eitaa logo
رویت
704 دنبال‌کننده
13 عکس
33 ویدیو
3 فایل
📺 گفتگو تلویزیونی رویت 🔹رؤیت مباحث روز اجتماعی، سیاسی را به صورت شفاف، باحضور کارشناسان به گفتگو می گذارد
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰سپاه آمریکا را تحقیر کرد؛ اصلاح‌طلبان ناراحت شدند! چرا تحقیر آمریکا برای جریان اصلاحات و حامیان دولت روحانی غیر قابل تحمل است؟ 🔹انتشار خبر اقتدار دلاورمردان سپاه پاسداران در دریای عمان آمریکاییها را در بهت خبری فروبرد. رسانه های فارسی زبان وابسته به آمریکا و صهیونیسم هم دچار سردر گمی عجیبی شدند و از لحظه انتشار خبر نتوانستند یک خط خبری ثابت درباره این رویداد مهم مخابره کنند. 🔹جریان غربگرای داخلی به تبع خارج نشینان، نه تنها از این خبر اظهار خوشحالی و شعف نکرد بلکه تلاش کرد با انتشار پیامهایی آن را تخفیف داده و در عزت آفرینی مقتدرانه نیروی دریایی سپاه، تشکیک و اخلال ایجاد کند. 🔻ادعاهای مسخره شبکه بن سلمان بعد از یک ساعت سکوت بی‌بی‌سی فارسی تا یک ساعت هیچ واکنشی به این خبر نداد و نهایتا در کل روز چهارشنبه تنها با انتشار یک خبر کوتاه به این ماجرا پرداخت. اما ایران اینترنشنال وضعیت بامزه‌تری داشت؛ پس از یک ساعت سکوت محض خبری، کارشناس این شبکه سعودی در سخنانی مضحک، خبر را ساختگی خواند و گفت: «حوزه استحفاظی سپاه خلیج‌فارس است نه دریای عمان. سپاه تجهیزاتی برای هلی‌برن ندارد. فقط یکی از ناوهای هواپیمابر آمریکا از کلیه نیروی هوایی جمهوری اسلامی قوی‌تر است(!)؛ بنابراین این خبرها مصرف داخلی دارد! این خبر بیشتر شبیه سناریوی فیلم های بالیوودی است تا یک نشان دادن اقتدار سپاه در حوزه آبی که در اختیار او هم نیست.» 🔻ویدئوی ایران مونتاژ است! شبکه سعودی صهیونیستی ایران اینترنشنال بعد از انتشار ویدیوی عملیات سپاه، در ادعایی مسخره مدعی شد این ویدیو مونتاژ است! 🔻بی بی سی و پذیرش روایت رسانه ای سپاه بی بی سی فارسی بعد از سکوت طولانی مدت در اینباره، کمی متعادل تر از دیگر رقبای خود با این حادثه برخورد کرد. بی بی سی گفت: سپاه می گوید که برسر پس گرفتن یک کشتی نفتی مصادره شده، با آمریکا در دریای عمان رویارو شده است. آمریکا گفته رویارویی درکار نبوده است. سرقت نفت ایران توسط آمریکا سابقه داشته و به نظر می رسد روایت ایران از تنش با آمریکا به واقعیت نزدیک است. 🔻سپاه آمریکا را تحقیر کرد؛ اصلاح‌طلبان ناراحت شدند! اما حکایت غربگراهای داخلی و اصلاح طلبان تاسف بارتر است. هر گاه چهره واقعی آمریکای در حال افول به واسطه حوادث گوناگون برای مردم آشکار شود کارمندهای رسانه‌ای آمریکا در اقصا نقاط جهان به آب و آتش خواهند زد تا این تحقیر ها را از چهره آمریکا بزدایند. چرا که در صورت ادامه این روند هیچ کشوری دیگر امنیت نظامی و اقتصادی خود را در گرو خواسته های آمریکا به عنوان یک قدرت توخالی نخواهد گذاشت. 🔹در آستانه مذاکرات مختلف مستقیم و غیر مستقیم با آمریکا توسط کشورهای مختلف مخصوصا مذاکره ایران در وین، دستپاچگی پنتاگون، رسانه های غربی و کارمندهای داخلی آنها که در قالب جریان موسوم به اصلاحات و حاميان دولت روحاني تعريف مي شوند، از انتشار ويديوهاي غيرقابل انكار درباره ناتواني نظامي آمريكا در دزديدن نفتكش ايراني قابل درك است. 🔹شماره های روز پنجشنبه دو روزنامه اصلی این جریان یعنی شرق و سازندگی، تقریبا هیچ اشاره ای به این ماجرا در صفحه اول خود نداشتند. البته شرق زحمت کشیده بود و یک تیتر کوچک گوشواره به آن اختصاص داده بود. 🔹چهره های رسانه ای این جریان مثل عبدی و زیدآبادی و زیباکلام و رمضان زاده و خاتمی هم بعد از چند ساعت سکوت، لب گشودند و شروع کردند به تشکیک در عزت آفرینی این اتفاق مهم. 🔹 برخی این خط رسانه ای را درپیش گرفتند که این اقدام چه دردی از مشکلات معیشتی مردم دوا میکند؟! در حالیکه اقدام سپاه در واقع دفاع از غارت نفت ملت و بازگشت پول حاصل از فروش نفت به زندگی مردم بود و تلاش برای مقابله با تحریمهای ظالمانه آمریکا. ضمن آنکه اگر اقدام عملی برای مقابله با تحریمهای آمریکا ربطی به معیشت مردم ندارد، چطور هشت سال ادعا کردید حل معیشت مردم به رفع تحریمها ارتباط دارد؟! برخی هم آن را اقدامی نمایشی در آستانه مذاکرات هسته ای عنوان کردند. 🔹درد این جماعت نه معیشت مردم است نه راه افتادن جنگ و نه اینکه چرا این اقتدار به نام سپاه ثبت شده نه به نام ما؛ دردشان یک چیز بیشتر نیست؛ تکیه گاه فکری و هویتیشان، تحقیرشده و بتی که از آمریکا و ابرقدرتی او ساخته بودند فروریخته است و این جماعت ترسوی بی هویت، نمی خواهند به این افول و زوال اعتراف کنند که اگر اعتراف کنند یعنی خودشان بی هویت شده اند. 👈🏻متن كامل در ٩دى ٤٥٩ jaaar.com/kiosk/archives/9day @tange_ohod
🔰عقبه حِکمی معنوی انقلاب ۲۴ آبان سالروز رحلت مفسر بزرگ قرآن مرحوم علامه طباطبایی 🔹علیرضا معاف: اگر شکل‌گیری، پیروزی و دوام انقلاب اسلامی را علاوه بر شخصیت بی‌نظیر تاریخ اسلام و رهبر منحصر به فرد این انقلاب یعنی حضرت امام خمینی (ره)، مدیون و مرهون دو شخصیت استثنایی عصر حاضر یعنی علامه محمدحسین طباطبایی و آیت الله محمدتقی بهجت نیز بدانیم، ادعای گزافی مطرح نکرده ایم. 🔹ساده انگاری است اگر انقلاب بزرگ روح‌الله کبیر را منحصر در تغییرات سیاسی صرف و روبنایی بدانیم و از عقبه عمیق و باطن انیقش در عرصه اندیشه، فلسفه، معرفت، فقه، معنویت و عرفان غافل شویم؛ هر چند این انقلاب فکری فلسفی هنوز در رگ و پی بسیاری از ساختارها و ساز و کارهای نظامِ برآمده از انقلاب اسلامی، ریشه نداونیده است. 🔹بی شک شخصیت ممتاز و مکتب فکری، فلسفی و قرآنی علامه طباطبایی و مکتب سلوکی و شخصیت معنوی عجیب آیت الله بهجت، دو پشتوانه و تکیه گاه انقلاب اسلامی در عرصه اندیشه و معنویت بوده و هستند. 🔹در این میان مرحوم علامه طباطبایی ویژگیهایی دارد که او را نسبت به دیگران در عصر حاضر متمایز و در برخی حوزه ها منحصر به فرد کرده است. جامعیت او در جمع بین قرآن، برهان و عرفان از یک سو؛ اشراف دقیق او بر تحولات فکری دنیا و فلسفه غرب به عنوان تمدن رقیب یا دشمن انقلاب اسلامی از سوی دیگر و انضمامی بودن حکمت سرشارش که به حکمت متعالیه امتداد اجتماعی سیاسی بخشید و روایتی نو از ملاصدرا ارائه داد از سوی سوم سبب شد انقلاب اسلامی در تبیین فرهنگ، تفکر و فلسفه خود برای حل مسائل مبناییِ مبتلا به و حتی ترسیم ساختارهای جدید اسلامی بر مکتب او تکیه کند. 🔹سخنی منسوب به رهبر معظم انقلاب نقل شده که فرموده اند عمق انقلاب اسلامی را به درستی درک نکردیم تا زمانی که تفسیر المیزان علامه طباطبایی را خواندیم. 🔻ساختار سازی و فرماندهی فکری فرهنگی شاگردان علامه 🔹نقش محوری علامه و مکتب فکری ایشان در بسترسازی فرهنگی برای نهضت امام خمینی(ره) و شكلگیری و همچنین بقای انقلاب اسلامی، در شاگردان ایشان بروز بیشتری دارد. حلقه یاران علامه، که عمدتاً شاگردان و ارادتمندان شخصیت بینظیر تاریخ حضرت امام خمینی بودند، نخستین هسته مركزی را برای ایجاد یك نهضت فكری پویا گرد این عالم ربانی بوجود آوردند. 🔻کوههای معنوی؛ اوتاد زمین 🔹در مورد پایه های معنویت انقلاب اسلامی و توجه به این بعد از تاثیرگذاری علمای بزرگ اخلاق و عرفان کمتر سخن به میان آمده است؛ بعد سلوکی، عرفانی و معنوی علامه طباطبایی هر چند در میان اکثر شاگردان بزرگ او تداوم یافته است اما در برخی پر رنگ تر و پر نقش تر ظاهر شده است. 