eitaa logo
محمد رستمی تهرانی
4.7هزار دنبال‌کننده
573 عکس
455 ویدیو
1 فایل
﷽ فقط انسان های ضعیف به اندازه امکاناتشان کار می کنند. (شهید حسن طهرانی مقدم) خادم الخدام آستان مقدس حضرت قاسم بن الحسن علیه السلام ارتباط با حقیر: @nasimeyar
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 🔹 نعمت دور _ نعمت نزدیک 🔹 انسان‌ها گاهی آنقدر آرزوی را می‌کنند که از دیدن، فهمیدن و حتی بهره‌برداری از محروم می‌شوند. 🔹 سه نکته بیشتر توجه می‌دهد: ▪️۱. بدلایل مختلف اصلاً معلوم نیست حتی نعمت‌های دور نصیب‌مان شوند اما نعمت‌های نزدیک در کنارمان و در دسترس‌مان هستند یعنی روزیِ قطعی شده‌اند فقط باید بهره‌برداری کرد. روزی قطعی را رها و در انتظار روزی غیرقطعی هستیم. جالب نیست؟!!! فریب نیست؟!! ▪️۲. اما مانع دیدن نعمت‌های نزدیک چیست؟ علت را باید در ناشکری‌ها، غفلت‌ها، سیری کاذب، شلوغی بی‌جای دل و ذهن، آرزوهای کاذب، حس دروغین ماندگاری نعمت‌ها و عوامل دیگر جست‌وجو کرد. ▪️۳. نعمت‌های الهی را بشناسیم؛ گاه نعمت‌های الهی در قالب‌هایی‌اند که انسان از آن ناخشنود است: عَسَی أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئًا وَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ (بقره : ۲۱۶) بسا چیزی را خوش ندارید و آن برای شما خیر است. نعمت دیدن پدیده‌ها، چشم بینا و بصیر می‌خواهد! 🔹 خدایا تا نعمت‌ها را از دست نداده‌ایم و به بلای ناشکری و تباه نعمت‌ها گرفتار نشده‌ایم، چشم دیدن نعمت‌هایت را به ارزانی بدار. چشم دیدن نعمت‌های نزدیکت را بده تا شیطان ما را دچار غفلت از آن‌ها و مشغول آرزوهای نعمت‌های دور نکند. عطا کن. 🔹به این دعا از زاویه دیگری دقت کنید. چقدر تکان‌دهنده است: دعای اباحمزه ثمالی: خدایا آن رنج و زیان‌ها را که از من به مرحمتت دفع کردی، بیش از آن همه نعمت و عافیت است که به ظاهر، مشاهده می‌کنم. 👈 خوب است با دقت به اطرافمان نگاه کنیم تا نعمت‌های بسیار نزدیک الهی را ببینیم. شروع کنیم به دیدن نعمت‌ها از امروز و این لحظه. ╭ ─━─• 𝐉𝐎𝐈𝐍💚⇣•─ «@takhribb » ┄ ┉•••◂▸•••┉ ┄
🥀 با یه عده طـــلبه آمدند قم. همه شهــــید شدند الا محــــسن. خواب امام حسیــــــن'ع' رو دیده بود. آقــــــا بهش گفته بود: "کارهات رو بکن این بـــار دیگه بار آخــــره " یه ســـــربند داده بود به یکےاز رفقاش، گفته بود شهید که شدم ببندیدش به ســـــینه‌ام. آخه از آقا خواســـتم بےســــر شهید شم. با چند تا از فرماندهان رفته بود توی دیدگـــــاه. گلوله 120خورده بود وسطـــــــشون جنـــــازه اش که اومد،ســـــر