eitaa logo
روشنگری✅🇮🇷🇵🇸
517 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
1.9هزار ویدیو
1 فایل
در راستای فرمایش رهبری منوط به جهاد تببین کانال روشنگری را ساختیم باشد که مفید فایده قرار گیرد 🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 فقط یک لحظه تصوُر کنید که مراسمی بود که هر سال به طور میانگین بیش از 10کشته، بیش از 500 نفر زخمی و قطع عضو، صدها میلیون تومان خسارات و این‌مقدار رُعب و وحشت و راه بندان ایجاد می‌کرد. حتما تا حالا شاهد انواع و اقسام تحلیل‌های مذهب‌ستیز به دلیل این مراسم بودیم. که آتش بازی هم شد شادی؟! چرا فکر آبرو و تصویر جهانی از ایرون و ایرونی، توی رسانه های جهانی نیستین! چرا پولشو به فقرا نمیدید؟! حتما کمپین میزدند که هر کی توی راه بندون چهارشنبه سوری گیر کرده و از سر و صدای ترقه ها، چرتش پریده، سلفی بگیره بفرسته! شاید حتی آقای دبیرکلِ سازمان ملل هم میانه‌ی چُرت‌زدن‌هایش از این وضعیت ابراز نگرانی کرده بود و این آئین نابخردانه را منشا ! و ضد هم معرفی میکرد.. 👈اما واکنش‌ها نسبت به این مراسمِ سنتی چیست؟ میگویند سنتی صحیح است! که باید به روش صحیح اجرا شود و اجرای آن به روش کنونی هیج ربطی به بنیان‌گذاران آن ندارد. این نوع تحلیل، حتماً روش صحیحی است اما چرا پای باقی انحرافات و اشتباهات که می‌رسد، شمشیر را از رو بسته و بابت یک مساله‌ی جزئی تمام یک کلیت زیر سوال می‌رود⁉️ ✅ پاسخ ساده است. ناز و اداهای روشنفکری میگوید به هر چه رنگ دینی دارد، (که اتفاقا همیشه و هم هست) با شدت هر چه تمام حمله کن👊 و هر چه که رنگ غیردینی دارد، حتی اگر و ، از آن دفاع و آن را ترویج کن... 🍁حال، این روشنفکری است یا جاهلیت⁉️
هدایت شده از  پارس قلم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 رهبر سیاه پوستان آمریکا برام خیلی جالبه که ایران جمعیت نود میلیونی داره که اعتقاد دارن مهدی خواهد آمد نود میلیونی که حاضرن جانشون رو برای مهدی بدن مردم جذابی هستن؟ مردم ایران اونها تا حالا شروع کننده‌ی هیچ جنگی نبودن از ترامپ می خوام در تاریخ ایران به من جایی رو نشون بده که ایران به اونجا حمله کرده باشه که منابع اونجا رو همانطور مثل کشور تو به تاراج ببره یعنی همون کاری رو کنه که آمریکا میکنه بهم نشونم بده! ببینید وقتی که شما حقیقت رو بدونید تا وقتی که شما آتش جنگ رو روشن نکنید کسی با شما وارد جنگ نمیشه دلتون نمی‌خواد مثل اونا مقاوم باشید؟ نمی‌خواید اینطور مرد باشید؟ من تسلیم هیچکس نمیشم من در راهی که انتخاب کردم در دنیای این سفیدپوست‌ها در اوج قدرت می‌ایستم. @parsghalam
هدایت شده از بیداری ملت
7.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🤷🏻مهندس شیمی 🔻بیشتر مراقب مهندساتون باشید😁 🔴 👇 http://eitaa.com/joinchat/963837952Cb758f6bd13
هدایت شده از وقت‌طلاست
. شاید مهدی منتظر فرزند تو باشد😓 @Vaght_Talast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 این ۵۰ ثانیه ارزش دیدن و بالیدن دارد 🌏و در آخر همراه با حس غرور علوی اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم
هدایت شده از بیسیمچی مدیا 🎬
سرباز وظیفه «محمدرضا مقدم سبحانی» از کارکنان مرزبانی گروهان مرزی سراوان استان سیستان و بلوچستان حین اجرای گشت و کمین، کنترل و پایش نوار مرزی به جهت تامین امنیت منطقه مرزی مجروح و به علت شدت جراحات وارده به درجه رفیع شهادت نائل گردید. شهید مدافع وطن محمد رضا مقدم سبحانی مجرد و از اهالی شهرستان بندر ماهشهر استان خوزستان می‌باشد. @BisimchiMedia
5.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 شیخ زکزاکی باز هم گل کاشت.. در نیجریه | ▪️ببینید شیخ ابراهیم زاکزاکی در آفریقا چه غوغائی بر پا کرده. آقا فرمود: ما تنها نیستیم. قلبهای پاک زیادی با ماست.