🔹شاید حضور پرعظمت شخصیت نادر و استثنایی مرحوم آیت الله بهجت در میان مردم به مثابه اقیانوس کبیر معنویت و به عنوان پشتیبان معنوی انقلاب و رهبر انقلاب، یکی از دلایلی است که به بعد تاثیرگذاری معنوی شاگردان مکتب سلوکی علامه در انقلاب اسلامی کمتر توجه عمومی صورت گرفته است. 🔹حمایتهای بی دریغ این شخصیتها از ولایت فقیه، رهبر انقلاب و انقلاب اسلامی به عنوان شخصیتهای محبوب و مقبول عموم مردم تنها لایه ظاهری پشتیبانیهای آنان از انقلاب است. 🔹اگر کمی عمیق نگاه کنیم، مکتب اخلاقی و عرفانی این علما و عرفا، به گونه ای است که شاگردان و مریدان و ارادتمندان را نه تنها به کناره گیری از سیاست و حکومت و مسئولیت پذیری فرا نمی خواند بلکه عرفان و حکومت و سیاست و اخلاق و مسئولیت و سلوک را با هم عجین و ترکیب می کند. 🔹در لایه عمیق تر، تاثیرات معنوی و فرازمینی این علما در همراه کردن قلوب مردم با جهتگیری کلان نظام اسلامی، مقابله با فتنه ها، دفع بلاها و شر شیاطین انس و جن و .... قابل ذکر است که در جای مناسب خود باید درباره آن بحث شود. 🔻گام دوم، جوانان انقلابی، دولت اسلامی و ضرورت رجوع به مکتب علامه 🔹امروز هم در گام دوم انقلاب و برای شکل دهی دولت اسلامی با حضور جوانان مومن انقلابی از سه جهت مبنایی نیاز به رجوع به مکتب علامه طباطبایی احساس می شود. 🔹اول؛ التزام به معنویت و سلوک اخلاقی مکتب علامه یک واجب عینی برای همه جوانان انقلابی‌ای است که حضور در سیاست و مسئولیت را برای خود جهاد می دانند. 🔹دوم؛ دولت سازی، نظام سازی و ساختارسازی در گام دوم برای پیشبرد انقلاب و حل مسائل و مشکلات مزمن کشور، جز با ابتناء بر فلسفه سیاسی و فلسفه اجتماعی اسلام محقق نخواهد شد. در این مسیر قطعا مکتب حِکمی علامه پیش رو و پیش گام است. 🔹سوم؛ تقویت بنیه فکری و اعتقادی جوانان که مدیران آینده هستند، در دورانی که افکار بی ریشه غرب با سرعت و شدت به مغز و قلب جوانان پمپاژ می شود هم ضرورت دیگری است که مکتب فکری و فلسفی علامه نشان داده می‌تواند به خوبی از پس آن برآید. 👈🏻متن کامل : jaaar.com/kiosk/archives/9day @serat_zanjan
هدایت شده از پایگاه تحلیلی صراط
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴ماجرای فکر فیرحی ♨️سلسله یادداشت های انتقادی پیرامون افکار "مرحوم داوودفیرحی" ▪️اصلی ترین پروژه فکری فیرحی چه بود؟! خوانش متمایز وی از فقه سیاسی نسبت به استادش عمید زنجانی از کجا نشات می گرفت؟ ▪️در میزگرد نقد پایان نامه دکتری فیرحی چه گذشت؟ 🔷پاسخ به این سوالات را در سلسله یادداشت‌های در کانال صراط زنجان مطالعه کنید. 👇👇 ▪️https://eitaa.com/serat_zanjan
هدایت شده از پایگاه تحلیلی صراط
| (1) ⭕️نظريه پردازي براي اسلام سکولار بخش 1 از 3 ✍️محمدجواد نوروزي دانشيار مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني 🔹شخصیت علمی آقای فیرحی را از دو منظر می‌توان مورد بررسی قرار داد؛ بعد اولی که در شخصیت ایشان می شود به آن پرداخت به لحاظ تبار شناسی و جریان شناسی است. 🔸مهم ترین مسأله‌ای که جریان روشنفکری از عصر فتحعلی شاه تاکنون با آن روبرو بوده این است که چطور می توان از وضعیت کنونی که کشور در آن قرار دارد خارج شد و به مدرنیته رسید به صورتی که ظاهر دین حفظ شود اما به لحاظ فکری و مبنایی ذیل مدرنیته تعریف بشویم. 🔹براین اساس رویکردهای مختلفی توسط جریان روشنفکری مورد توجه قرار می گیرد؛ رویکرد اول نقد دین است، به گونه‌ای که به تبیین مبانی فکری غرب به عنوان الگوی پیشرفت در عرصه های مختلف به ویژه در عرصه نظامی، سیاسی و اقتصادی و دیگر عرصه ها پرداخته می‌شود. 🔸رویکرد دوم تأویل مفاهیم غیر دینی در قالب مفاهیم دینی و استدلال دینی برای مفاهیم غربی است و شاید بتوان میرزا ملکم خان را پایه‌گذار این روش دانست که معتقد بود در جامعه دینی نمی‌توان به مواجهه مستقیم با مبانی دینی رفت. 🔹اگر این خط تبارشناسی را تا به امروز امتداد دهیم خواهیم دید در زمان ما سعی شده است این تأویل با رویکرد فقهی، فلسفی، ناسیونالیستی و یا ایران‌شناسی آقای طباطبایی مورد توجه قرار بگیرد و در عصر مشروطه علمایی چون مرحوم نائینی و شیخ فضل‌الله سعی کردند این مواجهه مدرنیته با مفاهیم دینی را با تصرف در تفکرات مدرنیته و حفظ سیادت اسلام حل و فصل کنند. ادامه مطلب ▪️https://eitaa.com/serat_zanjan/1314
هدایت شده از پایگاه تحلیلی صراط
فیرحی و تحمیل نظریه بر نَص (۲) ✍دکترمحمدعلي ليالي/ استاديار پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامي؛ [بخش1 از 3] 🔰 دکتر داوود فيرحي را مي‌توان يکي از گفتمان‌سازها و يکي از شبکه‌سازهاي فکري جريان تجدّدخواه ايران دانست که اگرچه شايد روش او با امثال دکتر سروش متفاوت باشد، اما مقصد و نتيجه کار آنها يکي بوده است. 1️⃣ از مهمترين مباني فکـري فيرحـي، نسـبيت گرايـي معرفتـي اسـت کـه پلوراليسـم و تکثرگرايي از لوازم آن به شمار مي‌آيد. 🔸️ مبناي نسبيت‌گرايي، موجب شد تا فيرحي به رويکـرد «تحميل نظريه بر نص» که ملازمه دارد با تفسير به رأي متون ديني، کشيده شود. 🔹️️ ايشان با توجه به پذيرش اين رويکرد، و نيز تمايل به ليبراليسم و حاکميت دمکراسي غربي، نصـوص ديني را براي قرائت ليبرال از اسلام، تأويل مي‌کـرد و در همـين راسـتا، برخـي نصـوص را گزينش، و برخي ديگر را ناديده مي‌گرفت. 2️⃣ دکتر فيرحي از فقه سنتي در حوزه علميه برمي‌خيزد و با تحول فکري و معرفتي تـا کانت پيش می‌رود و با توجه به تعلق خاطري که ايشان به ميشل فوکـو و گـادامر و برخـي ديگر از انديشمندان مغرب‌زمین داشت، به فهم هرمونوتيک از فقه و برداشت پلوراليسـتي از فقه سياسي مي‌رسد. 🔸️ اين نکته جاي سؤال دارد که چرا بايد در آثار فيرحي، فقهي کـه از دل حوزه علميه برخاسته است، با خوانشي برخاسته از ملاکها و معيارهاي معرفتـي فيلسـوفان غربي ارائه شود. 🔰ادامه مطلب ▪️https://eitaa.com/serat_zanjan/1354
هدایت شده از پایگاه تحلیلی صراط
⭕️فیرحی و انکار علم دینی 🔻بازخوانی نقد به منهج فقهی سازی علوم غربی و انکار توسط مرحوم ؛ [صفحه 1 از 3 ] 👤دکتر عبدالحسین خسروپناه؛ 🔹️شخصی مانند که با اسلامی سازی علوم سیاسی مخالفت می ورزد، پس چرا دارد مفاهیم علوم سیاسی مدرن را فقهی می کند؟! اینکه همان اسلامی سازی است. 🔸️..اگر کسی بگوید من هستم، معارف دینی را نیز قبول دارم لکن نمی خواهم از این معانی و مبانی دینی در استفاده کنم و می خواهم مفاهیم مدرن را با مبانی خودشان مطالعه کنم، چنین فردی دچار تناقض است. زیرا مفاهیم مدرن با مبانی اسلامی قابل جمع نیست و است. ادامه مطلب ▪️ https://eitaa.com/serat_zanjan/755
هدایت شده از پایگاه تحلیلی صراط
