🔶 اینفوگرافیک پیدایش #بابیه و #بهاییت
١- "شیخ احمد احسائی" و "سید كاظم رشتی" (پیشوایان فرقه #شیخیه) ادعای "رابطه با امام زمان" كردند.
٢- "سید كاظم رشتی" پس از خودش جانشینِ مرتبط با امام زمان ("ركن رابع ایمان" در نظر "شیخیه") را معرفی نكرد.
٣- "میرزا علی محمد شیرازی" ادعای ارتباط با امام زمان (جانشینیِ "سید كاظم رشتی") یا همان #بابیت را مطرح كرد.
٤- توسط یكی از پیروانِ "میرزا علی محمد"، نامِ "علی محمد" در اذان برده شد.
٥- با خوردن یك سیلی، "باب (میرزا علی محمد)"، از ادعایش برگشت.
٦- "باب" در مسجدِ وکیلِ شیراز و مقابل مردم، پیروانِ خودش را لعنت كرد.
٧- در شیراز "وبا" آمد و "باب" به اصفهان گریخت.
8- حاكمِ گرجی نسب و مسیحیِ اصفهان از "باب" حمایت كرد.
9- به او وعدههای فراوان داد.
10- "باب" را از حكومت مركزی، در قصر «خورشید» پنهان كرد.
11- با مرگ حاكمِ اصفهان، "باب" را به ماكو بردند و زندانی كردند.
12- نسخ اسلام توسط "#بهاءالله" و یارانش در "واقعه #بدشت" در زمانِ زندانی بودن "#باب"
13- احضار "باب" به تبریز جهت پاسخگویی به ادعاهایش و عدم توانایی وی
14- توبه "باب" از هر آنچه كه ادعا كرده بود
15- عدمِ صدورِ حكمِ اعدام به دلیلِ تشخیصِ دیوانگی "باب" توسط علمای تبریز
16- تیرباران "باب" به دلیل جنگهای داخلی توسطِ حکمِ صادره از سوی علمای "شیخی مذهب"
17- حضورِ نماینده روس بر سر جنازه "باب"
18- ایجادِ خسارتی معادلِ نیمی از غرامتِ جنگهای ایران و روس توسط "بهاءالله" به كشور و در نتیجه تبعید وی به عراق
19- بازگشتِ "بهاءالله" بعد از مرگِ "امیركبیر" به ایران و طرحِ ترورِ "ناصرالدین شاه"
20- شكستِ ترور و دستگیری عاملانِ آن، از جمله "بهاءالله"
21- حمایتِ روس ها از "بهاءالله" و آزاد سازی وی از زندان
22- تبعیدِ "بهاءالله" به عراق به علت اقداماتِ تروریستی
23- فرارِ #صبح_ازل به عراق بعد از شكستِ طرحِ ترورِ ناصرالدین شاه و جمع شدن #بابیان در عراق
24- آشوبِ "بابیان" در عراق و تبعیدشان به "ادرنه"
25- ادعای #من_یظهره_اللهی توسط "بهاءالله" و ایجادِ دو دستگی میان "بابیان"
26- انتساب القاب زشت و ناشایست از طرف "بهاءالله" به برادرش "صبح ازل"
27- اعزام #ازلیان به "قبرس" و #بهائیان به "عکا" توسط دولت عثمانی و مرگ "بهاءالله" در آنجا
28- اختلاف بر سر جانشینی "بهاءالله" میان فرزندانش، #عبدالبها و #محمدعلی
29- انتساب القاب زشت و ناشایست توسط "عبدالبها" و "محمدعلی" به یکدیگر
30- دزدیدن الواح و آثار "بهاءالله" توسط "محمدعلی"، بنا به ادعای "عبدالبها"
31- تعامل عبدالبها با روسیه تزاری و دستور به بهائیان جهت دعا برای دوامِ عمرِ امپراطوری روسیه
32- دعای عبدالبها برای استقرار و استمرار دولت عثمانی
33- حمایت دولت انگلیس از عبدالبها و حفظ و صیانت از وی
34- اعطای لقب «Sir» به عبدالبها، از سوی دولت انگلیس
35- درخواست دولت فرانسه از عبدالبها جهت تبلیغ بهاییت در مستعمراتِ آنان
36- تنظیم و عرضه #تعالیم_دوازده_گانه_بهاییت توسط عبدالبها
37- تأسیس سلسله #ولایت_امرالله توسط عبدالبها و تعیین #شوقی_افندی به عنوان اولین #ولی_امرالله
38- روی گردانی برجسته ترین #مبلغان_بهاییت از جمله #عبدالحسین_آیتی ( #آواره ) ، #فضل_الله_صبحی و میرزا_حسن_نیكو ، از بهاییت
@sepehr_e_taban
⭕️⭕️⭕️ سروش:
sapp.ir/feraghvaadyan
⭕️⭕️⭕️ ایتاء:
https://eitaa.com/feraghvaadyan
⭕️⭕️⭕️ گپ:
https://gap.im/feraghvaadyan
روشنگر مدیا
💢 کرامتتراشی #عبدالبهاء برای #علی_محمد_باب ❗️ #حقانیت_پیشوایان_بهائی
💢 کرامتتراشی #عبدالبهاء برای #علی_محمد_باب ❗️
♨️ عبدالبهاء برای توجیه #ادعای_پیامبری پیشوای #بابیت و #بهائیت، به #کرامت_تراشی برای او متوسل و هرگونه #تحصیل علیمحمد باب را منکر شده است: «اما "حضرت أعلی" (: علیمحمد باب) روحی له الفداء در سن جوانی یعنی وقتی 25 سال از عمر مبارک گذشته بود، قیام فرمودند. در میان طایفهی شیعیان عموماً مسلّم است که حضرت در هیچ مدرسهای تحصیل نفرمودند و نزد کسی اکتساب علوم نکردند و جمیع اهل شیراز گواهی میدهند».[1]
♻️ اما بهتر است که طایفهی شیعه در این خصوص سکوت اختیار کرده و تنها بابیها و #بهائیان پاسخگوی این ادعای عبدالبهاء باشند:
🖌 اولین فردی که ادعای عبدالبهاء را رد میکند، شخص علیمحمد باب است. وی در کتاب #بیان_عربی خود، به #درس_خواندن و حتی کُند ذهن بودن و کتک خوردن از معلّم در دوران کودکی اعتراف کرده است.[2]
🖌 وی همچنین به تحصیل در دوران جوانی نزد دومین پیشوای #شیخیه (#کاظم_رشتی) نیز اعتراف نموده است.[3]
📌 #نویسندگان و #مبلغان مطرح بهائی نیز همچون #نبیل_زرندی، #ابوالفضل_گلپایگانی، #اشراق_خاوری، #عبدالحسین_آیتی، #احمد_یزدانی و #علی_اکبر_فروتن نیز به درس خوانده بودن علیمحمد باب #اعتراف کرده و #دروغ عبدالبهاء را آشکار ساختهاند.
@feraghvaadyan
@n_bahaiat
📚پینوشت:
📕[1]. عباس افندی، مفاوضات، ص 19.
📙[2]. علیمحمد باب، بیان عربی، ص 26-25.
📓[3]. محمدعلی فیضی، حضرت نقطه اولی، ص 107؛ اسدالله فاضل مازندرانی، اسرارالآثار خصوصی، ج 1، ص 35.
#حقانیت_پیشوایان_بهائی
⭕️حقیقت بهائیت در لابه لای کتابها(4)
شيخيه، زمينه ساز بابيه (1390)👈🏻
❌مؤلف کتاب «#شیخیه زمینه ساز بابیه»، آقای «سیدمحمدحسین فقیه ایمانی» است که در این اثر، ابتدا به معرفی فرقه شیخیه و مؤسس آن پرداخته، در ادامه به «رکن رابع» در شیخیه و اینکه چگونه این تفکر منجر به ایجاد فرقه بابیه و پس از آن #بهائیت شده است، اشاره میکند. این اثر مشتمل بر سه بخش میباشد:
1. فرقه شیخیه و مؤسس آن.
2. رکن رابع شیخیه، زمینه ساز فرقه بابیه.
3. معماران #بابیه.
↩️نویسنده تلاش نموده با نگاهی منصفانه، نسبت به بابیگری و بهائیگری (که ساخته شیخیه اند)، نشان دهد آنان که با ولایت علیه ولایت، فرقه شیخیه را شکل داده اند با دین ا... -که #تشیع باشد- نفاق و دورویی کرده و نردبامی شده اند برای کفر و الحاد، پیامبر و امام تراشی و ادعای الوهیت امثال «علی محمد شیرازی» و «حسینعلی نوری». نسخه فارسی کتاب در سال 1390 به چاپ رسیده و در سال 1396، ترجمه انگلیسی آن نیز منتشر شده است.
@feraghvaadyan
✍️درباره موسس انجمن حجتیه:
#آنارشیسم_سیاسی مرحوم حلبی در #آنارشیسم_معرفت_شناسانه او ریشه دارد که خود محصول «بحران معرفتشناسی» اوست. «بحران معرفتشناسی» درد مشترک جریانهای مختلف دینی اعم از #اخباریگری، #شیخیه، انجمن #حجتیه و #سلفیهاست. مسأله همه آنها «فهم درست از دین»؛ و پاسخ همگی اتخاذ رویکرد شدید علیه علم و فلسفه بوده است؛ چه علوم دینی و چه غیردینی.
🔷اخباریها با طرد معارف دیگر، تنها به روایتها پناه بردهاند. شیخیه برای اینکه مطمئن شوند فهم آنها از دین درست است مفهوم «رکن رابع» را مطرح کردند.
🔷سلفیها ایده بازگشت به «سلف صالح» را به میان کشیدند.
🔷مکتب معارفیها نیز با رد فلسفه و هر نوع منبع شناختی غیرمرتبط با معصوم طریق دیگری را مطرح کردند؛ که اندیشه و ایدئولوژی حلبی محصول همین طریق دیگر است.
ایدئولوژی شیخ محمود حلبی پیش از هرچیز یک نهضت ضدروشی است که به مقابله با انواع روشهای علمی و معرفتی پرداخته است؛ علیه علم، فلسفه، عرفان و حتی نحو. از منطق عبور کرده و ناقد آن است، اما به منطق و قواعد فکری و علمی جدیدی نرسیده و از اینرو به #التقاطی معرفتشناسانه دچار شده است. او به شدت علیه فلسفه و عرفان سخن میراند و از نمادهای فلسفه و عرفان همچون «ملاصدرا» و «ابنعربی» با توهین و فحاشی یاد میکند، تا علاوه بر مخالفت با عرفان و فلسفه، احساس عمیق منفی خود علیه آنها را نیز نشان دهد. او همچنین فقهای بزرگ شیعه همچون شیخ مفید و طوسی را از طعن و تحقیر بی نصیب نگذاشته است.
این همه گریز برای آن است که نمیخواهد به قالبها و روشهای هیچ علمی تن دهد. این ایدئولوژی با آن مخالفخوانیهای ضدروشی، در حقیقت به آنارشیسمی روشی ـ معرفتی میرسد. عدم دانش عمیق در هر یک از علوم و نیز وجود برخی روحیات را میتوان از عوامل این رویکرد دانست.
✍️متن کامل یادداشت در لینک: https://b2n.ir/w73860
@FERAFGVAADYAN
#طاهره بدون #روتوش(۱)
🔴یکی از عواملی که باعث میشود #فرقهـها و گروهها سر پا بمانند، وام گرفتن از شخصیتهای مطرح و قابل قبول جامعه است. معمولاً عوام، چشمشان به خواص است و مسلماً افراد شاخص و شناخته شدهی جامعه، بهترین اقشاری هستند که فرقهها میتوانند با خود همراه کنند تا بیشترین تاثیر را بر دیگران بگذارند.
#بهائیت هم سالهاست به دنبال شخصیتسازی برای معتبر نشان دادن خود است. تیمهای مختلف تشکیلات، سعی دارند با تاریخسازی، یا #بهائی شدگان تاریخ را با اعتبار نشان دهند و یا چهرههای برجستهی اجتماع را معتقد به بهائیت بشناسانند.
🔶یکی از افرادی که چند سالی است بهائیت توجه ویژهای به او داشته، زنی معروف به طاهره قرةالعین است. بهائیان از استعداد، پویایی و عملکرد #قرةـالعین تعریف میکنند و او را احیاگر حقوق زنان معرفی میکنند اما به راستی طاهره قرةالعین که بود و چه نسبتی با تصاویری که بهائیان از او ارائه میدهند دارد؟
💢فاطمه برغانی در سال ۱۲۳۲ ه.ش در خاندان اهل علم برغانی در شهر قزوین زاده شد. او که فرزند پدر ومادری فاضل و اهل علم بود، از استعداد فراوانی در فراگیری علم برخوردار بود و تحت تعلیم خانواده و عموی بزرگش ملا محمدتقی #برغانی، مجتهد و امام جمعهی قزوین قرار داشت. وی پس از رسیدن به سن ازدواج، با پسرعموی خود پیوند زناشویی بست.
او پس از چند سال توسط عموی کوچکش، با اصول و عقاید #شیخیه آشنا شد و شروع به مکاتبه با سید کاظم رشتی، جانشین شیخ احمد احسائی، رئیس فرقهی #شیخیه کرد. در همین مکاتبات، سید کاظم او را قرةالعین خواند و او را به کربلا دعوت کرد. هر چه آدمی از استعداد بیشتری برخوردار باشد، لغزش و سقوطش سهمگینتر خواهد بود. قرةالعین، دعوت سید کاظم را اجابت کرده و با وجود سه فرزند، خانواده را ترک کرده و خود را بر خلاف شریعت اسلام، مطلقه اعلام میکند.¹
🔺همزمان با ورود قرةالعین به کربلا، سید کاظم رشتی از دنیا میرود اما قرةالعین در کربلا میماند و در منزل سید کاظم رشتی، مجلس درس تبلیغ شیخیه را برپا میکند. در همان زمان، علیمحمد شیرازی در شیراز ادعای باب کرد و شاگردان سید کاظم رشتی که طبق پیشگویی مراد خود، منتظر منجی و موعود بودند به علیمحمد باب پیوستند. قرةالعین هم در زمرهی همین شاگردان، به علیمحمد ایمان آورد و #علیـمحمدـشیرازی هم که در آغاز ادعای سنگین خود، به شدت نیازمند هوادارانی بود که تأییدش کنند، او را از حروف حی و یاران خاص خود نامید.²
ادامه دارد...
۱.نرجس عبدیایی، نقش و جایگاه قرةالعین در فرقهی بابیه، انتظار موعود، زمستان ۱۳۸۸، شماره۳۱
۲.همان.
@roshangarmedia