فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جاذبه گردشگری جدید در یمن
👉 @roshangarii 🚩
🔴جلسه توجیهی برای سناتورهای احمق آمریکا
یک رسانه آمریکایی نوشت: در پی حمله پهپادی به پایگاه آمریکا که منجر به کشته شدن سه سرباز آمریکایی شد برخی سناتورهای آمریکایی تهدید و شایعه ایجاد کردند آمریکا قصد دارد به اهدافی در داخل ایران حمله کند، که دولت آمریکا قصد دارد یک جلسه توجیهی برای تمام سناتورهای مجلس سنای آمریکا بایت اظهارنظرهای خود برگزار کند
👉 @roshangarii 🚩
9.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 من سقای بچههای بسیجیام!
🔹 ۹ بهمن سالروز شهادت نابغه جنگ، شهيد حسن باقری
•┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•
کپی کن
#روشنگری = گسترش آگاهی 👇👇
👉 @Roshangarii 🚩
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺کار فرهنگی زیبای حاج محمود کریمی در مهد کودک
•┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•
کپی کن
#روشنگری = گسترش آگاهی 👇👇
👉 @Roshangarii 🚩
عزاداری #احسان_کرمی برای رفقای تروریستش
•┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•
کپی کن
#روشنگری = گسترش آگاهی 👇👇
👉 @Roshangarii 🚩
12.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴باغ های قرآنی اسپانیا قسمت اول
در این فیلم مشاهده می کنید که متخصصان این باغها با آنکه مسلمان نیستند آنها را بر اساس آیات قرآنی ایجاد کردند.
در ضمن میبینید که مسلمانها چه گیاهانی به دنیای غرب هدیه دادند و آنها در عوض چه گیاهانی برای ما آوردند
راستی پس چرا باغ شهرای ما فقط کاج و چمن و انواع بی ثمرهاست؟ 🧐
#باغ_قرانی
#باغ_اسلامی
#باغ_مزرعه_مرتع_قران_روایی
•┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•
کپی کن
#روشنگری = گسترش آگاهی 👇👇
👉 @Roshangarii 🚩
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👓 در آلمان پزشک متخصص چشم ۶ماه بعد وقت میدهد!
ارتوپد ۷ماه بعد وقت میدهد...
پزشک زنان اصلا پذیرش ندارند!
•┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•
کپی کن
#روشنگری = گسترش آگاهی 👇👇
👉 @Roshangarii 🚩
آمریکا وقتی زورش نمیرسه
آمریکا وقتی زورش میرسه
•┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•
کپی کن
#روشنگری = گسترش آگاهی 👇👇
👉 @Roshangarii 🚩
10.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥حمله شماری از مردم کانادا به خودروی جاستین ترودو نخست وزیر این کشور در اعتراض به حمایت او از رژیم اشغالگر صهیونیستی و جنایات این رژیم علیه مردم غزه
🔹معترضین شعار میدادند: شرم بر تو باد
•┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•
کپی کن
#روشنگری = گسترش آگاهی 👇👇
👉 @Roshangarii 🚩
هدایت شده از فاطمه ولینژاد
📕 داستان عروس آمرلی...
به گمانم حنجرهاش را با تیغ غیرت بریده بودند که نفسش هم بریده بالا میآمد و صدایش خش داشت: «کجایی نرجس؟»
با کف دستم اشکم را از صورتم پاک کردم و زیرلب پاسخ دادم: «خونه.»
▪طعم گرم اشکم را از صدای سردم چشید و بغضش شکست ولی مقاومت میکرد تا نفسهای خیسش را نشنوم و آهسته زمزمه کرد: «عباس میگه مردم میخوان مقاومت کنن.»
به لباس عروسم نگاه کردم ولی این لباس مقاومت نبود. با لبهایی که از شدت گریه میلرزید، ساکت شدم و اینبار نغمة گریههایم آتشش زد که صدای پای اشکش را شنیدم.
◽شاید اولینبار بود گریه حیدر را میشنیدم و او با صدایی که بهسختی شنیده میشد، پرسید: «نمیترسی که؟»
مگر میشد نترسم وقتی در محاصره داعش بودم و او ترسم را حس کرده بود که آغوش لحن گرمش را برایم باز کرد: «داعش باید از روی جنازة من رد شه تا به تو برسه.»
▪حیدر دیگر چطور میتوانست از من حمایت کند وقتی بین من و او، لشکر داعش صف کشیده بود و برای کشتن مردان و تصاحب زنان آمرلی، لَهلَه میزد...
📌 رونمایی: یکشنبه، ١۵ بهمن
خانه کتاب و ادبیات ایران
@fatemeh_valinejad