eitaa logo
روشنا_ابهر
266 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
2.7هزار ویدیو
854 فایل
روشنگری، تحلیل و بررسی مسائل فرهنگی کشور
مشاهده در ایتا
دانلود
| شب پنجم ▫️آن وقتى که حسین‌بن‌على از اسب روى زمین افتاد بچه‌یازده ساله‌اى با شتاب آمد و رسید بالاى سر أبى‌عبداللَّه. هنگامى که این بچه رسید یکى از سربازان خبیث ابن‌زیاد شمشیر را بلند کرده بود که بر بدن مجروح ابى‌عبدالله فرود بیاورد، دستهاى کوچک خودش را بى‌اختیار جلوى شمشیر گرفت. اما این کار موجب نشد که آن حیوان درنده شمشیر را فرود نیاورد. شمشیر را فرود آورد، دست این بچه قطع شد. به همین هم اکتفا نکرد، بچه‌ى یازده ساله را روى زمین انداخت و او را به شهادت رساند. این‌جا بود که امام حسین خیلى منقلب شد، کارى هم از او برنمى‌آید، این‌جا دست به دعا برداشت و از ته دل این مردم را نفرین کرد. صدا زد «اللّهم أمسک عنهم قطر السماء» خدایا باران رحمتت را بر این مردم حرام کن...| رهبر معظم انقلاب اسلامی
IMG_20200825_234703_354.jpg
7.28M
| شب ششم ▫️نسخه‌ی با کیفیت، مناسب برای چاپ ▫️با نسبت: ۵×۴
| شب هفتم ▫️شش ماه او تمام شد و در منای عشق ▫️قربان سیدالشهدا از سه شعبه شد ◾️عصر عاشورا در خیمه‌هاى سیدالشهداء با آن گرما و عطش چه مى‌گذشت! وقتى حضرت رفت طرف خیمه‌ها دید غوغا و هیاهو در خیمه‌ها همه را فرا گرفته و این بچه‌ى کوچک عطشش، همه را تحت‌تأثیر قرار داده حسین‌بن‌على(ع) مجبور شد این بچه را در آغوش بگیرد. او را روى دست بلند کرد، به همه نشان داد حالت خود این بچه تأثرانگیز بود، هر دلى را هر دل سنگى را یقیناً به ترحم وادار مى‌کرد، حضرت مخصوصاً استرحام کردند. یک وقت یک چیز عجیبى را احساس کرد دید این بچه‌اى که از گرسنگى و تشنگى بى‌حس و حال افتاده بود سر خودش را نمى‌توانست نگه دارد گردنش یک طرف کج شده بود آن چنان این بچه دست و پا مى‌زند روى دست پدر همین‌طور که نگاه کرد دید خون از گلوى على‌اصغر سرازیر شده...| رهبر معظم انقلاب اسلامی | نماز جمعه ۱۳۶۵/۰۶/۲۱
| شب یازدهم ▫️در میان مردم کوفه چون اسیران کربلا را آوردند، زنان اهل کوفه گریبان چاک زده و زاری می‌کردند و مردان هم با آنها می‌گریستند. زین العابدین(ع)که بیمار بود با صدایی ضعیف و آهسته فرمود: «اینان بر ما گریه می‌کنند! پس چه کسی ما را کشته است؟» آنگاه زینب(س) به سوی مردم اشاره کرد که خاموش باشید! دم‌ها فرو بسته شد و زنگ شتران از نوا باز ایستاد. روایت‌گر ماجرا گفته است: هرگز زنی پرده نشین را خوش سخن‌تر از وی ندیدم؛ گویی بر زبان علی سخن می‌راند. ▫️او خدا را ستایش کرد و بر رسول او درود فرستاد و مردم کوفه را به خاطر رفتار دوگانه‌شان و کوتاهی در یاری امام حسین(ع) نکوهش کرد و آنان را به کیفری بزرگ برای کشتن سید جوانان اهل بهشت وعده داد. پس از سخنان زینب(س)، مردم حیران شده بودند و دست‌ها به دندان می‌گزیدند. ▫️امام زین العابدین(ع) رو به عمه‌اش کرد و فرمود: «عمه جان آرام بگیر، سرگذشت گذشتگان برای آنان که مانده‌اند مایه عبرت است. خدای را سپاس که تو عالمه تعلیم ندیده و خردمندِ خرد نیاموزیده‌ای. گریه و زاری، آنان را که رفته‌اند به ما باز نمی‌گرداند». سپس زینب(س) آرامش گرفت و سخنی نگفت.