روشنگر مدیا
🔹پروپاگاندای تازه مجذوبان نور درخصوص نارفتارهای زنان درویش
✍طی روزهای گذشته, طیف افراطی فرقه گنابادی با راه اندازی بازی رسانه ای تازه, یکبار دیکر کوشید با وارونه جلوه دادن حقایق, نارفتارهای زنان درویش مجرم در غایله گلستان هفتم را کتمان نموده و به مظلوم نمایی از آنها بپردازد.
صرف نظر از شورش های گاه و بیگاه زنان مجرم درویش و ایجاد اغتشاش در زندان, برای آشنایی با منش این زنان, توجه مخاطبان محترم را به مرور کلیپ منتشرشده درباره آنها در همین کانال جلب می نماییم👇👇👇
روشنگر مدیا
👩🏻💼همشیرههای #مدرن !
🎥در این کلیپ چندقسمتی، با شاخصه های #درویشی مدرن از ابداعات گروهک مجذوباننور آشنا میشویم.
🔰نخستین قسمت از این مجموعه به بررسی #زنان #درویش و نقش و جایگاه آنها در #مرام درویشی #مدرن اشاره دارد.
🔰بیتردید، مشاهده این #کلیپ کوتاه می تواند اطلاعاتی از پشتپرده زنانی به دست دهد که اینروزها رگ #غیرت #دراویش_افراطی را برآوردهاند!
@Feraghvaadyan
☯️تناسخ در معنويتهاي كاذب، نيروي بازدارنده اجتماعي-سياسي
👈🏻معنویتهای کاذب با ترويج نظريه تناسخ، از آن به مثابه یک نيروي بازدارنده اجتماعي-سياسي بهره میگیرند. به عبارتی، تناسخباوری توجیه مناسبی برای اعمال حاکمان و ظلمها و جنایاتشان فراهم میسازد؛ به این صورت که اگر افراد جامعه در برابر سختيها و نابرابريهاي اجتماعي صبر كنند و دست به شورش و طغيان نزنند، متقابلاً در حيات بعدي داراي زندگي راحت و آسودهاي ميشوند.
🔸بهتعبیری، تناسخ با کارکردی دوطرفه، از یکسو زیردستان را مطیع و ظلمپذیر میسازد و از سوی دیگر، سردمداران را جریتر و جسورتر تا بیهیچ دغدغه فکری و مانعی، اهداف خود (و به عبارتبهتر، هدایتگرانشان) را محقق نمایند.
🔹بنابراین از نگاهی کلان میتوان گفت، تناسخ به عنوان بنمایه و شاخص مشترک بسیاری از جریانهای معنوی نوظهور، ابزاری است برای تحقق اهداف و منویات نظام (مادهگرای) سرمایهداری و سیاست غاییاش یعنی نابودی معنویت و دینخواهی در سراسر جهان.
📚آرشيو تحقيقي روشنگر
@Feraghvaadyan
روشنگر مدیا
♨️اندر شباهتهای دراویش افراطی و پیروان حلقه...
👈🏻نتایج فضاحتبار ائتلافات جریانهای فرقهای
✍🏻طی روزهای اخیر، موجی از حمایتهای دو طیف از دو جریان بهظاهر متفاوت اما به واقع –البته بالذات- مشابه از یکدیگر را شاهد بودیم.
🔸صرفنظر از بدیهی بودن این ائتلاف نانوشته درمیان جریانهای فرقهای که ریشه در اهداف و ماهیت یکسانشان دارد، در اینجا نظری میافکنیم بر برخی مشابهتهای اختصاصیتر طیف افراطی دراویش فرقه گنابادی با اندکطرفداران متعصب فرقه موسوم به «عرفانحلقه»:
◀️ تبلیغات رسانهای گسترده هر دو جریان در راستای هجمه به نظام جمهویاسلامی.
◀️ تلاش برای سیاهنمایی از وضعیت حاکم بر جامعه در زمینههای مختلف، از حوزه سیاسی-اقتصادی گرفته تا حقوقبشر و وضعیت اقلیتهای دینی.