⭕️ انتشار کتاب «سکولاريسم پنهان»‌ و پاسخ به برخي ايرادات 🔺 پس از انتشار کتاب «سکولاريسم پنهان: بررسي انتقادي انديشه‌‌هاي دکتر داود فيرحي»، برخي دوستان و همفکران دکتر فيرحي به نقد کتاب پرداخته، چنين نوشتند: 🔹«جمعي از ناآشنايان به اسلام و انديشه سياسي، دکتر فيرحي عزيز را متهم به سکولاريسم پنهان کرده‌‌اند. من نمي‌فهمم کسي که فقه سياسي را معتبر مي‌داند، چگونه سکولار (به تعبير ايشان) است!» ▪️در مباحث کتاب،‌ از جمله مقدمه و بويژه مقاله پاياني، پاسخ اين ايراد آمده است. در ذيل، بخشي از مطالب مقدمه ذکر مي‌شود: 🔸«... دکتر فيرحي در تلاشي ظاهراً دغدغه‌مندانه نسبت‌به اسلام، به‌دنبال سازگار کردن گزار‌ه‌هاي اسلامي ـ شيعي با عناصر مدرن، به‌ويژه اصل آزادي بود؛ اما تفسير رسمي و رايج از گزاره‌هاي اسلامي که تفاوت‌ها و تضادهايي با مؤلفه‌هاي مدرن، از جمله اصل آزادي داشت،‌ مانعي مهم در مقابل رويکرد او بود. بر اين اساس بايد اين مانع برداشته مي‌شد. راهکار فيرحي، پذيرش نظرية «تقدم اراده بر علم» بود که نسبيت‌گرايي معرفتي از لوازم آن است. او با اخذ اين نظريه از انديشمندان غربي، به‌ويژه ميشل فوکو، و تلاش براي نسبت دادن آن به معدودي از انديشمندان اسلامي، آن را مبناي اصلي خود قرار داد. 🔸فيرحي، که به آزادي مدرن (Freedom / Liberty) باور داشت و طالب آن بود تا «آزادي» در «مركز معنا»‌ي كاوش‌ها در باب سياست قرار گيرد تا نظريه و سپس نظام سياسي ـ اجتماعي «آزادمنش، فردگرا و مردم‌سالار»ی شکل گيرد و «اقتدارگرايي» به حاشيه رانده شود، اينک با اتخاذ مبناي «تقدم اراده بر علم» مي‌توانست بگويد: همان‌گونه‌که قدرت و ارادة منبعث از وضعيت مسلمانان در قرون اوليه موجب شکل‌‌گيري تفسير «اقتدارگرايانه» و ضد آزادي از تعاليم ديني شد، وضعيتِ جهانِ اسلام در عصر حاضر اقتضا مي‌کند تا تفسير «آزادي‌محور» و ضد‌اقتدارگرايي از نصوص اسلامي ارائه گردد. 🔸طبعاً با اين رويکرد ـ که «تحميل نظريه بر نص»‌ در آن صراحت دارد و فيرحي خود با تعبير «تقدم نظريه بر نص» از آن ياد کرده بود ‌ـ بايد روش‌ها و راهکارهايي چون «گزينش برخي تعاليم و ناديده گرفتن برخي ديگر»، «برجسته‌سازي بخشي از گزاره‌ها و به‌حاشيه‌راني بخشي ديگر» و «توسل به متشابهات و متشابه نمودن محکمات» مورد توجه قرار گيرد. دکتر فيرحي نيز در پروژة فکري خويش از چنين راهکارهايي استفاده کرده است: گزار‌ه‌هايي از تعاليم اسلام و آثار و انديشه‌هايي از متفکران و فقهاي شيعه را که به‌نوعي در آنها سخن از حقوق و آزادي مردم به ميان آمده است يا اين ظرفيت را از نظر وي دارد، گزينش و برجسته کرده و در مواردي تفسير‌هاي غيرعقلايي ارائه نموده است‌؛ و متقابلاً موارد فراوان ديگر با مضمون لزوم اطاعت از قوانين و حاکمان الهي و نداشتن اختيار در حوزة تشريع و انتخاب حاکمان را ناديده گرفته يا به‌صورت حاشيه‌اي طرح کرده و بعضاً برداشت‌هاي ناصواب از آنها ارائه نموده است. روشن است که با اين رويکرد، بسياري از احکام سياسي اسلام که در تضاد با ليبراليسم هستند،‌ مانند لزوم پذيرش و اطاعت از حاکمان الهي، جهاد، اجراي حدود، امربه‌معروف و نهي‌ازمنکر، جلوگيري از فعاليت و ترويج فرقه‌ها و کتب ضال‍ّه و...، کنار گذاشته يا به حاشيه رانده می‌شوند و به‌صورت کم‌رنگ تحقق مي‌يابند؛ و اين امر، معنايي جز سکولاريسم نمي‌تواند داشته باشد. بر اين اساس، براي انتساب يک فرد به سکولاريسم، لازم نيست خود فرد بدان تصريح کند يا به انکار گزاره‌هاي سياسي اسلام بپردازد؛ بلکه اين انتساب، حتي با پرداختن به فقه سياسي نيز مي‌تواند سازگار باشد. 🔸بااين‌حال، از ويژگي‌هاي شخصيتي و علمي دکتر فيرحي در کنار استعداد و نبوغ بالا، تلاش براي طرح مباحث علمي بدون ايجاد حساسيت منفي و تنش‌آفريني بود؛ ازهمين‌رو، با توجه به اينکه انتساب به سکولاريسم مي‌توانست تأثير منفي بر وي و انديشه‌هايش بگذارد، او سعي وافر داشت تا عبارات و جملاتي را به کار نبرد که دلالتِ صريح و مستقيم بر سکولار بودن وي داشته باشد. با توجه به آنچه ذکر شد، مي‌توان سکولاريسم موجود در آثار دکتر فيرحي را «سکولاريسم پنهان» دانست»./کانال سیاست ودیانت|حجت‌الاسلام ابوطالبی @serat_zanjan
⭕️ مردان هسته‌ای ما و مردان عنکبوتی غرب ✍️نوشتاری از دکتر موسی نجفی🔻 ▪️ برای بغض فروخفته شهادت مرد هسته‌ای؛ 1️⃣ شاید شما هم کارتون و یا فیلم سینمایی مرد عنکبوتی را بارها دیده باشید ؛ مرد عنکبوتی نسل امروز ، نوع پیشرفته تر "سوپر من" نسل دیروز است. مرد عنکبوتی با تارهای دستش و با قدرتی فوق العاده از این ساختمان به آن آسمانخراش پرش می کند، فاصله زمین و هوا را مثل عقاب با شیرجه در چند ثانیه طی می نماید، مرد عنکبوتی حامی مردم شهرش می باشد ، هر کسی که بخواهد به این شهر چشم زخمی و یا حمله ای داشته باشد ، اوست که نمی گذارد آب از آب تکان بخورد؛ اگر کسی را از طبقه صدم به پایین پرتاب کنند!! این مرد عنکبوتی است که در لحظه آخر و قبل از برخورد با زمین او را از مرگ حتمی نجات می دهد ؛ آخر مرد عنکبوتی همه جا هست و از بالا و پایین مواظب شهرهایی است که آسمانخراش های بزرگ دارند و آدمهای بد قصد رخنه در آن شهرها را می کنند !! 2️⃣ اما مرد عنکبوتی یک ویژگی عجیب دیگر هم دارد ، و آن این است که ناشناس است و با اینکه یکی از همین مردم عادی است ولی بخاطر نقابش ناشناخته مانده است؛ خودش هم اصرار دارد ناشناس بماند و رمز موفقیتش هم در این پنهان بودن و ناشناس ماندنش است‌. مردم بالا و پایین شهر آسمان خراشها هم از پیر و جوان و بچه و کودک، مرد عنکبوتی را دوست دارند و او را تحسین می کنند‌. امروزه به کمک تکنیک های هالیوودی مرد عنکبوتی به همه دنیا صادر شده است و تمام بچه های جهان او را می شناسند و عاشقانه دوستش دارند؛ اصولا مگر می شود مرد عنکبوتی را دوست نداشت ؟! او ناجی کره زمین است و همه ما باید او را دوست داشته باشیم و به بچه های خودمان یاد بدهیم که فرشته نجات سرتاسر عالم و این کره خاکی مرد عنکبوتی است۰ 3️⃣ در مقابل در این طرف دنیا، مرد هسته ای وجود دارد که نقاب ندارد اما ناشناخته مانده! از ساختمانهای بلند بالا و پایین نمی پرد و اصولا مرد هسته ای ما پرواز بر فراز آسمانخراش ها را بلد نیست. او خیلی معمولی روی زمین راه می رود البته او هم بچه ها و مردم شهر ما را دوست دارد و از افتادنشان جلو گیری می کند و با دشمنانشان مبارزه می کند ؛ هر چند بچه های ما او را نمی شناسند و اصلا از وجودش خبر ندارند چرا که رویای مرد عنکبوتی جایی در ذهن و دلشان برای او باقی نگذاشته است و همه آنها دلشان میخواهد مرد عنکبوتی باشند!! ولی بچه ها درست نمی دانند که خواب راحت شب های آنها و پدر و مادرانشان نه از صدقه سر مرد عنکبوتی بلکه بخاطر مرد هسته ای است که هر روز او را می بینند ولی هرگز او را نمی شناسند‌ 4️⃣با همه این اوصاف و توانمندیها و برتریهای مرد عنکبوتی در برابر مرد هسته ای، در اینجا یک اشکالی وجود دارد که البته نه تنها بچه ها بلکه بزرگترها و بزرگتر از بزرگترها یعنی دولتمردان هم فراموش کرده اند و آن این است که: اصولا مرد عنکبوتی یک دروغ بوده و اصلا وجود خارجی نداشته و ندارد ولی از آن طرف، مرد هسته ای زنده و واقعی و قابل لمس است. هر چند به بچه ها گفته شده مرد عنکبوتی هیچگاه نمی میرد، ولی مرد هسته ای چون واقعی است و خون در رگ دارد مردنی است و می تواند برای مردمش بمیرد. نمیدانم آیا ممکن است روزی بچه های ما بزرگتر که بشوند بفهمند که مرد هسته ای ما را سازندگان و خالقان مرد عنکبوتی کشته اند ؟ 5️⃣ در این میان یک معما و یا یک پرسش مهم آزار دهنده است و آن این است که چرا مردم ما مرد هسته ای و اصولا مردان هسته ای را درست نمی بینند و درست نمی شناسند ؟!! شاید روزی برای این پرسش به این جواب برسند که این مرد عنکبوتی مآوا گرفته در ذهن و دل آنها بوده است که نمی گذاشته مرد هسته ای را درست ببینند و درست بشناسند ؟! 🔶اما افسوس و صد افسوس که دیگر مرد هسته ای در میان ما نیست ۰ 🔹 سلام بر تویی که نشناختمت 🔹وسَلَامٌ عَلَيْهِ يَوْمَ وُلِدَ وَيَوْمَ يَمُوتُ وَيَوْمَ يُبْعَثُ حَيًّا (کانال اسرار تاریخ/استاد ابوالحسنی) @tange_ohod
