eitaa logo
روشنای ویگل
120 دنبال‌کننده
25.1هزار عکس
31.2هزار ویدیو
783 فایل
سعی می کنم مطالب خوبی برای شما عزیزان داشته باشم.باماهمراه شوید.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️در تعاليم اسلامي چه سفارش هایی درباره بی تکلف بودن و آسان گرفتن بر مردم در امور زندگی و برخوردهای اجتماعی بیان شده است؟ (بخش اول) 🔹 (ع) در بخشی از خطبه متقين در بيان اوصاف ايشان مى فرمايد: «[مى بينى پرهيزكار را كه] امورش آسان و به اصطلاح خفيف المؤوْنه است». از سادگى امور و كم خرجى آنها است. آنها با مسائل، ساده و آسان برخورد مى كنند، نه با سختى و شدت و تكلّف و اين، ناشى از روح بلند و ايمان قوى آنها است. انسان گاهى افرادى را مى بيند كه وقتى مى‌خواهند از خانه خارج شوند يا به ميهمانى روند يا مسافرتى كنند، بسيار ساده امور خود را ترتيب مى دهند و سريع به كار خود مى رسند؛ ولى بعضيها براى يك ميهمانى رفتن آن قدر خود را در چهارچوب آداب و رسوم تجملاتى محصور مى كنند و چنان خود را به تكلف و زحمت مى اندازند كه مسافرت رفتن آنها نيز با مشقت و زحمت همراه است، بايد حتماً چند چمدان از اين طرف لباس ببرند و چند چمدان سوغاتى از آن طرف بخرند و بياورند، به زيارت حج و طواف خانه كعبه مى روند؛ ولى تجملات و تكلّفات آنها را ببين چه قدر است، برعكس انسان خفيف المؤونة و ساده كه با يك كيف كوچك به سفرى چند ماهه مى رود و باز مى گردد و خود را مقيد به اين قيود و آداب زائد نمی كند. 🔹 در معامله با مردم آسان مى گيرد، در قرض دادن و كارهاى خير ديگر سخت گيرى نمى كند، در گرفتن طلب و قرض خود شدت به خرج نمى دهد، در مسئله ازدواج بسيار راحت برخورد مى كند، و از تنگ نظرى به دور است نه خود را به زحمت مى اندازد و نه ديگران را به دردسر. و همين نيك نفسى و خوش حسابى با مردم موجب مى شود كه بر او نازل شده و خداوند نيز با او همانگونه محاسبه كند. براى اين كه سهل الامر بودن و در مقابل آن سخت گير بودن روشن شود، حديثى را از تفسير برهان كه در ذيل آيه ۲۱ سوره «رعد» وارد شده نقل مى كنيم. خداوند در سوره رعد در مورد كسانى كه دعوت حق را اجابت نكردند مى فرمايد: «أُوْلَئِكَ لَهُمْ سُوءُ الْحِسَابِ وَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمِهَادُ؛ براى آنها، حساب سخت و جايگاهشان جهنم است كه بسيار بد جايگاهى است»؛ 🔹و در دنباله همين سوره درباره كسانى كه دستورات خداوند را عمل كرده و خاشع شدند مى فرمايد: «يَخَافُونَ سُوءَ الْحِسَابِ؛ از سختى و بدى حساب مى ترسند». حمّاد بن عثمان گفت: «مردى بر امام صادق (ع) وارد شد و درباره يكى از اصحاب امام شكايت كرد، در همان موقع آن مردى كه از اصحاب بود، سر رسيد، حضرت به او فرمودند: چرا فلانى از تو شكايت می كند! گفت: چون مى خواهم تمام حقّم را از او بگيرم [تا دينار آخر را مى خواهم در سر وقت بگيرم] حضرت با حالت غضب نشستند و فرمودند: تو گمان مى كنى وقتى تا آخرين حقّت را گرفتى بدى نكرده اى و كار سوئى انجام نداده اى! آيا نديده اى قول خداوند را كه از قول افراد نيك حكايت مى كند: «يَخَافُونَ سُوءَ الْحِسَابِ» آيا فكر مى كنى از خدا مى ترسند كه ظلم بر آنها روا دارد، نه به خدا قسم نمى ترسند؛ مگر از اين كه خداوند تا آخرين چيزِ آنها را محاسبه كند اين گونه حساب را خداوند عز و جل بدحسابى [سوء الحساب] ناميده است». [۱] ... پی نوشت؛ [۱] البرهان فى تفسير القرآن، بحرانى، سيد هاشم، بنياد بعثت، چ اول، ج ‏۳، ص ۲۴۶، سوره رعد، آيات ۲۰ الى ۲۱ 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين‏، نسل جوان‏، چ اول‏، ج ۲، ص ۳۸۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️انسان های صاحب بصيرت چه علاماتی دارند؟ 