eitaa logo
روز نوشت‌های من
54 دنبال‌کننده
320 عکس
107 ویدیو
13 فایل
زندگی پر از اتفاقات روزانه است. روز نوشت های من بیان این اتفاقات شخصی از زاویه دید جدیدی است. @Azizollahey
مشاهده در ایتا
دانلود
امام هادی(علیه السلام) و مدیریت فکری جامعه گرچه همه ادوار تاریخ اهل بیت(علیهم السلام) از جهتی، خاصّ به حساب می‌آیند، اما عصر امام هادی(علیه السلام) در حوزه اندیشه و فکر و نیز پی‌ریزی‌های ساختارمند برای ادامه حیات فکری شیعه دورانی متفاوت به شمار می‌آید. تاریخ را آن‌ها که خوب خوانده‌اند با فراز و نشیب‌ها و فرود و فرازهای آن و عناصر تأثیرگذار پیدا و پنهانش می‌شناسند و آنچه تاریخ را قابل استفاده و عبرت می‌کند نگاه به همین دقائق و ظرائف تاریخ است. در میان تاریخ‌های مختلف تاریخ ائمه(علیهم السلام) از جهات بیان شده نیاز به تحلیل و دقّت بیشتری دارد؛ چرا که عوامل پنهان و مؤثر در تغییرات اجتماعی در آن دوران بیش از هر دوران دیگری است.   هر کدام از امامان شیعه(علیهم السلام) در دوران خود طبق تحوّلات و دگرگونی‌های اجتماعی، سیاسی، فکری و در کلّ، شرایط حاکم بر زمانه، برنامه‌ای مدبّرانه را پیش می‌گرفتند تا جریان اسلام ناب و مکتب تشیّع باقی مانده و روز به روز متعالی‌تر گردد. این فعالیّت‌ها به گونه‌ای بود که با وجود شرایط بسیار دشوار، خفقان سیاسی حاکم بر جامعه و حسّاسیّت بیش از حد بر روی پیشوایان شیعه، این مکتب بالنده توانست هر روز پویاتر و پیشروتر از گذشته به مسیر خود ادامه دهد و بقای خود را تضمین نماید.   سه‌شنبه، 14 مرداد 1399 تخمین زمان مطالعه: 11 دقیقه نویسنده : عبدالصالح شمس‌اللهی ادامه مطلب @roozneveshthayeman
سفرنامه اربعین ۱۴۰۲ دیدار بعد از ۱۰ سال سال ۱۳۹۲ آخرین باری بود که سامرا رفته بودم و بعد از اون فقط برای اربعین عراق رفته بودم و مسیرم سمت سامرا نبود. نیمه شب به سامرا رسیدیم. دینار دادیم و چند تا پتو امانی گرفتیم و تو حیاط اطراف حرم جا انداختیم برای استراحت. مستقیم رفتم زیر دوش و غسل زیارت کردم و تا نماز صبح تو حرم بودم و بعدش اومدم خوابیدم. آیت الله بهجت می‌گفتند اگر می‌خوای بفهمی که زیارتت قبوله، ببین اشک چشمت جاری میشه یا نه؟ اگه دلت نشکست و اشکت جاری نشد، برو و یه وقت دیگه بیا. حرم سامرا برام یه حس خاصی غیر از حرم‌های دیگه داره. مثل اکثر بچه شیعه‌ها، در این حرم از پدر امام زمان(عج) درخواست می‌کنم که عنایتی کنه و سفارش ما رو به پسر نازنینش بکنه. اما خودم یه حس خاصی به مادر امام زمان(عج) دارم. بچه که بودم یه خواسته‌ای داشتم و شنیدم اگه از مادر امام زمان(عج) بخواید حاجت می‌گیرید و من تو عالم بچگیم از مادر امام زمان خواستم و حاجتم رو گرفتم. انتظار داشتم یه خواب خوشگل ببینم اما خبری نبود. آفتاب نوک دماغم رو سوزوند و از خواب پریدم. همسفرام رفته بودند زیارت. پتوها رو روی زمین کشیدم و بردم تو سایه که اومدند با دست پر. گرسنم شده بود. صبحانه خوردیم و ساعت نه صبح بود که به سمت گاراژ راه افتادیم. با ماشینی خودمون را تا کاظمین تقریبا یک ساعتی بعد از اذان ظهر رسوندیم. نماز و زیارت و ناهار و استراحت، سر جمع سه الی چهار ساعت طول کشید و مشایه از حرم موسی بن جعفر و جواد الائمه علیهم السلام را آغاز کردیم... ✍مجتبی میرزایی