#زینب_سر_به_محمل_کوبیدن
🤔#پرسش🚫🚫
❔ شما میخواهید رد کنید سر به #محمل کوبیدن حضرت زینب رو در حالی که علما تایید کردن❗️نظر #نهایی شما در این رابطه چیست ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌منبع اصلی و مورد استناد جریان مذکور ، کتاب شریف بحار الانوار می باشد .
❕ علامه مجلسی چنین نقل میکند که در بعضى از کتب معتبره دیدم از مسلم جصّاص نقل شده است:
⚫️ «ابن زیاد مرا خواست تا دارالاماره کوفه را تعمیر نمایم. زمانی که درهای دار الاماره را گچکارى میکردم، ناگاه شنیدم فریادهایى از اطراف بلند شد. از کارگر زیر دستم پرسیدم: چرا #کوفه دچار زاری و فغان گشت؟
گفت: همین حالا سر یکى از خارجیهایی که بر یزید خروج کرده را آوردهاند.
❕گفتم: آن خارجى کیست ؟ گفت حسین بن على .من صبر کردم تا کارگر رفت؛ چنان به صورتم زدم که ترسیدم چشمم کور شود. دست خود را شسته، دست از کار کشیدم و وارد میدان کوفه شدم؛ جایی که مردم منتظر ورود اسیران و #سرهاى بریده بودند. در این هنگام حدود چهل شتر با هودج پیدا شدند که در میان آنها اهلبیت حضرت سیدالشهداء و اولاد فاطمه بودند؛ دیدم که على بن الحسین بر شترى برهنه سوار است و غل و زنجیر به او آسیب رسانده و خون از رگهاى گردنش جارى است. او گریه میکرد و اشعاری با این مضامین میخواند:
«اى امت بد رفتار خدا شما را از باران رحمتش سیراب نکند، اى امتى که احترام جدّ ما را درباره ما مراعات نکردید. اگر روز قیامت پیغمبر خدا ما را جمع کند، شما در جواب چه خواهید گفت. شما ما را بر پشت شتران بیجهاز میگردانید. گویا ما آن افرادى نیستیم که پایه دین را براى شما محکم کرده باشیم»
❕در همین زمان، مردم کوفه از روی دلسوزی به بچهها نان، گردو و خرما میدادند. ام #کلثوم آنها را از دست و دهان کودکان میربود و دور میافکند و فریاد میزد: «اى مردم کوفه صدقه بر ما حرام است...». زنان کوفه با مشاهده این وضعیت براى مصیبت اهلبیت گریه میکردند.
👌امکلثوم سر خود را از #محمل خارج کرد و گفت: اى اهل کوفه آرام باشید. مردانتان ما را میکشند و زنانتان براى ما گریه میکنند. خدا در روز قیامت بین ما و شما داورى خواهد کرد. در همان هنگام بود که ناگاه صداى ضجه بلند شد و سر شهیدان که سر امام حسین پیشاپیش آنان بود را آوردند.
👌زینب با دیدن سر برادرش، پیشانی خود را بر چوب جلوی #محمل زد و خون از زیر مقنعهاش فرو ریخت، سپس با یک قطعه پارچه به سر امام حسین اشاره کرده و اشعارى را خواند:
❕اى ماهی که چون بسر حدّ کمال رسید، به ناگاه خسوف او را ربوده و غروبش را مقدّر کرد.پاره قلبم گمان نمیکردم که چنین مصیبتی در انتظارت باشد.
برادرم با فاطمه کوچکت سخنی بگو؛ زیرا نزدیک است که قلبش آب شود. برادرم! قلب مهربانت چه شد که اکنون سفت و سخت شده است...»
📚بحار الانوار ج45 ص115
👌ما در گذشته این روایت را چون #مرسل نقل شده بود ، از حیث سندی تضعیف کرده و رد کردیم ، اما با #تامل بیشتری که حول مساله داشته ایم و این که جریان مذکور در کتاب شریف و معتبر #بحار الانوار نقل شده است و علامه مجلسی نیز تصریح می کند که این جریان را از کتب #معتبر نقل می کند ، و از سوی دیگر در گذشته نیز ثابت کرده ایم که تمام روایاتی که در کتب معتبر ما نقل شده است مورد #استناد است جز موارد اندکی از آنها که خلاف سنت قطعی می باشد ؛
👌و از سوی دیگر جزع و فزع و بی تابی کردن و #لطمه زنی در محدوده شرع که ضرر قابل توجهی بر آن مترتب نشود ، در مصیبت امام حسین استحباب روایی دارد
⚫️با توجه به تمام این #نکات به این نتیجه رسیدیم که روایت مذکور صحیح است و حضرت زینب سلام الله علیها بی اختیار با دیدن سر مبارک امام حسین ، سر خودش را به عنوان حزن و اندوه و مصیبت بر محمل می کوبد که به ناگاه سر خونین می شود ، ما نیز وقتی عزیزی از خود را از دست می دهیم ممکن است بی اختیار چنین رفتاری از ما صادر شود .
❕البته این نکته را متذکر می شویم که جریان مذکور نمی تواند مستند برای #قمه زنی قرار گیرد زیرا اساسا قمه زنی در نزد عرف مصداق عزاداری نمی باشد و هیچ کس در فراق عزیزانش شمشیر به سر نمی زند ، اما به سر و صورت زدن و حتی زدن سر به درب منزل و مانند آن در فراق عزایزان امری مرسوم در نزد عرف است و نوعی جزع و فزع کردن تلقی می شود و تا زمانی که ضرر خاصی بر آن مترتب نشود ، بی اشکال است و این نوع جزع و بی تابی کردن در فراق امام حسین هم مصداق عزاداری و حزن #تلقی می شود .
❕بنابراین از جریان حضرت زینب می توان استحباب به سر و صورت زدن و مانند آن را در مصیبت امام حسین استنباط کرد نه #قمه زنی را .
#پرسمان_اعتقادی
@roshangeran