هدایت شده از پایگاه تحلیلی صراط
⭕️ فیرحی و گزینش در دین پژوهی (5) ✍️ذبيح‌الله نعيميان/ استاد حوزه علميه قم، پژوهشگر فقه سياسی و دارای دکترای انديشه سياسی اسلام 🔹در محفلي که در انجمن سياسي حوزه علميه شکل گرفته بود، حدود يک دهه با دکتر فيرحي همنشين و در حال بحث بودم. در آن جلساتِ هفتگي، طرح بحث از طرف ايشان بود و بعد گفت‌وگویی که دور می‌چرخيد. 📌 ما دين محور و اصالت محور بوديم و ايشان هم به رغم تلاش براي بهره‌گيری از ظواهر ديني و بلکه، ادبيات فقهي براي ديدگاه‌هايش، غرب‌باور و تجددزده بود. 🔸از مهم‌ترين مباني روشي دکتر فيرحي، تقدم نظريه بر نص بود. ايشان تعبيرشان اين بود که «ما بايد با نظريه بياييم سراغ نص»، اين را مي‌توانيم خلاصه کل کارنامه آقاي فيرحی تلقی کنيم. در همين راستا، آقاي فيرحي به سراغ فضا و تجربه فکري و روش‌شناسي (به صورت عام) و محمد عابد الجابري (به صورت خاص) رفت. ادامه مطلب ▪️https://eitaa.com/serat_zanjan/1470
هدایت شده از پایگاه تحلیلی صراط
⭕️ فیرحی و گزینش در دین پژوهی [صفحه2 از 2 ] 🔻🔻🔻 🔹انديشه فيرحي و دغدغه‌اش بازخواني دين است، اما با اين تعبير که آدم بايد با نظريه سراغ نص بـرود کـه نتيجـه آن بـا زبان اسلام می‌شود "تفسير به رأي". وقتی کسی می‌گويد بايد با نظريه به سـراغ ديـن رفـت، در واقع سـعی دارد بـا رويکرد گزینشی با دين مواجهه داشته باشد. 🔸ايشان قائل بود که در مـتن ديـن همـه جـور مطلبی وجود دارد. اگر بخواهيم دموکراسی را تأييد کنيم، يک گزاره‌هايی هست، اگر بخواهيم ردش کنيم، يک گزاره‌هايی هست. اين مطلب دکتر فيرحی درست که زمينه در ديـن وجود دارد، اما اينکه رويکرد صحيح دین‌پژوهی و انتساب به دين، گزينش‌گری باشـد، کـاملا است. 🔹روش و رويکرد صحيح دين‌پژوهشی و انتساب به دين، اجتهـاد ضابطه‌مند و بدون پیش‌داوری و مرسوم اصيل است؛ اين روش، روشي عقلايی است کـه اصول آن در فهم تعاليم متفکران و ديگر نيز به نوعی استفاده می‌شود. 🔸در دين‌شناسی صحيح و روش عقلایی، تحميل ديدگاه بر متن و گزينش‌گری دل‌بخواهانه، امری مردود است و نمی‌توان پيش‌دانسته‌ها و پيش‌داوری‌ها را بر متن تحميل کرد. 🔹اما دکتر فيرحی، گزينش را و سازوکار بازخواني دين می‌دانست. تصريح ايشان ايـن بود که با نظريه به سراغ متن برويم. يعني در واقع من يک نظريه دارم و اين را از دين نيز نگرفتم و با نظريه به سراغ دين می‌روم. بعد از چند سال مباحثه اين بـرايم محرز شد که برخوردهای گزینشی غيرمنضبط، جزء شگردهاي ايشان بود. ▪️تلخیص متن پياده شده سخنرانی وبيناری در تاريخ ۱۳۹۹/۸/۲۲ با عنوان «نقد رويکرد روش‌شناسانه دکتر فيرحي» ادامه دارد... @serat_zanjan
⭕ فشارهای زم به شهید آوینی 🔹️علیرضا میرعلی‌نقی، کارشناس موسیقی و روزنامه‌نگار که از نزدیکان شهید بزرگوار، سیدمرتضی آوینی در نشریه «سوره» بود و سال‌ها در حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی (جایی که محمدعلی زم از ۵۹ تا ۸۰ رئیس آن بود) کار می‌کرد و با رئیس آن مواجهه مستقیم داشت، چند سال پیش در مصاحبه‌ای درباره شهید آوینی، به نکاتی درباره زم اشاره کرد، که بسیار قابل تأمل بود. او در واقع به فشاری و تضییقاتی که از سوی دولت هاشمی، به واسطه زم بر شهید آوینی در دو سال پایانی عمر وارد می‌شد، اشاره کرد: 🔸️" نگرانی که من داشتم این بود که آقا مرتضی به شدت مخالف و دشمن جدی سیاست‌های ریخت و پاش و دلال مأبانه و توسعه قرتی‌گیری دولت آقای هاشمی بود. در همان زمان‌ها بود که {سیدعلی} میرفتاح مقاله‌ای نوشت که در سوره چاپ شد و کیهان هم با شیطنتی که داشت عین مقاله را با ذکر مأخذ چاپ کرد. میرفتاح در آن مقاله جمله خطرناکی نوشته بود که: «جزیره کیش که به این روز در آمده است، مظهر کیش کدام شخصیت است…» کاملاً معلوم بود که چه کسی را می‌گوید. با آن سیستم بگیر و ببند و بی‌رحم اطلاعاتی دولت وقت که هیچ دوره‌ای نه در قبل و نه بعد از آن شبیه‌اش نبود. یعنی حضور وزارت اطلاعات در همه جا نه به صورت عادی بلکه به صورت بدی احساس می‌شد و آدم‌ها را چه خودی و چه بیگانه می‌گرفتند. ما همه نگران وضعیت آقا مرتضی بودیم. چون هر کس را هم که می‌گرفتند انگ می‌زدند که مثلاً در خانه‌اش ابزار لهو و لعب پیدا شده. آن دوران بی‌آبرویی رسم شده بود. همه هم این حرف‌ها را باور می‌کردند و از این جنگ عمومی استفاده می‌شد. 🔹️ما نگران وضعیت مرتضی بودیم چون هر بلایی که بر سر شهید آوینی می‌آمد بر سر مجموعه هم می‌آمد. مثلاً خانم‌هایی که در مجله سوره تایپیست بودند، از قشرهای ضعیف جامعه بودند و به حقوق ماهی ۶-۷ تومان سوره محتاج بودند. خود مرتضی هم بدبخت می‌شد چون خانواده داشت و تمام این‌ها مسئله بود. از طرفی هم می‌دانستیم اگر اتفاقی برای او بیفتد نه زم و نه هیج کس دیگه ای پشت مرتضی در نخواهد آمد. وقتی آن روز ناراحتی‌اش را دیدم با خودم گفتم نکنه می‌خواهند بازداشتش کنند؟ یا شاید هم بهش گفتن که می‌خواهیم ببریمت! " 📍میرعلی‌نقی، در انتهای آن مصاحبه، درباره سیستم «تجاری» که زم به تاسی از هاشمی وارد حوزه هنری کرد، چنین گفت: 🔹️"آقای زم امکانات لازم را در اختیار مرتضی نمی‌گذاشت. زم میل داشت از مجموعه سوره و … یک واحد درآمدزا با همان معیاری که سیستم دولت آقای هاشمی می‌خواست بسازد و یا اگر اینگونه نشود اصلاً کم‌کم کار را تعطیل کند. زم اصلاً اهل کارهای فرهنگی - بنیادی نبود و یک مقدار هم که اوج گرفت تمام واحدهایی که کار فرهنگی می‌کردند تعطیل کرد و همه چیز را در جهت سود و درآمد قرار می‌داد. مرتضی می‌خواست به آرمان‌های اول انقلاب و جنگ وفادار باشد و برای این‌ها کار کند اما زم نمی‌خواست. نه اینکه دشمنی کند، نه نمی‌خواست. در حقیقت تابع آقای هاشمی بود در کارها."  🔸️در همین فضا بود که مثلاً زم دستور اخراج مرحوم محمدرضا آقاسی، شاعر توانای اهل بیت (علیهم السلام اجمعین) را داد. طبق روایتی مشهور، چند روز بعد از این اخراج، سید مرتضی آوینی، یوسفعلی میرشکاک را صدا می‌زند و به او می‌گوید به زیر پل حافظ برود و محمدرضا آقاسی را دریابد. آقاسی چاقویی به دست گرفته است و متتظر خروج زم از ساختمان حوزه هنری است تا او را چاقو بزند و به تعبیر خودش بکشد. میرشکاک نزد او می‌رود و آرامش می‌کند و او را از کشتن محمدعلی زم بازمی‌دارد. 🔹️شاید تحت تأثیر همین روحیه «تجاری»، زم در دوران دولت اصلاحات از نیمه دهه هفتاد، حوزه هنری را رسماً وارد امور اقتصادی کرد که پررنگ‌ترین و البته جنجالی‌ترین بخش این فعالیت اقتصادی، ورود حوزه به عرصه «تولید سیگار» بود. او که ظاهراً قصد داشت حوزه هنری را تبدیل به یک کارتل اقتصادی کند، حتی از سال ۷۸ تا ۸۰، وارد عرصه باشگاه‌داری هم شد و به مدت دو سال رئیس هیأت‌مدیره باشگاه پرسپولیس بود. mshrgh.ir/941999 مشرق نیوز @tange_ohod
هدایت شده از روزنه
