🔘جریان_شناسی🔘 🔸در این بخش به جریان شناسی جبهه معارض انقلاب اسلامی خواهیم پرداخت که هم می‌تواند در فضای مجازی باشد و هم در فضای حقیقی. چرا که برای مقابله باید بدانیم چه کسی در مقابل ما و علیه ما قرار دارد و پس از آن روش‌های مبارزه‌ی آنها را بشناسیم تا در نهایت بتوانیم عیله جنگی که تدارک دیده‌اند آفند یا پدآفند کنیم. 🔸در ابتدا لازم است بدانید، عده‌ای هستند که با جمهوری اسلامی مشکلی ندارند یعنی ما ممکن است نتوانیم به آنها جبهه معارض جمهوری اسلامی بگوییم اما عده‌ای هم هستند که معارض انقلاب اسلامی می‌باشند. بنابراین زمانی که در باب جبهه معارض مطالبی عرض می‌کنیم منظورمان جبهه معارض انقلاب اسلامی است. 🔸از سال‌های 1355-1356 در برهه‌ای از زمان که سرویس‌های امنیتی داخلی و خارجی و حتی فرامنطقه‌ای از جمله ساواک و سرویس‌های امنیتی انگلیس، فرانسه، اسرائیل و آمریکا به این نتیجه رسیده بودند که تحول قریب الوقوعی در ایران شاهد خواهند بود. 🔸از چند سال قبل این کشورها به تکاپو افتادند تا راهکاری جهت تعامل با تحولی که هنوز به ماهیت آن پی‌نبرده‌اند ولی می‌دانند در ایران اتفاق خواهد افتاد، پیدا کنند. در ابتدا فکر می‌کردند تحولی که بناست در ایران رخ دهد تحولی با محوریت کمونیسم و به رهبری شوروی می‌باشد. 🔸اما در سال 1356 و اواخر سال 1357 به تدریج متوجه شدند نظرشان در مورد تحول ایران با محوریت کمونیسم اشتباه است و در حقیقت تحولی که در حال ظهور است یک دیدگاه و پشتوانه‌ی اسلامی دارد. از زمانی که هشدارهای این دگرگونی در رژیم، توسط سیستم‌های امنیتی مانند ساواک و ... به دولت‌های متبوع خودشان رسید ناگهان دو نگرش کاملاً متضاد نسبت به تحول در حال ظهور در ایران شکل گرفت که عبارتند از: 1⃣ این تحول فارغ از اینکه چه محتوایی در بر دارد آیا ما می‌توانیم با آن محتوا تعامل داشته باشیم یا خیر؟ و به دلیل اینکه رخداد این تحول خارج از کنترل و مطابق با اراده ما شکل نگرفته است باید تحت هر شرایطی از بین برود. 2⃣به دلیل اینکه سیستم امنیتی ایران قبل انقلاب، عمدتاً یک سیستم وابسته به کسی غیر از شاه بود افسران اطلاعاتی و امنیتی به دنبال تامین منافع کارفرمایان خودشان بودند که در پی آن دیدگاهی در ایران شکل گرفت مبنی بر اینکه مهم نیست چه کسی بر ایران حکومت کند مهم این است که منافع کار فرمایان یعنی همان دولت‌های غرب به عنوان مثال آمریکا، اسرائیل و ... تامین شود فلذا همین باعث شکل‌گیری یک دیدگاه جدید و نقطه مقابل دیدگاه قبلی شد. 🔸به همین دلیل شاهد هستیم مورخ ۲۵ بهمن یعنی ۳ روز بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، بخشی از حاکمیت آمریکا و عراق که بعد با آنها به مشکل برخوردیم در ردیف اولین کشورهایی قرارگرفتند که انقلاب اسلامی در ایران را به رسمیت می‌شناسند. 🔸اساس این نگرش به این شکل بود که وقتی امام وارد ایران شدند و چند روز بعد از ایشان، انقلاب اسلامی ایران به ثمر نشست امام به قم رفتند و عنان دولت را بر عهده دولت موقت گزاردند. #جریان_شناسی #سیدسجاد_طباطبایی https://twitter.com/91taba 🔻با ما همراه باشید🔻 🆔 @rouyesh_media

