🔰روشنا 🔅عملیات نرم به جای جنگ سخت با فرقه 🔹برای بازدید به یکی از شهرهایی که مرکز فعالیت یکی از فرقه های انحرافی بود رفتم. گزارشی که کارشناس مقیم درباره ارتباط فرقه با سرویسهای اطلاعاتی بیگانه و فعالیت های مرموزشان تهیه کرده بود را خواندم که به نظرم واقعا ترسناک بود. 🔹قطب این فرقه موج های منفی مختلفی ایجاد می کرد که بازخوردهای اجتماعی خطرناکی داشت. گفتگوی دوستانه برادران امنیتی با جناب قطب به جایی نرسید و قرار بود برخورد امنیتی سخت جای مماشات و خواهش و تمنا را بگیرد. 🔹این اخباری بود که رئیس شورای تامین شهرستان که دقیقا صندلی پشتی من نشسته بود ،در حالی که با ماشین از خیابان اصلی شهر عبور می کردیم، تعریف کرد. تقاضا کردم که قبل ازهرتصمیمی در جلسه ای که برای این موضوع در شورای تامین شهرستان تشکیل می شود به عنوان کارشناس میهمان شرکت کنم که پس از برخی اما و اگرها مقبول افتاد. 🔹بعد از دو روز موعد شرکت در جلسه شورای تامین رسید. با توجه به اهمیت موضوع یک نفر هم به عنوان نماینده ویژه استانداردر جلسه حاضربود. همه از حضور غیر مترفبه من یکه خورده بودند و با تعجب نیم نگاهی به من می انداختند. پس از چند دقیقه سکوت، یخ دوستان وا رفت و با کمال کنجکاوی از من و حضور من در این جلسه پرس و جو می کردند. 🔹 رئیس شورا به اتاق جلسات آمد و همه از جمله من برای احترام به او نیمه و تمام ایستادند. یک صلوات به زمزمه ها پایان داد. 🔹 بعد از تلاوت قرآن کریم و خوش آمد گویی رئیس شورا به حاضرین رو کرد و گفت: با توجه به ابعاد مختلف سوژه و حساسیت عملیاتی که در پیش داریم از حاج اقا ... که کار میدانی و فنی در حوزه ادیان و فرق انجام دادند دعوت کردیم تا در این جلسه حضور داشته باشند. 🔹با خوش آمد گویی همه اعضا و رضایت مبهمی که از حضور من در آنان وجود داشت موضوع جلسه طرح شد:عملیات امنیتی بازداشت رئیس فرقه. اول نماینده استاندار در اهمیت روش برخورد با فرقه گفت: .... 🔺ادامه این داستان مهبج را در روشنا دنبال کنید #بخش_اول_2 🌓 روشنا 🆔 https://eitaa.com/roshana_ir 🆔 https://rubika.ir/roshana_ir

🔰روشنا 🔅عملیات نرم به جای جنگ سخت با فرقه قسمت دوم:🔸 قسمت اول را اینجا بخوانید #بخش_اول_2 🔹اول نماینده استاندار در اهمیت روش برخورد با فرقه گفت: سران فرقه مثل ضامن نارنجک می مانند تا زمانی که با آنان کاری نداشته باشید اتفاقی نمی افتد.ولی اگر ضامن را بکشید انفجار به وجود می آید. با بازداشت آنان ممکن است این نارنجک منفجر بشود و ترکشش به همه جای استان اصابت می کند. 🔹برای این مسئله فکری کردید؟ سه مسئول نظامی و اطلاعاتی حاضر در جلسه به نماینده استاندار طمینان خاطر دادند که کار با دقت و ظرافت پیش می رود.یکی از این سه مسئول صدایی صاف کرد و از دقت نظر در طراحی عملیات و مدیریت آن سخن گفت و سه سناریوی پیشنهادی را روی میز گذاشت. با دقت و شمرده از کم و کیف این سه روش و ملاحظات امنیتی هر یک از آنها سخن گفت. آخرین جمله مسئول نظامی به پایان رسید که حرفهایم را شروع کردم. برای اعضای شورا جالب بود مگریک کارشناس ادیان و فرق در جلسه عملیات امنیتی چه حرفی برای گفتن دارد؟ 🔹تجربه به من می گفت که باید به جای سران فرقه روی بدنه کار کرد.مقداری از ویژگی ها ومردم شناسی این فرقه سخن گفتم و با نقدی استوار، نقشه سناریوهای امنیتی را نقش بر آب کردم. آماج سئوالاتی که حرفهایم راهدف می گرفت تمامی نداشت. انگار ساعات این گفتگوی پر تنش خیلی کند می گذشت. 🔹با حوصله به همه پرسش ها پاسخ دادم بلاخره پذیرفتند فرصتی به من بدهند تا بلکه با عملیات نرم فرهنگی این چالش را حل کنم. .خانه و زندگی را از تهران جمع کرده و در آن شهرستان اقامت گزیدم. 🔹 یکی دو ماه گذشت که با اعضای فرقه طرح دوستی ریختم . تداوم ارتباط ، صمیمیت واعتماد آورد و سوغات این اعتماد آن بود که به خانه ها، میهمانی ها وجلسات آئینی شان راه یافتم. به مرور اطلاعات جامعی از روند فعالیت اجتماعی و نقاط قوت و ضعف فرقه به تهیه کردم. 🔹با انبوهی از گزارش های منفی و مثبت بار دیگر در جلسه شورای تامین شهرستان حضور یافتم. به فرصت های خوبی برای فرهنگ سازی در فرقه رسیده بودم که نیاز به برخورد امنیتی و انتظامی را مرتفع می کرد. 🔺ادامه این داستان مهیج را در روشنا دنبال کنید #بخش_دوم_2 🌓 روشنا 🆔 https://eitaa.com/roshana_ir 🆔 https://rubika.ir/roshana_ir