از رحم سخن می گویید؟ صدام به مردم خودش هم رحم نکرد.... سالروز بمباران شیمیایی حلبچه به دستور صدام 🏴
🔺سید احمد خمینی: هر کس بین اطاعت از مقام معظم رهبری و امام راحل تفاوت قائل باشد، در خط آمریکاست. می‌خواستند مرا در مقابل آیت الله خامنه‌ای قرار دهند توی دهانشان زدم 🌷٢۵اسفند سالگرد رحلت سید احمد خمینی
35 سال پیش در چنین روزی بود که بزرگترین و وحشتناک‌ترین حمله شیمیایی تاریخ بشر در حلبچه اتفاق افتاد تا صدام برگ دیگری از جنایات خود را این بار نه در خاک ایران، بلکه در زادگاه خودش رقم بزند. او با این کار نام خود را به عنوان رقم‌زننده یکی از غیرانسانی‌ترین صحنه‌های جنگی را برای همیشه ثبت کرد. 25 اسفند ماه سال 1366، همزمان با شروع عملیات والفجر 10 توسط رزمندگان ایرانی در منطقه کردنشین حلبچه که تصرف بخش‌هایی از کردستان عراق را به همراه داشت، دولت بعث با دستور مستقیم صدام اقدام به بمباران شیمیایی مردم خود در منطقه حلبچه کرد. صدام به پسرعمو و معاون خود، علی حسن المجید معروف به علی شیمیایی، دستور بمباران شیمیایی این مناطق را داد. براساس بررسی‌های سازمان ملل متحد که بعدها در قالب یک گزارش منتشر شد، در این حمله، از گاز خردل و چند ماده شیمیایی عامل اعصاب نامعلوم، استفاده شده بود. در پی این حمله که به عنوان بخشی از عملیات «انفال» مشهور است، حدود 5 هزار نفر از مردم حلبچه عراق که عموماً غیرنظامی بودند به شکل فجیعانه‌ای و تنها ظرف چند دقیقه جان خود را از دست دادند. همچنین به گفته منابع، نزدیک به 10 هزار نفر از مردم این منطقه مصدوم شدند که شاید هنوز هم یادگاری‌های تلخ آن فاجعه را در نفس‌های خسته خود احساس کنند. البته به این لیست، باید به صدها نفر دیگر اشاره کرد که براثر عواقب تنفس گازهای سمی، سال‌ها بعد جان خود را از دست دادند و یا فرزندانی با نقص جسمی به دنیا آوردند. چرا صدام دستور حمله شیمیایی به حلبچه داد؟ بمباران شیمیایی حلبچه که در فاصله 10 الی 15 کیلومتری مرز ایران قرار دارد، در شرایطی به دستور صدام به وقوع پیوست که پیروزی نیروهای ایرانی در عملیات والفجر در جبهه‌های کردستان عراق، آزادسازی بسیاری از منطقه‌های کردنشین از جمله «حلبچه» را به همراه داشت. پس از ورود نیروهای ایرانی به این شهر، مردم شهرها و روستاهای اطراف به استقبال از آنان رفتند. همین موضوع تبدیل به دستاویزی برای رژیم بعث شد تا هدف حملات خود را به قصد انتقام‌گیری از این شکست به سمت مردم خودش نشانه برود و این منطقه را هدف بمب‌های شیمیایی قرار بدهد. * عکاسان در حال عکس گرفتن از جسد عمر خاور هستند که کودک یک ساله‌اش را در ورودی خانه‌اش در آغوش گرفته است. این عکس در دنیا به‌ عنوان نماد فاجعه حلبچه شناخته شده است. * قبل از این حمله شیمیایی، به هواپیماهای عراقی دستور داده شد به مدت 48 ساعت حلبچه را با بمب های متعارف و ناپالم بکوبند. هدف این حملات مقدماتی، شکسته شدن شیشه‌های منازل بود که سبب انتشار گسترده‌تر گازهای شیمیایی به درون منزال و پناهگاه‌ها شد. بوی سیب تازه، طعم مرگ می‌داد! بسیاری از منابع تاکید می‌کنند که نیروی هوایی عراق در این حمله، از انواع مواد شیمیایی علیه مردم مظلوم و بی‌دفاع حلبچه استفاده کرده است. همچنین گفته می‌شود که رژیم بعث عراق با 50 فروند هواپیمای ویژه که هر یک، چهار عدد بمب شیمیایی 500 کیلویی را