eitaa logo
خیمه عاشورایی "روز دهم"
656 دنبال‌کننده
3هزار عکس
1.2هزار ویدیو
15 فایل
پرسش ها و یا نظرات خود را به نام کاربری زیر ارسال کنید : @Rooze10hom
مشاهده در ایتا
دانلود
#ادب_برپایی_روضه 💢 کفش جفت کردن در مجلس اباعبدالله الحسین(ع) @roozedahom10
این جهان را بی بهاری تا به کی شیعیان را بی قراری تا به کی کی میایی با کدامین قافله مهدیا چشم انتظاری تا به کی 💠اللهم عجل لولیک الفرج @roozedahom10
. 🔆 🌷السلام علی ابراهیم الّذی حَباهُ الله بِخُلَّتِهِ 🍃به تو که می رسیم ابراهیم محبوب پروردگار ، خلیل خلوت خدا، معمار توحید، ویرانگر بتکده‌های شرک و نفاق، گلستان آفرین نمرود سوز و سرفراز آزمونگاه قربانی اسماعیل، ایستاده است. . 🍃تو ابراهیم تر از اویی که خدا دوست تر از تو نیافت، هیچ کس چون تو کمرگاه بت‌ها را نشانه نرفت، هیچ کس چون تو از خانه‌ی توحید، برای بنای دوباره این خانه بیرون نزد و هیچ کس چون تو در آتش عطش، گلستان نیافرید و آن همه فرزند و صحابه را به قربانگاه عشق، ذبیح حضرت دوست نساخت. 🍃با تو از هزار آتش و شعله می‌توان گذشت. با تو ذبح اسماعیل آسان است و عبور از طوفان و سیل و گرداب ساده. با تو توبه‌ی آدم پذیرفته شد. قابیل رسوا شد. شیث حرمت و شکوه ولی اللهی یافت. ادریس، حجت و آیت رهروان شد. نوح بر ساحل جودی پهلو گرفت. هود و صالح ساقه‌های سیاه را در رقص گردباد و خشم صاعقه و تندر خاکستر دیدند و ابراهیم از جهنم زمینی نمرود به سرسبزی گلستان رسید. 🌹💧نام تو ای حسین تبلور نام انبیاست و عاشورای تو خلاصه و عصاره ی رسالت رسولان. تو وارث آدم و نوح و ابراهیمی و کربلای تو میراث رنج همه انبیا . در تو، همه پیامبران ایستاده اند. 🌹💧عاشورای تو مجال مرور همه‌ی تاریخ است. در نام و یاد تو، عطر و رایحه یکصد و بیست و چهار هزار پیامبر نشسته، در تو همه ی زیبایی و خوبی یک جا در قامت بسته است. 🌹💧عاشورای تو صحف ابراهیم، زبور داوود، تورات موسی، انجیل عیسی و قرآن محمد(ص). 🕊📙تو خواندنی ترین کتاب آفرینشی. 🕊📙 آیا با سرانگشت بصیرت و عبرت و فراست، برگ برگ کتاب تو را خواهیم خواند❓ 📌سلام موعود(شرح )، دکتر محمدرضاسنگری ✅با ما همراه باشید در کانال تخصصی عاشورایی روز دهم: 🔰🔰🔰🔰 ایتا: http://eitaa.com/joinchat/1790640141C1372ba36fc سروش: https://sapp.ir/roozedahom10
بخشنده ترین مردم.mp3
3.79M
#دکتر_محمدرضا_سنگری #کلیپ_صوتی @roozedahom10 🚫استفاده بدون ذکر نام و لینک کانال مجاز نیست
واج نیزه ها بعد از هجوم خنجر و تاراج نیزه ها آرام رفته بود به معراج نیزه ها تصویر سبز صورت او سرخ شد ولی خندید لحظه ای که شد آماج نیزه ها خنجر به روی حنجرش امد ولی سرش رفت و نشست بر سر مواج نیزه ها گودال نیست تخت سلیمان کربلاست حالا که می شود سر او تاج نیزه ها شعر بلند پیکر او نیزه نیزه شد ارایه کرده بود به خود واج نیزه ها شاعر: سیدمحمدحسین حسینی @roozedahom10 🚫استفاده بدون ذکر نام و لینک کانال مجاز نیست