🔘جریان_شناسی🔘 🔸افرادی را داشته‌ایم که در همین برهه از زمان به بهانه تحصیل به خارج از مرزهای ایران سفر می‌کنند و پس از بازگشت به ایران جزء موثرین سران و رهبران حکومت بعد از شاه می‌شوند. لذا بعد از آن که هواپیمای امام در فرودگاه مهرآباد به زمین می‌نشیند اطرافیان و مسافران آن پرواز، جز پسر امام و یکی دو نفر دیگر، همه خائن و جاسوس از آب درآمدند که در نظر داشتند راهبران آتی کشور را تحت نفوذ خود داشته باشند همانند قطب‌زاده، بنی صدر، موسوی خوئینی‌ها، داعی و ... . 🔸 لازم است بدانیم چنین فرایندی را برای تسخیر حکومت ایران از لحاظ نوع تعاملات آن در آینده نیز اجرا کرده‌اند و تا حدودی هم موفق شدند. 🔍 اما سوال اساسی که باید به آن پاسخ داد این است که ریشه‌های دو تفکر قائل به #هضم و قائل به #حذف از کجا نشأت می‌گیرد؟ 🔍 به نظر شما سیاست رژیم صهیونیستی در قبال ایران (چه جمهوری اسلامی و چه انقلاب اسلامی) یک سیاست ثابتی است؟ چرا؟ 🔸در واقع در درون رژیم صهیونیستی🔯 دقیقاً این دو دیدگاه حذف و هضم نسبت به انقلاب اسلامی وجود دارد. اگر دقت کنید یکی از مخالفان سر سخت برجام، #نتانیاهو بود و از طرف دیگر منتقدان برجام را به یک صدایی با اسرائیل متهم می‌کنند این در حالی بود که #شیمون_پرز به شدت موافق برجام بود و در راستای برجام کاملاً مخالف نتانیاهو صحبت می‌کرد. لذا از این مورد می‌توان فهمید در اسرائیل یکرنگی و یک کلامی نسبت به جمهوری اسلامی وجود ندارد. 🔍 سوالی که هم اکنون در اینجا مطرح میگردد این است که این اختلاف‌ها چگونه در تشکیلات سیاسی اسرائیل ظهور و بروز می‌کند؟ 🔸در اسرائیل مانند برخی کشورها دو حزب اصلی وجود دارد که نام‌های آنها حزب #لیکود و حزب #کار می‌باشد که خیلی نسبت به هم مشابه‌اند. 🔸 حزب لیکود حزبی است که عمدتاٌ از دیدگاه‌های ظاهراً جنگ‌طلبانه‌تری برخوردار است، از دیگر ویژگی این حزب عملگرا بودن، و خواستار رسیدن سریع به هدف هستند و همچنین هیچگونه تعاملی را نمی‌پذیرند که هم اکنون آقای نتانیاهو رهبری این حزب را برعهده دارد. 🔸 اما در نقطه مقابل آن، حزب کار قرار دارد که دیدگاه کاملاً تسامح‌گرانه‌تری در ظاهر داراست هر چند در باطن چنین نمودی را مشاهده نخواهید کرد. به عنوان مثال آقای شیمون پرز که در گذشته رهبر حزب کار بود است جنایاتی را مرتکب می‌شد که با ظاهر تسامح‌گرا بسیار متناقض است لکن در ظاهر قائل به تعامل و مذاکره و اهل تسامح نشان می‌دهد و در باب ایران هم تئوری هضم را دارند و در ایده‌آل خود به دنبال نابودی جمهوری اسلامی هستند لکن معتقد هستند نابودی ایران فعلا قابل تحقق نیست پس بهترین انتخاب برای شرایط کنونی هضم شدن در هژمونی آمریکا است. 🔻در ادامه به موضوعات زیر خواهیم پرداخت: 🔹 رخدادهای بعداز انقلاب از کجا نشات میگرد؟ 🔹 نحوه اداره احزاب در آمریکا 🔹 وضعیت امروز ما نسبت به جبهه مقابل #جریان_شناسی #سیدسجاد_طباطبایی https://twitter.com/91taba 🔻با ما همراه باشید🔻 🆔 @rouyesh_media