حمل می‌کرد در آسمان حلبچه ظاهر شد. در حقیقت، صدام با ریختن 200 بمب حاوی مواد شیمیایی از هم‌وطنانش پذیرایی تلخی کرد. به گفته بسیاری از حاضران در آن روز شوم، در ابتدا بویی شبیه بوی سیب تازه به مشام رسیده است. برخی از قربانیان پس از استشمام این بو خیلی سریع جان خود را از دست داده و برخی دیگر نیز پس از چند دقیقه جان باخته‌اند. یکی از اتفاقات عجیبی که چند روز قبل از این عملیات رخ داد، بمباران غیرشیمیایی و شکستن دیوار صوتی توسط خلبانان صدام در حلبچه بود. به نظر می‌رسد که او این کار را انجام داد تا با شکسته‌شدن شیشه‌های منازل، امکان مقاومت مردم در برابر بمباران شیمیایی را به حداقل برساند. * ایدن مصطفی خطیب زاده خلبان عراقی که از دستور صدام برای بمباران شیمیایی حلبچه سرپیچی کرد و توسط رژیم بعثی اعدام شد. * ساعت 2 عصر 25 اسفند 50 هواپیمایی بمب افکن عراقی بر فراز آسمان حلبچه ظاهر شدند و هر کدام 4 بمب نیم تنی شیمیایی را بر سر ساکنین ریختند. گازی زرد رنگ حلبچه را در برگرفت. واکنش‌ها چگونه بود؟ در بین تمام واکنش‌های رسانه‌ای که به این فاجعه بشری منتشر شد، روزنامه گاردین لندن واکنشی بسیار عجیب و غریب‌تر از بقیه داشت. این رسانه غربی گزارش این جنایت فجیع را همراه با عکس‌هایی به چاپ رساند و نوشت: «هیچ جراحتی و خونی و اثری، از انفجار روی اجساد دیده نمی‌شود. اجساد ده‌ها مرد، زن، کودک و حیوانات دست‌آموز در سطح منازل و خیابان‌های این بخش دورافتاده در کردستان عراق را پوشانیده‌اند. پوست این اجساد به طرز عجیبی تغییر رنگ داده و چشم‌‌هایشان باز و خیره، چرک خاکستری رنگی از دهانشان بیرون زده و انگشتان دست آنها به طرز عجیبی کج و کوله است. این طرف، مادری بچه‌اش را برای آخرین بار در آغوش فشرده و آن طرف پدری خود را سپر نوزادی، از آنچه نمی‌دانستند چیست.»
خبرگزاری فرانسه هم چند روز بعد از این کار خودخواهانه صدام علیه مردم خودش نوشت: «حلبچه شهری از کردستان عراق؛ گویی شهری منجمد شده است و ساکنان در خوابی عمیق فرو رفته‌اند.» اگرچه هنوز بسیاری از رمز و رموز این فاجعه بشری سر به مهر مانده است، اما پروفسور «اوبن هندریکس» رئیس آزمایشگاه سم‌شناسی بیمارستان «گان فلاندر» بلژیک در مورد سموم به‌کار گرفته شده در بمب‌های شیمیایی گفته است: «رژیم بعث عراق از 3 نوع گاز مختلف علیه حلبچه استفاده کرد. این گازها شامل گاز خردل (ایپریت)، گازهای اعصاب (تابون، سارین یا سومان)،VX و گاز سیانوژن بودند. بنابراین باید گفت مرگ مردمان کُرد حلبچه مرگی با طعم خردل و با چاشنی تاول‌زای گاز اعصاب تابون و سارین و بوی مرگ‌آور سیانوژن بود!» انتشار عکس‌های قربانیان حلبچه که بسیاری از آنها توسط عکاسان ایرانی به ویژه احمد ناطقی، سعید صادقی و سعید جان‌ بزرگی ثبت شده است، خیلی زود، چهره منفور صدام را برای تمام مردم دنیا علنی و حقانیت جمهوری اسلامی ایران را در برابر وی نشان داد. بسیاری از آن عکس‌ها به دلیل آنکه در لحظه مرگ جان‌باختگان گرفته شده بود، بسیار تکان‌دهنده بود و بازتاب و تأثیر فراوانی بر افکار عمومی جهانی گذاشت. از میان این همه تصویر، عکس عمر خاور، مرد کُردی که کودک یک ساله‌اش را در آستانه در خانه‌اش در آغوش داشت به‌عنوان نماد فاجعه حلبچه شناخته شده است. دکتر احمد ناطقی آن عکس را گرفت که بعدها روی تندیسی در جلوی دادگاه لاهه نصب