🔶🔶پاسخ به یک شبهه🔶🔶 🔴عنوان: چند ماجرای سانسور شده از کربلا وحسین بن علی🔴 ✔️این شبهه در بخش های جداگانه پاسخ داده شده✔️ ❓درخواست حسین بن علی برای بیعت با یزید❗️❗️❗️ ↩️حسین در ذهن مسلمانان و خصوصا شیعیان یک آزاده است که در راه آرمانش شهید می شود و تا آخر هم از حرف خود پایین نمی آید ولی آیا حسین واقعی هم اینگونه بود؟! به این روایت توجه کنید: ⬅️گوید: پس به طرف راه شام روان شد، به طرف یزید ، اما در کربلا سواران به او رسیدند که فرود آمد و به خدا و اسلام قسمشان داد.» گوید: ابن زیاد عمر بن سعد و شمر بن ذی الجوشن و حصین بن نمیر را سوی وی فرستاده بود، حسین به خدا و اسلام قسمشان داد که او را پیش امیر مومنان ببرند که دست در دست وی نهد.» گفتند: « نه، باید تسلیم ابن زیاد شوی.» تاریخ طبری (جلد هفتم) ( ترجمه ابوالقاسم پاینده) (چاپ پنجم 1357- ناشر – اساطیر) برگ2978 ☑️پاسخ به شبهه👇 ⭕️لازم است قبل از هر توضیحی متذکر شویم که ویژگی تاریخ طبری، آوردن نقل های مختلف تاریخی در کنار هم می باشد و خواننده لازم است با آگاهی از این مطلب نقل های تاریخی این کتاب را با نقل های معتبر دیگر تطبیق دهد⭕️ ↩️متن نقل شده در بالا بخش ابتدایی متن از قلم افتاده: «هلال بن يساف گويد: ابن زياد گفته بود از واقصه تا راه شام و تا راه بصره را ببندند و نگذارند كسى بيايد و كسى برود. *حسين بيامد و از چيزى خبر نداشت!!!!* تا بدويان را ديد و از آنها پرسش كرد كه گفتند: «نه، به خدا چيزى نمىدانيم جز اينكه نمىتوانيم داخل يا خارج شويم.» گويد: پس به طرف راه شام روان شد...» ❌مخدوش بودن این نقل کاملا مشهود است ❌اما چند اشکال واضح: 1⃣ چنان که به گواهی تمامی تواریخ و مقاتل و از جمله، مهم تر از همه خود کتاب تاریخ طبری، هنگامی که امام تصمیم به رفتن می‌گیرد، سخن از شام نیست، بلکه قصد امام رفتن به سوی عراق و کوفه است، و بارها شاهد ملاقات امام با افراد مختلف هستیم که امام را از رفتن به سوی کوفه برحذر می دارند و بی‌وفایی کوفیان را فرایاد می‌آورند، اما امام به دلایلی که خود می‌داند و گاه طرح می‌کند، تصمیم به رفتن می‌گیرد( به عنوان نمونه رجوع کنید به تاریخ طبری، ج7، ص2964). 2⃣ از طرفی امام بارها در بین راه با کسانی که از کوفه آمده‌اند دیدار می‌کند و از وضعیت کوفه می‌پرسد؛ از جمله مهم ترین آن‌ها زمانی است که خبر شهادت مسلم و هانی به امام می‌رسد(ترجمه تاریخ طبری، ج7، ص2985- 2987) ، پس چگونه ممکن است امام بی‌خبر باشد؟ 3⃣در همین کتاب ماجرای برخورد امام با سپاه حر و چگونگی رفتن به سمت کربلا به شکلی کاملا متفاوت آمده است(ترجمه تاریخ طبری، ج7، ص 2989) که هیچ شباهتی به این نقل ندارد. اما چند صفحه بعد، درخواست امام به گونه دیگری نیز مطرح شده که متاسفانه بازهم برخی با برداشت های مغرضانه و غلط‼️، سعی در نشان دادن ضعف از سوی حسین بن علی(ع) داشته‌اند: ⭕️...