13991221_40565_1281k.mp3
11.38M
🎙 بشنوید | صوت کامل بیانات رهبر انقلاب در سخنرانی تلویزیونی به مناسبت عید مبعث پیامبر اعظم صلیاللهعلیهوآلهوسلم. ۹۹/۱۲/۲۱
@rozaneebefarda
شاخص سازی بیانات رهبری درباره امیدآفرینی.pdf
1.2M
#شاخص_سازی_بیانات_رهبر_معظم_انقلاب درباره #امید و #امیدآفرینی/ کاری از صدا و سیما-سال 95
✅ این جزوه شامل مهمترین شاخص های دیدگاه های رهبر معظم انقلاب درباره امید و امیدآفرینی است؛ بیانات معظم له درباره "امید و امیدآفرینی"، "مؤلفه های کانونی"، "شاخص های محوری"، "پرسش ها و شبهه ها" و مصادیق مربوط استخراج و به استناد عین عبارات آورده شده است. در بخش دیگر، بیانات ایشان از زاویه تحلیل موضوعی و آینده نگری بررسی شده است.
#بیانات_امام_خامنه_ای
#امام_خامنه_ای
#امید
#امیدآفرینی
#انقلاب_اسلامی
#شاخص
@rozaneebefarda
نقد سکولاریسم اسلامی و تبیین جامعیت اسلام.mp3
40.96M
نقد سکولاريسم اسلامي؛ از #علي_عبدالرزاق و #مهدي_بازرگان تا #سیدمحمدجواد_علوی
چرا پیامبر اعظم(ص) صرفا یک #مرشد_معنوی نیست؟
احمدحسين شريفي
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔸در اين سخنراني ضمن اشارهاي اجمالي به جريان سکولاريسم در جهان عرب و در ايران و حوزههاي علميه، به نقد برخی ادعاهای برخی #سکولارهای_دینی و تبيين ناسازگاري #سکولاريسم، با قرآن و سنت و سيرة معصومان پرداخته شده است.
@rozaneebefarda
یک نکته معنوی خواندنی از مقام معظم رهبری درباره رسول خدا(ص)
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔹حضرت آقا در سفر به استان اردبیل و دیدار با مردم آن شهر در روز 5 مرداد 1379 در پاسخ به سخنان معنوی و احساسی که مردم نسبت به ایشان ابراز داشتند، ایشان نکته نغزی به نقل از عالم مجاهد آن خطه جناب شیخ صفی الدین اردبیلی، جد پادشاهان صفویه، درباره رسول خدا (ص) نقل کردند که به مناسبت جشن بعثت رسول رسول خدا، برای مخاطبین روزنه منتشر میشود.
«... آن جمله معنوی را از شیخ صفی الدّین اردبیلی اقتباس کردم؛ همین عارفِ عالمِ مفسّر و دانای معارف دین که قرنهاست در شهر شما خفته است. از شیخ صفی الدّین پرسیدند: شیخنا! پیغمبر فرموده است که من هر روز هفتاد بار استغفار میکنم؛ چرا؟ پیغمبر که گناه نمیکرد؛ و حتّی خدا در سورهی فتح در مورد ترک اولای پیغمبر فرمود: «لیغفرلک اللَّه ما تقدّم من ذنبک و ما تأخّر»؛ او که بار وزر و وبالی بر دوش ندارد؛ استغفار چرا؟ شیخ در جواب گفت: پیغمبر با مجاهدت خود، با ذکر و با تلاش عظیم معنوی خود، هر روز مرحلهای از مراحل قرب به خدا را طی میکرد. پیغمبر هم با این که انسان کامل است، متوقّف نیست؛ اما ساحت قدس قرب الهی پایان ندارد. او هم باید هر روز یک مرحله پیش برود و هر روز یک مرحله جلو میرفت. پیغمبر وقتی به مرحله دیروز نگاه میکرد، آن را به صورت حجابی، بُعدی و دوریای مشاهده میکرد؛ لذا از دورىِ دیروز استغفار میکرد. هر روز یک مرحله نو میگشود و از حضور در مرحله قبلی - که نسبت به موضع امروز، دوری بود - از خدا آمرزش میطلبید.
این درس بزرگی است؛ عمق معنا و بطن این سخن مثل اقیانوسهاست.»
منبع : https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3018
@rozaneebefarda
نظرات بدیع مقام معظم رهبری درباره سلسله صفویه و شیخ صفی الدین اردبیلی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
مقام معظم رهبری در سفر استانی به اردبیل، در دیدار با مردم آن شهر در 3 مرداد 1379، نکات بسیار مهمی را درباره سلسله صفویه بیان کردند. ایشان، خلاف کلیشه های غلط در تاریخنگاری رایج در دوران پهلوی که هنوز هم آثار مخرب آن باقی است، به طور واقعی، خدمات ماندگار شیخ صفی الدین اردبیلی و فرزندانش و فدائیان قزلباش که دسته های همین مردم اردبیل بودند، به مذهب تشیع و کشور ایران بیان کرده و آنها را معرفی نمودند. این بیانات، نسبت مردم ایران با سلسله صفویه، شیخ صفی الدین اردبیلی و شیخ زاهد گیلانی را روشن میسازد:
«در تاریخ گذشته، در دوران طلوع صفویّه، سرزمین اردبیل توانست دو خدمت بزرگ به این کشور بکند.
اوّل این که توانست از کشوری که بخشهای آن از هم جدا و با هم در حال اختلاف و درگیری بودند، یک کشور متّحد، بزرگ و مقتدر، بهوجود آورد. قبل از طلوع صفویّه و بعد از دوران سلجوقیان، ایران کشوری بود که هر بخشی از آن آهنگ جداگانهای مینواخت و از عزّت و عظمت ایران در آن دورانها خبری نبود. این عزّت را صفویّه دادند.
و صفویّه از اردبیل طلوع کردند و خاندان عرفای مجاهد و مبارز، یعنی اولاد شیخ صفی الدین اردبیلی، توانستند این زمینه را به وجود آورند، تا فرزندان آنها ایران را به همه عالمیان در دنیای آن روز، متّحد، مقتدر، عزیز، سربلند و پیشرفته معرفی کنند.
خدمت دوم، عاملی بود که در واقع پشتیبانی معنوىِ عامل اوّل محسوب میشود؛ یعنی احیای مذهب شیعه، مذهب اهلبیت و ارادت به خاندان پیامبر. مردم، همین مردم شجاع، همین عشایر غیور، از این سرزمین با نام امیرالمؤمنین، با نام امام حسین، با نام شهدای کربلا، با نام ائمه معصومین علیهمالسّلام، توانستند بروند و نام خدا، یاد اهلبیت و آئین مقدس اسلام و فقه متین جعفری را در سرتاسر این کشور، مستقر کنند و کشوری یکپارچه، محکم و مقتدر بهوجود آورند. این اقتداری بود که از معنویت، از دین و از تعالیم اهل بیت بهوجود آمد.
بزرگانی که در این مدت - در طول چند قرن - در اردبیل پرورش پیدا کردهاند، همه، همین خط مستقیم را نشان میدهند. خودِ شیخ صفی الدین اردبیلی،. برخلاف آنچه که بعضی گمان میکنند، یک صوفي مسلک از قبیل آنچه که ادّعا میشود، نبود. یک عالم، یک عارف، یک مفسّر و یک محدّث بود. آنگونه که مرحوم علاّمه مجلسی - بنا بر آنچه از او نقل کردهاند - ذکر میکند، شیخ صفی الدین اردبیلی در ردیف سید بنطاووس و ابنفهد حلّی - علمای فقیه و درعینحال عارف - قرار داشت و کسی بود که در کنار علاّمه حلی - در دستگاه سلطان محمد خدابنده - توانستند جوانههای شیعه را در قرن هفتم و هشتم در این کشور بهوجود آورند و پایه فقهی و متین و استدلالی آن را در حوزههای علمیه، رایج کنند.
بعد هم فرزندان او، عرفای مجاهد بودند؛ لذا گفتهاند اردبیل «دارالارشاد» است. یعنی اینجا کسانی هستند که ارشاد به دین میکنند. بحث، بحث دارالارشاد است؛ بحث صوفیگری و کارها و سخنها و دعویهایی از این قبیل نیست. بحث بر سر معنویّت دین و معنویّت شیعه و خاندان اهل بیت است.
لذا بعد از گذشت یکی دو قرن، در اوایل صفویّه - در قرن دهم - خورشید درخشان فقاهت شیعه - اوّل کس از بزرگانی که بعد از چند قرن در دنیای فقاهت اسلامی و شیعی از ایران درخشید - یعنی مرحوم ملااحمد محقّق اردبیلی - از این شهر سر بلند کرد. قرنها، فقهای شیعه از بلاد لبنان، شام، حِلّه و عراق بودند و علمایی از ایران در ردیف بزرگان فقهای شیعه، از بعد از قرون اول، تا قرنهای متوسط نداشتیم. اوّل کسی که در این میدان قدم گذاشته است، یک فحل اردبیلی است؛ یک عالم بزرگ، یک زاهد، یک عارف و یک محقّق.
خدا را شکر میکنیم که سلسله دیانت و شجاعت مردم و قوّت معنوی این مردم، در کنار سلسله پیشرفت علم و تقوا در طول زمان در این سرزمین امتداد پیدا کرده است. ... بعد هم این طوایف و ایلات شجاع و مردم مؤمن توانستند اینجا را نقطه شروعی قرار دهند که ایران بزرگ شیعی و مقتدر - در دوران صفویّه - به وجود آید.
البته به شما بگویم در دوران حکومت قاجاریه و حکومت پهلوی، صفویّه مورد بغض بودند و به دلایل معینی، اردبیل هم مورد بی اعتنایی قرار گرفت. همان قدری که صفویّه به اردبیل پرداختند، قاجاریه و بعداً پهلوی، در این نقطه مرزی و دوردست، بی اعتنایی کردند. آن چیزی که به یاد آنها نیامد، اردبیل بود! لذا این شهر و این منطقه سرسبز، حاصلخیز و بااستعداد که هم استعداد کشاورزی دارد، هم استعداد صنعتی، هم امکان بازرگانی سالم خارجی، یکی از مناطق فقیر و محروم، شمرده میشود. چرا؟ به خاطر انتقامی است که بعضی از حکام بعد از صفویّه، میخواستند از این منطقه، از این مردم و از قبایل قزلباشی آن روز - که از آنها دل پُری داشتند و بخشی از آنها در اردبیل بودند - بگیرند.»
@rozaneebefarda
ماجرای دیدار آیتالله سیستانی با پاپ و ماله کشی به سبک سکولارها!
