ساح چروح کردن... دیروز در مراسمی دعوت بودم؛
حدود ۲۰ نفر در سالن و اطراف سالن ایستاده بودند و مدعوین و میهمانان رو رصد میکردند؛ اگر کسی جایگاهی یا مسئولیتی یا شهرتی داشت به قسمت جلوی سالن دعوت و یا به زور منتقل میشد و اگر فاقد آن ها بود مهم نبود که کجا بنشیند و ننشیند!
این برخورد نوعی توهین به غیر مسئولین و غیر سلبریتی ها و پر ادعا کردن آقایان چهره هست که روز به روز هم انتظارشان بالا می رود و جز به صدر مجلس راضی نمی شوند.
یعنی از مجلس که وارد می شود چشمش جلو را رصد میکند که آیا جایی پیدا خواهم کرد که چشم اندازش خوب باشد؟؟؟
و این در حالیست که ادب اقتضاء میکند وارد مجلس که شدی در اولین جای خالی بنشینی.
و البته متاسفانه این نوع رفتارها بارها تکرار شده و شاید به نوعی تبدیل به یک خصلت و یا مبنا شده اند.
جبهه ای تشکیل نخواهد شد تا زمانی که این اوصاف در بین ما باشد.
برداشتن نرده های مصلی یک کار مبنایی بود که باید تعمیم پیدا میکرد و خوی جلو نشینی و علاقه به متفاوت دیده شدن و جدا بودن از مردم را ریشه کن میکرد.
جبهه اگر واقعا جبهه هست باید مهدی زین الدین و مهدی باکری و همت و خرازی هایش قاطی بچه های بسیجی باشند و بعضا هم به اشتباه و از روی متمایز نبودنشان، بسیجی به آن ها دستور بدهد که تشریف ببرید کف آشپزخانه را نظافت کنید.
و اگر واقعا جبهه نیست و صرفا شعار است، نام جبهه را هم خراب نکنیم.
ما از جبهه تعریف خاصی داریم. "...إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ...
...ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﮔﺮﺍﻣﻰ ﺗﺮﻳﻦ ﺷﻤﺎ ﻧﺰﺩ ﺧﺪﺍ ﭘﺮﻫﻴﺰﻛﺎﺭﺗﺮﻳﻦ ﺷﻤﺎﺳﺖ..." #نقد_سازنده #جبهه #جبهه_فرهنگی_انقلاب