eitaa logo
روشنای ویگل
120 دنبال‌کننده
25.1هزار عکس
31.2هزار ویدیو
783 فایل
سعی می کنم مطالب خوبی برای شما عزیزان داشته باشم.باماهمراه شوید.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گریه های وحید شمسایی وسط پخش،زنده و... پوشش همسر و دختران ایشان ،سرازیر شدن اشک آنها و...🙏🏻 درود بر مردانگی ،انسانیت، شرافت و دلدادگی شما به ائمه اطهار سلام الله علیها. 🙏🏻🌹❤️🌹🙏🏻
⛔️هشدار 🌐 قطع نخاع نوزاد ۵ ماهه گلستانی بر اثر شکستن قلنج! پزشک متخصص اطفال: 🔹کودک ۵ ماهه کاملاً سالم بود و از ناحیه دست و پا مشکل نداشت تا زمانی که چند روز پیش عمه نوزاد کودک را بغل می‌کند و قُلنج کودک را می‌شِکَنَد. 🔹متأسفانه شکستن قُلنج باعث قطع نخاع این نوزاد شده بطوری که دیگر قادر به حرکت از ناحیه دست و پا نیست و فعلاً در تخت عملِ جراحی است. 🔹با این حال، بعید به نظر می‌رسد که دیگر بهبود پیدا کند. 🔹متخصصان پزشکی بارها هشدار داده‌اند که شکستن قُلنج می‌تواند عواقب جبران‌ناپذیری به همراه داشته باشد، از جمله آسیب به اعصاب، رگ‌ها و حتی مرگ./رکنا
مداحی آنلاین - امشب اون شبیه که میخونن ملائکه - نریمانی.mp3
9.89M
🌸 (س) 🌺 💐امشب اون شبیه که میخونن ملائکه 💐تولدت مبارکه 🎙 ⁨✨✨✨🌺✨ ‌‌‎‎‎‎‎‌‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‌‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‌‎‎‌‌‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‎‎‌‌‎‌‌‎‎ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴دختــری که اسکورت رئیس جمهور را در قم متوقف کرد❤️❤️🌺 دختر یعنی زندگی عشق 🌟🌿🌟🌿🌟🌿 «
ابتدا ویدئو سمت چپ را ببینید سپس ویدئو سمت راست(همون فرزند شهیداست)😔😔😔 💚 کاربر عرب برای این ویدیو نوشت: عشق، ایمان و اعتقاد ایرانیان بسیار عمیق و غیرقابل توصیف است.
روزی لقمان به فرزندش گفت: «از فردا یک کیسه با خودت بیاور و در آن به تعداد آدم‌هایی که دوست نداری و از آنان بدت می‌آید پیاز قرار بده!» روز بعد فرزند همین کار را انجام داد و لقمان گفت: «هرجا که می‌روی این کیسه را با خود حمل کن!» فرزنش بعد از چند روز خسته شد و به او شکایت برد که پیازها گندیده و بوی تعفن گرفته است و این بوی تعفن مرا را اذیت می‌کند. لقمان پاسخ داد : «این شبیه وضعیتی است که تو کینه دیگران را در دل نگه داری. این کینه، قلب و دلت را فاسد می‌کند و بیشتر از همه خودت را اذیت خواهد کرد...!»