محقق داماد؛ از حمله به حوزه تا تحریف حاج شیخ! به راستی تا کی باید حوزات مقدسه هزینه اظهارات بی‌مایه این قبیل افراد را بدهد؟! فردی که از دهه شصت تا هم‌اکنون، در مراکز مختلف از مواهب حاکمیتی و دولتی بهره‌مند و به اصطلاح و بوده، با چه هدفی به خود اجازه تخطئه در حمایت‌های بجا و بایسته نظام اسلامی از حوزه علمیه را می‌دهد؟! اینان با طرح حرف‌های تکراری و بی‌پایه به دنبال چه هدفی هستند؟ از مظلومیت همین بس که در صد سالگی بازتاسیس حوزه قم، برخی عناصر بی‌اطلاع ایشان را طرفدار جدایی حوزه از سیاست نشان دهند! پیش از این طرح برخی بهتان‌های سخیف به بزرگانی همچون علامه طباطبایی نیز توسط عناصر ضدانقلاب همچون کدیور و از زبان امثال محقق داماد مطرح شده بود که تا کنون هیچ تکذیبیه‌ای را به دنبال نداشته است! 🔘روزنه؛ دریچه‌ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر: https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
هدایت شده از پایگاه تحلیلی صراط
⭕️ علامه مصباح، واقعا یک ذهن سیستماتیک داشت. 👤پروفسور ، در کنگره بین‌المللی بزرگداشت : ۱۴۰۰/۱۰/۱۱ 🔹️ او واقعا یک ذهن سیستماتیک داشت. همه دانش‌های مختلف او از یک سیستم شکل و صورت گرفته بود و با هم سازگار بود. 🔸️ بیش از سی سال است که ایشان را می‌شناسم و افتخار بزرگ من این است که توانستم پای صحبت ایشان بنشینم و یاد بگیرم. در این ده پانزده سال آخر هر هفته جلسه داشتیم و من مدام عذاب وجدان داشتم که چرا باید وقت این پیر مرد را با فلسفه غرب بگیرم و او را اذیت کنم اما دیدم وقتی جلسات شروع می‌شود ایشان زنده می‌شود و نشاط دارد و در مقام دفاع از دین بر می‌آید. 🔹️ ارتباط با مسیحیان برای ایشان بسیار مهم بود. ایشان چندین بار تأکید کرد که باید با مسیحیان همکاری کنیم. همیشه در مورد مقالات و سفرها و صحبت‌ها مشورت می‌کردم. یک دفعه که قرار بود بروم آمریکا خدمت ایشان رفتم و گفتم که الان که قرار است بروم آمریکا و کلیساها و مراسم‌ها صحبت کنم چه بگویم؟ ایشان به من گفت فکر نکنید که می‌توانید آن‌ها را مسلمان کنید. این کار شما نیست بلکه کار شما این است که سوء تفاهم را برطرف کنید، این مهم است. اگر شما می‌توانید باید نگاهشان را اصلاح کنید. @serat_zanjan
💠 گزارشی از داستان ❖ مرحوم آیت‌الله‌العظمی حاج سید احمد زنجانی در کتاب می‌نویسد: 🔻 📝 اين ماه دی است. هفدهم دى سنه 1314 مطابق روز منحوس 13 شوال 1354، روزى بود كه زن شاه كه ملكه‏‌اش ناميده بودند، با دو تا دختر شاه، بدون حجاب به دانشسرا رفتند؛ امّا ملكه در عين حال، در حجاب بود؛ چنانچه در عكسى كه همان روز برداشته بودند، فقط يك قسمت از صورتش پيدا بود و بقيّه مستور بود؛ مثل اينكه آثار جبر و اكراه، در پيكرش نمايان بود؛ ولى دخترانش در نهايت لاقيدى، مثل اينكه اصلاً تقيّد به آئين اسلام ندارند. ● ... اين آژان‏‌هاى شهربانى‌‏ها، چه آتشى روشن كردند. اینکه در کوچه‌ها، چادر از سر زن‌ها برداشتند و روسری‌ها پاره کردند، به جاى خود؛ در خانه‌‏ها، از صندوق‌‏ها و در حمّام‏‌ها، از بقچه‌‏ها نيز چادر بيرون آورده، بردند. يكى از ارباب اطّلاع نقل كرد كه شهربانى مشهد، به مركز راپورت داده بود كه هجده هزار روسرى در شهربانى جمع شده، تكليف آن چيست؟ چه زن‌‏هاى عفيف در حالتى كه چون بيد مى‏‌لرزيدند، جلب به شهربانی‌ها كردند و در دادگسترى‏‌ها، جرم و حبس نوشتند؛ در صورتى كه اصلاً چنين قانونى نبود كه آن‌ها را مخالف آن قانون قرار داده باشد. چه قدر زن، از ترس بچّه سقط كرد و چه قدر زهره چاك شد، سر به خاك فنا نهادند، شماره‌‏اش را خدا مى‏‌داند. اسم اين، نهضت بانوان بود، با اينكه بيچاره زن‏ها، در زير اين شكنجه‌‏ها، سخت در فشار بودند. ● خوشم آمد از يك زنى كه عازم مشهد بوده، همين كه به دروازه مشهد رسيده بود، آژان كه مأمور دروازه بود جلو او را گرفته بود كه بايد سرت را باز كنى، او قبول نكرده بود. آژان هم راه نداده بود. هر چه خواسته بود با پول و التماس، دست تعرّض او را كوتاه نمايد، نشده بود. با اينكه آژان، نوكر پول است و قانون به هر مهمّى را فداى پول مى‌‏كند، نمى‏‌دانم چه طور شده بود كه پول نيز حلّ اين مشكل را نكرده بود. زن از همان جا، رو به گنبد شريف كرده، عرض كرده بود: «السلام عليك يا علىّ بن موسى الرضا!» من از راه دور، (گويا از تبريز يا اصفهان آمده بود) به قصد آستان‌بوسى تو آمده‌‏ام؛ ولى شريعت جدّت اجازه نمى‌‏دهد كه من با هيئت زشت وارد آستانه‌ات بشوم. همين عرض سلام مرا از اينجا قبول كن و مرا مرخّص كن. اين عرض را كرده، پس ماشين را برگردانيده، وارد مشهد نشده بود. واقعا مردانگى كرده! از اين مقوله زن، خيلى سراغ دارم كه از آن تاريخ كه آژان‌‏ها دست تعرّض به چادر آن ها دراز نمودند، از خانه قدم بيرون ننهادند. ● از انصاف نگذرم، همه آژان‌ها، بد جنس نبودند، آژان‏‌هاى نجيب و اصيل هم زياد است. خيلى از آن‌ها بودند كه خودشان را مورد مؤاخذه قرار مى‏‌دادند؛ ولى دست به طرف ناموس مردم دراز نمى‌‏كردند. جميع طبقات همين طورند؛ خوب هم دارند، بد هم دارند. همه را يك كاسه نمى‌‏شود حساب كرد. هستند اشخاصى كه در لباس تقوا و پرهيزگارى مى‌‏باشند؛ ولى در باطن، از هيچ گونه نافرمانى خدا فروگذار نمى‌‏كنند؛ گرگ‌اند در صورت ميش. و بالعكس، اشخاصى هم هستند در جامه نظامی؛ ولى در نهايت پرهيزگارى. @zanjani_net
🔰 خلاصه‌ی چهارچوب کلی بیانات رهبر انقلاب اسلامی در سخنرانی تلویزیونی 🛎 غیرتِ دینی: ۱.انقلاب ایران، یک «انقلابِ دینی» بود، نه «انقلابِ سکولار». ۲. «» می‌تواند مردم را بسیج کند، نه «روشنفکر غربی». ۳. دشمن با «»، مخالف است، نه «اسلام سکولار». ۴. «عامل نجات کشور» در بزنگاه‌های مختلف، غیرت دینیِ مردم بوده است. ۵. «غیرت دینی»، به معنی «» نیست. ۶. آیت‌الله مصباح هم در «غیرت دینی» و هم در «عقلانیّت»، در اوج بود. ۷. اهل فکر و قلم باید در مقابل «حسّاسیّت/ حمیّت/ غیرت‌زدایی از مردم نسبت به اصول/ مبانی/ بیّناتِ انقلاب» بایستند. ۸. پایبندی به «اصول انقلاب»، موجب «پیشرفت» می‌شود. ۹. «حقیقت/ / باطنِ مردم ایران» در «زیر تابوت شهید سلیمانی» آشکار شد، نه در «نظرسنجی‌ها». 🛎جنگِ نرم: ۱. یک «جنگِ نرمِ وسیع و متنوّع» در جریان است. ۲. دشمن، افراد «بی‌ارزش» و «کم‌مایه» و «پُرمدّعا» را که اصول انقلاب را زیرسئوال می‌برند، برجسته می‌کند. ۳. در این جنگ، بیّنات انقلاب از قبیلِ «حاکمیّت دین»، «تسلیم‌نشدن در برابر دشمن مستکبر»، «»، «مبارزه با فساد و بی‌عدالتی» و ... نفی می‌شود. ۴. نباید موفقیّت‌های جمهوری اسلامی، «» بماند. ۵. کارهای عقب‌افتاده ناشی از «فساد»، «» و «نگاه غیرانقلابی» است. ۶. باید «امید نسبت به آینده» را در جوانان تقویّت کرد. 🛎 وحدت: ۱.نباید «اختلاف سلیقه‌ها/ روش‌ها/ منش‌ها»، موجب «» شود. ۲. در مقابل کسانی‌که مقابل انقلاب می‌ایستند، انقلاب «چاره‌ای جز ایستادن» ندارد. @tange_ohod
هدایت شده از پایگاه تحلیلی صراط
⭕️ مسئولان یاد بگیرند! 💢اخیرا پس از آنکه یک پست رئیس جمهور نیجریه را حذف کرد، دولت این کشور، شبکه اجتماعی توئیتر را تعلیق کرد تا جایی که شرکت توئیتر حاضر شد نماینده ای در این کشور جهت همکاری با مقامات، مشخص و از قوانین مالیات نیجریه پیروی کند. ❗️این در حالی است که پس از شهادت سردار سلیمانی، شرکت فیسبوک در ، فاحش ترین روش حذفی خود را نسبت به انتشار هر نوع نام و تصویر از سردار دلها در اکانت های مختلف انجام داده است. علاوه بر آن، اخیرا هم در دومین سالگرد شهادت این سردارمقاومت، حتی پست هایی که با هشتک های و مشابه آن نشر داده میشد را محدود و حذف کرد. 🔸کار به جایی کشیده شد که رهبری بزرگوار، در دیدار اخیر خود با خانوده شهید سلیمانی به این نکته اشاره کرده و از تسامح مسئولین فضای مجازی کردند. ایشان فرمودند: «در دنیای امروز، فضای مجازی زیر کلید مستکبران است و این واقعیت باید مسئولین فضای مجازی کشور را نیز هوشیار کند تا به‌نحوی عمل کنند که دشمن نتواند به هر شکل و هر جا که اراده کرد، در فضای مجازی برخورد کند.» (۱۴۰۰/۱۰/۱۰) 🔹این اولین بار نیست که رهبری نسبت به مساله ضرورت مدیریت و جلوگیری از سلطه دشمن بر فضای مجازی هشدار داده اند. در ۱۴ خرداد سال ۹۵ پس از رشد پهنای باند شبکه های اجتماعی بخصوص تلگرام در ایران، رهبری نسبت به مساله " " توسط نظام سلطه اشاره نموده و فرموده بودند: «امروز نظام سلطه بر روی این مسئله دارد کار می‌کند؛ همین مسئله مهندسی اطّلاعات، این ابزارهای جدیدی که وارد میدان شده است، برای تسلّط بر فرهنگ یک کشور. بنده نمی‌خواهم بگویم این ابزارها را از زندگی خودمان خارج کنیم؛ نه، اینها می‌توانند مفید واقع بشوند امّا سلطه دشمن را از این ابزارها بایستی سلب کرد؛ (اینها) امروز در اختیار دشمن است.» «آنچه من روی آن تکیه می‌کنم اینست که فضای مجازی بدون اختیار ما، از بیرون از اختیارِ ما دارد مدیریّت می‌شود.» 🔸آنچه از سایر بیانات ایشان به ذهن متبادر می شود اینست که چالش ما با دشمن در فضای مجازی، چالش عادی و ساده ای نیست، امروز «فضای مجازی، حقیقتا جوانان و نوجوانان شده است».(۹۵/۸/۱۹) و «[دشمن] از لحاظ فضای مجازی، گرفته». (۹۸/۲/۱۱) به همین سبب است که «حوزه فضای مجازی به اندازه اهمیت دارد.» 🔹با اینکه رهبری فرموده بودند که این مساله جزء مسائل کلیدی و اولویت دار نظام است که باید در کوتاه مدت نسبت به آن اقدام شود ولی متاسفانه این بیانات حکیمانه هم مایه تنبه مسئولین ذی ربط واقع نشد تا جایی که ایشان دوباره نسبت به "پشت گوش انداختن" بیانات، توسط مسئولین اعتراض کرده و فرمودند: «متأسّفانه در فضای مجازیِ کشور ما هم، آن رعایت‌های لازم با وجود این همه تأکیدی که من کردم صورت نمی‌گیرد و در یک جهاتی واقعاً ول است، که بایستی آن کسانی که مسئول هستند حواس‌شان باشد. همه کشورهای دنیا روی فضای مجازیِ خودشان دارند اِعمال مدیریّت می‌کنند، [در حالی‌که] ما افتخار می‌کنیم به اینکه ما فضای مجازی را ول کرده‌ایم! این به هیچ وجه افتخار ندارد.» (۱۴۰۰/۱/۱) ✅جنبه های حقوقی این مسئولین را باید به نهادهای قضائی واگذار کرده و از آنجا مطالبه کرد اما در گفتمان سازی این مساله مبتلابه، همه مردم، بخصوص ما جوانان مسئولیت داریم و «نمی توانیم در مقابل مدیریت فضای مجازی توسط دشمن بیکار بنشینیم.»(۹۹/۶/۲) 🔰در بیانیه گام دوم انقلاب آمده است که: «شما جوانان باید پیشگام در شکستن این محاصره تبلیغاتی باشید... این نخستین و ریشه‌ای‌ترین جهاد شماست... (جوانان) اجازه ندهند که جهنمی‌ها مردم را با زور و فریب جهنمی کنند. ابزارهای پیشرفته و فراگیر (فضای مجازی)، امکان بسیار خطرناکی در اختیار کانون‌های ضدمعنویت و ضداخلاق نهاده است و هم‌اکنون تهاجم روزافزون دشمنان به دل‌های پاک جوانان و نوجوانان و حتی نونهالان با بهره‌گیری از این ابزارها را به‌چشم خود می‌بینیم...» (۹۷/۱۰۲۲) ⭕ آخر الکلام، فراموش نکنیم که تاریخ ما را بخاطر بی تفاوتی نسبت به این رهنمودِ آن حکیم فرزانه که: «امروز "قوت" در فضای مجازی "حیاتی" است» مواخذه خواهد کرد. ✍️ مرتضی توکلی @serat_zanjan
محقق داماد و تعبیر وارونه یک رویا ▪️سیدمصطفی محقق داماد، اخیرا در نشست بررسی کتاب «صدسالگی حوزه قم و مسائل جامعه ایران» گفته است: ❌مرحوم حائر‌ی معتقد بود که اگر طلاب وارد سیاست شوند دوباره همان بدنامی های زمان مشروطه و استبداد ایجاد می شود. بعد از این چهل سال ما درستی تحلیل ایشان را می بینیم. 🔰ظاهرا جناب محقق داماد اصرار دارند در تبعیت از برخی حوزویانی که قائل به تفکیک دین از سیاست هستند، شخصیت آیت الله حائری (موسس) را اساساً غیرسیاسی تلقی کنند. 🔻درحالیکه با بررسی دقیق مقتضیات زمانی و نوع مواجهه ایشان به این نکته پی می بریم که؛ 🔹️رویۀ سیاسی شیخ عبدالکریم بر اساس مصالح و مفاسد و تدبیر دورنگرانه و با هدفی کاملاً متعالی دنبال شده است. در واقع ایشان در وهلۀ اول به دنبال حفظ اصل دین بوده و در گام بعدی به امور مسلمین اهتمام داشته اند. 🔸️در واقع آیت الله حائری بین دو موضوع اهم و مهم درگیر بود؛ موضوع اول این بود که با رضاخان درافتد که در این صورت قتل عامی نظیر مسجد گوهرشاد رخ می داد و در نتیجه، باقی ماندۀ مردم نیز صحنه را رها می کردند و روحانیت شیعه شکست می خورد و سازمان حوزۀ علمیۀ قم برچیده می شد. 🔹️موضوع دوم این بود که کج دار و مریز با رضاخان رفتار شود، تا با ادامۀ کار حوزۀ علمیۀ قم، مردان دانشمند و کارایی برای آیندۀ ایران و دنیای اسلام پرورش یابند (شعبانی، 26- 27) 🔹البته این نکته را باید به جناب محقِّق متذکر شد که کار سیاسی همیشه با ورود مستقیم به معرکۀ سیاست محقق نمی‌شود؛ چرا که در این صورت دیگر اکثر ائمه اطهار(ع) را نمی‌توان طبق فرازهای زیارت جامعۀ کبیره "ساسه العباد" نامید. 🔹️سیاست امری است که نیازمند هوشمندی و تدبیر است؛ به همین جهت امام خمینی فرموده بود: ▪️اگر مرحوم حاج شیخ در حال حاضر بودند، کاری را انجام می‌دادند که من انجام دادم و تأسیس حوزۀ علمیه در آن روز، از جهت سیاسی، کمتر از تأسیس جمهوری اسلامی در ایران امروز نبود. ❗️جناب محقق! لطفا بنای عقیم سازی پروژه فکری آیت الله حائری را نگذارید. چطور شخصی که در اعتراض مردم مبنی بر اینکه چرا قیام نمی کنید، می فرمود: "کسی که می خواهد قیام کند باید طرف دار داشته باشد، باید همه قیام کنند و..." از ورود روحانیت در سیاست ممانعت می کند. البته طبق توضیحات یاد شده، بعید نیست که ایشان به صورت موقت، از ورود طلاب، تا زمان استحکام حوزه ممانعت به عمل آورده باشند.کما اینکه آیت الله خاتم یزدی می‌گوید: مرحوم امام، در یکی بودن راهش با مرحوم شیخ عبدالکریم فرموده بود: طریقۀ ما همان طریقه شیخ است؛ منتهی شیوۀ برخورد ما با ایشان، به جهت تغییر در اوضاع و احوال زمانه، مقداری متفاوت است. 🔹شعار «جدایی دین از سیاست» چیزی غیر از توطئه اجانب نیست، آنچنانکه امام ره فرموده اند: اولین و مهم‏ترین حرکت، القای شعار «جدایی دین از سیاست» است که متأسفانه این حربه در حوزه و روحانیت تا اندازه‏‌ای کارگر شده است تا جایی که دخالت در سیاست، دون شأن فقیه و ورود در معرکه سیاسیون، تهمت وابستگی به اجانب را دنبال می‏‌آورد... @serat_zanjan
محقق داماد و تعبیر وارونه یک رویا جناب محقق! رفتار "کج دار و مریز" آیت الله حائری با رضاخان در راستای خارج کردن حوزه از وضعیت ضعف بود تا با ادامه کار، روحانیت دانشمند و کارآمدی برای آینده ایران و دنیای اسلام پرورش یابند. لطفا بنای عقیم سازی پروژه فکری ایشان را نگذارید. 🔻یادداشت را در زمینه اندیشه سیاسی آیت الله حائری یزدی بخوانید: https://eitaa.com/serat_zanjan/1879