ابو مخنف گويد: اما آنچه مجالد بن سعيد و صقعب بن زهير و ديگر اهل روايت گفتهاند و جمع راويان بر آن رفتهاند اين است كه چنين گفت: «يكى از سه چيز را از من بپذيريد: يا به همانجا كه از آن آمدهام بازمىگردم، يا دست در دست يزيد ابن معاويه مىنهم كه در كار فيما بين، رأى خويش را بگويد يا مرا به هر يك از- مرزهاى مسلمانان كه مىخواهيد بفرستيد كه يكى از مردم مرز باشم و حقوق و تكاليفى همانند آنها داشته باشم.» ⭕️ ⬅️بعد برای نشان دادن شک خودش در درستی مطلب ، سخن عقبة بن سمعان را می آورد: 🔴عقبة بن سمعان گويد: همراه حسين بودم با وى از مدينه به مكه رفتم و از مكه به عراق، تا وقتى كشته شد از او جدا نشدم و از سخنان وى با كسان در مدينه و مكه و در راه و در عراق و در اردوگاه تا به روز كشته شدنش يك كلمه نبود كه نشنيده باشم، به خدا آنچه مردم مىگويند و پنداشتهاند نبود و نگفته بود كه دست در دست يزيد بن معاويه نهد يا او را به يكى از مرزهاى مسلمانان فرستند، بلكه گفت: «بگذاريد در زمين فراخ بروم تا ببينم كار كسان به كجا مىكشد.»🔴 کاملا مشخص است که این سخنان از سوی امام صادر نشده، و اگر هم در نامه عمر سعد به آن اشاره شده، به این دلیل است که عمر سعد تلاش می‌کند، صلح را برقرار کند و ابن زیاد را از کشتن امام منصرف کند، بنابراین این سخنان را از زبان خود می‌نویسد تا شاید جلوی نبرد را بگیرد. تا حدودی هم موفق می شود، اما ، شمر در آن جا حضور دارد و رای ابن زیاد را تغییر می‌دهد. 📕تاريخ طبرى ، محمد بن جرير طبرى (م 310)، ترجمه ابو القاسم پاينده، تهران، اساطير، چ پنجم، 1375ش. ج7، ص 3008_ 3009 🏴@roozedahom
#حدیث #کربلا 💠قال رسول‌الله صلی الله علیه و آله: یقبر ابنی بأرض یقال لها کربلا هی البقعه التی کانت فیها قبه الاسلام نجا الله التی علیها المؤمنین الذین امنوا مع نوح فی الطوفان. 💠پیامبر خدا(ص) فرمود: پسرم حسین در سرزمینی به خاک سپرده می‌شود که به آن کربلا گویند، زمین ممتازی که همواره گنبد اسلام بوه است، چنان‌که خدا یاران مؤمن حضرت نوح را در همان‌جا از طوفان نجات داد. 📚منبع: کامل الزیارات،ص۲۶۹
عبدالله بن علی بن ابی طالب 🔹ما فرزند مردی هستیم که لیله‌المبیت در سنگ‌باران شبانه تا صبح زخم می‌دید و دم برنمی‌آورد و در بستری که چهل شمشیر عریان مرگ بر آن می‌باراندند، آرام‌ترین خواب زندگی‌اش را گذراند. 🔸من فرزند امّ‌البنینم. از برادرم عبّاس، رسم فتوّت و جوانمردی آموخته‌ام و از مولایم حسین، ذلّت‌ناپذیری و ستم‌ستیزی. 🔹من فرزند امّ‌البنینم. مادرم کامم را با شجاعت گشوده است. مرگ شهدی است که در کامم می‌ریزند؛ تیغ تحفۀ اوست و زخم مرهم مرحمتی که بر جانم می‌گذراند. 