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
پس از شکست #فتنه_تفرقهافکنی #ژورنالیستهای_سکولار و #خط_نفوذ_در_حوزه، در ماجرای دیدار پاپ و آیتالله سیستانی، برخی عناصر نفوذی در تدارک ماله کشی برآمده و مدعی شده اند برخی عناصر چپگرای نجف، عامل تحریک انقلابیون برای حمله به آیتالله سیستانی شدهاند!
این خط رسانهای خود حاوی پیامی فتنهگرانه و وارونه نمایی حقیقت ماجراست، چگونه؟ در ادامه اشاره خواهد شد؛
▫️یک: در این خط رسانهای چنین القا شده که انقلابیون به مرجع اعلای عراق حمله کردهاند!
این یک تهمت بزرگ و افک مبین است.
ضمن اینکه از آرزوهای دور و دراز نفوذیها هم بوده است که الحمدلله تا کنون تحقق نیافته و انشالله این قبیل آرزوهای فتنهانگیزانه را به گور خواهند برد!
▫️ دو: اینان با معرفی برخی عناصر دگراندیش نجف بعنوان عامل فتنه، در واقع عوامل اصلی این اختلافافکنی و دوگانهسازی کاذب بین رهبر معظم انقلاب اسلامی و آیتالله سیستانی را در حاشیه امن قرار دادهاند!
عوامل اصلی این پروژه استعماری و شیطانی در نزدیکی های بیت مرجعیت حضور دارند و از مواهب مادی و اعتبار معنوی آن متنعم اند!
این امر واضح تر از آن است که قابل انکار یا فرافکنی باشد!
در فقره اخیر در جریان داخل ایران، شخص آقای شهرستانی و در جریان تولیدات رسانهای عرب زبان، شخص آقای سیدمحمدرضا سیستانی باید پاسخگو باشند.
در ماجرای اخیر، اتفاقاتی از سوی تیم رسانهای نزدیک به بیت آیتالله سیستانی واقع شده که قطعا و حتما برخلاف مبانی و منویات معظم له بوده است.
حالا به جای نعل وارونه، باید مشخص شود چرا پول و اعتبار مرجعیت اعلا برای اموری مخالف نظر ایشان صرف میشود!؟
مصادیق و موارد دوگانهسازی و اختلافافکنی بین بیت شیعی، محفوظ و انشالله به زودی در قالب یک پرونده ویژه منتشر میشود تا معلوم شود چه کسانی بر خلاف نظر حضرت آیتالله عمل کردهاند و آنان با بیت چه ارتباطی دارند.
اجمالا بازخوانی نحوه اطلاعرسانی شفقنا که مستقیما توسط آقای شهرستانی تغذیه میشود، حقائق زیادی را روشن میکند.
▫️سوم: جریان انقلابی به تاسی از امام و رهبری، همواره مراجع عظام تقلید را محترم میشمارد. خصوصا اگر آن مراجع، در عرصه سیاسی و اجتماعی نیز فعال باشند. این امر در مورد مرجعیت اعلای عراق، روشنتر از آن است که
سکولارها بتوانند آنرا وارونه جلوه دهند!
در عین حال، به لطف خدا، انقلابیون خط نفوذ و خصوصا سکولارهای پنهان شده در پشت اعتبار و نام بزرگان را نیز به خوبی میشناسند و حساب آنان را از اعاظم قم و نجف جدا میکنند.
@rozaneebefarda
هدایت شده از دفتر قم مؤسسه انقلاب اسلامی
💐 به میمنت عید مبعث پیامبراعظم (صلّیالله علیهوآله) ، نسخهی جدید نرمافزار حدیث ولایت مشتمل بر بیانات و پیامهای حضرت آیتالله العظمی خامنهای (مدّظلّهالعالی) از شهریور ۱۳۵۷ تا بهمن ۱۳۹۹ و همچنین بیش از ۱۲۰ کتابِ معظّمله منتشرشده از سوی انتشارات انقلاب اسلامی، منتشر شد.
🔺 همچنین مراسم رونمایی از این نرمافزار روز شنبه مورخ ۲۳ اسفند ساعت ۱۰:۳۰ صبح در مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی نور در شهر مقدس قم با امکان شرکتِ برخط برگزار میشود.
👈 نرمافزار را از طریق این پیوند بارگیری کنید.
@qom_khamenei_ir
▫️اعتراض دبیر کل نهضت آزادی به آنچه که #دولت_نظامی و #یکدست_سازی_قدرت در ۱۴۰۰ نامیده است!
🔶حاشیه روزنه
به فرموده امام، اعضای نهضت آزادی حق دخالت در امور کشور را ندارند و خطر این جمعیت از منافقین هم بدتر است.
امام فرمودهاند؛👇
نهضت به اصطلاح آزادی #صلاحیت_برای_هیچ_امری از امور دولتی یا قانونگذاری یا قضایی را ندارند؛ و ضرر آنها، به اعتبار آنکه متظاهر به اسلام هستند و با این حربه جوانان عزیز ما را #منحرف خواهند کرد و نیز با# دخالت_بیمورد_در_تفسیر_قرآن کریم و احادیث شریفه و #تأویلهای_جاهلانه موجب #فساد_عظیم ممکن است بشوند، از #ضرر #گروهکهای دیگر، حتی #منافقین این #فرزندان_عزیز_مهندس_بازرگان، بیشتر و بالاتر است.
@rozaneebefarda
تحلیل سیاسی صبح جمعه 22اسفند.mp3
35.1M
✅ تحلیل سیاسی جناب آقای #روانبخش پیرامون:
🔻 سخنان اخیر امام خامنهای درباره بعثت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم
🔻 سفر اخیر پاپ به عراق و دیدار با آیتالله سیستانی.