نداشت. سربند رو بستیم به سیـــنه اش.. روی سربند نوشته بود ؛ "أنا زائر الحســــــین ع" روز بیست‌ویکم قرائت زیارت عاشورا، به یاد شهید "محسن درودی" ╭ ─━─• 𝐉𝐎𝐈𝐍💚⇣•─ «@takhribb  »      ┄ ┉•••◂▸•••┉ ┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱 خواهر من! برادر من! اگه امام زمان(عج) یه گوشه چشم نگاهت کنه، کارِت کاره، بارِت باره! بعدش تو فقط بشین کنار جوی، گذر ایام ببین... "حاج‌حسین‌یکتا" ╭ ─━─• 𝐉𝐎𝐈𝐍💚⇣•─ «@takhribb  »      ┄ ┉•••◂▸•••┉ ┄
🥀 وقتی پیکر بی‌سر اَحد را آوردند همه اشک می ریختند؛ امّا مادر احد نقل می‌پاشید و زینب وار دعا می‌کرد : خدایا ، این قربانی را قبول کن این شهیدِ حسین (ع) است... پ.ن: گفت با حق" قلیل ما بپذیر" عقل مبهوت؛ زین عبارتِ زینب است؛ اللّهُمَ تَقَبَّلْ مِنَّا هَذا الْقَلیل القُرْبانَ. روز بیست‌ودوم قرائت زیارت عاشورا، به یاد شهید "اَحَد مقیمی" ╭ ─━─• 𝐉𝐎𝐈𝐍💚⇣•─ «@takhribb  »      ┄ ┉•••◂▸•••┉ ┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱 سفر عشق، از آن روز شروع شد که خدا مِهر یک "بی‌کفن" انداخت میان دل ما . . . ╭ ─━─• 𝐉𝐎𝐈𝐍💚⇣•─ «@takhribb  »      ┄ ┉•••◂▸•••┉ ┄
🥀 خادم امام زاده و هیئت بود ولے همیشہ جلوے در مےایستاد معتقد بود دربانےو خاڪےبودن براے ائمـه لطف بیشترے دارد، میگفت هرچےڪوچڪتر باشی امام حسین بیشتر نگاهت مےڪند. روز بیست‌وسوم قرائت زیارت عاشورا، به یاد شهید "امیر سیاوشی" ╭ ─━─• 𝐉𝐎𝐈𝐍💚⇣•─ «@takhribb  »      ┄ ┉•••◂▸•••┉ ┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱 " جَريحٌ وَلكنْ إنْ أتاكَ الجُرح بِجُرحِه إلتَئَم حُسین . ‌. " حسین جان! تو تنها غمی هستی که آدمیزاد؛ برای به سینه کشیدنش مشتاق است . . .💔 ╭ ─━─• 𝐉𝐎𝐈𝐍💚⇣•─ «@takhribb  »      ┄ ┉•••◂▸•••┉ ┄
🥀 روز عاشورا آنقدر گریه کردم‌ که بیهوش شدم. آقایی اومد سمتم و یه بچه گذاشت توی آغوشم و فرمود: بزرگش کن. گفتم: من خودم بچه زیاد دارم ، وقت ندارم. فرمودند: واسه علی‌اصغرِ علیه‌السلام هم وقت نداری؟ داشت ازم دور می‌شد،که پرسیدم: آقا شما کی هستین؟ برگشتند و فرمودند: امام سجاد علیه السلام .... علی‌اصغر روز میلاد امام ‌سجاد علیه‌السلام به دنیا اومد. و روز شهادت امام سجاد علیه‌السلام، در حال خدمت توی تیپ امام سجاد علیه‌السلام به شهادت رسید. روز بیست‌و‌چهارم قرائت زیارت عاشورا، به یاد شهید "علی‌اصغر اتحادی" ╭ ─━─• 𝐉𝐎𝐈𝐍💚⇣•─ «@takhribb  »      ┄ ┉•••◂▸•••┉ ┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