🔸وقتی با مولایم حسین آمدم، همه چیز را می‌دانستم. 🔻 مگر در راه نگفت که در فرجام این راه شیوۀ تشت یحیی را خواهم چشید؟ 🔻مگر نگفت هرکس بذلِ مُهجه می‌کند با من بیاید؟ یعنی هرکس خون‌جگر خوردن می‌داند و خون جگر به تیغ بخشیدن، با من همسفر شود. 🔹برادرم عبّاس، می‌گویی به میدان برو؟ می‌گویی می‌خواهم اجر صبر بر شهادتت را بیابم. تو اراده کنی و عبدالله نرود؟ تو نُه سال از من بزرگ‌تر نیستی؛ میان من و تو قرن‌ها فاصله است. تو را فقط مولایم حسین می‌شناسد. ♦️ تو اشارتی کن تا عبدالله در آتش فرو رود؛ تا به چالاکی ماهی در شطّ خون شنا کند. 🔸برادرم عبّاس، می‌روم تا از مولایم حسین، برادرم، جانم، امام و مقتدایم اجازه بگیرم. بی‌اذن او، بی‌ترنّم لب‌های او شمشیر نمی‌چرخد و خدا درهای آسمان را نمی‌گشاید. 💠 امام اذن میدان بخشیده است. آفتاب و ماه، حسین و عبّاس، در کنار میدان نظاره‌گر رزم بی‌بدیل عبدالله‌اند. 🔹جوان بیست‌وپنج سالۀ علی تیغ می‌چرخاند و رجز می‌خواند: 🔘 اَنَا ابنُ ذِی النّجدهِ و الافضال 🔘 ذاک علیُّ الخیر ذُوالفعال 🔘 سیفُ رسول الله ذوالتِّکال 🔘 فی کُلّ قومٍ۱ ظاهِرُ الاحوالِ 🔻من فرزند دلاور و بخشنده‌ام؛ فرزند علی نیک‌اندیش و نیک‌رفتار که شمشیر کیفردهندۀ رسول الله بود و چون نام او به دشمن و به هرکس می‌رسید، ترس و هراس و وحشت قلبش را پر می‌کرد. 🔹پس از رجز نبرد دلاورانه‌اش آغاز شد. تا اعماق قلب دشمن پیش تاخت. تن‌ها در رقص شمشیرش بر خاک سماع می‌کردند .... ♦️محاصره‌اش کردند. عطش و زخم می‌جوشید. نیزه‌ها، تیرها و تیغ‌ها بی‌امان فرود می‌آمد. عبدالله در غبار گم شده بود. حسین و عبّاس کنار میدان بی‌تابانه گوش سپرده بودند تا دیگربار رجزش را بشنوند. ◾️شقاوت‌پیشۀ سپاه عمرسعد، هانی بن ثبیت حضرمی، از پشت بر کمرش نیزه زد. عبدالله بر زمین افتاد. انبوه دشمن عقب نشستند و هانی بر سینۀ عبدالله نشست. 🍂لحظه‌ای بعد سر خورشید در چنگ شب در میدان غبارآلود طلوع کرده بود. از زبان سوگوار موعود بشنویم که می‌گوید: ⚫️ السّلام علی عبدالله بن امیرالمؤمنین، مُبلی البلاء و المُنادی بالوَلاء فی عرصه کربلاء و المضروبِ مقبلاً و مُدبراً. لعن اللهُ قاتلهُ هانی بن ثبیت الحضرمی. ⚪️ سلام بر عبدالله پسر امیرمؤمنان که خداوند به بلاها و امتحان‌های دشوارش آزمود. او در میدان کربلا منادی ولایت بود و در نبرد سهمگین با دشمن، دشمن از همه‌سو احاطه‌اش کرد و از پیش رو و پشت سر مجروح و زخمی‌اش ساخت. خداوند نفرین و لعنت خویش را بر قاتلش هانی بن ثُبَیت حضرمی، نثار کند. ایتا: http://eitaa.com/joinchat/1790640141C1372ba36fc سروش: https://sapp.ir/roozedahom10
1_25210055.mp3
4.47M
۲ 🔷 راه رسیدن به آسایش و چشیدن طعم آرامش چیست؟! در کربلا امامشان را یاری نکردند! ✔️پیشنهـاد دانلـود @mahjoob_mostafa @roozedahom10
