به خدا عین علی نیست به عالم بشری همه کس زیر لوایش غرق در شور و شری نه علی از حق و نه حق ز علی گشته جدا راه او راه نبی چهره‌ی او نور خدا مکه از حیدر کرار پر از شوق و سرور کعبه از یمن قدومش سر و پا فخر و غرور شرفِ من ز گدایی به در حجره‌ی اوست هر چه روزیست مقدر همه از سفره‌ی اوست درِ او کوبم و از او طلبم راه نجات ریسمانی چو علی نیست در آفاق و سمات #خانی به روشنگری🇮🇷 بپیوندید👇 @roshangarry

گمانم ملائک، صورت زیبای گلهای بهشت را نوازش می‌دادند؛ گلبرگی از دستشان به زمین افتاد... و بهانه‌ی آفرینشِ ریحانه‌ی بهشتی شد🌺 💖روز دختر مبارک💝 #خانی به روشنگری🇮🇷 بپیوندید👇 @roshangarry

آفتابِ همیشه در پسِ ابر، چهره خویش را نمایان کن پرده از رخ گشا و بیرون آی، خانه هامان ز نور تابان کن عمرمان یکسره به لهو و لعب، دفتر مشق مان سیاه و کثیف یک نظر کن به حال این عالم، روحمان را به عشق درمان کن تن مجروحمان نشسته به درد، دل مسکینمان پر از حزن است بازگرد و نگر به حال یتیم آتش غصه را گلستان کن حق و عدل علی لگد مال و خون مظلوم بر زمین پهن است بِشِکن شیشه حیات ظلم، جور و بیداد را گریزان کن جهل و باطل مهار افکنده، شرک و ظلمت شریک زندگی است لانه‌ی شوم اهرمن را زود، بکن از ریشه سخت ویران کن چشم جوشان و چشمه بی حاصل، سیل غرّان و رود خشکیده سال و ماه و بهارِ یخبندان، بر سر جای خویش بنیان کن باز هم جمعه ای دگر آمد لحظه هایی به وسعت یک قرن آفتاب همیشه در پرده، چهره خویش را نمایان کن #خانی به روشنگری🇮🇷 بپیوندید👇 @roshangarry

لبخندهایت گریه‌ها دارد به همراه اشک من از شوق است و دشمن از حسادت #خانی

غدیر، برکه نیست؛ چشمه است، رود است؛ نه... غدیر اقیانوسِ بیکران ولایت است. باید جان از ضلالت شست تا به زلالیت رسید. باید دل سپرد و غرق شد در امواجِ پرخروش هدایت؛ ای محمد، امت را به حال خود رها مکن. هدایای گرانبهایی را که نزد تو به امانت گذاشتیم به آنها ببخش که سعادت تنها زیر سایه قرآن و ولایت است. ... و این گونه بود که غدیرخم، آن برکه‌ی کوچک، اقیانوسی شد به وسعتِ تاریخ. زیباتر از همه‌ی آنچه که پروردگارِ زیباآفرین خلق کرده.... #خانی 🍃🌺 عید بزرگ غدیر مبارک باد🌺🍃

سایه‌ات کم نشود ای ولیِ حقّ زمان که کلامت بود از دُرّ و گهرها برتر #خانی

🖤 دختری گریه کنان آمد و گفت: چه دهم تا گذری از سرِ او 🖤 مرد نالید که ای دخترِ ناز، پانزده قرن سر او بالاست #خانی

اسارت واژه‌ای تلخ و گزنده به دست لشکر گرگ درنده غریب و بیکس و غمگین و گریان میانِ هلهله، شادی و خنده شماتت، سرزنش، دشنام و طعنه زبانهاشان چنان تیغ بُرنده دلت را با خودش دلدار بُرده ز نزدت کوچ کرد آن دل‌بَرنده سرش رهبر شده بر کل عالم و جسمش زیر گرمای کُشنده یتیمانش فراری در بیابان به زیر ضرب شلاقِ گزنده سه ساله دختری گم شد همان دم و قلب زینب از جا گشت کَنده چه دیدی بر فراز تل، تو زینب که گویی مرغ جانت شد پرنده بگو شرح حدیثِ صبرِ زینب بگو بر جمع دلهای تپنده #خانی

کیستی ای غریبه که دلهای غمدیده مان را میزبانی؟ دستان سخاوتت، رونقِ سفره ی فقرمان است و صدای گامهای شبانه ات، امید دل دردمندمان. رخ بنمای تا بدانم این کریم که دست کرامتش، اشک یتیمان را میزداید، این صاحب جود و سخاوت این همدرد غصه هایمان کیست. هرگاه که با کوله بارِ لطفت به سویمان می آیی، نور محمد «ص»، عطر علی«ع» و وقار فاطمه«س» در برابرمان جلوه‌گر میشود. ای جوانمرد که رایحه ی حُسن و کرامتت در کوچه پس کوچه های مدینه، پیچیده، رخ بنمای... ای آشنای غریب بگذار تا خوب تماشایت کنم. 🏴السلام علیک یا ابامحمد یا حسن ابن علی🏴 #خانی به روشنگری🇮🇷 بپیوندید👇 @roshangarry

خسته ای... خسته‌ای و دلخون از جور زمانه؛ از بی وفاییهای دنیا؛ از اثباتِ بی‌حاصلِ حقانیتِ پدر و مظلومیتِ مادر؛ خسته ای از تهمتهای ناروا که در هر کوی و برزن چون تیرهای زهرآگین بر سرت می‌بارد؛ خسته ای و فرسوده از دنیا و اهلش. 🍁🍁🍁 با کوهی از دردها و رنجها به منزل برمی‌گردی، به محل امن و آسایش!!! باید تن مجروح و روحِ آزرده‌ات را اندکی التیام دهی. هنوز امیدواری... منتظری شریک زندگی‌ات تو را مهمان کند به لبخندی از سر عشق و کلمه‌ای لبریز از مهر و مهربانی. به شربتی گوارا... امان از آن شربت گوارا 😔😔😔 چشمت به چشم گریان خواهر می‌افتد، که گویا قرار است تا ابد خون بگرید‌... تشت را جلویت میگذارد به آن امید که زهر از بدنت خارج شود و تو در کنارش بمانی؛ هنوز دلِ سوخته اش از فراق عزیزان التیام نیافته؛ تو دیگر صبر زینب را محک مزن!!! فریاد وامحمدا، واعلیا از عمق جان خواهر به آسمان بلند می شود. این جگرِ پاره پاره‌ی توست که امید خواهر را ناامید و جگرش را شرحه شرحه ساخته 💔 🖤🖤🖤 السلام علیک یا ابامحمد یا حسن ابن علی«ع» #خانی به روشنگری🇮🇷 بپیوندید👇 @roshangarry

تصور کن حرم آوار شد چون غم و دیواری ندارد سایبانِ مردمان باشد تصور کن زمینی صاف را، حتی گلی، تنها پناهِ مرغکان باشد میانِ آن همه نورافکنِ روشن تو قبرت بی چراغ و بی نشان باشد تصور کن تو در شَهرت غریب و بی پناهی و تنها قاصدک افتان و خیزان در حریمت در امان باشد کویری خشک و مغموم کسی هم نیست آنجا، باغبان باشد تصور کن دل مهدی از این نامردمی‌ها خون‌فشان باشد #خانی به روشنگری🇮🇷 بپیوندید👇 @roshangarry