🔹وقتى حاصل شد، از آن زاييده مى شود. در اين‌باره ميفرمايد: «إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِّنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُوا فَإِذَا هُمْ مُّبْصِرُونَ؛ [اعراف، ۲۰۱] هنگامى که گرفتار وسوسه‌هاى شیطان شوند، به یاد [خدا و پاداش و کیفر او] مى‌افتند و [در پرتو یاد او، راه حق را می‌بینند و] در این هنگام میشوند»؛  خواهد توانست جنت و اهل آن و دوزخ و ساكنان آن را نظاره گر باشد، اگر اين حاصل شد، همانگونه كه آتش را در دهان نمى گذارد، خوردن مال يتيم را هم جایز نمى شمرد؛ زيرا چنان كه از قرآن استفاده مى شود، مال يتيم خوردن مثل خوردن آتش است، «اِنّ الَّذِينَ يَأكُلُونَ اَموَالَ اليَتَامَى ظُلْماً اِنّمَا يَاكُلُونَ فِى بُطُونِهِم نَاراً وَ سَيَصْلَونَ سَعِيراً؛ [نساء، ۱۰] محققاً كسانى كه اموال يتيمان را به ظلم و به غير حق مى خورند [دخل و تصرف مى كنند] جز اين نيست كه در شكم هاى خود آتش داخل مى كنند و به زودى به آتش انداخته مى شوند». 🔹همچنين خداوند متعال درباره علماء يهودى كه با اخذ رشوه كلمات حق را در تورات بدل كرده و كتمان مى كنند مى فرمايد: «اُولئِكَ مَا يَأكُلُونَ فِى بُطُونِهِم اِلَّا النّارَ؛ [بقره، ۱۷۴] آنها جاى نمى دهند در شكم هاى خود مگر آتش را». آرى اگر آمد حقايقِ اشيا براى بصير آشكار شده تا جايى كه امیرالمؤمنین امام علی (ع) درباره خود مى فرمايد: «لَو كُشِفَ الغِطَاءُ مَا اِزْدَدْتُ يَقِيناً؛ [۱] (اگر پرده ها كنار رود [ذره اى] به يقين من افزوده نمى شود». صاحب كتاب «سفينة البحار» [۲] در ماده يقين روايتی را از اسحاق بن عمار از امام صادق (ع) آورده كه حضرت فرمودند: «پيامبر گرامى اسلام (ص) نماز صبح را با مردم اقامه كردند، سپس نظر كردند به جوانى كه در حال چُرت زدن بود، و سرش به طرف پايين متمايل مى شد، رنگى زرد و جسمى نحيف و چشمانى گود رفته داشت؛ 🔹پيامبر (ص) از او پرسيدند: «كَيفَ اَصبَحتَ يَا فُلَانُ؛ چگونه صبح كردى؟»؛ گفت: «اَصبَحتُ يَا رَسُولَ اللهِ مُوقِناً؛ اى رسول خدا صبح كردم در حال يقين»؛ پيامبر تعجب كرده و فرمودند: «اِنّ لِكُلِّ يَقِينٍ حَقِيقةً فَمَا حَقِيقَةُ يَقِينِكَ؟؛ براى هر يقينى علامتى است، پس علامت يقين تو چيست؟»، عرض كرد: يقين من، مرا محزون و خواب را از ديدگانم ربوده، و مرا به تشنگى روزه در روزهاى گرم وادار كرده است، نَفْسَم را از دنيا و آنچه در آن است كنار كشيده ام و «گويا نظر مى كنم و مى بينم عرش الهى را كه حساب برپا شده، و خلایق محشور شده براى محاسبه، و من در بين آنها هستم، و گويا نظر مى كنم و [بالعيان مى بينم] كه اهل بهشت متنَعّم در آن هستند، و يكديگر را شناخته و بر تخت ها تكيه زده اند، و گويا نظر به اهل آتش مى كنم كه در آن مَعَذَّبند و ناله مى كشند و مثل اين است كه الان صداى آتش در گوشم طنين افكن است». 🔹پيامبر (ص) فرمودند: «هَذَا عَبدٌ نَوَّرَ اللهُ قَلبَهُ بِالاِيمَانِ؛ اين بنده اى است كه خداوند قلب او را با نور ايمان روشنى بخشيده است»؛ سپس پيامبر اكرم (ص) به او سفارش كردند: دائماً با اين حالت ملازم باش. آن جوان از پيامبر خواست كه براى او از خداوند شهادت طلب كنند، پيامبر دعا كرده و پس از مدتى در يكى از غزوات بعد از نُه نفر ديگر به شهادت رسيد». بعضى از محققين گويند: اين و بينايى كه در روايت به آن اشاره شده به زيادى و شدت ميسر گردد، و اين دو، صاحب خود را به مرحله اطلاع بر حقايق اشياء اعم از محسوس و معقولش مى رسانند، پس حجاب‌ها منكشف و پرده ها كنار مى رود و به وضوح و يقين، آنها را بدون شائبه شكى بالعيان مى بيند، و قلب او مطمئن و روحش در استراحت به سر مى برد، و اين حكمت حقيقتى است كه به هر كس اعطاء شود، خير كثير به او اعطا شده است. پی‌ نوشت‌ها؛ [۱] بحار الأنوار ج ‏۴۰، ص ۱۵۳، باب ۹۳ [۲] مستدرك سفينه البحار، نمازى شاهرودى، ج ‏۱۰، ص ۵۹۷ 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين‏، نسل جوان، چ اول، ج ۱، ص ۲۴۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel