📖 برشی از کتاب #عزیز_زیبای_من به بهانه اول فروردین، سالروز میلاد شهید حاج قاسم سلیمانی:
🔺 حاجی عاشق تولد گرفتن بود و دوست داشت که غافلگیرش کنند. دیگر همه اعضای خانواده این را میدانستند. برای تولدش باید همه دور او جمع میشدند و برایش کادو میخریدند. خیلی هم دوست داشت زودتر ببیند چه کادویی برایش گرفتهاند.
🔺حاجی متولد اول فروردین ۱۳۳۵ بود. کل خانواده هرسال برایش اول فروردین تولد میگرفتند. از یک هفته قبل از تولدش منتظر بود ببیند امسال بچهها چطوری او را غافلگیر میکنند. چون خودش خیلی ذوق داشت، بچهها هم از اینکه برای او تولد بگیرند و غافلگیرش کنند، خیلی لذت میبردند.
🔺تولد بچهها که میشد، به شوخی میگفت: «همهاش که تولد شماهاست! چقدر شماها زیادین. همهاش من باید براتون کادو بخرم. پس کی نوبت من میشه؟»
🔺نوبت تولد حاجی که میشد، بچهها از مدتها قبل برنامهریزی میکردند. کیک سفارش میدادند، برای خرید کادو با هم مشورت میکردند و ...
گاهی برای کادو به بچهها تقلب میرساند و میگفت : «هزینه الکی نکنی. چیزی که دوست دارم، برام بخرین. یهوقت چیزی نخرین که دوست نداشته باشم. کتاب، ساعت، انگشتر ... من اینها رو دوست دارم»
📚 کتاب "عزیز زیبای من" مستند روایی از واپسین روزهای پیش از عروج شهید سلیمانی، از زبان فرزندان، دوستان و همرزمان ایشان است.
📝 این کتاب به قلم زینب مولایی نگاشته و توسط انتشارات مکتب حاج قاسم منتشر شده است. مراسم رونمایی از این کتاب، در روز اول فروردین ۱۴۰۱ همزمان با سالروز میلاد شهید سلیمانی در گلزار شهدای کرمان برگزار گردید.
https://eitaa.com/roshana_ir
https://rubika.ir/roshana_ir
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
به مناسبت روزهای منتهی به ایام شهادت #شهید_القدس، کتابی با حال و هوای روزهای پایانی زندگی سردار شهید #حاج_قاسم سلیمانی همخوانی میکنیم.
🌹 کتاب «عزیز زیبای من» روایت مستندی از هفتاد و دو ساعت پایانی زندگی شهید حاج قاسم سلیمانی و برگرفته از خاطرات اعضای خانواده، چند تن از فرماندهان جبههی مقاومت و رفقای قدیمی ایشان است.
بدون شک خط به خط زندگی مردی که حتی پس از شهادتش نیز همچنان بر قله ابهت ایستاده، ارزشمند و خواندنی است اما آنچه جذابیت ویژهای به کتاب #عزیز_زیبای_من بخشیده، روایت عینی و مستند از روزهای منتهی به شهادت شهید سلیمانی و ساعات پایانی زندگی آن قهرمان ملی است.
👈 برای دریافت رایگان کتاب از فراکتاب اینجا را لمس کنید.
https://www.faraketab.ir/book/182954-%D8%B9%D8%B2%DB%8C%D8%B2-%D8%B2%DB%8C%D8%A8%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D9%86?utm_source=hamkhani
(فقط تا سالروز شهادت #سردار_سلیمانی)
#شهیدحاج_قاسم_سلیمانی
eitaa.com/roshana_ir
rubika.ir/roshana_ir
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🔰 خاطرات شهید سید رضی موسوی از لحظات شهادت حاج قاسم سلیمانی
[ساعت حدود ١:۳۰ دقيقه شب بود و سيد رضى در اتاقش خوابیده بود که برادری آمد پشت در اتاقش و شروع کرد به در زدن. «چی شده؟!»
«سردار حجازی با شما کار داره. فوریه!»
سریع به سمت تلفن رفت و با سردار تماس گرفت. «سید، حاجی کی رفت؟»
«دو سه ساعت پیش. چطور؟!»
«سریع یه پیگیری بکن. مثل اینکه توی فرودگاه بغداد اتفاقی افتاده!»
سید رضی نگران شد. شروع کرد به تماس گرفتن. اول با ابوفاضل تماس گرفت. اما او هم از ماجرا بیخبر بود. از ابوفاضل خواست که از سوار شدن به هواپیما تا پیاده شدن حاجی را با جزئیات برایش بگوید. بعد با چند نفر دیگر تماس گرفت.
خبرها حکایت از آن داشت که اتفاقی افتاده…]
📚 برشی از کتاب #عزيز_زيباى_من
مستند روایی روزهای پایانی زندگی شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی از زبان خانواده، همرزمان و دوستان ایشان
#شهید_القدس
eitaa.com/roshana_ir
rubika.ir/roshana_ir
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•