b9fe8b
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
7.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بچه‌ام نماز نمی‌خونه ! با دین رفیق نیست ! کجا رو اشتباه رفتم؟ | @rooshanfekr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌟امیرالمومنین(علیه السلام): 💎خداوند سهم فقرا را در سفره ثروتمندان قرار داد؛ به همین خاطر فقیری گرسنه نمی ماند مگر آنکه ثروتمندی حق وی را غصب کرده و خداوند از ثروتمندان بازخواست خواهد کرد. 📚(نهج البلاغه؛ حکمت ۳۲۸) @rooshanfekr
🌼 صحیفهٔ سجادیه 💠دعای پانزدهم: دعای آن حضرت هنگام بیماری 💠 ❄چرا هم در بیماری باید شکرگزار باشیم و هم در سلامتی؟ ✅ این چرایی را امام سجاد (علیه‌السلام) پاسخگو هستند. ✳فَمَا أَدْرِى، يَا إِلَهِى، أَيُّ الْحَالَيْنِ أَحَقُّ بِالشُّكْرِ لَكَ، ✳ سپاسگزار تو هستم ای معبود «من»، زیرا که نمی‌دانم در کدامیک از این دو حال شکر تو سزاوارتر است. ✳ «من» خبر ندارم و نمیدانم کدام‌یک از این دو حالت به شکر در پیشگاه تو نزدیک‌تر است ✳ وَ أَيُّ الْوَقْتَيْنِ 🌸در حالت سلامتی 🍁یا در حالت بیماری؟ ✳ أَوْلَى بِالْحَمْدِ لَكَ کدام اولی تر است به سپاس تو و «من» در کدام حالت شاکر تو هستم. ✅ نکته اصلی همین است و اصل روی همین جمله است که: 🔅فَمَا أَدْرِى (من نمی‌دانم)🔅 🌟 این نمی‌دانم به افق بندگی خداوند، خیلی نزدیک است 🔸بهترین ادب بندگی «اقرار به جهل» است 🔹بدترین وضعیت یک انسان، در پیشگاه خداوند♥ این است که، بگوید: («من» میدانم) 🔹این خیلی نادانی است، که انسان در مقابل خداوند♥ ادعای ▫دانستن▫ داشته باشد. 🔺پس خداوندا ♥ این بنده‌ات اقرار می‌کند که، 🔻نمی‌داند 🔻بی‌خبر است ♻ همهٔ علم پیش تو است ❓بنده‌ات چه میداند صلاحش در چیست؟ ❓چه می‌داند بیمار بودن برایش سودمند است یا سلامتی؟ ❓چه میداند در حال بیماری به یاد تو و شاکر توست یا در سلامتی؟ 👈پس در هر دو حال «بیماری و سلامتی» ✳ لَکَ‌الْحَمد @rooshanfekr
💠پاداش بیماری که از بیماریش شکایت نکند...💠 🌟پیامبر خدا(ص)فرمود: که🌟 خداوند عزوجل فرمود: 🌸هر که سه روز بیمار شود 🌸و از آن به هیچ یک از عیادت کننده گانش شکوه نکند، 🌸گوشت و خونی بهتر از آن گوشت و خونی که دارد جایگزینش کنم 🌸پس،اگر او را عافیت بخشم،عافیتی بدون گناهش دهم و 🌸اگر جانش را بستانم، او را به جوار رحمت خود برم 📙الکافی ۱ / ۱۱۵ / ۳ @rooshanfekr
💠 وقتی چیزی از دستتان رفت، غمناک و ناراحت نشوید؛ وقتی هم چیزی به‌ دستتان رسید، فرحناک و ذوق‌زده نشوید. ▪️انسانی که باور دارد که غیرخدا کسی در زندگیش کاره‌ای نیست و خدا هم جز خیر پیش نمی‌آورد، اگر چیزی به‌‌دست آورد، ذوق‌زده نمی‌شود و اگر چیزی از دستش رفت، غمزده نمی‌شود. ▪️وقتی به‌ دستش آمد، می‌گوید خدا داد و حتماً خیر من در داشتن آن است. وقتی چیزی از دستش رفت، می‌گوید خدا گرفت و حتماً خیر من در نداشتن آن است؛ اگرچه دزد برده باشد یا زلزله خراب کرده باشد. ▪️بنابراین روزِ داشتن با روزِ نداشتن برایش یکی است. ▪️مگر قرآن نفرمود: لِکَیلا تَأسَوْا عَلیٰ ما فاتَکُمْ وَ لا تَفرَحُوا بِما آتاکُمْ ؛ وقتی چیزی از دستتان رفت، غمناک و ناراحت نشوید؛ وقتی هم چیزی به‌ دستتان رسید، فرحناک و ذوق‌زده نشوید. ▪️اگر این نگاهِ توحیدی نباشد، این حرفِ زور نیست که من یک میلیارد تومان به‌ دست آورم، خوشحال نشوم؟ یا یک میلیارد تومان پولم جلوی چشمم آتش بگیرد و بسوزد یا دزد ببرد، ناراحت نشوم؟ ▪️امّا این نگاه توحیدی که آمد، وقتی پول به‌ دستم رسید، می‌گویم خدا رساند و از این لحظه خیر من در داشتن آن است؛ الحمدلله. ▪️اگر فردا آتش گرفت یا دزد برد، می‌گویم خدا گرفت چون از این لحظه خیر من در نداشتن آن بود؛ باز هم الحمدلله. ▪️در نتیجه به‌ دست آوردن یا ازدست دادن نمی‌تواند روح مرا متلاطم کند. ▪️وقتی قرآن می‌فرماید: اَلا بِذِکْرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُُوبُ ، یعنی همین؛ یعنی وقتی یادتان باشد احدی غیرخدا در زندگی شما کاره‌ای نیست، هرچه می‌شود خدا می‌کند و هرچه خدا می‌کند، خیر است، هیچ‌چیز نمی‌تواند روحتان را متلاطم کند؛ به یک آرامش روحی می‌رسید. اطمینان روحی و نفس مطمئنّه پیدا می‌کنید. ▪️در مقام دعا به‌ خدا می‌گویید: یا مَن عَطاؤُهُ عَطاءٌ وَ مَنْعُهُ عَطاءٌ؛ ای خدایی که وقتی چیزی به انسان می‌دهی، با دادن عطا می‌کنی؛ و وقتی هم نمی‌دهی، با ندادن عطا می‌کنی؛ یعنی هم دادنت خیر رساندن است و هم ندادنت خیر رساندن است. این همان آرامش روحی گمشده‌ی بشر است. 📙 کتاب طبیب عشق تالیف استاد مهدی طیّب @rooshanfekr
💎 بي مگس هرگز نماند عنکبوت 💎رزق را روزي رسان پر مي دهد 💎نااميدي اول اميدهاست 💎نخل ما چون خشک شد بر مي دهد @rooshanfekr
⭕سیره نبوی با کودکان 🎱روزی پیامبر صلی الله علیه و آله همراه اصحاب از کوچه های مدینه عبور می کردند، در یکی از کوچه ها چند کودک مشغول بازی بودند و در کنار آنها کودکی خود را روی زمین می کشید و گریه می کرد. حضرت متوجه آن کودک شده، پهلوی او روی زمین نشستند، سپس آن طفل را از زمین بلند کرده و علت گریه او را جویا شدند،🧒🏻 کودک گفت: من پسر رفاعه انصاری هستم،پدرم در جنگ احد کشته شد. ➿ خواهری داشتم که ازدواج کرد و مادرم نیز شوهر کرد و مرا از خود راند.اکنون بی کس و تنها مانده ام.بچه ها مرا سرزنش می کنند و به بازی نمی گیرند. 🖤حضرت بسیار ناراحت شده و اشک از چشمانش جاری گردید و سپس او را روی زانوی خود نشانید و فرمود: ✔ ناراحت مباش،من از امروز پدر تو و دخترم فاطمه خواهر توست. 🖊کودک شادمان شد و برخاست و فریاد زد: ای بچه ها، دیگر مرا سرزنش نکنید که پدرم از پدرهای شما بهتر است.🙂 ✒ آنگاه پیامبر صلی الله علیه و آله دست او را گرفت و به خانه دخترشان فاطمه سلام الله بردند و گفتند: دخترم! این کودک فرزند ما و برادر توست. از او نگهداری کن. ✔ فاطمه نیز جامه ای پاکیزه بر او نشاند.سرش را روغن زد و ظرف خرمایی پیش روی او گذاشت و فرمود: حسن و حسینم بیایید و با هم غذا بخورید. بعد از رحلت حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله او بر سر خود خاک می ریخت و فریاد میزد: وا ابتاه امروز من یتیم شدم و همۀ مردم از سوز او می گریستند.😔❤ 📚اخلاق اسلامی-ص30- سید مهدی شمس الدین @rooshanfekr