🥀🍂🥀🍂🥀🍂 انگار نام حسن با غربت درآمیخته! انگار حسن باید در فتنه‌ها، تنها بماند و در سکوتی تلخ، شاهد یکه تازی ظلم بر پیکر جهان باشد. آنقدر مظلوم که فرزندت را از شر حاسدان و کینه توزان پنهان نمایی. آنقدر تنها که چون اجدادت زهرِ بی‌کسی را دَرکشی و غریبانه جان دهی. ملیکا، ملکه ی قلبت، تاجِ درخشان خانه ات، را تنها مگذار. دردانه ات، مهدی و منجی جهان را به که می‌سپاری؟ گرگها و خون آشامان در کمین اویند. پس از تو این بزرگمرد کوچک است و دنیا دنیا، بیقراری و انتظار! و دریا دریا خونهای به ناحق ریخته و چشمه های جوشان اشک و فریاد الغوث الغوث و العجل العجل ستمدیدگان که زیر سُم، شیاطین جان میدهند. آقا زهری که چشیدی، پایان عمر تو و آغاز قصه ی انتظارست. انتظاری جانکاه به وسعت آلام و مصائب روزگار. انتظاری سختتر از نوشیدن جام زهر... 🖤السلام علیک یا حسن بن علی ایها العسکری🖤 #خانی به روشنگری🇮🇷 بپیوندید👇 @roshangarry

"گفته بودیم که ما منتقم سرداریم" همگی در صف واحد سر و پا پیکاریم سیلی سخت نخوردی که بدانی آن چیست گوش بر امر ولی و همگی بیداریم #خانی

عمری است جوالدوز نه خنجر تیز بر پیکر این جهان زدی ای خون‌ریز وقت است سر سوزنی از جانب ما تقدیم شود به سوی تو ای ناچیز #خانی یک سوزن به خودت بزن، یک جوالدوز به دیگران

آفتاب همیشه در پس ابر چهره خویش را نمایان کن پرده از رخ گشا و بیرون آی، خانه هامان ز نور تابان کن عمرمان یکسره به لهو و لعب، دفتر مشق مان سیاه و کثیف یک نظر کن به حال این عالم، روحمان را به عشق درمان کن تن مجروحمان نشسته به درد، دل مسکینمان پر از حزن است بازگرد و نگر به حال یتیم آتش غصه را گلستان کن حق و عدل علی لگد مال و خون مظلوم بر زمین پهن است بشکن شیشه حیات ظلم، جور و بیداد را گریزان کن جهل و باطل مهار افکنده، شرک و ظلمت شریک زندگی است لانه‌ی شوم اهرمن را زود بکن از ریشه سخت ویران کند چشم جوشان و چشمه بی حاصل، سیل غرّان و رود خشکیده سال و ماه و بهار یخبندان، بر سر جای خویش بنیان کن باز هم جمعه ای دگر آمد لحظه هایی به وسعت یک قرن آفتاب همیشه در پرده چهره خویش را نمایان کن #خانی به روشنگری🇮🇷 بپیوندید👇 @roshangarry

جمعه و جمعِ جمله‌ی یاران جمعه و موجِ عشق، چون باران جمعه: غسل و نماز و تسبیحات عشقبـــــــــــازی به درگـــــــــــه جانان جای یک دوست، یک نفر خالی است گلِ نرگس، عزیزِ هـــــــــــر دو جـــــــــــهان با امیدی به وسـعـــــــت تاریـــــــــــخ مانده بر در، نـــــــــــگاهِ منتــــــظران کاش این جمعه می‌رسید از راه آن پرستـــــــــــارِ جمعِ بیـــــــــــماران کاش صوت خوشِ اناالمهـــــــــــدی می‌رسید از سما به گوشِ جــــــــان 🍃🌺اللهم عجل لولیک الفرج🌺🍃 #خانی به روشنگری🇮🇷 بپیوندید👇 @roshangarry

🌱🌺🌱🌺🌱🌺 🌺🌱🌺🌱🌺 🌱🌺🌱🌺 🌺🌱🌺 🌱🌺 روزی حسین در خانه محمد، دیده به جهان گشود💖 و امروز آینه🪞جمال محمد در خانه حسین، جلوه گری می نماید 💐محمد است در صورت و جمال 💐علی است در نام و کمال 💐زهراست در پاکیِ خصال 💐و حسین است در حُسن و جلال او علی اکبر است... که جوانی را پل زد میان دنیا و جاودانگی عروج از خاک به افلاک پرِ پرواز برای وصال به محبوب فرخنده زادروز حضرت علی اکبر «ع» و روز جوان بر همگان مبارک باد #خانی به روشنگری🇮🇷 بپیوندید👇 @roshangarry