◀️ همسویی کامل با جریانهای برانداز و معاند داخلی و خارجی که نمود آشکار آن را باید در جنگ روانی گسترده کانالهای منتسب به دو فرقه مزبور در راستای تشدید آثار تحریمهای اقتصادی امریکا مشاهده کرد. هر دو جریان در این زمینه، سنگتمام گذاشته و برخی عملاً به تریبونی برای انعکاس آخرین توئیتهای «ترامپ»، «پمپئو»، «هوک» و امثالهم تبدیل شدهاند.
◀️ تلاش برای مظلومنمایی و انحراف افکارعمومی از طریق انعکاس وارونه حقایق و نشر اکاذیب.
◀️ توهین به مسئولان و سران مملکتی و تلاش برای اشاعه روحیه بیاعتمادی اجتماعی.موارد فوق، تنها نمودهای برجسته این امر بود و اشاره به کلیه مصادیق، مجالی مجزا میطلبد؛
⁉️ اما پرسش آن است که آیا این حمایتهای دوجانبه، ادعای برحق بودن جریان مزبور را زیر سؤال نخواهد برد؟ اگر طیف افراطی فرقه گنابادی که خودرا حامی «عرفان» مطرح نموده، از سرکرده فرقه «عرفانحلقه» به عنوان منادی «عرفان» حمایت میکند، آشکار است که ذرهای آشنایی با معنای عرفان و تصوف –حتی بر اساس قرائتهای فرقه خود- ندارد!
⁉️تأیید عرفان در قرائت یکی از جنبشهای معنوی نوپدید که التقاطی بودن مبانی فکری سرکرده و وجوه بطلان عقاید آن به لحاظ عقلی، نقلی، منطقی و دینی در دهها کتاب مورد نقد و بررسی قرار گرفته، چه معنایی در قاموس فکری یکی از فرق سنتی برآمده از تصوف دارد که از قضا، خود را منادی یگانه راه طریقت و عرفان اصیل معرفی میکند؟ جالب آنکه، این مسئله از سوی قاطبه دراویش نیز مورد تأیید قرار نگرفته و نشان از تغییر ساخت فکری طیف افراطی و قرائتهای تازه درویشیگری در آنها دارد که از آن با عنوان «درویشی مدرن» یاد کردهاند.
〽️به هر روی، ریسک بالای اینگونه ائتلافهای سیاسی، در بروز چنین فضاحتهایی از نقضغرض آشکار میگردد که افراطیون فرقه گنابادي، امروز بدان مبتلا شدهاند.
👈🏻بگذریم از طرفداران فرقه عرفانحلقه که به سبب قلت و رسوایی اظهرمنالشمس سرکردهشان، نیازی به قلم فرسایی در باب این سیاست پیوند با دراویش ندارند.
📚بخش تحلیلی روشنگر
@Feraghvaadyan
⭕️✝چراغ سبز عربستان به مسیحیت صهیونیستی
👈قول مساعد بن سلمان جهت تاسیس کلیسا در عربستان
🔹روشنگر به نقل از الخلیج، رییس هیئت مسیحیان انجیلی آمریکا که پیش از این با محمد بن سلمان دیدار کرده بود، توضیحاتی را درباره این دیدار به رسانه ها ارائه نمود.
🔹 رئیس گروه مسیحیان انجیلی آمریکا گفته است محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان به او وعده داده زمینه ساخت کلیسا در عربستان را در آینده در کشورش فراهم کند.
🔹جوئل روزنبرگ، رئیس هیئت مسیحیان انجیلی آمریکا که پیش از این با محمد بن سلمان دیدار کرده بود، توضیحاتی را درباره این دیدار به رسانه ها ارائه نمود.
🔹به گفته جوئل روزنبرگ، بن سلمان در این دیدار، احداث کلیسا در شرایط کنونی در عربستان را رد کرد، اما تاکید کرد برای حل این موضوع در تعامل با علمای سعودی تلاش خواهد کرد.
گروه مسیحیان انجیلی آمریکا از دیدار با بن سلمان و گفتگو با او ابراز خرسندی کرده اند.
👈این گونه تعاملات را می توان در ادامه تغییر سیاست های اصلاحی عربستان و از آن مهم تر, لزوم همراهی دولت های امریکا و پادشاهی سعودی, ارزیابی نمود.
@Feraghvaadyan
♨️پوست اندازی جریانهای فرقه ای؛ رفتار آلترناتیو در پوشش عرفان و تصوف
👈بروز فاجعه در ساخت فکری فرقه هایی چون گنابادی
✍طی دهه اخیر, به ویژه پنج سال گذشته, بسیاری از جریان های فرقه ای سنتی در کنار ظهور و بروز جنبشهای نوظهور معنوی, به نوعی پوست اندازی کرده و نه تنها در ردای جریان های آلترناتیو و برانداز اقدام می کنند, بلکه بر این تغییر مواضع نیز تصریح نموده, در تبلیغات رسانه ای خویش, صراحتا از لزوم ایتلاف با دیگر جریان های برانداز سخن می گویند.
🔺مصادیق در این زمینه, بسیار است اما بارزترین مورد که متاسفانه با اقدامات خود, فاجعه ای را در جامعه رقم زد, طیف افراطی فرقه گنابادی است که غایله گلستان هفتم اسفندماه ۱۳۹۶, نقطه اوج و نتیجه تغییر ماهیت طیف مزبور از این فرقه سنتی بود.
👈ردپای این پوست اندازی را از سالها قبل در وقایع مختلف از قم و کوار گرفته تا تجمعات مقابل مجلس و... شاهد بودیم و در سالهای اخیر نیز افراطیون عملا از مانیفیست تازه خود با عنوان "درویشی مدرن" پرده برداری کردند. چنانچه امروز نیز با وجود رسوایی در فاجعه گلستان هفتم, بی مهاباتر از قبل بر همسویی خویش با جریانهای برانداز , صحه گذاشته و بر لزوم این ایتلاف _صرف نظر از تفاوت های ماهیتی_ تاکید می کنند؛ یادآور یکی از مهم ترین بندهای مرام نامه های جریان های برانداز مخفی.
🔺قرار گرفتن افراطیون فرقه گنابادی در کنار جریان هایی چون عرفان حلقه, التقاط شیعی, مسیحیت تبشیری, طیف افراطی اهل حق و بهاییت که بارها شاهد حمایت های دوسویه رسانه ای شان از یکدیگر بوده ایم, همچنین اتحاد نانوشته شان در جنگ روانی علیه نظام و همراهی با معاندان(نمونه کنونی اش, جنگ اقتصادی امریکا), حکایت از پوست اندازی جریان های فرقه ای دارد.
👈اگر تا پیش از این برخی جریان های فرقه ای به صورت چراغ خاموش از پوشش عرفان و معنویت برای تحقق اهداف تبرج خواهانه خویش بهره می جستند, امروز این رویکرد را عیان کرده و از آشکار شدن ماهیت حقیقی خود ابایی ندارند.
♨️مسیله تا جایی پیش می رود که گاه حتی ماهیت و هسته اولیه شان را فراموش کرده و ذره ای آشنایی با عرفان و معنویت مورد ادعای خویش را هم ندارند.
👈اگر امروز, افراطیون گنابادی, هویت خود را در کنار جریان هایی چون حلقه, درک و تعریف می کنند, به معنای فاجعه ای برای ساخت فکری این فرقه سنتی است که در صورت تداوم و گسترش در میان سایر مریدان, می رود که بنیان جریانی درویشی, بر آمده از تصوف را به ورطه سقوط و قهقهرا کشاند.
🔹این مسیله, چالشی تازه در آسیب شناسی رفتاری جریان های فرقه ای فعال در کشور است که جا دارد در مطالعات فرقه شناسی, لحاظ گردد.
📚بخش تحلیلی روشنگر
@Feraghvaadyan
💠 مکتب کابالا خاستگاه فرقههای رازآمیز
1⃣ روشنگر به نقل از پایگاه مقابله با حلقه/#کابالا نامی است که بر #تصوف_یهودی اطلاق میشود. پیروان آئین کابالا یا همان کابالیستها این مکتب را دانش سری و پنهان حاخامهای یهودی میخوانند و برای آن پیشینهای کهن قائلاند. برای نمونه، #مادام_بلاواتسکی رهبر فرقه #تئوسوفی مدعی است که کابالا در اصل کتابی است رمزگونه که از سوی خداوند به پیامبران، آدم و نوح و ابراهیم و موسی، نازل شد و حاوی دانش پنهان قوم #بنی_اسرائیل بود.
2⃣ به ادعای بلاواتسکی، نه تنها پیامبران بلکه تمامی شخصیتهای مهم فرهنگی و سیاسی و حتی نظامی تاریخ، چون افلاطون و ارسطو و اسکندر و غیره، دانش خود را از این کتاب گرفتهاند. مادام بلاواتسکی برخی از متفکرین غربی، چون اسپینوزا و بیکن و نیوتون، را از پیروان #آئین_کابالا میداند.
3⃣ این ادعا نه تنها نپذیرفتنی است بلکه برای #تصوف_یهودی (به عنوان یک مکتب مستقل فکری) نیز پیشینه جدی نمیتوان یافت. مشارکت #یهودیان در نحلههای فکری رازآمیز و عرفانی به #فیلو_اسکندرانی در اوایل سده اول میلادی میرسد. ولی فیلو واضع مکتب جدید فکری نبود و کار او را باید به ارائه اندیشههای دینی #یهود در قالب #فلسفه_یونانی و #فرهنگ_هلنی محدود دانست.
4⃣ اوج تولید فکری #یهودیان در عرصه اندیشه عرفانی در دوران پیش از کابالا، دو رساله #سفر_یصیرا (آفرینشنامه) و #سفر_بهیرا (روشنایینامه) است. این دو رساله را باید تلاشی دانست برای ارائه عقاید دینی/ سیاسی #یهود در قالب مفاهیم عرفانی رایج در دنیای اسلام.
5⃣ این میراث نه چندان غنی، که #قباله (کابالا) خوانده میشد، در سده سیزدهم میلادی به پیدایش #تصوف_یهودی (کابالا) انجامید. تا زمان فوق، قباله (کابالا) واژهای عام بود و مصداقی مشخص نداشت. نه کتابی به این نام در کار بود نه مکتبی جدی از #عرفان_یهودی . از زمان تدوین #کتاب_ظهر [ زهر / زوهر] در اواخر سده سیزدهم میلادی، واژه قباله (کابالا) بطور عمده به این کتاب اطلاق شد و پیروان این مکتب جدید #کابالیست نام گرفتند.
6⃣ کابالا، تصوف جدید یهودی نیز به شدت متاثر از #فرهنگ_اسلامی است و حتی بسیاری از مفاهیم آن شکل عبری مفاهیم رایج در فلسفه و عرفان اسلامی است. درواقع، اندیشهپردازان #مکتب_کابالا به دلیل زندگی در فضای فرهنگ اسلامی و آشنایی با زبان عربی، به اقتباس از متون مفصل #عرفان_اسلامی دست زدند و با تأویلهای خود به آن روح و صبغه #یهودی دادند. این کاری است که یهودیان در شاخههای متنوع علم و دانش، از فلسفه مشائی که به وسیله ابنمیمون یهودی شد تا پزشکی و نجوم و غیره، انجام دادند. برای نمونه، باید به مفاهیم هوخمه (حکمت)، کدِش (قدس)، نفش (نفس)، نِفِش مدبرت (نفس مدبره)، نِفِش سیخلت (نفس عاقله)، نِفِش حی (نفس حیاتبخش)، روح و غیره در کابالا اشاره کرد.
🔹آیین یهود بر اساس ملاحظات تاریخی و نیز ظرفیتهای درونی خود عرفانی مستقل ندارد و آنچه به نام قبالا (کابالا) در عرفان یهود نام برده میشود، به تعبیر جان ناس چیزی جز این نیست که:
🔹از طریق قبالا یک نوع افکار عجیب و خیالات غریب در فلسفه و کلام یهود پدید آمد … از این احکام حروفی عجیب و غریب که وقتی در اروپا رواج فراوان پیدا کرد، شیادان زمان استفاده کردند و به دعوی مسیحیت کاذب برخاستند و به این ادلهی قبالایی متصل شدند و موجب زحمت اهل ایمان گشتند. (تاریخ جامع ادیان، ص565)
تحلیل و بررسی
✍تنها چیزی که در باب عرفان یهود یا آیین قبالا میتوان گفت این است که یهود اساساً عرفان ندارد و اگر هم چیزی به نام آیین قبالا مطرح است در واقع ترکیب و اختلاطی از کیشهای عرفانی دیگر است. کیشهایی مثل عرفان مسیحیت، یوگا و آیینهای عرفانی هند، تفکر نوافلاطونی، آیین زرتشتی و تصوف اسلامی. لذا یهود از این افتخار بیبهره است و نتوانسته چیز جدیدی در این حوزه ارائه دهد.
@Feraghvaadyan
آیا علم به تنهایی میتواند همهی واقعیتهای جهان را برای ما آشکار کند؟
روشنگر به نقل از نقد الحاد و آتییسم/راجر پنروز فیزیکدان برجستهی دانشگاه آکسفورد که به همراه استفن هاوکینگ مشترکا برندهی جایزهی فیزیک "ولف پرایز" شدهاند، در مورد این موضوع که آیا علم فیزیک و به ویژه رسیدن به " نظریهی همهچیز" که فیزیکدانان مدتهاست به دنبال آن هستند، میتواند همهی واقعییات جهان را برای ما روشن کند یا حتی با وجود رسیدن به "نظریهی همهچیز" باز هم علم توانایی بیان همهی واقعییات جهان را ندارد در کتابی که به تازگی منتشر کرده است میگوید:
Ultimately, physics only describes the part of reality that is susceptible to mathematics. Efforts such as the push to a quantum theory of gravity may bring us to a more complete understanding, but it is likely our vista will remain blurred. No doubt physics is important, but it could be there is much that is important about reality that is not physics.
ترجمه:
در نهایت، فیزیک تنها میتواند بخشهایی از واقعییت را توصیف کند که مستعد پذیرش ریاضیات باشد. تلاشهایی مانند کوشیدن برای رسیدن به یک نظریهی کوانتومی از گرانش( یا همان نظریهی همهچیز) برای ما فهم و درک کاملتری میآورد، اما احتمال دارد که چشمانداز ما همچنان تیره و تاریک بماند. شکی نیست که فیزیک مهم است، اما چیزهای مهم زیادی دربارهی واقعییت(جهان) میتوانند وجود داشته باشند که فیزیک نیستند( از فیزیک فراتر هستند).
این سخنان راجر پنروز که به وضوح اعلام میکند علم به تنهایی نمیتواند همهی واقعییات جهان را آشکار کند و چیزهای فراتر از علم نیز وجود دارد را میتوانید در سایت علمی New Scientist مشاهده کنید👇
https://www.newscientist.com/article/2114398-physics-may-be-a-small-but-crucial-fraction-of-our-reality
🔺🔺سبک زندگی مدرن و اقبال به فرقه ها
👈یکی از علل اقبال به فرقه ها به ویژه در نسل جوان, تاثیرپذیری از مدرنیته و تمایل به سبک زندگی مدرن است.
🔹در تلاش برای همسویی با ابعاد زندکی به سبک مدرنیته و حل شدن در نمادها, ارزش ها و هنجارهای آن, امکان گرایش به جریان های فرقه ای مبلغ ایدیولوژی مدرنیته افزایش می یابد.
🔹ضمن اینکه بسیاری از جنبشهای معنوی نوپدید, اساسا زاده مدرنیسم و ابزار تحقق آرمانهای آن هستند.
👈به همین خاطر, گسترش سبک زندگی مدرن و جایگزین شدن آن با سبک زندگی اسلامی و بومی هر جامعه, عملا مفری است جهت بروز و فعالیت فرقه ها و متعاقبا, گسترش احتمال اقبال به آنها.
📚بخش تحلیلی روشنگر
@Feraghvaadyan