القای جدایی دین از سیاست در پوشش شعار استقلال حوزه 🔸فرد مجهولی به نام احمد حیدری در دفاع از جدایی حوزه از سیاست در سایت انصاف نیوز چنین نوشته است: 《آیا سخن از استقلال حوزه و روحانیت و جدایی حوزه از حکومت یعنی دفاع از نظریه جدایی دین از سیاست؟ مگر امام در ابتدای انقلاب طرفدار عدم ورود روحانیت در شئون اجرایی و حکومتی نبود؟ مگر خودش برای انجام وظیفه طلبگی و نظارتی به قم نیامد؟ مگر به جز به ضرورت به این امر تن داد؟.. آیا اگر کسی امروز بگوید دیگر آن ضرورت وجود ندارد و روحانیت باید به نظارت بر حکومت اهتمام ورزد، شعار جدایی دین از حکومت داده؟》 🔹جدایی دین از سیاست در کلام آقایان صرفا با عنوانی جدید مطرح شده است. جدایی حوزه از سیاست، که جناب به آن پرداخت، به این معنا که فقها صرفا ناظر بر رفتار حاکمان و ناصح متولیان امور باشند و نه قادر به اعمال نفوذ قانونی؛ (در حد توان موسس حوزه) به جدایی دین از سیاست منتهی میشود. در عمل، این، لازمه آن است. اگر تضمین قانونی برای تبعیت از سخن فقیه وجود نداشته باشد و شان او تنها نصیحت باشد، اجرای دین بر زمین خواهد ماند. غیر از یک دین شناس عمیق، عادل و با شهامت، در جایگاه رهبری، هرگز کسی نمیتواند در صراط مستقیم اسلامی باقی بماند. هم به جهت جهل به احکام الهی خصوصا در حوادث واقعه و پدیده های نو و هم به جهت تمایلات نفسانی در شخص غیر عادل، آن هم وقتی در چنین جایگاه رفیعی قرار گیرد و هم به جهت فشارهای فراوان فکری و سیاسی در جهان امروز. این مطلب مورد تایید عقل و نقل است. تاکید بر ضرورت وجود علم، فقاهت و عدالت در رهبری به عنوان نمونه در خطبه ۱۳۱ نهج البلاغه چنین آمده است: «شما‏‎ ‎‏مردم خوب می دانید که شایسته نیست کسی که بر نوامیس و خونها و درآمدها و احکام و قوانین و‏‎ ‎‏پیشوایی مسلمانان ولایت و حکومت پیدا می کند.. جاهل (و ناآگاه از قوانین الهی) باشد تا از روی نادانی مردم را به گمراهی بکشاند: ‏‏«و لاَ الْجاهِلُ فَیُضِلَّهُم بِجَهلِهِ»‏ ‏‏و نه جفاکار.. و نه ترسو.. و نه رشوه خوار.. و نه تعطیل کننده سنت و قانون تا امت به گمراهی و نابودی نرود.» (ر.ک: امام خميني، كتاب البيع، ج2، ص617 و ولایت فقیه، ص56) و اگر تضمین قانونی برای تبعیت و پذیرش سخن فقیه جامع الشرایط وجود داشته باشد، و لو در شکلی متفاوت از جمهوری اسلامی، دیگر شان فقیه صرفا نظارت نیست. و البته باز شبهه سست جناب محقق داماد پیش خواهد آمد. 🔹 برای اجرای دین و همچنین، رشد و پیشرفت حقیقی ایران، فقیه، چاره ای جز قبول مسئولیت ندارد. همانطور که در کتب فقهی ذکر شده، با وجود توان اعمال ولایت، ترک آن، معصیت است و در این صورت، ولایت برای فقیه بدون اختیار او ثابت و لازم است. (کاشف الغطاء، النور الساطع، ج۱، ص۳۶۸) لذا یک فقیه، شرعا نمیتواند با بهانه ها و اشکالات بی بنیان، از مسئولیت شانه خالی کند. آیا حوزه به جای تلاش برای تعالی ایران و تبیین پیشرفتها و موانع موجود، به کنج عافیت برود و مسئولیت قبول نکند؟ چرا؟ چون در مسیر پیشرفت، مشکلات بسیاری وجود دارد و طبعا برای برخی بدبینی به وجود میاید؟ یا چون هجمه های رسانه ای دشمن بر قلیلی از حوزویان بی بصیرت، کارگر افتاده و کارهای بزرگ انجام شده و پیشرفتهای عظیم مادی و معنوی بعد از انقلاب، نسبت به چند قرن عقب ماندگی را ناچیز میبینند؟ و یا چون حسادتها، قدرت طلبی ها، ترس، انحرافات فکری، محاسبات آنان را بر هم زده؟ سخنان بخشی از حوزویان همچون و نوچه‌های دست چندم چون حیدری، که برای رسیدن به اهداف سیاسی خود به تحریف آموزه های دین و کلمات بزرگان یا تقطیع و تفسیر دلبخواه، روی آورده اند، چه تحلیلی را به ذهن متبادر می سازد؟ سروش محلاتی در حرم امام گفته بود: حرجی در دین نیست، پس بنظر امام، حتی تسلیم در برابر دشمن در جهاد هم مشروع است! یا پذیرش سلطه و ولایت کفار مجاز است! اینها را چگونه باید تحلیل کرد؟! یا مخالفت با اجتماع جایگاه مرجعیت و رهبری و... لذا فروکاستن شان فقیه به نظارت بدون اعمال ولایت نیز همانند این سخنان، فاقد مبنای علمی است. اما رفتار امام باید با سخنان صریح ایشان قبل و بعد انقلاب تفسیر شود. چرا گمان میشود اگر امام به خاطر ناراحتی قلبی از قم به تهران منتقل نمی‌شدند، همان سیاست‌ورزی تهران را انجام نمی‌دادند؟ 🔹امام خمینی (ره): «سلاطین اگر تابع اسلام باشند، باید به تبعیت فقها در آیند و قوانین و احکام را از فقها بپرسند و اجرا کنند. در این صورت حکام حقیقى همان فقها هستند؛ پس بایستى حاکمیت رسماً به فقها تعلق بگیرد؛ نه به کسانى که به علت جهل به قانون مجبورند از فقها تبعیت کنند.‏»(ولایت فقیه، ص49) و جملات صریح دیگر امام ره که قائل به ضرورت ورود روحانیت به سیاست هستند. @tange_ohod
هدایت شده از پایگاه تحلیلی صراط
ریشه‌ی تز «روحانیت از سیاست جدا است»! 🔰 پاسخ مرحوم آیت الله صافی گلپایگانی به روحانیونی که سودای تئوریزه کردن جدایی دین از سیاست دارند.. 🔸 چنان که می دانیم از روزی که وارد سرزمین های اسلامی شد برای اینکه نفوذ اسلام را از میان برداشته و سلطۀ خود را پابرجا نماید و توجه مردم را از نیروی معنوی اسلام، مکتب جهاد و مبارزه، منصرف سازد تا از یک سلسله برنامه های به اصطلاح غیر سیاسی پا بیرون نگذارند و وسیله ای برای تعقیب و جلوگیری از مداخلات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی آنها داشته باشد. ❌ «تز روحانیت از سیاست جداست» را عنوان کرده و چنان آن را تبلیغ نمود که بسیاری از و آن را پذیرفته و ندانستند که این نغمه شوم از کجا و برای چیست؟ ❌نمی دانستند این نغمه، فلسفه های سیاسی و اقتصادی دارد و موجب تسلط اقتصادی و سیاسی استعمار می گردد. 🔻ادامه مطلب ▪️https://eitaa.com/serat_zanjan/2015
هدایت شده از پایگاه تحلیلی صراط
🔻 ریشه‌ی تز «روحانیت از سیاست جدا است»! [صفحه 2 از 2] ♨️ فریاد «روحانیت از سیاست و دین از دنیا جداست»، با مبانی و احکام اسلام - که حتی امور عبادی اش نیز با سیاست پیوند دارد و از سیاست جدا نیست، و برنامه هایش همه با هم ارتباط دارد و نظام امر به معروف و نهی از منکر را با آن شدت و تأکید پیشنهاد کرده و «افضل الجهاد کلمه عدل عند امام جائر» را گفته است - به هیچ وجه سازگار نیست. 🔹 اسلام، دین دنیاست همان طور که دین آخرت است و اصلاً دنیا را از آخرت جدا نکرده است. بیشتر احکام اسلام مربوط به امور سیاسی، قضایی، مالی و روابط مردم با حکومت، با دولت و عمران زمین و شامل تمام نواحی روحی، جسمی، فردی و اجتماعی بشر است. 🔹 مداخله نکردن در سیاست و حُسن اجرای امور جامعه مسلمان (البته در صورت توانستن) جُرم است. هیچ مسلمانی نمی تواند به امور مسلمانان، خصوصاً امور سیاسی آنها بی اعتنا باشد. 🔻 «من اصبح ولایهتم بامور المسلمین فلیس بمسلم» پس این یک حرف کفرآمیز است که کسی بگوید: اسلام و دین از دنیا جداست و مساوی با این است که دو ثلث یا بیشتر برنامه های اسلام - العیاذ باللّه - زاید و لغو است یا مساوی با انکار این مقدار از احکام مسلّم اسلام است. این سخن کفر صریحی است که اگر کسی با توجه آن را بگوید نمی توان او را مسلمان شمرد. 🔹 اسلام، دین سیاست، عبادت، قانون زندگی، عمران و همه چیز است و این سخن که دین از سیاست یا روحانیت از سیاست جداست اگر با مزاج ادیانی مانند مسیحیتی که فعلاً مسیحی ها پذیرفته اند سازگار باشد، با اصول اسلام و نصوص قرآن مجید، مخالف است. 📗ر.ک : کتاب سیر حوزه های علمی شیعه، آیت الله صافی گلپایگانی 🔻عضو صراط زنجان شوید. https://eitaa.com/serat_zanjan
هدایت شده از روزنه
آیت الله العظمی صافی و تاریخ معاصر.pdf
202.1K