🌷🌷🌷 🌷🌷 🌷 آفتاب همیشه در پس ابر، چهره خویش را نمایان کن پرده از رخ گشا و بیرون آی، خانه هامان ز نور تابان کن عمرمان یکسره به لهو و لعب، دفتر مشق مان سیاه و کثیف یک نظر کن به حال این عالم، روحمان را به عشق درمان کن تن مجروحمان نشسته به درد، دل مسکینمان پر از حزن است بازگرد و نگر به حال یتیم، آتش غصه را گلستان کن حق و عدل علی لگد مال و خون مظلوم بر زمین پهن است بِشِکن شیشه‌ی حیات ظلم، جور و بیداد را گریزان کن جهل و باطل مهار افکنده، شرک و ظلمت شریک زندگی است لانه‌ی شوم اهرمن را زود بکن از ریشه سخت ویران کن چشم، جوشان و چشمه بی حاصل، سیل، غرّان و رود خشکیده سال و ماه و بهار یخبندان، بر سر جای خویش بنیان کن باز هم جمعه ای دگر آمد لحظه هایی به وسعت یک قرن آفتاب همیشه در پرده، چهره خویش را نمایان کن #خانی 💖 اللهم عجل لولیک الفرج 💖 به روشنگری🇮🇷 بپیوندید👇 @roshangarry

زدی ضربتی، ضربتی نوش کن بشو آدم و حرف حق گوش کن شدی مرکبِ خوش رکابِ هوی جنایت، تعدی، ستم را فراموش کن #خانی به روشنگری🇮🇷 بپیوندید👇 @roshangarry

🖤🖤🖤 به چشم دیدیم که چگونه کبوتران🕊 حرم بال و پر می‌زنند و زیر سرما و بارش تگرگ زمین‌گیر شدند. اما پیغامشان را نگرفتیم و بی‌اعتنا به زندگی تکراری خود برگشتیم. کبوتران با پرهای خیس و بالهای شکسته خبرهای بدی برایمان داشتند. انگار که آنها پیام فرشتگان آسمانی را زودتر از ما دریافت کردند: به زودی کبوترانی بلند پرواز در سرمای جانکاه، زمین‌گیر می‌شوند و زیر بارش شعله‌ها بال و پر می‌زنند. کبوتران حرم خبرِ آسمانی شدن مردان خدا را که شنیدند، بال و پرشان سوخت. و همراه با نوای نقاره‌ها، فضا را با آیه‌ی سلام بر ابراهیم متبرک ساختند. 🖋 #خانی به روشنگری🇮🇷 بپیوندید👇 @roshangarry

🖤 دختری گریه کنان آمد و گفت: چه دهم تا گذری از سرِ او 🖤 مرد نالید که ای دخترِ ناز، پانزده قرن سر او بالاست #خانی

اسارت واژه‌ای تلخ و گزنده به دست لشکر گرگ درنده غریب و بیکس و غمگین و گریان میانِ هلهله، شادی و خنده شماتت، سرزنش، دشنام و طعنه زبانهاشان چنان تیغ بُرنده دلت را با خودش دلدار بُرده ز نزدت کوچ کرد آن دل‌بَرنده سرش رهبر شده بر کل عالم و جسمش زیر گرمای کُشنده یتیمانش فراری در بیابان به زیر ضرب شلاقِ گزنده سه ساله دختری گم شد همان دم و قلب زینب از جا گشت کَنده چه دیدی بر فراز تل، تو زینب که گویی مرغ جانت شد پرنده بگو شرح حدیثِ صبرِ زینب بگو بر جمع دلهای تپنده #خانی