💠 کرامات یک رزمنده 💠 ⚪️ استاد رحیم پور: 🔹يكى از دوستان ميگفت، ما قبل از عمليات ، در پادگان ، آموزش و تمرين تيراندازى با آرپى جى داشتيم . آر پى جى زن هاى درجه اول گردان ، بشكه ها را مي چيدند روى زمين و آنها را ميزدند و بعد بشكه ها را دورتر ميگذاشتند تا كار سخت تر شود. كار رسيد به جايى كه ديگر هيچكدام از آرپى جى زن هاى درجه يك هم ، نميتوانستند بزنند. 🔹شهيد مهران نصيرى هم آنجا بود. يكى از بچه ها كه ميخواست او را دست بياندازد، گفت:" خب! ديگه نوبت آشيخ مهران است!" ، ميخواست با او شوخى كند و متلك بپراند. مهران هم گفت ، من كه بلد نيستم، بچه ها باز دستش انداختند و گفتند ، نه آشيخ! شما قهرمان آرپى جى هستى ...به اين نيت این حرف را میزدند كه بيايد و دو سه تا پرت و پلا شليك كند و همه به او بخندند. خلاصه به زور بچه ها آمد... 🔹حواستان باشد ، من اين چيزهايى كه نقل ميشود را زود قبول نميكنم. نه اهل خواب ديدنم و نه اهل استخاره، مگر در موارد استثنائى و خاص، ولى اينهايى كه دارم ميگويم، خودم ديده ام ، يا از كسى كه صد در صد به او اعتماد دارم شنيده ام. مهران پرسيد كدام بشكه را بايد بزنم؟ گفتيم آن بشكه آخرى را، بجاى اينكه نشانه برود، چشمانش را بست و زير لب ذكرى را گفت و شليك كرد، موشك مستقيم خورد به بشكه! يك عده تعجب كردند و بعضى خنديدند و مسخره كردند و گفتند كه شانسى بوده ، گفتند دوباره بايد بزنى ، دوباره و سه باره شليك كرد و موشك به هدف خورد!!! 🔸يكى ديگر از دوستان ميگفت، به ما آمدند گفتند كه برويد قبل از عمليات ، آخرين تلفن ها را به خانه تان بزنيد، از پايگاه ظفر ، آمديم طرف مخابرات شهر ايلام ، چندین دكّه تلفن عمومى بود كه بچه هاى رزمنده ميامدند و صف مى ايستادند تا نوبتشان شود، ديديم پشت هر دکّه يك صف طولانى است كه اگر بخواهيم بايستيم ، دو ساعت ديگر هم نوبتمان نميشود، در حاليكه مرخصى ما رو به اتمام بود و بايد برميگشتيم. يك دكه خالى بود وپشت آن صف نبسته بودند. سوال كرديم، گفتند اين تلفن خراب است، به مهران گفتم بيا برويم ، ما امروز به تلفن نمي رسيم. مهران گفت بيا همين دكّه را يك امتحان بكنيم ! گفتم اينهمه آدم مگر عقلشان نميرسد از اين دكه هم استفاده كنند؟! گفت حالا بيا يك امتحانى بكنيم. از من انكار و از مهران اصرار، اين دوست ما كه شاهد ماجرا بوده الان زنده است، گفت با خودم گفتم اين مهران بازى اش گرفته، بگذار برود و خُنك بشود جلوى بقيه، بعد برگرديم پادگان... 🔸رفتيم كنار دکّه تلفن، گوشى را برداشت ، چشمانش را بست و چند بار گفت، يا فتاح،يا فتاح،يا فتاح و بعد شروع كرد به شماره گرفتن و بعد از لحظاتى مادرش از آنطرف خط با او حرف زد! دوست ما ميگفت من اول خيال كردم دارد مرا دست مياندازد اما بعداً ديدم نه!، واقعاً دارد حرف ميزند . صحبت هايش را كرد، تلفن را گذاشت ، بقيه از صف دكّه هاى ديگر ، هجوم آوردند، اما هركس تلاش كرد، ديگر تلفن كار نكرد. تلفن مخصوص او درست شده بود و دوباره خراب شده بود. @rooshanfekr