🔻مذاکرات پشت پرده دولت روحاني با غربی ها و فرصتسوزی تاریخی #برجامیان.
@rozaneebefarda
ویژهنامه رمزارزها (2).pdf
1.44M
ویژهنامه #رمز_ارزها
نکاتی مهم پیرامون ماهیت پول مجازی/ هفتهنامه افق حوزه_۱۸ اسفندماه ۹۹
@rozaneebefarda
توصیههای اخلاقی معصومين علیهمالسّلام و #انتخابات۱۴۰۰/ ۱
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
عنه صلى الله عليه و آله:
لا تَتَّبِعوا عَوراتِ المُؤمِنينَ ؛ فإنَّهُ مَن تَتَبَّعَ عَوراتِ المُؤمِنينَ تَتَبَّعَ اللّه ُ عَورَتَهُ ، و مَن تَتَبَّعَ اللّه ُ عَورَتَهُ فَضَحَهُ و لَو في جَوفِ بَيتِهِ .;
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله:
عيبهاى مؤمنان را جستجو نكنيد؛ زيرا هر كه دنبال عيبهاى مؤمنان بگردد خداوند عيبهاى او را دنبال كند و هر كه خداوند متعال عيوبش را جستجو كند، او را رسوا سازد گر چه درون خانه اش باشد.
ثواب الأعمال : 288/1.
@rozaneebefarda
آنگونه که از مدتها قبل پیشبینی میشد، برجامیان برای تکرار گذشته، راهی ندارند جز وارد کردن آقای #سیدحسن_مصطفوی
آنان به دنبال بازآفرینی اتفاق سال ۷۶ هستند اما شرایط امروز با آنزمان قابل قیاس نیست.
مهمترین تفاوت آنست که کاندیدای ۱۴۰۰، #هیچ سابقه سیاسی و اجرایی قابل اعتنایی در سطح ملی ندارد.
شاخص ترین کار اجرایی او بازسازی و اداره حرم امام است که آنهم بارها منشأ حرف و حدیث شده است.
حالا بعید است با این وضعیت، شورای نگهبان بتواند دلیلی برای تأیید وی پیدا کند و بعد از اعلان عدم احراز صلاحیت، مشارکت حداکثری را گروگان خواهند گرفت و هیاهو به پا خواهند کرد که کاندیدای اصلی ما را رد کردهاند!
روشنگری پیرامون تحولات این ایام، بسیار مهم است.
در یادداشت سناریوهای محتمل، به احتمال کاندیداتوری نامبرده و احتمال مهندسی معکوس سال ۹۲ اشاره شده است؛👇
https://eitaa.com/rozaneebefarda/7206
#انتخابات۱۴۰۰
@rozaneebefarda
💢 قدردانی محمود عباس از مرجعیت نجف برای حمایت از فلسطین در دیدار با پاپ
◽️ «محمود عباس» رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین از آیتالله العظمی سیستانی برای حمایتشان از فلسطین در دیدار با پاپ تشکر کرد.
🔻در متن نامه محمود عباس خطاب به آیتالله العظمی سیستانی آمده است:
🔹 مایه افتخار ماست که صمیمانهترین تهنیتها را به مناسبت فرا رسیدن سالروز "اسراء و معراج" پیامبر به جنابعالی تقدیم کنیم و سلامت و سعادت شما و خیر و شکوفایی مردم عزیز عراق و همه ملتهای بزرگ امتمان و بازپسگیری اراضی و مقدسات سلب شده آنها به ویژه بیتالمقدس را به میمنت این مناسبت فرخنده از خداوند مسألت کنیم.
🔹 با اهتمام سفر پاپ فرانسیس، رهبر کاتولیکهای جهان به کشور عراق و دیدار تاریخی با شما را که در آن چالشهای بزرگ فرا روی ملتها در این شرایط سخت از طریق ایمان به خدا و رسالتهای آسمانی و اخلاق و وحدت و همبستگی و غلبه دادن خرد و حکمت بر خشونت و سرکوب مطرح شد، دنبال کردیم.
🔹از حمایت شما از مسائل منطقه، به ویژه حمایت شما از مساله عادلانه فلسطین و مبارزه مشروع ملت ما برای دستیابی به حقوق خود در زمینه آزادی و استقلال را ارج مینهیم.
@alnujaba
@rozaneebefarda
روایتی از تشییع پیکر آیتالله کاشانی در تهران
#حافظه_تاریخی_حوزویان
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
▫️ آیت الله کاشانی در اواخر سال 1340 به رحمت خدا رفتند. ایشان مجلس بزرگداشت آیتالله بروجردی را در اوایل همان سال برگزار کرده بودند. رحلت ایشان در منزل خودش بود.
▫️من به دلیل علاقهای که به ایشان داشتم، به سرعت خودم را به منزلشان رساندم. گفتند: جنازه ایشان را به مدرسه سپهسالار ـ شهید مطهریِ کنونی ـ برده و در آنجا عالمان و گروههای گوناگون مردم برای تشییع جنازه تجمع کردهاند.
▫️جمعیت بسیار زیاد بود، شاید شان کسی چون آیت الله کاشانی جمعیتی بیش از این را میطلبید. با این حال یادم هست، که جمعیت بسیاری در تشییع جنازه وی حاضر شدند.