🏴🏚🏴🏚🏴🏚 🏴بیست و ششم ذی‌حجه: منازل 18 و 19 🏴منزل هجدهم🏴 🍃نام منزل: واقصه 🍃وجه تسمیه: به معنی شکستگی گردن و نیز پوشال و ریزه‌های چوب است. شاید این منزلگاه دارای گردنه یا دارای چوب‌ها و ریزه‌هایی بوده است که از آبرفت‌ها فراهم می‌آمده است. 🍃زمان ورود: ۲۶ ذی‌الحجه معادل شنبه پنجم مهر ماه ۵۹ شمسی 🍃مدت توقف: درنگی نداشته است و از این منزلگاه سریع گذشته است. 🍃فاصله: فاصله‌ی این منزل را تا کوفه سه روز راه نوشته‌اند. دو میل با شراف فاصله داشته است. یعنی حدود چهار کیلومتر. 🍃مقصد بعد: شُراف یا اشراف 🍃ویژگی‌ها و امکانات: مناره‌ای از شاخ شکاری‌های صحرایی و سُم‌های آنان در این محل بوده که ملکشاه سلجوقی آن را ساخته بوده ‌است. این منزل بعد از قرعاء(زمین کم گیاه) بوده است در نتیجه واقصه از نظر پوشش گیاهی نیز کم گیاه بوده است. ◽️ادامه این منازل را در لينک زير مطالعه کنيد: http://www.roozedahom.com/?p=43775 🏴"کانال تخصصی عاشورایی روز دهم"🏴👇 ایتا: http://eitaa.com/joinchat/1790640141C1372ba36fc سروش: https://sapp.ir/roozedahom10
🕊جاده در جاده به ديدار خدا بايد رفت 🕊خسته ، پاي آبله تا کرببلا بايد رفت... @roozedahom10
🏴🏚🏴🏚🏴🏚 🏴بیست و هفتم ذی حجه: منزل بیستم(ذو حُسَم) 🍃نام منزل: ذو حُسم( ذو حَسَم یا ذو حِسمی یا ذو جُشَم) یا ذو خُشَب. 🍃وجه تسمیه: حُسم به معنی بازدارنده است و چون کوهی بزرگ مانند حصار بوده است به این نام گفته شده است. ذو حُسَم به معنی خارزار نیز هست. 🍃زمان ورود: ورود به این منطقه احتمالاً روز یکشنبه ۲۷ ذی‌الحجه معادل ششم مهر ماه باشد. 🍃مدت توقف: حدود نیم روزی توقف بوده است. 🍃فاصله: ذو حسم به کوه نزدیک بوده است. 🍃مقصد بعد: سرزمین بیضه 🍃ویژگی‌ها و امکانات: ذو حسم منطقه شکارگاه نعمانبنمنذر بوده است. اگر حَسم از واژه حسام باشد این منطقه خارزار بوده است. منطقه نظامی و محل استقرار نیروهای عبیدالله زیاد بوده است. 🍃رویدادها امام دستور داد تا زنان و کودکان را که با دیدن سپاه حر دچار ترس شده بودند در پناه کوه ذو حُسَم قرار دهند. عقبهبن‌ابی‌الغیرار می‌گوید: «امام در این نقطه خطبه خواند و به واژگونگی روزگار( معروف منکر و منکر معروف شده است) اشاره کرد و فرمود در این روزگار شهادت را جز سعادت نمی‌بینم.» پس از خطبه زهیر و بریر و هلال‌بن‌نافع اعلام وفاداری کردند. این منزلگاه ، پایگاه عشق بازی و پای فشاری بر پیمان است. گفته‌اند امام در خطبه به بیدادگری بنی‌امیه و شایستگی خود برای رهبری اُمَّت اشاره کرده است.[۱] [۱]. انساب الاشراف: ج۳، ص۱۷۱، مقتل الحسین بحرالعلوم: ص۲۶۳، لواعج الاشجان: صص۱۰۰-۱۰۱، مقتل الحسین خوارزمی: ج۱، صص۲۳۴-۲۳۵، کامل‌ابن‌اثیر: ج۳، صص۲۷۹-۲۸۰٫ 🏴"کانال تخصصی عاشورایی روز دهم"🏴👇 ایتا: http://eitaa.com/joinchat/1790640141C1372ba36fc سروش: https://sapp.ir/roozedahom10