🔰 #داستانهای_بحارالانوار
برکت مهمان
زنی بود که مهمان دوست نداشت...!!
روزی همسر او به نزد پیامبر اسلام(صل الله علیه و آله وسلم)میرود و بازگو میکند که همسر من مهمان دوست ندارد...!!!
پیامبر به مرد میگوید:
برو و به همسرت بگو من فردا مهمان شما هستم...
فردای آنرور حضرت محمد مهمان آن زن و مرد میشود...
هنگام رفتن از آن خانه زن میبیند که پشت عبای پیامبر (صلوات الله علیه و اله) پر از #مار و #عقرب است. 🦂🐍
😱زن فریاد میزند یا محمد(ص)
عبای خود را بیرون بیاورید...
پیامبر(ص) می فرمایند...
اینها #قضا و #بلای خانه شما است که من می برم...
پس مهمان حبیب خداست و از روزی اهل خانه کم نمیشود و قضا و بلای اهل خانه را با خود می برد...