می‌گفت: "حُسـین" بَـرایِ‌ مـا هَمون‌ دوربرگردونیه، که‌ وقتی‌ از هَمه‌ عالَم‌وآدم‌ می‌بٌـریم، بَـرمون‌ می‌گردونه‌ به‌ زندگی . . . ╭ ─━─• 𝐉𝐎𝐈𝐍💚⇣•─ «@takhribb  »      ┄ ┉•••◂▸•••┉ ┄
هدایت شده از محمد رستمی تهرانی
گفتم دارم‌ از استرس‌ می‌میرم، گفت‌: « یه ‌ذکر بهت‌ میگم‌ هر بار گیر کردی ‌بگو، من ‌خیلی ‌قبولش ‌دارم: گره‌ی کار منم‌ همین ‌باز کرد (آخه ‌خودشم‌ به سختی ‌اجازه‌ی ‌خروج ‌گرفت) » گفتم: باشه ‌داداش ‌بگو گفت: «تسبیح ‌داری؟» گفتم: آره گفت: «بگو "الهی ‌بالرقیه ‌سلام ‌الله ‌علیها" حتما ‌سه سـاله ی‌ ارباب ‌نظر میکنه، منتظرتم و قطع‌ کردم‌ چشممو بستم‌‌ شروع‌ کردم: الهی ‌بالرقیه ‌سلام‌الله‌علیها الهی ‌بالرقیه‌ سلام‌الله‌علیها ۱۰تا‌ نگفتم ‌که ‌‌یهو گفتن: این ‌پنج ‌نفر آخرین ‌لیسته؛ بقیه‌اش ‌فردا، توجه نکردم‌ همینجور ‌ذکر می‌گفتم که ‌یهو اسمم ‌رو خوندن، بغضم ‌ترکید با گریه ‌رفتم‌ سمت ‌خونه حاضر‌شم، وقتی حسین رو دیدم ‌گفتم: درست ‌شد، اشک ‌تو چشمش ‌حلقه ‌زد‌ و گفت: "الهی ‌بالرقیه‌ سلام‌ الله ‌علیها" ╭ ─━─• 𝐉𝐎𝐈𝐍💚⇣•─ «@takhribb  »      ┄ ┉•••◂▸•••┉ ┄
حاجی؛ کاش ‌‌ما هم ‌مثل‌ شما وسط‌.. گرفتاری ‌هامون ‌به ‌جای ‌ناامیدۍ‌، یه ‌لبخند ‌‌میزدیم.. و‌با اطمینان ‌میگفتیم: یقینـٰاً کله خیر ↴‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ╭ ─━─• 𝐉𝐎𝐈𝐍💚⇣•─ «@takhribb » ┄ ┉•••◂▸•••┉ ┄
🥀 شب عاشورا، سید احمد همه بچه ها رو جمع کرد. شروع کرد براشون به حرف زدن. گفت:« حر، شب عاشورا توبه کرد. امام هم بخشیدش و به جمع خودشون راهش دادند. بیایید ما هم امشب حر امام حسین عليه السلام بشیم.» نصف شب که شد. گفت: پوتین هاتون رو در بیارین بندهای پوتین ها رو به هم گره زد. بعد توی پوتین ها خاک ریخت و انداختشون روی دوشمون.گفت: «حالا بریم» چند ساعت توی بیابون های کوزران پیاده رفتیم و عزاداری کردیم اون شب احمد چیزهایی رو زمزمه می کرد که تا اون موقع نشنیده بودم... روز بیست‌و‌پنجم قرائت زیارت عاشورا، به یاد شهید "احمد پلارک" ╭ ─━─• 𝐉𝐎𝐈𝐍💚⇣•─ «@takhribb  »      ┄ ┉•••◂▸•••┉ ┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀 سوخت تا بفهمیم که در ره عشق سوختن ؛ اولویتِ عاشقی است... حسین ۱۶ سال داشت راننده لودر و بلدوزر بود! در عملیات آزادسازی مهران در تابستان داغِ سال شصت و پنج از شب تا صبح درحال ساخت سنگر بود صبح هنگام، از دوستانش طلب آب کرد اما پيش از آنکه آب را به او برسانند هدف آتشِ خمپاره دشمن قرار گرفت؛ همزمان با متلاشی شدن مخزن بولدوزر روغنِ داغ روی بدن مطهرش ریخت ؛ و تشنه لب در عشق مولایش حسین(ع) ذوب شد و به‌جمع آسمانیان پیوست. روز بیست‌وششم قرائت زیارت عاشورا، به یاد شهید "حسین دیهیم‌فرد" ╭ ─━─• 𝐉𝐎𝐈𝐍💚⇣•─ «@takhribb  »      ┄ ┉•••◂▸•••┉ ┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱 شھادت‌یعنے متفاوت‌بہ‌پایان‌بࢪسے وگࢪنہ‌مࢪگ‌پایان‌همہ‌قصہ‌هاست❤️‍🩹 ╭ ─━─• 𝐉𝐎𝐈𝐍💚⇣•─ «@takhribb  »      ┄ ┉•••◂▸•••┉ ┄
