⬅️فرار شاه، آغازی بر پایانِ بهائیت
▪️محمدرضا #پهلوی، به واسطه رشد و فرهنگ بیگانهاش، درک درستی از تفاوت بین مغرضین و مصلحین کشور نداشت. فرصت دادن او، برای جولان #بهائیت در تمام ساختارهای مهم حکومتی، یکی از نشانههای عدم درک درست وی میباشد.
ضریب هوشی پایین، در کنار تربیت جهتدار غربیان، باعث سلطه بیش از حد بیگانگان بر حکومت وی بود:
«محمدرضا در ریاضیات بسیار ضعیف بود، اصلاً حوصله فکر کردن نداشت. او از همان کودکی اهل تفکر عمیق و همهجانبه نبود. زود خسته میشد و بیشتر علاقه داشت پیشنهادات را بپذیرد.»(1)
🔺پهلوی دوم بر این باور بود که صِرفِ راضی نگه داشتن #آمریکا و #انگلیس، برای سلطنتش کافی است و برای کسب این رضایت، نیازمند کارگزارانی همسو با تفکرات خود بود. بنابراین بهائیان واجد شرایطترین افراد در این راستا بودند؛ چراکه آموزههای بهائی بر فرهنگ #غرب استوار شده و این #تشکیلات، ارتباط تنگاتنگی با کشورهای استکباری انگلیس، آمریکا و همچنین #رژیم_اشغالگر_قدس داشت.
🔷شاه، بسیاری از مناصب و شغلهای مهم را در اختیار بهائیان قرار داده بود(2) و این تشکیلات، حکومت پهلوی را بهترین#فرصت برای شروع #عصر_جدید فعالیتهای خود میپنداشت؛ اما دندان تیز کرده بهائیت، با فرار شاه در 26 دی ماه سال 1357، بار دیگر به سنگ خورده و خیز انقلابی مردم به رهبری #امام_خمینی(ره)، نقشه شکست خورده دیگری در کارنامه این فرقه، به ثبت رساند.
📚پینوشت:
1-فردوست، حسین، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، تهران: اطلاعات، ج1، 1370، ص32.
2-زاهد زاهدانی، سعید، بهائیت در ایران، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1380، ص 230.
@feraghvaadyan