متن کامل گفتگوی کمتر دیده شده آیت‌الله العظمی صافی گلپایگانی پیرامون تاریخ تحولات معاصر ایران از تبیین حرکت روشنگرانه شهید تا نقد کتاب مرحوم ! ▫️فصلنامه آموزه، شماره1، 1381ه.ش. 🔶حاشیه روزنه در هنگامه‌ای که قم و بلکه جهان تشیع بخاطر فقدان داغدار است، جریان غربگرا به دنبال ارائه و جهت‌دار از سیره و سلوک آیت‌الله العظمی صافی برآمده است! این طیف که به واسطه تکاپوی هوشمندانه جریان انقلابی در بازنشر بهنگام مستندات مربوط به فعالیت‌های سیاسی آن مرجع عالی‌مقام ستوه درآمده، تلاش کرده روایت سیاست‌زده و ناقض خویش را قالب و غالب سازد! نمونه اگر بخواهید سرمقاله امروز روزی‌نامه رادیکال سازندگی به قلم ، قابل ذکر است. اینکه به عنوان تربیت‌یافته و مبلغ نشان‌دار بخواهد سلوک و سیره آیت‌الله صافی را روایت کند، یعنی کاسه‌ای زیر نیم‌کاسه است! پیشینه مواجهه خصمانه جریان منتظری(خاصه باند مهدی هاشمی) با بیت آیت‌الله العظمی گلپایگانی در حافظه تاریخی حوزویان ثبت است و با این ظاهرسازی‌ها پاک نمی‌شود! دست به قلم شدن جعفریان هم بسی قابل تأمل است! کسی که چندی پیش بانی آن نشست کذایی، شد که برخی سخنرانانش رسما اتهام ناروای به بزرگانی همچون آیات عظام حائری یزدی و بروجردی روا داشتند، چه صلاحیتی برای روایت سلوک سیاسی دارد؟ 🔘 روزنه؛ دریچه‌ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر: https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
هدایت شده از پایگاه تحلیلی صراط
🔰چرا انقلابی تر از 57 ایم؟ ✍️محسن مهدیان: 🔹حضرت امام فرمودند مردم ایران در عصر حاضر بهتر از ملت حجاز در عصر رسول الله و و کوفه و عراق در عهد امیرالمومنین وحسین بن علی است. 🔸امام تعارف نداشتند. فقیه عارف نیز اهل اغراق نیست. حرف ذوقی و شطحیات نیز نمی گوید. حقیقی می دیدند که فرمودند :"با جرات مدعی ام...ملتی مثل ملت ایران در تاریخ ثبت نشده است." ⁉️اما چه دیدند؟ چرا چنین گفتند؟ ❌پاسخ ساده است. هرچند همین پاسخ ساده را بعد از چهل سال هنوز نتوانستیم دقیق تبیین کنیم. : ▪️https://eitaa.com/serat_zanjan/2054
هدایت شده از پایگاه تحلیلی صراط
🔻چرا انقلابی تر از 57 ایم؟ صفحه2 از2 🔻پاسخ ساده است. هرچند همین پاسخ ساده را بعد از چهل سال هنوز نتوانستیم دقیق تبیین کنیم. 🔰پاسخ اینست که انقلاب 57 برآمده از یک انقلاب درونی بود. برآمده از تحول. ابتدا انقلاب انفسی صورت گرفت و بعد انقلاب آفاقی. انقلاب درونی مردم بود که انقلاب سیاسی 57 را رقم زد. 🔹زمان امیرالمومنین مردم بیعت کردند چون از ظلم و ستم گریزان بودند. اما تاب عدالت علی نیز نداشتند. لذا امام فرمود: علی را رها کنید و دنبال دیگری روید. ... فرمود من فردای جامعه شما را می بینم با چهره متلون. 🔸اما مردم ایران ابتدا قیام درونی کردند. عزت نفس یافتند و احساس کرامت درونی پیدا کردند. ارزش های انقلاب و مطالبه عدالت و آزادی بر اساس این تحول درونی شان شکل گرفت. اینچنین شد که در تاریخ جلوه کردند. 📌اما غرض اینجا نیست. این مقدمه را مرور کردم تا این ادعا که: مردم امروز ما از بهمن 57 انقلابی تر اند. انقلابی گری چیست؟ 🔻مردم در بهمن 57 برای تحقق آرمان ها قیام کردند. اما خواستن یک مرحله است و ایستادن و چهل سال برایش هزینه دادن بسیار فراتر. مردم آنچه را در بهمن 57 تاسیس کردند امروز تثبیت کردند. تثبیت به مراتب فراتر از تاسیس است. 🔹انقلابی گری را باید در نسبت مقاومت و ایستادگی دید. نباید در شاخص های ظاهری متوقف شد. رشد معنویت را باید در میزان مقاومت مردم مقابل هجمه های اهریمنی دید. این شاخصی است که اغلب مورد توجه قرار نمی گیرد و عده ای ظاهرگرا، معنویت و انقلابی گری را ایستا و نقطه ای ارزیابی می کنند. ❌تحلیل نقطه ای یعنی مقایسه امروز با سال 57 بدون اینکه شرایط جامعه تحلیل شود. اساسا تقوای جامعه را باید در حرکت تحلیل کرد. مثل شناگری که خلاف جریان آب حرکت می کند. برای اینکه تقوا را تحلیل کنیم باید شرایط و هجمه دشمن و قدرت شیطان را هم در نظر گرفت. 🔸 امروز مردم به مراتب انقلابی ترند چون تحول درونی سال 57 را با مقاومت و ایستادگی حفظ کردند و توسعه دادند و در جان شان تثبیت کردند. این قدرت دیگر شکستنی نیست. این دارایی را نباید دست کم گرفت./محسن مهدیان 🔻عضو صراط زنجان شوید. https://eitaa.com/serat_zanjan
هدایت شده از روزنه
آتشی که از خطبه شعله ور می شد. بررسی دیدگاه آیت الله عبدالکریم زنجانی در مساله فلسطین در خطبه الناریه @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ▪️از جمله اندیشمندانی که حساسیت بسیاری نسبت به مسئله فلسطین داشت، آیت‌الله عبدالکریم زنجانی بود. وی در سال 1318، به مصر، سوریه و فلسطین سفر و در بیت‌المقدس علیه تهدید صهیونیست‌ها سخنرانی تندی کرد. این سخنرانی در مسجدالاقصی به «خطبه الناریه» (سخنرانی آتشین) معروف شد.(۱) 🔹-ایشان در همان سخنرانی- ضمن اخطار و تحقیر سران رژیم صهیونیستی و دولت های استعمارگر، خطاب به سران کشورهای عرب و مسلمانان گفت: ای امیران عرب! ای مسلمانان با حمیت! در آن هنگام که دول استعمارگر پیروز، دندان‌های خون‌آشام خود را در حال حمله به شما نشان می‌دهند، نیت شوم و پلیدش را عیان می‌بینید که ایده و آرزوهای شما در قاموس عدل و انصافش محلی ندارد و قربانگاه خود را در زوایای تاریک و نکبت بار دلش آشکارا می‌نگرید، چرا سرگردانید؟ به یقین بدانید در این روزگار پرآشوب و غوغا، برای بقای موجودیت خود و جلوگیری از زوال و انقراض خویش از لوح وجود گیتی، جز این وسیله‌ای ندارید که در سایه هماهنگی و اتحاد کلمه، به دفاع جدی از میهن عزیز و قطع شرارت صهیونیزم خون‌آشام و ایادی پلید آن قیام کنید. از پای افتادگان و درماندگان فلسطین را دریابید تا پیروزی بر صهیونیزم و کامیابی در مقابل مخاطرات، از آن شما باشد؛ وگرنه در آن حال، ذلت دائمی و مرگ حتمی در این سرزمین برای اسلام و عرب در کمین شماست."(۲) ▪️پس از پایان این سخنرانی که با حضور ده ها هزار نفر از طبقات مختلف مردم، از علما و شخصیت های سیاسی، تجاری، فرهنگی و رجال نظامی انجام گرفت، جناب مفتی اعظم فلسطین برخاست و در مقابل کرسی خطابه قرار گرفت و خطاب به آیت الله زنجانی گفت: جناب آیت الله، پیشوای محبوب! ارشاد شما در مسجد اقصی برای فلسطین سودمندتر از صدهزار سپاه جنگ جو با تمام تجهیزات بود. شما با بیانات شیوا و مستدل و اعمال درخشان و بی نظیر خود، چنان منتی بر فلسطین نهاده اید که گردش ایام آن را زایل نسازد. این امر چنان شور و هیجانی در فرزندان میهن ایجاد کند که به زودی آوازه دفاع از فلسطین و حفظ شخصیت و حقوق آن، نقل محافل و ذکر مجالس گردد.(۳) -لازم بذکر است وقتی- با وقوع جنگ بین اعراب و اسرائیل، علمای بزرگ اعلان جهاد دادند. مقدم بر آنان آیت‌الله زنجانی بود که فتوای صریح جهاد علیه اسرائیل را داد. این موضع‌گیری از دغدغه­ عمیق او به اصلاح و اتحاد در جهان اسلام بر می‌آمد که حتی حاضر بود جان خود را در این راه فدا کند. تعهد به این رسالت باعث شد پس از اعلام جهاد بگوید: «اگر من توانایی حمل سلاح داشتم جزء اولین کسانی بودم که از عراق عازم جهاد با اسرائیل می‌شدم»(۴) 📚پاورقی ۱. یوسف خان‌محمدی، اندیشه سیاسی شیخ عبدالکریم زنجانی، قم، بوستان کتاب قم، 1388، صص 25-27 ۲. سید محمدسعید ثابت، یگانگی اسلام یا هماهنگی مذاهب مسلمین، ترجمه، عطا محمد سردارنیا، ص ۶۲ ۳. صفحة من رحلة الامام الزنجانى، ص 165 ۴.علی‌اکبر علیخانی و همکاران، اندیشه سیاسی متفکران مسلمان، ج 13، تهران، پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، 1390، ص 25 @serat_zanjan @rozaneebefarda