▫️جنازه آقای کاشانی به صحن حضرت عبدالعظیم آمد. روبهروی بازار حضرت عبدالعظیم جنازه را بر زمین گذاشته و آقای سید محمد موسوی واعظ، معروف به موسویِ شاه عبدالعظیمی؛ در مقابل جنازه ایستاد و سخنرانی مفصلی در شان و مقام و موقعیت آیت الله کاشانی بیان کرد، که قابل توجه و تمجید بود، سپس جنازه او را به خاک سپردند.
▫️در مسجد جامع حضرت عبدالعظیم، مجلس ختمی به مناسبت شب هفت، یا چهلم آیتالله کاشانی برپا شد. آنگونه که در ذهنم هست، آقای شیخ عباسعلی اسلامی منبر رفت. نکتهای که خوب به یاد دارم، سخن او درباره تقوای آیت الله کاشانی بود. ایشان گفت: «آیتالله کاشانی یک روزی رئیس مجلس شورای ملی بود، یک روز فلان مقام را داشت، اما وقتی از دنیا رفتند، بقال و قصاب و نانوایی پامنار به خاطر خرید نسیه از او طلبکار بوده و فرزندان ایشان این مبلغ را پرداختند. این همه نشانه تقوا و زهد و تهذیب نفسِ آیت الله کاشانی است، که با آن همه جلال و جبروت، و آن همه موقعیت مملکتی، در شرایطی از دنیا رفت که برای مخارج زندگی مقروض بوده است».
[خاطرات سیدتقی موسوی درچهای، صص ۷۰_۷۱]
@rozaneebefarda
بیسوادی آمیخته با غرضورزی و تلاش مذبوحانه برای فاصلهگذاری بین نظام اسلامی و آیتالله سیستانی!
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔹یکی از کانونهای سمپاشی رسانهای علیه روابط مستحکم بین مقام معظم رهبری و آیتالله سیستانی، حلقه موسوم به #پسران_سارا_شریعتی بود که شامل جمعی جامعهشناسی خوانده با پسزمینههای سکولار و ظاهر انقلابی نماست!
🔹اینان ملغمهای از افکار شریعتی و چپگرایی سوسیالیستی و در عین حال آموزههای مکتبی لیبرالیستی اند و در عین حال خود را زبان به اصطلاح اسلام سنتی هویتگرا معرفی میکنند!
▫️این جوان از یک طرف شاگرد سارا شریعتی است، از طرف دیگر با حلقه جامعهشناسی خوانده های باقرالعلوم(ع) و بعضا با آقای پارسانیا آمد و شد دارد! از طرف دیگر مرید و دست پرورده زائری است(از تشکیلات خانه در دهه ۷۰ تا تشکیلات خیمه در دهه ۹۰) از دیگر سو در محافل حوزویان سکولار سرک میکشد!
از نهادهای مختلف نظام پروژه میگیرد و در عین ژست اپوزسیون و مخالف خوانی دارد!
🔹در زمان #احمدینژاد او از سازمان ملی جوانان #یواشکی پول گرفت برای راهاندازی یک نشریه پرخرج! اما بعدا در ۸۸ در قامت یکی از مسئولان ستاد میرحسین ظاهر شد!
خلاصه عجیباند این جماعت!
▫️جهت اطلاع #سکولارهای_سرگردان!
آرمان فلسطین تعلق به طیف خاصی از عالمان شیعی ندارد و به شهادت اسناد، چه قبل و بعد از آغاز مبارزات و چه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، بعنوان یک آرمان مشترک مطرح بوده است.
تلاش های مذبوحانه و ادبیات سازی بی ریشه، حقیقت را عوض نمیکند.
آیتالله سیستانی در مورد فلسطین آنگونه میاندیشد که سایر آیات میاندیشند.
@rozaneebefarda
تلاش مذبوحانه برای تطهیر جناب آقای #سیدحسن_مصطفوی!
آیا او نقش محوری در ساخت اشرافی حرم امام نداشته است؟
🔶حاشیه روزنه
۱. ارتکاز ذهنی مردم با توییت این و آن مرید رسانهای تغییر نمیکند. مردم آنچه دیدهاند را کنار نمیگذارند تا بافتههای رسانهای این و آن را باور کنند!
۲. رصد تولیدات رسانهای فرزند آقای مصطفوی برای قضاوت در مورد میزان اشرافیت یا سادهزیستی وی کافی است!
۳. اگر آقای مصطفوی واقعا سادهزیست هست، زندگی اش را مثل شهید رجایی و سایر مسئولان سادهزیست عصر انقلاب اسلامی، در معرض مردم بگذارد.
البته روایت سیاسیون متقی و مورد اعتماد هم کفایت میکند اما حتما مردم ادعاهای ژورنالیستهای اجارهای را باور نخواهند کرد.
و از قضا وقتی این جماعت بر امری اصرار میورزند، مردم بیشتر شک میکنند!
این نوع نظرسازی ها نشان میدهد حضور وی در انتخابات، کاملا جدی است و تیم حامیان او به حیث و بیث افتاده اند!
۴.حرم امام اگرچه با پول بیتالمال ساخته شده و از این نظر تمام دولتها از هاشمی تا روحانی در آن مشارکت داشتهاند اما مسئولیت مستقیم ساخت این بنای اشرافی، متوجه شخص تولیت حرم است ولاغیر!
۵. مقام معظم رهبری در هنگام سخنرانی در حرم امام، همان زیلوی ساده حسینیه امام خمینی را بر سنگفرشهای اشرافی حرم امام پهن کردند تا به همه اعلان کنند سادهزیستی یعنی چه!
#انتخابات۱۴۰۰
@rozaneebefarda
آیا این صحیح است که با پول بیتالمال رپرتاژ انتخاباتی بروند؟
جماران با بودجه عمومی اداره میشود و قرار بوده در خدمت انتشار آثار و اندیشههای امام باشد.
حالا در آستانه #انتخابات۱۴۰۰ و احتمال قوی برای کاندیداتوری جناب سيدحسن مصطفوی، وجهی ندارد که این رسانهها به کانون تبلیغات انتخاباتی شخص او تبدیل شوند.
این نحو اقدامات، ماهیت واقعی مدعیان خط امام را روشن میکند و نشان میدهد آنان تا چه اندازه از سیره و اندیشه امام دورند که از امکانات دولتی برای استفاده شخصی خود استفاده میکنند!
@rozaneebefarda
مظلومیت #آیتالله_کاشانی به روایت #امام_خمینی
#حافظه_تاریخی_حوزویان
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
▫️ ما در زمان خودمان هم آقای کاشانی را دیدیم. آقای [آیتالله سیدابوالقاسم] کاشانی از جوانی در #نجف بودند و یک #روحانی_مبارز بودند. مبارزه با استعمار، آن وقت البته انگلستان بود مبارزه با او.
▫️در ایران هم که آمدند تمام زندگی شان صرف همین معنا شد و من از نزدیک ایشان را می شناختم.
▫️در یک وقت وضع ایشان طوری شد که وقتی که ازمنزل می خواست حرکت کند فرض کنید بیایند به مسجدشاه، مسجدشاه مطلع می شد، در نظر داشتند، اعلام می شد، این طور بود وضع ایشان. بعدش دیدند که اگر یک روحانی در میدان باشد لابد اسلام را در کارمی آورد، این حتمی است و همین طور هم بود. از این جهت شروع کردند به جوسازی.
▫️آن طور جوسازی کردند که یک سگی را عینک به آن زدند ـ و آن طور که من شنیدم ـ عینک زدند و از طرف مجلس آوردند این طرف و به اسم آیتالله!
▫️و من خودم در یک مجلسی بودم که مرحوم آقای کاشانی وارد شد در آن مجلس، مجلس روضه بود، هیچ کس پانشد. من پاشدم و یکی از علمای تهران که الآن هم هستند و من جا دادم به ایشان ـ جا هم ندادند ـ.
▫️ این جو را درست کرده بودند برای آقای کاشانی که دیگر از منزلش نمی توانست بیرون بیاید، در یک اتاقی محبوس بود در منزلش طوری که نمی توانست بیرون بیاید. چند دفعه هم گرفتند چه کردند. آنجا هم شکست دادند، مسلمین را شکست دادند.
[صحیفه امام، ج ۱۸، ص ۲۴۸]
@rozaneebefarda
جوابیه دوم جناب آقای استاد شیخ محسن فقیهی به آقای سروش محلاتی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
[ص 1 از 5]
🔸جوابیه استدلالی جناب آقای فقیهی بر یادداشتهای سروش محلاتی پیرامون #نقض_عهد_با_کفار، پاسخ وی را در پی داشت و اکنون جوابیه دوم جناب آقای فقیهی در ذیل به خوانندگان تقدیم میشود:
🔻سروش می گوید:
"از نظر عقلا مسئله دارای صور مختلفی است. مثلا گاه تعهد جنبه ضمنی دارد مثل شرط در ضمن عقد که عدم عمل بشرط، موجب بطلان عقد نیست بلکه عقد صحیح بوده و صرفا خیار اثبات میشود و گاه تعهد چند طرف دارد و از سوی یک طرف نقض میشود، که باز هم امکان بقای عقد از نظر عقلا وجود دارد و گاه عقد دارای مصالحی است که حتی پس از نقض از یک طرف، طرف مقابل نمیخواهد نقض متقابل آن را اعلام نماید و تعهدات خود را بشکل یک طرفه ادامه میدهد مثل کشوری که در برابر همسایه متجاوز به مرزهای خود باز هم تعهد خود را به همان مرزها اعلام مینماید. همه این موارد کاملا عقلائی است."
⚪️پاسخ:
صورت اولی که ایشان بیان کرده اند، ارتباطی با بحث ما ندارد؛ چرا که در اینجا تعهد در مقابل تعهد است نه اینکه تعهد در ضمن تعهد باشد. در اینجا شرط ضمن عقدی در کار نیست بلکه تعهد را پاره میکنند.
صورت دوم که تعهد چند طرف دارد، اگر تعهد یک طرف با مجموع اطراف من حیث المجموع باشد، با نقض یک طرف، کلّ تعهد منتفی میشود مگر بگویید تعهد با هر یک از آنها جدا جدا هست که این مورد قبول نیست و در پنج به علاوه یک، خلاف فرض است.
صورت سوم را ما هم منکر نیستیم ولی بقاء عهد در این صورت از جهت پایبندی به تعهد نخواهد بود بلکه به خاطر مصلحت دیگری است که عارض شده است وگرنه حکم اولی، وجوب نقض است.
علاوه بر مخدوش بودن مطلب، مثالی که ایشان در صورت سوم آورده اند، از بحث ما خارج است؛ زیرا در بحث تجاوز به مرزها، این کار با قطع نظر از تعهد بیرونی، تصرف در ملک غیر محسوب میشود و اشکال دارد. و انجام کار از سوی یک طرف دلیلی بر انجام حرام از سوی طرف مقابل نمیشود.