شد. شاید اگر آن عکس‌ها توسط عکاسان ایرانی گرفته نمی‌شد، صدام با همکاری غربی‌ها و هم‌پیمانانش در جنگ با ایران، حقیقت را به شکلی وارونه تحویل مردم دنیا می‌داد. ناطقی، لحظه عکاسی را اینگونه روایت می‌کند: «مردی با لباس کردی درحالی‌که صورت خود را با چفیه پوشانده، کودکی شیرخوار را در آغوش گرفته بود و معلوم بود لحظاتی پیش هر دو جان داده‌اند. صورت کودک آن‌قدر زیبا و معصوم بود که انگار در خوابی شیرین پس از خوردن شیر مادر بسر می‌برد.» از سویی دیگر، ایرانیان مجروحان این جنایت را به بیمارستان‌های خود منتقل کردند. این اتفاق در حالی رخ داد که بسیاری از بیمارستان‌های ما پر از مجروحان جنگی بود که با دستور صدام و توسط نیروی بعث زخمی شده بودند. علاوه براین، رزمندگان ایرانی با همکاری ساکنان منطقه و نیروهای پیشمرگه، قربانیان را در گورهای جمعی موقت دفن کردند. حلبچه در آیینه فرهنگ و هنر چنین سوژه‌ای تمام مؤلفه‌های لازم برای تبدیل شدن به یک اثر فرهنگی و هنری را داراست؛ از یکسو پیوند خوردن آن با جنایاتی که صدام علیه مردم ایران در هشت سال جنگ تحمیلی رقم زد، به ویژه بمباران شیمیایی سردشت، آن را تبدیل به سوژه‌ای برای تولید آثار مختلف فرهنگی و هنری می‌کند. از سویی دیگر، حضور ایرانیان برای کمک به مردم حلبچه نشان‌دهنده اوج فداکاری آنها حتی در صحنه جنگ است و در نهایت شقاوت وصف‌نشدنی صدام این اتفاق را تبدیل به یکی از سوژه‌های ناب برای نمایش هنری می‌کند. در این بین فعالین عرصه کتاب و نویسندگان ایرانی، بسیار فعال‌تر از بقیه بودند و با نگارش چندین کتاب، گام بلندی برای روایت تاریخ و بیان اوج خباثت دشمن بعثی برداشتند. در زیر چند کتاب درباره بمباران شیمیایی حلبچه معرفی می‌شود: مرثیه حلبچه کتاب «مرثیه حلبچه» را می‌توان اولین واکنش فرهنگی در قالب چاپ کتاب به حمله شیمیایی صدام به شهر حلبچه دانست. این کتاب حدود یک هفته بعد از این حمله شیمیایی به مناطق کردنشین کشور عراق در اول فروردین سال 1367 توسط نصرت الله محمود زاده و از سوی وزارت جهاد کشاورزی در 136 صفحه منتشر شد. سفر به حلبچه کتاب «سفر به حلبچه» به قلم هدایت الله بهبودی و توسط انتشارات سوره مهر، در اوایل دهه 1380 به چاپ رسید. این نویسنده نام‌آشنا کتابش را برگرفته از یک گزارش سفر می‌داند که در سال 1368 در قالب کتابی با عنوان «سفر به قله‌ها» چاپ شد و از آن زمان به بعد از چشم‌ها و دست‌های دوست‌داران ادب پایداری دور ماند. در بخشی از کتاب «سفر به حلبچه» می‌خوانیم: «آنچه در حلبچه گذشت، همانا هولوکاست کردها به دست صدام حسین بود.» نفس‌های مسموم حلبچه کتاب «نفس‌های مسموم حلبچه» اثر دیگری به قلم نصرت الله محمودزاده است که نشر عماد فردا در سال 1391 منتشر کرد. این کتاب 80 صفحه‌ای شامل روایتی از حضور نویسنده اثر در جبهه‌ها و حضورش درشهر حلبچه در زمان حمله شیمیایی (25 اسفند سال 1366) صدام است. این کتاب یکبار دیگر در سال 1400 توسط نشر شهید کاظمی منتشر شد. در بخشی از کتاب آمده است: «24 و 25 اسفند را بی هیچ حادثه‌ای در حلبچه، با استقبال گرم مردم گذراندم و تا اصل واقعه شروع شد، نه من و نه مردم حلبچه تا ساعت ها باورمان نمی‌شد که هواپیماهای حامل بمب شیمیایی -آن هم در حجم وسیع- این همه پروازشان را تکرار کنند و حتی مردم را تا تپه‌ها و غارهای کوه‌های اطراف تعقیب کنند.