eitaa logo
محمد رستمی تهرانی
4.8هزار دنبال‌کننده
571 عکس
454 ویدیو
1 فایل
﷽ فقط انسان های ضعیف به اندازه امکاناتشان کار می کنند. (شهید حسن طهرانی مقدم) خادم الخدام آستان مقدس حضرت قاسم بن الحسن علیه السلام ارتباط با حقیر: @nasimeyar
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱 بعد از مدت‌ها کشمکش درونی که هنوز هم آزارم می‌دهد، برای رهایی از این زجر، به این نتیجه رسیده‌ام و آن در این جمله خلاصه می‌شود: "خدایا! عاشقم کن." ╭ ─━─• 𝐉𝐎𝐈𝐍💚⇣•─ «@takhribb  »      ┄ ┉•••◂▸•••┉ ┄
🌱 مرگ نه اتقدر ترسناک است، زندگی نه انقدر شیرین؛ که انسانی شرف خود را بدان بفروشد... ╭ ─━─• 𝐉𝐎𝐈𝐍💚⇣•─ «@takhribb  »      ┄ ┉•••◂▸•••┉ ┄
🌱 روزی را خدا می‌رساند، برکت پول مهم است..‌. کاری هم که برای خدا باشد برکت دارد! ╭ ─━─• 𝐉𝐎𝐈𝐍💚⇣•─ «@takhribb  »      ┄ ┉•••◂▸•••┉ ┄
محمد رستمی تهرانی
🌱 روزی را خدا می‌رساند، برکت پول مهم است..‌. کاری هم که برای خدا باشد برکت دارد! #شهید_ابراهیم_هاد
🌱 بارها شنیده بودم که ابراهیم از این حرف که برخی می‌گفتند فقط می‌رویم جبهه برای شهید شدن اصلا خوشش نمی‌آمد. به دوستانش می‌‌گفت: «همیشه بگید تا لحظه‌ی آخر تا جایی که نفس داریم برای اسلام و انقلاب خدمت می‌کنیم. اگر خدا خواست و نمره ما بیست شد آن وقت شهید می‌شویم ولی تا اون لحظه‌ای که نیرو داریم باید برای اسلام مبارزه کنیم.» ╭ ─━─• 𝐉𝐎𝐈𝐍💚⇣•─ «@takhribb  »      ┄ ┉•••◂▸•••┉ ┄
🌱 معنویتی که فقط روضه باشه و پشتش عمل نیاد، معنویت نیست؛ خَلْسِه است. ╭ ─━─• 𝐉𝐎𝐈𝐍💚⇣•─ «@takhribb  »      ┄ ┉•••◂▸•••┉ ┄
🌱 با چندتا از خانواده هاےسپاه توے یہ خونہ ساڪن شده بودیم.یه روز که حمید از منطقه اومد بہ شوخی گفتم: " دلم میخواد یہ بار بیاے و ببینے اینجا رو زدن ومن هم کشته شدم. اونوقت برام بخونے فاطمه جان شهادتت مبارک!" بعدشروع کردم به راه رفتن و این جمله رو تڪرار ڪردم. دیدم ازحمید صدایی در نمیاد. نگاه کردم ، دیدم داره گریه میڪنه، جا خوردم. گفتم:" تو خیلی بی انصافے هر روز میری توی آتش و منم چشم به راه تو، اونوقت طاقت اشک ریختن من رو ندارے و نمیزارے من گریه کنم، حالا خودتـــ نشستی و جلوے من گریه میکنی؟" سرش رو بالا آورد و گفت: "فاطمه جان به خداقسم اگه تونباشی من اصلا از جبهه برنمیگردم" ╭ ─━─• 𝐉𝐎𝐈𝐍💚⇣•─ «@takhribb  »      ┄ ┉•••◂▸•••┉ ┄
🌱 جز به خدا ،به هیچکس دل نبندید‌‌! سعی کنید مدافع قلبتان باشید از نفوذ شیطان؛ شاید سخت تر از مدافع حرم بودن، مدافع قلب شدن باشد‌ ... ╭ ─━─• 𝐉𝐎𝐈𝐍💚⇣•─ «@takhribb  »      ┄ ┉•••◂▸•••┉ ┄
🌱 هرموقع‌به‌بهشت‌زهرا‌میرفت؛ آبےبرمیداشت‌وقبورشهدارومیشست! میگفت:باشهداقرارگذاشتم‌که‌من غبارروازروی‌قبرهای‌آنها‌بشورم‌و‌آنهـٰا هم‌غبارگناه‌رو‌از‌روی‌دلِ‌مـن‌بشورند...! ╭ ─━─• 𝐉𝐎𝐈𝐍💚⇣•─ «@takhribb  »      ┄ ┉•••◂▸•••┉ ┄
🌱 مومن اگر وابستگی داشته باشه، نمیتونه قیام کنه ؛ و عصر ِ ما، عصر ِقیام ِ! ╭ ─━─• 𝐉𝐎𝐈𝐍💚⇣•─ «@takhribb  »      ┄ ┉•••◂▸•••┉ ┄
°• درِ باغِ شهادت باز، باز است🥀 امنیت، "محمد قنبری" ╭ ─━─• 𝐉𝐎𝐈𝐍💚⇣•─ «@takhribb  »      ┄ ┉•••◂▸•••┉ ┄
🌱 هم قد گلوله توپ بود . . . گفتم: چه جوری اومدی اینجا؟ گفت: با التماس! گفتم: چه جوری گلوله رو بلند میکنی میاری؟ گفت: با التماس! به شوخی گفتم: میدونی آدم چه جوری شهید میشه؟ لبخندی زد و گفت: با التماس! تکه های بدنش رو که جمع میکردم فهمیدم چقدر التماس کرده . . . ╭ ─━─• 𝐉𝐎𝐈𝐍💚⇣•─ «@takhribb  »      ┄ ┉•••◂▸•••┉ ┄
🌱 بزرگی می‌گفت؛ از خواستن ، تا شدن فاصله زیاده لازمه‌ش هم حرکته! باید تو مسیرش قرار بگیری، اونقدر بدویی تا به قول حاج‌حسین‌یکتا جزء السابقون بشی واگرنه میان ازت میزنن جلو و میرن امشب این رو از خدا بخوایم؛ "در مسیر رسیدن قرارمون بده، موانع مسیر رو برامون برداره قدم‌هامون رو ثابت کنه . . ." ╭ ─━─• 𝐉𝐎𝐈𝐍💚⇣•─ «@takhribb  »      ┄ ┉•••◂▸•••┉ ┄
🌱 توکل‌کن‌ به خدایی که ازگناهکار؛ می‌سازه :) ╭ ─━─• 𝐉𝐎𝐈𝐍💚⇣•─ «@takhribb » @mobarez0121 ┄ ┉•••◂▸•••┉ ┄
🌱 هر فرازی از نهج‌البلاغه را که مرور می‌کرد پرده‌ای از حقایق این اقیانوس بیکران به رویش گشوده می‌گشت. به این ترتیب او استاد نهج البلاغه و مروج علی‌گونه شدن در جمع دوستان خود شد. حاج‌علی‌کسائی ╭ ─━─• 𝐉𝐎𝐈𝐍💚⇣•─ «@takhribb  »      ┄ ┉•••◂▸•••┉ ┄
محمد رستمی تهرانی
🌱 هر فرازی از نهج‌البلاغه را که مرور می‌کرد پرده‌ای از حقایق این اقیانوس بیکران به رویش گشوده می‌گ
شهیدی که به دنیا آمد عید‌غدیر ازدواج کرد عید غدیر به شهادت رسید... 🌱برای خطبه عقد به محضر امام شرفیاب شدیم. حضور در جوار امام امت شوری وصف‌ناپذیر در دلم ایجاد کرده بود. از هیجان این پیوند در حضور ایشان سینه‌ام گنجایش قلب تپنده‌ام را نداشت، امام لب باز کرد و خطبه عقد ما را جاری کرد. بعد به‌عنوان هدیه عقد، این جمله را به ما هدیه کرد؛ «عزیزانم گذشت داشته باشید، با هم بسازید ان‌شاءالله که مبارک باشد.» علی قبل از اینکه به نزد امام برویم به من گفته بود؛ «ما فقط در دنیا زن و شوهر نخواهیم بود بلکه در بهشت نیز با هم هستیم، بعد هم این آیه را برایم تلاوت کرد: «هُم وَ اَزواجُهُم فی ضِلالِِ عَلَی الاَرائِکِ مُتَّکِئون...» عروسی را به خاطر خانواده شهدا ظهر گرفتیم. گفتم: ناهار بخور گفت: روزه‌ام! گفتم: روز عروسی؟! گفت: نذر داشتم، اگر روز عروسیم عید غدیر بود روزه بگیرم! گفت: دعا می‌کنم, امین بگو! گفت: "خدایا همان‌طور که عید غدیر به دنیا آمدم، عید غدیر ازدواج کردم، شهادتم را عید غدیر بذار!" گفتم: آمین. هر عید غدیر منتظر شهادتش بودم، عید غدیر سال ۱۳۶۶ شهید شد. راوی:همسر حاج‌علی‌کسائی ╭ ─━─• 𝐉𝐎𝐈𝐍💚⇣•─ «@takhribb  »      ┄ ┉•••◂▸•••┉ ┄