اما در بحث ما موضوع قرارداد، تعهدی است که تا قبل از تعهد، الزام شرعی روی آن نبوده و لزوم عمل به آن از جهت عهد است. در موضوع تجاوز مرزی قبل از تعهد، تصرف و تجاوز حرام بوده است.
⚫️سروش در قسمت دیگری از مطالبش آورده است:
"الف) اگر این آیات امضای بنای عقلا باشد، پس ابتدا باید مشخص کرد که بنای عقلا بر "وجوب" نقض در برابر نقض عهد است و آن را یک "حکم تکلیفی" میدانند یا عقلا نظر به جواز نقض داده و طرف مقابل را برای نقض متقابل "ذی حق" و مجاز میدانند تا بر طبق مصلحت خود تصمیم بگیرد؟
کسی که آیات را ناظر به بنای عقلا میداند، نمیتواند از آنها استفاده وجوب کند. وجوب در بنای عقلا نسبت به نقض وجود ندارد.
ب) اگر این آیات ناظر به حکم عقلاء و امضایی نباشد و جنبه تاسیس داشته باشد، در این صورت "منطوق" آیه (فَمَا اسْتَقَامُوا لَكُمْ فَاسْتَقِيمُوا لهم) فقط محدود بودن "وجوب" استقامت مسلمانان را در حد تعهد کافران اثبات میکند و این وجوب محل بحث نیست. پس باید برای وجوب نقض به "مفهوم" آیه استناد کرد و مفهوم هم بیش از "عدم وجوب" استقامت بر عهد در صورت نقض از سوی دشمنان نیست. پس ادعای وجوب نقض در صورت دوم ربطی به آیه ندارد. از این رو نباید گفت: «وفای به پیمان، منوط به وفای طرف مقابل شده است» بلکه "وجوب وفای به پیمان" منوط است و با انتفاء شرط "وجوب" منتفی میشود و نه جواز.
درباره آیه دوم (فانبذ الیهم) در ادامه، بحث خواهیم کرد."
🔘پاسخ:
با توجه به اینکه بعد از نقض طرف مقابل، عهد منتفی میشود، دیگر موضوعی نیست تا حکمی بر آن مترتب شود و مقصود از وجوب نقض، عدم موضوع تعهد است پس بحث اینکه وجوب نقض، حکم تکلیفی است لغو است بلکه حکم عقلا به عدم بقای تعهد است.
با توجه به پاسخی که در قسمت قبل بیان کردیم مشخص میشود که بنای عقلا در این مسأله وجود دارد؛ زیرا در اینگونه معاهدات که دو طرف امتیازاتی به یکدیگر میدهند تا به مصلحت مهمتری دست پیدا کنند، وقتی آن مصلحت حاصل نشود، دادن امتیازات و محروم کردن خود از برخی حقوق، جز ضرر چیزی نخواهد بود و قطعا در اینگونه موارد، بنای عقلا بر عدم بقای تعهد است.
بنابراین امضایی بودن آیات نسبت به بنای عقلا مشکلی ندارد و مورد خدشه نیست؛ زیرا با نقض طرف مقابل، موضوع تعهد منتفی شده است در حالی که حکم باید روی موضوع بیاید.
اگر بر فرض، این آیات در مقام تأسیس هم باشند، اشکال شما وارد نیست؛ زیرا درست است که مفهوم آیه، عدم وجوب است ولی عدم وجوب با حرمت نیز سازگار است نه اینکه عدم وجوب به معنای جواز باشد.
@rozaneebefarda
ادامه👇🏽
جوابیه دوم جناب آقای استاد شیخ محسن فقیهی به آقای سروش محلاتی
[ص 2 از 5]
⚫️سروش در قسمت دیگری از نقد خود، چنین می گوید:
"این اشکال شگفت آور است، با صرف نظر از اینکه قائلان به وجوب نقض، برای رهبری تعیین «تکلیف» میکنند در حالیکه این نظریه برای او اثبات «اختیار» میکند.
اولا: بحث در این است که خدا برای حاکم اسلامی تعیین تکلیف کرده است یا نه؟ یعنی بحث درباره یک موضوع کلی فقهی است که در این مساله، اقتضای ادله وجوب است یا جواز؟ و کسی وارد بحث مصداقی نشده و و نعوذ بالله برای مقامی تعیین تکلیف نکرده!
آیا ناقد محترم معتقد است که کسی به اظهارنظر در ابواب فقهی مرتبط با حکومت بپردازد و یا مثلا اگر درباره آیات جهاد بحث کند، در حریم نایب امام زمان وارد شده است؟!!
ثانیا: فرضا بحث مصداقی هم باشد و کسی بخواهد مستندات یک حکم ولایی در مورد خاصی را نقد کند، بحث علمی چه اشکالی دارد؟ و آیا نشان دادن اشکال یک فتوی و یا حکم "نقض" آن حکم است؟ خوشبختانه فقهای بزرگ تصریح کرده اند که بیان خطای حاکم، رد بر حاکم نبوده و ممنوع نیست(جواهر الکلام، ج۴۰، ص۱۰۵(
ثالثا: اگر احیانا از سوی حاکم اسلامی تمایلی برای طرح نقدها نباشد و مثلا به مجلسِ خبرگان بفرمایند که"خبرگان کارِ نقد ندارد"(22/2/77) این نظر نیز قابل نقد بوده و تکلیف را از دیگران سلب نمیکند.
