مشارکت در انتخابات و افزایش امنیت ملی
#زینب_اصغریان
یکی از بنیانهای اصلی مردمسالاری، مشارکت در انتخابات است. امنیت ملی نیز عرصهای است که متأثر از ثبات داخلی کشورهاست و چنانچه این ثبات حفظ نشود و یا مخدوش شود، حیات سیاسی جامعه، با چالش جدی مواجه خواهد شد. ممکن است عدهای در این مقوله که انتخابات امنیتساز است تشکیک کنند، اما در برخی نظریات روابط بینالمللی مانند مکتب کپنهاک به صراحت اعلام شده مردم و دولت، مراجع اصلی امنیت هستند. حتی برخی از مکاتب روابط بینالملل از « امنیت انسانی» نیز سخن گفتهاند. وقتی از امنیت انسانی صحبت میکنیم، دایره امنیت گستردهتر میشود و همه تهدیداتی که بر مردم یک کشور وارد شود را دربرمیگیرد. مشارکت نکردن نیز به نوعی تهدید امنیت انسانی محسوب میشود؛ چرا که درواقع منجر به شکاف میان مردم و دولت و انسجام ملی میشود و در این صورت است که دشمنان بهراحتی میتوانند امنیت کشور را خدشهدار کنند.
در وابستگی مفهوم مشارکت به مفهوم امنیت ملی، همین بس که انتخابات میتواند جایگزین شورش، اعتراض و اغتشاش و حتی نافرمانی مدنی شود. کارویژه اصلی انتخابات، مشروعیتبخشی به نظام حاکمیت است که با گردش نقش میان نخبگان، شرایط را برای حفظ ثبات و امنیت ملی فراهم میآورد و یکی از کارویژههای دولت بازتولید امنیت است.
«هانتینگتون» نیز بهدرستی اذعان میکند مشارکت در انتخابات بهدلیل افزایش ضریب حکمرانی خوب، میتواند به ایجاد فرصتهای جدید برای تثبیت نظام تبدیل شود. انتخابات به نوعی کنترلگر و سوپاپ اطمینان حاکمیت محسوب میشود و در صورت نبود مشارکت مطلوب، فرصتی برای مداخله بیگانگان ایجاد خواهد شد.
سال گذشته آمریکاییها تلاش کردند با تبدیل فضای متشنج داخلی به سمت هرج ومرج در داخل کشور و حتی تجزیه ایران پیش روند که همراهی احزاب تجزیهطلب دموکرات و کومله با معترضان در اوج فتنه (زن، زندگی، آزادی) در اشنویه در این دسته قرار میگیرد. ازسوی دیگر تجربه نشان داده است نبود انسجام داخلی، ارتباط جدی با تحریمها علیه ایران نیز دارد. با اعتراضات جدی علیه حاکمیت ایران، تحریمها نیز افزایش یافت. آمریکا در مهر ۸۹ دستور اجرایی ۱۳۵۵۳ را با عنوان نقض حقوق بشر و مشخصاً به علت فتنه سال ۸۸ صادر کرد و تعدادی از ایرانیان را در لیست تحریم گذاشت. در گامهای بعدی بانک مرکزی ایران و خرید نفت خام از ایران طی «قانون اختیارات دفاع ملی برای سال مالی ۲۰۱۲ » تحریم شد و در «قانون آزادی و مقابله با ایران» شرایط سختتری بر همکاری با نظام بانکی ایران، افراد و نهادهای تحریم شده ایرانی ایجاد شد.
برخی کارشناسان معتقدند باوجود تهدیدات مکرر بوش، علت حمله نکردن آمریکا به ایران پس از افغانستان، مشارکت بالای مردم در انتخابات ریاست جمهوری ذکر شده است.
در حوادث و اتفاقات شهریورسال گذشته نیز کشورهای غربی و آمریکا از تحریمها هم به عنوان ابزار دیپلماتیک برای فشار بر ایران و هم به عنوان جنگ اقتصادی استفاده کرد. علاوه بر افراد، شرکتهای مختلف ایرانی توسط وزارت خزانهداری آمریکا و اتحادیه اروپا همزمان با روز جهانی زن تحریم شدهاند.
البته این تحریمها خود بازتولیدکننده اغتشاش است و میتواند بهصورت ادواری سبب تشدید نافرمانیهای مدنی و آشوب در کشور شود و جایگاه ایران را در سطح منطقه کاهش دهد. از طرف دیگر، انعکاس گسترده و فضاسازی علیه جمهوری اسلامی در فتنه(زن، زندگی، آزادی) سبب شد جایگاه ایران در افکار عمومی جهان و حتی نهضتهای آزادیبخش کاهش یابد و چنانچه عملیات طوفانالاقصی اتفاق نمیافتاد، ایران نمیتوانست جایگاه خود را در منطقه ارتقا دهد و همچنان گوشه رینگ باقی میماند.