🌱 همسر شهید می‌گوید؛ وقتی در معراج شهدا بودیم و پیکر مرتضی را از سردخانه آوردند من و دو فرزندم بودیم و پیکر مرتضی. دخترم در همین حین گفت بابا مگر نمی‌گویند شهدا زنده‌اند پس یک نشانی بده تا ببینیم. پس از چند لحظه‌ای اشک از چشم چپ مرتضی جاری شد و پارچه کفنی را خیس کرد. پس از لحظه‌ای از چشم راست مرتضی هم قطره‌ای اشک جاری شد که دلیل بر زنده بودن شهید بود و ما شگفت زده شدیم. اگر بچه ها با من نبودند حتی میخواستم کفن را بالا زده و زیر گلویش جای گلوله را هم ببینم، اما دیدار افتاد به قیامت.... مرتضی عطایی(ابوعلی)، شهید روز ╭ ─━─• 𝐉𝐎𝐈𝐍💚⇣•─ «@takhribb  »      ┄ ┉•••◂▸•••┉ ┄
🌱 مسئولین اصرار کرده بودند که عباس به حج برود. گفت امنیت خلیج فارس و کشتی‌های ایران فعلا برای من واجب‌تر است. به همسرش قول داده بود با آخرین پرواز به حج برسد، به قولش عمل کرد، اذان ظهر ‎عید قربان لبیک گویان، در کابین هواپیما گلویش اسماعیل وار ذبح شده به ملاقات خدا رفت. عیدقربان، عباس بابایی ╭ ─━─• 𝐉𝐎𝐈𝐍💚⇣•─ «@takhribb  »      ┄ ┉•••◂▸•••┉ ┄
🌱 حسین ۲۷ سال داشت و جمعاً ۲۵ بار کربلا رفت. اولین سفرش را در ۲۰ سالگی رفت. در مناسبت‌های مختلف به‌صورت مستقل جدای از سازمان حج و زیارت به کربلا میرفت اغلب با ماشین دوست‌هایش می‌رفت وقتی هم خانمش را عقد کرد، او را به کربلا برد، عاشق کربلا بود. حتی اگر چند روز مرخصی داشت، آن چند روز را به کربلا می‌رفت یک بار، یک کربلای سه روزه رفت میخواست شب جمعه را کربلا باشد . وقتی عراقی‌ها گذرنامه‌اش را دیده بودند،به او گفته بودند: أنتَ مجنون! حسین هریری ╭ ─━─• 𝐉𝐎𝐈𝐍💚⇣•─ «@takhribb  »      ┄ ┉•••◂▸•••┉ ┄
🌱 امت عزیز! به پا خیزید و بیشتر فكر كنید و زندگی خود را برای مکتب علوی و مكتب خالص اسلام فدا كنید و به ندای امام امت لبیك گویید. او حسین زمان است كه فریاد می‌زند «هل من ناصر ینصرنی؟!» فردای قیامت عمل به این مسئولیت بزرگ و واجب شرعی را از شما خواهند خواست؛ آیا جوابی دارید كه بدهید؟! محمود ارغیانی ╭ ─━─• 𝐉𝐎𝐈𝐍💚⇣•─ «@takhribb  »      ┄ ┉•••◂▸•••┉ ┄
🌱 هروقت عید یا ولادت یکی از ائمه می‌شد، حتما شیرینی یا شکلاتی چیزی می‌گرفت و می‌اومد خونه. اعتقاد داشت همون‌طور که توی روزهای شهادت نباید کم بذاریم، تو اعیاد و ولادت‌ها هم باید خوشحالی‌مون رو نشون بدیم. آرمان علی‌وردی ╭ ─━─• 𝐉𝐎𝐈𝐍💚⇣•─ «@takhribb  »      ┄ ┉•••◂▸•••┉ ┄
🌱 گمراه نشود؛ آن که تپش های دلش، حُبِّ علی(ع)ست... "به یاد شهدای سید، سید روح‌الله عجمیان" ╭ ─━─• 𝐉𝐎𝐈𝐍💚⇣•─ «@takhribb  »      ┄ ┉•••◂▸•••┉ ┄
محمد رستمی تهرانی
🥀 شهادت یک عضو حزب‌الله طی تیراندازی در منطقه الکحاله _حزب‌الله لبنان امشب در بیانیه‌ای خبر داد که
🌱 این پیشانی بند فارسی (اشاره به جمله ی معروف شهید سلیمانی) بر پیشانی "احمد علی قصاص" (از نیروهای حزب الله لبنان) که چند روز قبل در درگیری با گروهک مسلح کتائب(مزدوران جعجع) به شهادت رسید خیلی ها رو در جهان عرب سوزونده...! ╭ ─━─• 𝐉𝐎𝐈𝐍💚⇣•─ «@takhribb  »      ┄ ┉•••◂▸•••┉ ┄
🥀 مادر عماد مغنیه؛ عماد کودکی خردسال بود و ما برای امام حسین علیه‌السلام گریه می‌کردیم. عماد از من سوال کرد مادر چرا گریه می کنی؟ گفتم:برای امام حسین گریه می‌کنم. عماد به من گفت: "عظمت امام حسین علیه‌السلام بیش از این هاست که فقط برای ایشان گریه کنیم...." روز بیستم قرائت زیارت عاشورا، به یاد شهدای مقاومت علی‌الخصوص شهید "عماد مغنیه" ╭ ─━─• 𝐉𝐎𝐈𝐍💚⇣•─ «@takhribb  »      ┄ ┉•••◂▸•••┉ ┄
🥀 لحظه‌ی آخر قمقمه را آوردن نزدیک لب های خشکش، گفت:"مگه مولایمان حسین (ع) در لحظه شهادت آب نوشید ؟! " که شد هم بود ، هم ... روز سی‌ونهم قرائت زیارت عاشورا، به یاد شهید "شاپور بزرگر" ╭ ─━─• 𝐉𝐎𝐈𝐍💚⇣•─ «@takhribb  »      ┄ ┉•••◂▸•••┉ ┄
نماز میرزا جواد آقا تهرانی🌱 مرحوم آیت الله میرزاجوادآقاتهرانی، زیاد تشریف می‌آوردند، یکبار که برای سخنرانی به تیپ امام جواد (ع) آمده بودند؛ موقع نماز که شد، قبول نمی‌کردند امام جماعت باشند، خیلی اصرار کردیم که دلمان می‌خواهد یک نماز به امامت شما بخوانیم اما قبول نمی‌کردند. عرض کرد: حاج آقا جلو بایستید ایشان فرموند: اگر شما دستور دهید، میروم، شهید برونسی گفت: من کوچک‌تر از آنم که دستور بدهم، از شما خواهش می‌کنم فرمودند: نه خواهش شما را نمی‌پذیرم. بچه‌ها به برونسی گفتند بگو دستور می‌دهم تا ما به آرزویمان برسیم، برونسی به ناچار با خنده گفت: حاج آقا دستور می‌دهم شما بایستید جلو! میرزا جواد آقا فرمودند: چشم فرمانده عزیزم! نماز با سوز و حال عجیبی همراه با اشک خوانده شد! بعد از نماز با چشمان اشک‌آلود خطاب به شهید برونسی فرمودند: مرا فراموش نکنی! جواد را فراموش نکنی! شهید برونسی ایشان را در آغوش گرفت و گفت: حاج آقا شما کجا و ما کجا؟ شما باید به فکر ما باشید و ما را فراموش نکنید! میرزا متواضعانه فرمودند: تعارفات را کنار بگذارید، فقط من این خواهش را دارم که جواد یادتان نرود؟! حتما مرا شفاعت کن. " نماز اول وقت فراموش نشه " ╭ ─━─• 𝐉𝐎𝐈𝐍💚⇣•─ «@takhribb  »      ┄ ┉•••◂▸•••┉ ┄