💌
تو احتمالا که نه،
حتما میفهمی این گزشِ عمیق را،
این که ناگهان از غیب به قلب آدمی اصابت میکند و در رگها به خودش میپیچد و همه جا را در مینوردد تا برسد به گلو و چشم...
و تنها تو مینشینی
و با من بغض به گلو و چشمت میدود و میریزد.
از بغض ترک خوردهیمان نسیم ها دور میگیرند و طوفان بلند میشود به قصد جانمان،
احتمالا یک شب تا صبح،
یک صبح تا شب،
یک هفته سراسر،
از این همه کارِ نکرده و راهِ نرفته...
تو میفهمی که گاهی رنج ها چه حفرهی عمیقی در دلم ایجاد میکنند...
بیا و یادم بیاور:
وَ تَحْسَبُ [تزعم] أَنَّكَ جِرْمٌ صَغِيرٌ
وَ فِيكَ انْطَوَى الْعَالَمُ الْأَكْبَرُ ..را
بگو تا من هم تکرار کنم که:
تو میپنداری که ذرهی کوچکی هستی⁉️
در حالی که کل جهان در درونت احاطه شده است‼️
بیا جاانِ من...
بیا تا بعد از سبکیِ یک گریهی طولانی، بلند شویم و کاری کنیم.
#ازچهدلتنگشدی؟
#و_خدایی_هست_فراتر_از_حدِّ_تصورت
#مهربان_وقدرتمند
#و_دستگیر...
@Baraaaaaan