eitaa logo
راه روشن
179 دنبال‌کننده
787 عکس
841 ویدیو
2 فایل
🔵 راه روشن 🔵 #کانال_روشنگری_تحلیلی_مسائل روز جهان اسلام و اطلاعات عمومی لطفا ما را به دیگران معرفی کنید🙏😊 @Sarvghamat91 لینک کانال : @roshanra
مشاهده در ایتا
دانلود
🔗از عکسهای 🔸🔸🔸🔸🔸 @roshanra
🍃🌷 ﷽ ✍ فقط ... چند ضیافت دیگر،تا جمع شدن خوان رحمتت باقی مانده است. و من هنوز، جامانده ترین مسافر پرواز رمضانم! 🕊ناله های الغوث الغوث مرا شنیده ای ... و اگر اذن تو یاریم کنــد،باز هم خواهی شنید. 🕊من از "خودم"،عجیــب به تنگ آمده ام، که اینگونه دستانم را،مضطرانه بالا گرفته ام. آنقدر،منيت هايم،زمین گیرم کرده اند، که صد بار فریاد الغوث الغوث سر داده ام. 🕊من آتشـ🔥ــی به سوزانندگی خودم، سراغ ندارم؛خداهر الغوث من،استغاثه به فریاد رسی است،که تنها قدرت رها کننده من، از حصار منيت هایم است. 🕊در آخرین شب قدر باز هم می آیم دلبرم. و تو را به "خودت" قسم می دهم؛ تا مرا از"خودم"برهانی. بِــکَ یا اللّـه ... آیا مرا در زمره آزاد شدگان از نفسم، قرار می دهی؟ 🕊می ترسم از چشمانی که گناه، خشکشان کرده است! 🕊می ترسم از دستانی که غرور ... فقر را،از لابلاي سرانگشتانش،دزدیده است! می ترسم از قلبی که نجاسات نَفْسَم، بال پروازش را شکسته است. 🕊به فریاد دلم برس ... من جز تو،فریادرسی سراغ ندارم. نام محبوب ترین بندگانت را پیشکش کرده ام، شاید به اعتبار هیبتشان،مرا نیز، به پروازی بلند،مفتخر کنی! 🕊ترس دلم را بریز ... همیشه مرا به هر بهانه ای بخشیده ای! من سالهاست که جز بخشــش، خاطره ای از تو،به یادم ندارم 🕊دستانم را بالا گرفته ام، مرا از میان لجن زار منيت هايم، بیرون می کشی؟ 👇 🏴 🔸🔸🔸🔸🔸 @roshanra
به چهارده معصوم در در شب قدر دلم با غزلی همدم شد بین ما، فاصله‌ها واژه به واژه کم شد چارده مرتبه قرآن که گرفتم بر سر در حرم یک به یک ابیات غزل، مَحرَم شد ابتدا حرف دلم را به نگاهم دادم بوسه می‌خواست لبم، گنبد خضرا خم شد خم شد آهسته از اسرار ازل با من گفت گفت: ایوان نجف بوسه‌گه عالم شد بعد هم پشت همان پنجره‌ی رویایی چشم من، محو ضریحی که نمی‌دیدم شد خواستم گریه کنم بلکه بر این زخم عمیق گریه مرهم بشود، خون جگر مرهم شد گریه کردم، عطش آمد به سراغم، گفتم: به فدای لب خشکت! همه جا زمزم شد روی سجاده‌ی خود یاد لبت افتادم تشنه‌ام بود، ولی آب برایم سم شد زنده ماندم که سلامی به سلامی برسد از محمد به محمد که میسر هم شد من مسلمان شده‌ی مذهب چشمی هستم که در آن عاطفه با عشق و جنون توأم شد سال ها پیر شدم در قفس آغوشت شکر کردم، در و دیوار قفس محکم شد کاروان دل من، بس که خراسان رفته‌ست تار و پود غزلم جاده‌ی ابریشم شد سال‌ها شعر غریبانه در ابیات خودش خونِ دل خورد که با دشمن خود همدم شد داشتم کنج حرم جامعه را می‌خواندم برگ در برگ مفاتیح، پُر از شبنم شد یازده پله زمین رفت به سمت ملکوت یک قدم مانده به او، کار جهان مبهم شد بیت آخر نکند قافیه غافلگیرت آی برخیز! که این قافیه یا «قائم» شد ✍ 🔸🔸🔸🔸 @roshanra