eitaa logo
روشنای ویگل
118 دنبال‌کننده
25.3هزار عکس
31.8هزار ویدیو
802 فایل
سعی می کنم مطالب خوبی برای شما عزیزان داشته باشم.باماهمراه شوید.
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃برگی از کتاب پدر قرار بود خبر شهادت تو را بدهد ، اما مامان فاطمه خودش از قبل خبر داشت . خودش برای بابا علی آب قند درست کرد و کنارش ایستاد و پرسید : ((واقعا محمدرضا شهید شده؟)) انگار همه غصه های عالم را توی دلش جمع کرده بودند وقتی که گفت :((آره)) مامان فاطمه حتی قبل تر از خواب برادرش می‌دانست که تو بر نمی گردی . به دلش افتاده بود . مثلا همان موقعی که مهدیه برای تو و مقداد کاموا خریده بود سعی می کرد مهدیه را برای نیامدن تو آماده کند. هم مهدیه را هم اعضای خانواده را . مهدیه چند کلاف کاموا مقابل مامان فاطمه گذاشته و گفته بود:(( این ها برای محمدرضاست )) کاموا خریده بود تا مادر برای تو و همسرش شال ببافد. برای روز های سرد دور از خانه. مادر گفته بود:((برای چی برای محمدرضا خریدی؟)) _یعنی چی؟ داداشمه . زود باش مامان . زود بباف داره میاد. اما مادر به جای شال محمدرضا شال مقداد را می بافت. اما مهدیه شال نیمه کاره را از دستش گرفت و گفته بود: ((مامان ،محمدرضا دو سه روز دیگه میاد. این رو بذار کنار شال محمدرضا رو بباف.....)) قیمت کتاب: 35000تومان قیمت با :31500تومان •┈┈•••✾•🍃🌸🍃•✾•••┈┈• 📌برای سفارش کتاب با نازل ترین قیمت به آیدی زیر مراجعه کنید @Ferdosebarien 🔻 @roshanaivigol