🔅 🔹 ✍قطره عسلی بر زمین افتاد. مورچه کوچکی آمد و از آن چشید و خواست که برود اما مزه عسل برایش اعجاب‌انگیز بود. پس برگشت و جرعه دیگری نوشید. 🔸باز عزم رفتن کرد، اما احساس کرد که خوردن از لبه عسل کفایت نمی‌کند و مزه واقعی را نمی‌دهد، پس بر آن شد تا خود را در عسل بیندازد تا هرچه بیشتر و بیشتر لذت ببرد. 🔹مورچه در عسل غوطه‌ور شد و لذت می‌برد. اما افسوس که نتوانست از آن خارج شود. پاهایش خشک و به زمین چسبیده بود و توانایی حرکت نداشت. در این حال ماند تا آنکه نهایتا مرد. 🔸دنیا چیزی نیست جز قطره عسلی بزرگ! پس آنکه به نوشیدن مقدار کمی از آن اکتفا کرد نجات می‌یابد، و آنکه در شیرینی آن غرق شد هلاک می‌شود. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
"این داستان واقعی رو که تو کازرون اتفاق افتاده بخونید، خوندش خالی از لطف نیست" بعد از ۶۰ سال پادویی و زحمت، تو این دنیا ۴ دهنه مغازه دارم و یک باب آپارتمان با همسرم تنها زندگی می‌کنم. ۴ فرزندم زندگی تشکیل داده‌اند، دوتا عروس دارم و دو تا داماد و چند تا هم نوه‌ی شیرین زبان... یکی از مغازه‌ها را خودم می‌چرخانم و بقیه را اجاره داده‌ام. اوایل شروع "کرونا" همسرم خیلی اصرار داشت که این روزها مغازه را تعطیل کنم چون با مشتری‌های زیادی سر و کار دارم، نکند کرونا بگیرم، اما من گوش نکردم! همسرم برای اینکه مرا متقاعد کنه، همه‌‌ی بچه‌ها را شام دعوت کرده بود و کلی تدارک دیده بود... من اطلاع نداشتم و دَم عید مشتری زیاد بود و دیر وقت رسیدم خونه! دیدم همسرم خیلی گرفته و غمگین نشسته و کلی غذا و میوه و... پرسیدم: چی شده مهمان داریم؟ چرا ناراحتی؟ گفت: بشین خستگی رفع کن فعلا شام بخور برات تعریف می‌کنم. بعد از شام گفت: امروز زنگ زدم به بچه‌ها گفتم پدرتون حرف منو گوش نمی‌کنه میره درِ مغازه با این همه آدم سروکار داره می‌ترسم کرونا بگیره من نگرانش هستم، امشب همتون بیایید شام خونه ما ببینیم راضیش می‌کنیم نره مغازه، اما همشون به بهانه‌های مختلف زنگ زدن و گفتن نمی‌تونیم بیایم!! گفتم: اینکه ناراحتی نداره حتما کار داشتند. گفت: چه کاری، اونا از ترس اینکه تو کرونا نگرفته باشی نیومدن.! راستش خودم هم حالم گرفته شد و چند تا لعنت و نفرین کردم به کرونا و این وضع که پیش اومده و... به خاطر نگرانی همسرم، مغازه را تعطیل کردم و بدون اطلاع بچه‌ها رفتیم کیش. بعد از چند روز یکی از پسرا زنگ زد که بگه مادر بزرگ زنش چشم عمل کرده که بریم بهش سر بزنیم، ولی همسرم حرفشو قطع کرد و از روی دق و دلی و با ناراحتی بهش گفت: تو به فکر مادر بزرگ زنت هستی، نمی‌پرسی بابات کجاست و حالش چطوره؟!! پسره گفت: چطور مگه؟! همسرم گفت: راستش بابات گرونا گرفته الان چند روزه آوردمش بیمارستان حالش وخیمه و احتمالا یکی دو روز دیگه هم زنده نیست...! پسره مثلا ناراحت شد و گفت: نمیشه که ما بیایم بهش سر بزنیم باید چکار کنیم؟ همسرم گفت: هیچی اگه فوت کرد خودشون دفنش میکنند و مراسم هم که ممنوعه و... من‌ هم کلی خندیم و گفتم خوب فکری کردی که اینطوری بهشون گفتی، ببینیم چه کار می‌کنند!! ما حدود یه هفته تو کیش موندیم و برگشتیم، البته تو این مدت بچه‌ها باز هم زنگ زدند و احوال منو از مادرشون پرسیدن و ایشون هم روز آخر گفت که من فوت کردم و مشغول کارهای قانویش برای دفن هست.!! آخرین باری که بچه‌ها به مادرشون زنگ زدند همه می‌گفتند: احتمالا تو هم گرفتی، آزمایش دادی؟ ایشون هم گفت: نه، ممکنه!! چون همش پیش باباتون بودم. به‌همین خاطر اصلاً نیامدن که به مادرشون هم سر بزنند تا اینکه یه روز بهشون گفت: نترسید آزمایش دادم، من ندارم، اومدن خونه رو هم ضد عفونی کردند... گفتند: پس شب میاییم پیشت. قرار گذاشتیم من تو اتاق پنهان بشم و بازی را ادامه بدیم... وقتی بچه‌ها اومدن، پس از کمی ناراحتی و پخش یه جعبه خرمایی که یکیشون آورده بود و... یکی از عروسا گفت: خدا بیامرزه، عمر خودشو کرده بود، خوب شد بچه‌ها نیومدن که بگیرن.! یکی از دامادا گفت: خدا رحمت کنه، حمید دیر وقته اون برگه‌ها را نشون مامان بدید. یکی از دخترا ناراحت شد و گفت حالا چه وقت این کاره و... هر چهارتاشون رفته بودند دنبال انحصار وراثت و بین خودشون مغازه‌ها را تقسیم کرده و آپارتمان را برای مادرشون در نظر گرفته بودند و کاغذی بین خودشون امضا کرده بودند و حالا سراغ سندها را می‌گرفتند!!! همسرم گفت: بذارید کفنش خشک بشه و... از اتاق اومدم بیرون و کلی سرشون دادم زدم و... وقتی دیدم به جای ۴ تا فرزند، «چهار تا کرونا» بزرگ کردم، همانجا تصمیم گرفتم مغازه‌ها و آپارتمان را بفروشم و پولشو برای کمک به بیماران کرونایی اهدا کنم و با همسرم به دیاری دیگر کوچ کنیم. دیاری روستایی و عشایری که چند تا گوسفند بگیریم و تا پایان عمر با احشام و حیوانات زندگی کنیم که «چوپانی گوسفندان» به مراتب از بزرگ کردن این گونه فرزندان بهتر و پر بارتره!! ✍️" امیرستار نصیریانی، نیکوکاری که پول فروش چهار مغازه را به بیماران کرونایی کازرون، اهدا کرد." @mollanasreddin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️سرود فوق العاده زیبای «تحت فرمان»❇️ 🔆چقدر زیبا کار کردن ❤️هم عرض ارادت به حضرت معصومه(سلام الله علیها) و امام رضا (علیه‌السلام)، هم زنده کردن روحیه ضد صهیونیست در بچه‌ها و بها دادن بهشون 🇮🇷کانال‌های نشریه عبرتهای عاشورا 🇵🇸 🌍 @ebratha_ir ایتا 🌍 @ebratha.org سروشل
ستیزه جویی ممنوع.mp3
6.65M
🔴بشنوید؛ نقد لایحه عفاف و حجاب و دفاع از طرح نور آری ... ستیزه جویی و اتهام زنی، چنگ زدن به آبروی یکدیگر در فضای مجازی ممنوع... ♦️دوستان انقلابی، چند دقیقه وقت بگذارید واین صوت را گوش کنید وبرای دیگران ارسال نمائید 🇮🇷کانال‌های نشریه عبرتهای عاشورا 🇵🇸 🌍 @ebratha_ir ایتا 🌍 @ebratha.org سروش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆صوت تخلیه تلفنی پرستار بیمارستانی تهران، برای کسب اطلاعات درباره علت حضور حاج قاسم سلیمانی‌ در بیمارستان توسط‌ عامل سازمان تروریستی منافقین در پوشش یک پزشک معالج 🗣 مراقب روش‌های فریب دشمن، برای دستیابی به اطلاعات باشید 🇮🇷کانال‌های نشریه عبرتهای عاشورا 🇵🇸 🌍 @ebratha_ir ایتا 🌍 @ebratha.org سروش
⁉️‏۳ سال دولت رئیسی در مقابل ۸ سال دولت روحانی 👆وقتی میگیم فرق داره کی رئیس‌جمهور باشه داریم از یه همچین چیزی حرف میزنیم 🇮🇷کانال‌های نشریه عبرتهای عاشورا 🇵🇸 🌍 @ebratha_ir ایتا 🌍 @ebratha.org سروش
👆 زن مکشفه، که در مترو شیراز معروف به مو سه رنگ بود بازداشت شد ♦️این فرد که احتمالا با دستگاه های اطلاعاتی دشمن مرتبط است، هر بار یک ایستگاه مترو در شیراز را به هم می‌ریخت، و هر دفعه با ظاهر و رنگ مو متفاوت در مترو حاضر می‌شد و به آمرین تعرض و فرار می کرد که بالاخره توسط پلیس بازداشت شد. 🇮🇷کانال‌های نشریه عبرتهای عاشورا 🇵🇸 🌍 @ebratha_ir ایتا 🌍 @ebratha.org سروش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔆 گل آرایی حرم مطهر بانوی کرامت توسط خادمان آستان قدس رضوی 🌺🌸 🇮🇷کانال‌های نشریه عبرتهای عاشورا 🇵🇸 🌍 @ebratha_ir ایتا 🌍 @ebratha.org سروش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆فایل صوتی لو رفته از جلسه محمد خاتمی فتنه گر با اصلاح طلبان که قبل از انتخابات ۱۱ اسفند ۱۴۰۲ برگزار شده است. خاتمی می گوید : یکبار هم ما در کنار مردم قرار بگیریم و بگوییم تا این شورای نگهبان است دیگر اصلاً در انتخابات شرکت نمی کنیم. ♦️خاتمی در انتخابات ۱۱ اسفند ۱۴۰۲ شرکت نکرد. 🇮🇷کانال‌های نشریه عبرتهای عاشورا 🇵🇸 🌍 @ebratha_ir ایتا 🌍 @ebratha.org سروش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 رئیسی: گزارش‌های جهانی نشان از رشد اقتصاد ایران است ♦️هر آنچه که موجب تورم می‌شود را شناسایی کرده و برای رفع این موجبات تلاش می‌کنیم تا نگرانی‌های مردم دربارۀ تورم رفع شود. ♦️گزارش‌های جهانی نشان از رشد تولید، تجارت و اقتصاد ایران است و صندوق بین‌المللی پول هم اعلام می‌کند که اقتصاد ایران رشد دارد. ♦️باید همگان بدانند که روزی که ما آمدیم وضعیت تولید و صادرات چگونه بود و اکنون چگونه است؟ 🇮🇷کانال‌های نشریه عبرتهای عاشورا 🇵🇸 🌍 @ebratha_ir ایتا 🌍 @ebratha.org سروش
🔴حداقل «حقوق» بازنشستگان تامین اجتماعی مشخص شد ♦️مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی خبر داده که حداقل حقوق بازنشستگان تامین اجتماعی به میزان ۱۰ میلیون و ۹۰ هزار تومان تعیین شده است. 🇮🇷کانال‌های نشریه عبرتهای عاشورا 🇵🇸 🌍 @ebratha_ir ایتا 🌍 @ebratha.org سروش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌ماشاءالله به این شیرین زبونی قشنگ این دختر🥰 ‌ ➕بهش میگی چرا امربه معروف نمیکنی😕 ❓ ➖میگه بلد نیستم :(😐 🇮🇷کانال‌های نشریه عبرتهای عاشورا 🇵🇸 🌍 @ebratha_ir ایتا 🌍 @ebratha.org سروش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استاد تراشیون؛ باباها با دختراتون دورِ دوست‌پسرونه بزنید!😁 🌸بانوصادقی اینجاست🌸 🌸👈عضوشوید👉🌸
مردی به پیامبر خدا، حضرت سلیمان، مراجعه کرد و گفت: ای پیامبر میخواهم به من زبان یکی از حیوانات را یاد دهی. سلیمان گفت: تحمل آن را نداری. اما مرد اصرار کرد. سلیمان پرسید: کدام زبان؟ جواب داد: زبان گربه ها! سلیمان در گوش او دمید و عملا زبان گربه ها را آموخت. روزی دید دو گربه با هم سخن میگفتند. یکی گفت: غذایی نداری که دارم از گرسنگی میمیرم! دومی گفت: نه، اما در این خانه خروسی هست که فردا میمیرد، آنگاه آن را میخوریم. مرد شنید و گفت: به خدا نمیگذارم خروسم را بخورید، آنرا فروخت! گربه آمد و از دیگری پرسید: آیا خروس مرد؟ گفت نه، صاحبش فروختش، اما گوسفند نر آنها خواهد مرد و آن را خواهیم خورد. صاحب منزل باز هم شنید و رفت گوسفند را فروخت. گربه گرسنه آمد و پرسید آیا گوسفند مرد؟ گفت : نه! صاحبش آن را فروخت. اما صاحبخانه خواهد مُرد و غذایی برای تسلی دهندگان خواهند گذاشت و ما هم از آن میخوریم! مرد شنید و به شدت برآشفت. نزد پیامبر رفت و گفت گربه ها میگویند امروز خواهم مرد! خواهش میکنم کاری بکن ! پیامبر پاسخ داد: خداوند خروس را فدای تو کرد اما آنرا فروختی، سپس گوسفند را فدای تو کرد آن را هم فروختی، پس خود را برای وصیت و کفن و دفن آماده کن! حکمت این داستان : خداوند الطاف مخفی دارد، ما انسانها آن را درک نمی کنیم. او بلا را از ما دور میکند ، و ما با نادانی خود آن را باز پس میخوانیم !!! 📖 داستان های کوتاه و آموزنده @mollanasreddin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔆 گل آرایی حرم مطهر بانوی کرامت توسط خادمان آستان قدس رضوی 🌺🌸