🥀 قبل اذان صبح بود. با حالت عجیبی از خواب پرید. گفت: «حاجی خواب دیدم. قاصد امام حسین عليه السلام بود. بهم گفت: آقا سلام رساندند و فرمودند:«به زودی به دیدارت خواهم آمد» یه نامه از طرف آقا به من داد که توش نوشته بود:« چرا این روزها کمتر زیارت عاشورا می خوانی؟» همینجور که داشت حرف میزد گریه می کرد. صورتش شده بود خیس اشک.دیگه تو حال خودش نبود. چند شب بعد شهید شد. امام حسین عليه السلام به عهدش وفا کرد... روز بیست‌وهفتم قرائت زیارت عاشورا، به یاد شهید "محمدباقر مومنی‌راد" ╭ ─━─• 𝐉𝐎𝐈𝐍💚⇣•─ «@takhribb  »      ┄ ┉•••◂▸•••┉ ┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اگر قصد سفر اربعین دارید، به تأخیر نیندازید ... روزهای پایانی ازدحام جمعیت زیاد هست و مشکل‌زاست. سفر رو هم کوتاه برنامه‌ریزی کنید ╭ ─━─• 𝐉𝐎𝐈𝐍💚⇣•─ «@takhribb » ┄ ┉•••◂▸•••┉ ┄
🥀 بعد از تیر خوردنش بچه ها اومدن به کمکمون  خیلی خون ازش رفته بود فقط برگشت به یکی از رفقا گفت: بلندم کن رو زانوهام بشينم برگشتم بهش گفتم: واسه چی..؟! خون زیادی ازت رفته که  آقا سجاد گفت: اربابم اومده میخوام بهش سلام بدم... روز بیست‌وهشتم قرائت زیارت عاشورا، به یاد شهید "سجاد عفتی" ╭ ─━─• 𝐉𝐎𝐈𝐍💚⇣•─ «@takhribb  »      ┄ ┉•••◂▸•••┉ ┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀 شهید هریری از هیبت شهید عارفی گفته بود: "مانند حضرت ابوالفضل دست در بدن نداشت و خون گرم تمام تنش را فرا گرفته بود. لبخند بسیار زیبایی هم بر چهره داشت. قبل از شهادت خود آقا مصطفی خطاب به همرزمانش گفته بود: از این تعداد پنج نفری که با هم هستیم، یکی‌مان خمس این راه می‌شویم ولی آن کسی که به شهادت می‌رسد، وقتی سرش در دامان حضرت امام حسین (ع) قرار گرفت لبخند بزند. از تعداد شهدایی که به مشهد آورده بودند، فقط آقا مصطفی لبخند بر لب داشت." روز بیست‌و‌نهم قرائت زیارت عاشورا، به یاد شهید "مصطفی عارفی" ╭ ─━─• 𝐉𝐎𝐈𝐍💚⇣•─ «@takhribb  »      ┄ ┉•••◂▸•••┉ ┄
وقتی‌عشقِ‌حسین در‌جانت‌ریشه‌کرد، دیگر‌قدرت‌ماندن‌نداری در‌قافله‌حسین کسی‌قصدِماندن‌ندارد ، همه‌بارسفربه بسته‌اند! ╭ ─━─• 𝐉𝐎𝐈𝐍💚⇣•─ «@takhribb  »      ┄ ┉•••◂▸•••┉ ┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا