eitaa logo
محمد رستمی تهرانی
4.3هزار دنبال‌کننده
591 عکس
487 ویدیو
1 فایل
﷽ فقط انسان های ضعیف به اندازه امکاناتشان کار می کنند. (شهید حسن طهرانی مقدم) خادم الخدام آستان مقدس حضرت قاسم بن الحسن علیه السلام ارتباط با حقیر: @nasimeyar
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱 امشب گریۀ اِنقطاع بکن؛ بگو خدایا بسه دیگه؛ نگاه کن سَرِ زانوهام زخم شده! از بس که شیطون منو زده زمین... ╭ ─━─• 𝐉𝐎𝐈𝐍💚⇣•─ «@takhribb » ┄ ┉•••◂▸•••┉ ┄
🌱 امشب "شهادت‌نامه‌"‌ی عُشّاق، امضا می‌شود... ╭ ─━─• 𝐉𝐎𝐈𝐍💚⇣•─ «@takhribb » ┄ ┉•••◂▸•••┉ ┄
🌱 سال آینده تو این شب‌ها، خیلی ها رو با اسم شهید می‌شناسند، همان‌ها که می‌دانستند چگونه بخواهند چگونه بگیرند... "شهید محمود آبسالان شهید شب ۲۱رمضان سال گذشته..." ╭ ─━─• 𝐉𝐎𝐈𝐍💚⇣•─ «@takhribb » ┄ ┉•••◂▸•••┉ ┄
11.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌱 سخنم را درباره‌ی عشق آغاز می‌کنم ما را به جرم عشق موأخذه می‌کنند. گویا نمی‌دانند که عشق گناه نیست امّا کدام عشق؟! "وصیت‌نامه ناصرالدین باغانی" ╭ ─━─• 𝐉𝐎𝐈𝐍💚⇣•─ «@takhribb » ┄ ┉•••◂▸•••┉ ┄
10.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌱 به امید اقامهٔ نماز جهانی امام زمان(عج) در مسجدالاقصی شمارش معکوس شروع شده . . . ╭ ─━─• 𝐉𝐎𝐈𝐍💚⇣•─ «@takhribb » ┄ ┉•••◂▸•••┉ ┄
3.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هرکه شهید نشد لاجرم خواهدمرد :) ╭ ─━─• 𝐉𝐎𝐈𝐍💚⇣•─ «@takhribb » ┄ ┉•••◂▸•••┉ ┄
2.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سپاه حضرت ولے عصر(عج) یار میخواد! ╭ ─━─• 𝐉𝐎𝐈𝐍💚⇣•─ «@takhribb » ┄ ┉•••◂▸•••┉ ┄
🌱میگفت: به جای اینکه عکس خودتونو بذارید پروفایل تا بقیه با دیدنش به گناه بیفتن، یه تلنگر قشنگ بذارید که با دیدنش به خودشون بیان... ╭ ─━─• 𝐉𝐎𝐈𝐍💚⇣•─ «@takhribb » ┄ ┉•••◂▸•••┉ ┄
°• رهبر انقلاب، عصر امروز در دیدار رمضانی دانشجویان: در دوران دفاع مقدس دو فرصت تعالی و عروج بصورت مشترک در کنار هم قرار گرفتند. جوانهایی که وارد میدان جنگ شدند حرکتشان و اوج‌گیری‌شان جوری بود که فردی مثل امام راحل، امام بزرگوار که سالهای متمادی سلوک و عرفان را تجربه کرده بود به حال آنها غبطه میخورد، من نمیدانم شماها شرح حال این شهدا را میخوانید؛ این کتابها را یا نه؟ من میخوانم و اشک میریزم و استفاده میکنم برای من حقیقتاً استفاده دارد. من خیال میکنم شما یکی از کارهایی که میکنید حتماً همین باشد شرح حال این شهدای عزیز را بخصوص بعضی‌هایشان را که خیلی معنویت دارند بخوانید. اینها استفاده کردند. ۱۴۰۲/۰۱/۲۹ 🌱 ╭ ─━─• 𝐉𝐎𝐈𝐍💚⇣•─ «@takhribb » ┄ ┉•••◂▸•••┉ ┄
🔅«پیشمرگ» ✍نشسته بودم کنار سید مقاومت (نصرالله). به خودم اجازه دادم و پرسیدم: «سیدنا، آقای ما! بعد از امام زمان (عج) و حضرت آیت الله خامنه ای، چه کسی در دل شماست؟ چه کسی را خیلی دوست دارید؟» لبخندی زیبا روی لب‌های سید نقش بست و گفت: «تا حالا کسی چنین سؤالی از من نپرسیده بود، حاج قاسم سلیمانی.» و بعد ادامه داد: «اتفاقا دو سه روز پیش بعد از نماز صبح به فکر فرو رفتم. به ذهنم آمد اگر ملک‌الموت، حضرت عزرائیل از من سوال کند که باید یا روح تو را بگیرم یا روح حاج قاسم را، کدام را بگیرم؟ بدون درنگ می‌گویم روح من را بگیرد. چون می‌دانم حاج قاسم برای حضرت آقا وزنه‌ی سنگینی است. حاج قاسم برای ما و جبهه مقاومت خیلی زحمت کشیده است.» با این که خودش نصرالله بود، اما حاضر بود پیشمرگ حاج قاسم شود. ✍️ حجت الاسلام هاشم الحیدری، معاون حشدالشعبی عراق ╭ ─━─• 𝐉𝐎𝐈𝐍💚⇣•─ «@takhribb » ┄ ┉•••◂▸•••┉ ┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حسین خرازی نشست ترک موتورم بین راه،به یک نفربر برخوردیم که در آتش می‌سوخت.فهمیدیم یک بسیجی داخل نفربر گرفتار شده و دارد زنده زنده می‌سوزد؛من و حسین آقا هم برای نجات آن بنده‌خدا با بقیه همراه شدیم.گونی سنگرها را برمی‌داشتیم و از همان دو سه متری،می‌پاشیدیم روی آتش جالب این بود که آن عزیزِ گرفتار شده،با این که داشت می‌سوخت، اصلاً ضجه و ناله نمی‌زد و همین موضوع پدر همه‌ی ما را درآورده بود!» بلند بلند فریاد می‌زد خدایا...الان پاهام داره می‌سوزه! می خوام اون ور ثابت قدمم کنی خدایا! الان سینه‌ام داره می‌سوزه این سوزش به سوزش سینه‌ی حضرت زهرا(س) نمی‌رسه... خدایا! الان دست‌هام سوخت می خوام تو اون دنیا دست‌هام رو طرف تو دراز کنم...نمی‌خوام دست‌هام گناهکار باشه! خدایا! صورتم داره می‌سوزه! این سوزش برای امام زمانه برای اولین بار حضرت زهرا(س)اینطوری برای ولایت سوخت! آتش که به سرش رسید،گفت: خدایا!دیگه طاقت ندارم، دیگه نمی‌تونم،دارم تموم می‌کنم. خدایا! خودت شاهدباش! خودت شهادت بده آخ نگفتم آن لحظه که جمجمه‌اش ترکید من دوست داشتم خاک گونی‌ها را روی سرم بریزم! بقیه هم اوضاعشان به هم ریخت. حال حسین آقا از همه بدتر بود.دو زانویش را بغلکرده بودو های های گریه می‌کرد ومی‌گفت: ماجواب اینارا چه جوری بدیم مافرمانده ایناییم؟ اینا کجا و ما کجا؟ اون دنیا خدا مارو نگه نمی‌داره بگه جواب اینارو چی می‌دی؟ زیر بغلش را گرفتم و بلند کردم و هرطوری بود راه افتادیم.تمام مسیر پشت موتور، سرش را گذاشت روی شانه‌ من و آنقدر گریه کردکه پیراهن و حتی زیرپوشم خیس شد. ما به کجا میرویم.. «@takhribb »