#بخش_2 فشار بر بنی هاشم تا به آنجا پیش رفت که حتی نزدیکان معاویه خواستار کم شدن این فشار هستند ؛ چنان که مغیرة بن شعبه یکی از نزدیک ترین حاکمان بنی امیه، از او می خواهد حال که به حکومت رسیده است اندکی از فشار وارده بر بنی هاشم را بکاهد که با پاسخ تند معاویه رو به رو می شود که: من هستم تا نام پیامبر را از زمین بردارم(-مروج الذهب،ج 4،ص 41؛شرح نهج البلاغه،ج 5،ص 463 با اندكى تفاوت.). ✅ابن ابی الحدید معتزلی در شرح نهج البلاغه خود می‌آورد: نه تنها فاطمه را از فدک محروم ساختند, بلکه کلیه بنی هاشم وفرزندان عبد المطلب را از حقوق مشروع خود(خمس غنائم ) هم بی نصیب نمودند . افرادی که باید مدام به دنبال تامین زندگی بروند وبا نیازمندی به سر ببرند هرگز فکر مبارزه با وضع موجود را در مغز خود نمی پرورانند.( شرح ابن ابی الحدید، ج 16، 236). 🔘پس داستان عطای خلفا به بنی هاشم، آن هم در این حد اصلا صحت ندارد. آری روش عطا و بخشش پس از خلیفه اول تغییر کرد و تا قبل از دوران امام علی(ع) به مساوات تقسیم نمی شد و گروه‌هایی از جمله بزرگان قریش و بنی امیه(خصوصا در دوران خلیفه سوم) بر دیگران برتری داده شدند.(حجاز در صدر اسلام، علی صالح احمد، ص301-311). چنانکه درمورد اموال برخی از بزرگان گفته شده نقره و طلای به جا مانده از آن‌ها را با تبر می‌شکستند(ر.ک: مروج الذهب، ج2، ص331-333) اما این موضوع همان طور که در نقل های بالا و حتی از زبان نویسندگان اهل سنت گفته شده در مورد بنی هاشم اصلا صحت ندارد. 🔴البته در دوران معاویه، برای عوام فریبی گاهی هدایایی برای امام حسین(ع) فرستاده می‌شد، که امام تمام آن را بین فقرای مدینه تقسیم می‌کرد: به عنوان مثال آمده: حسن و حسین، فرزندان علی(ع) آنچه را معاویه می‌داد، می‌گرفتند ، اما به اندازه بال مگسی از آن را برای خود و خانواده شان هزینه نمی کردند. (علل الشرایع، ص218، بحارالانوار، ج44، ص13، ر.ک: دانشنامه امام حسین(ع)، جلد سوم، ص36 تا 39) 🔻🔻🔻ماجرای پیشنهادهایی که امام به عمر سعد می‌کند🔺🔺🔺 ⬅️در تاریخ طبری چنین آمده: «حسين عليه السلام عمرو بن قرظه انصارى را پيش عمر بن سعد فرستاد كه امشب ميان اردوگاه من و اردوگاه خودت مرا ببين. گويد: عمر بن سعد با حدود بيست سوار بيامد، حسين نيز با همانند آن بيامد و چون به هم رسيدند حسين به ياران خويش گفت دور شوند. عمر بن سعد نيز با ياران خويش چنين گفت. گويد: از آنها دور شديم چندان كه صدا و سخنشان را نمی شنيديم. سخن كردند و طول دادند تا پاسى از شب برفت. پس از آن هر كدام با يارانشان سوى اردوگاه خويش بازگشتند و كسان درباره آنچه ميانشان رفته بود به پندار سخن كردند 🔸پنداشتند 🔹كه حسين به عمر بن سعد گفته بود: «با من پيش يزيد بن معاويه بيا و دو اردو را به جاى می گذاريم.» عمر گفته بود: «در اين صورت خانه ام را ويران می كنند.»❗️❗️چرا در صورت رفتن پیش یزید باید خانه عمر سعد ویران شود⁉️❗️گفته بود: «من آنرا برايت می سازم.» گفته بود: «املاكم را می گيرند.» گفته بود: «از اموال خودم در حجاز بهتر از آن به تو می دهم.» گويد: و عمر اين را خوش نداشته بود. ❌گويد: كسان بی آنكه چيزى شنيده باشند يا دانسته باشند چنين می گفتند و ميانشان رواج يافته بود.❌ 📕تاريخ الطبري/ترجمه،ج7،ص:3008-:3009. 1⃣اول اینکه امام اگر پیشنهادی می‌دهد، که از اموال حجاز به عمر سعد خواهد داد، منظور همان اموالی است که پیشتر درباره آن‌ها سخن گفته شد. 2⃣اما نکته دیگر این که، همان طور که در نقل بالا پیداست، خود طبری هم با تردید این نقل را عنوان می کند چرا که کسی صدای امام و عمر سعد را نشنیده است. ☑️ در ضمن پیشنهاد امام به افراد برای آوردن آن‌ها در مسیر هدایت است. کدام رشوه؟ و برای چه؟! امام اگر می‌خواست پیشنهاد رشوه بدهد ، باید از همان ابتدا به کاروانیانی که به طمع گرفتن غنائم همراه امام آمده بودند، چنین وعده‌هایی می‌داد، اما روش امام آگاه سازی و روشنگری است. بارها عنوان می کند پایان این راه کشته شدن است و هر کس با من بماند کشته می‌شود ، حتی در شب عاشورا، در جمع یاران اندک خود بار دیگر یاران را به رفتن فرا می خواند و می‌گوید من بیعتم را از گردن شما برداشتم. پس چرا باید به عمر سعد رشوه بدهد⁉️ 🔊🔊شما هم می توانید سوالات عاشورایی خود را به آیدی زیر ارسال کنید👇🏼👇🏼👇🏼 @rooze10hom 🏴با ما همراه شوید در کانال تخصصی عاشورایی روز دهم🏴 @roozedahom10