بهرحال منع حوزه از ورود به مباحث حکومتی، گویای زمینه وقوع یک انحراف در حوزه فقه پر افتخار تشیع است که باید بزرگان حوزه چارهای برای آن بیاندیشند و گرنه فاجعه حوزه های اهل سنت در اینجا نیز تکرار خواهد شد."
⚪️پاسخ:
اولا: ما برای فقیه تعیین تکلیف نکردیم بلکه سخن ما این است اقتضای ادله و حکم اولی، وجوب نقض است و اقدامی که از سوی ولی فقیه در این مسأله انجام شد، مطابق با ادله بود.
اگر ایشان مصلحت را در عدم نقض میدیدند، ما باز هم قبول میکردیم و آن را به عنوان حکم ثانوی میدانستیم.
پس سخن ما صرفا برای اثبات این مطلب بود که اقدام ایشان مطابق با ادله بوده است و استدلال ایشان به آیه شریفه مشکلی نداشته است.
ثانیا: بحث فقهی در مورد مسائل حکومتی اشکالی ندارد. همان طور که تاکنون نیز دأب فقهای عظام بر همین بوده است. حتی انتقاد نسبت به برخی موضع گیریها و بیان خطای حاکم هیچ اشکالی ندارد. ولی به شرط اینکه موجب تضعیف حاکم نشود. گاهی انتقاد از حاکم به گونه ای صورت میگیرد که عملا موجب تضعیف ولی فقیه است و در این صورت درست نیست. اینکه بعد از سخنان مقام معظم رهبری با انتشار یادداشتی، آیه مورد استناد ایشان به چالش کشیده شود، عملا موجب تضعیف است و درست نخواهد بود. در اینگونه موارد میتوان نقد را به طور محرمانه بیان کرد و لزومی به انتشار آن در فضای مجازی نیست.
ثالثا: نقل قولی که ایشان از مقام معظم رهبری داشته اند، نقل ناقصی بوده و هرگز ایشان راه نقد را نبستهاند. برای واضح شدن مطلب، متن کامل سخنان مقام معظم رهبری را میآوریم تا اشکال کار ناقد محترم مشخص شود:
"انتخابات خبرگان، انتخاباتی است که به عقیدۀ من مهمّ است. البته مجلس خبرگان، برخلاف ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی، کار نقد ندارد؛ برای یک «لحظه»، منتظر مینشینند، لیکن آن لحظه (لحظه انتخاب رهبر)، بسیار مهمّ است. بنده هم هیچ چک و سند و سفتهای از خدای متعال نگرفتهام که تا ده روز دیگر، یا یک ماه دیگر، یا شش ماه دیگر، یا یک سال دیگر، زنده خواهم بود! من هیچ تضمینی ندارم. ممکن است من یک ساعت دیگر نباشم، کاملا ممکن است، نه اینکه بخواهیم تعارف کنیم.
پس باید خبرگانی وجود داشته باشند که به مجرّد اینکه این شخص، زمین افتاد، یک نفر دیگر را اقامه کنند. کما اینکه بعد از رحلت امام، این کار به سرعت انجام گرفت و با قطع نظر از نوع انتخابی که آنها کردند (که من خودم را حقیر میدانم) نفس این کار و سرعت عمل، بسیار کار مفید و گرهگشایی بود. از این جهت، کار خبرگان بسیار مهمّ است. باید آدمهای امین و درست و حسابی انتخاب شوند و منتظر بنشینند. البته آقایان هر سال یک جلسه دارند که دور هم مینشینند و بحث میکنند. این یک جلسه، برایشان لازم و ظاهراً مفید است.
ممکن است سالهای متمادی بگذرد، به آن انتخاب اساسی نیاز پیدا نکنند، اما یک لحظه که انتخاب میکنند، این مجلس، خیلی اهمّیت پیدا میکند.
بیانات در جلسه پرسش و پاسخ دانشگاه تهران، (22/02/1377)"
همانطور که مشخص است منظور از کار نقد نداشتن مجلس خبرگان، اقدام بالفعل است یعنی مجلس خبرگان در زمانهای خاصی نقش پیدا میکند. پس کلمه «نقد» در این عبارت به معنای انتقاد کردن نیست.
شایسته است در هنگام نقل قول از افراد، مخصوصا افرادی مثل مقام معظم رهبری، دقت کامل را داشته باشیم تا موجبات بدفهمی برای خود و سایرین به وجود نیاید.
@rozaneebefarda
ادامه👇🏽
جوابیه دوم جناب آقای استاد شیخ محسن فقیهی به آقای سروش محلاتی
[ص 3 از 5]
⚫️سروش در ادامه در پاسخ به اشکالی که مربوط به امر بعد از حظر بود، نوشته است:
"این مباحث خارج از ادعای حقیر است. و طرح آن بعنوان اشکال بیمورد است. بحث درباره امر در مقام "توهم حظر" است، نه امر "عقیب حظر ". آیا تفاوت این دو بر استاد محترم مخفی مانده است؟!
همانگونه که ایشان متذکر شده اند آیه مربوط به فرض "خوف از خیانت" است، پس موضوع "وقوع خیانت" نیست تا اگر حظر و منع، مشروط به متعهد بودن طرف مقابل است ، امر بعد از حظر بی معنا شود .
به بیان روشنتر : برای نقض عهد متقابل در برابر دشمن دو صورت مطرح است:
ا. فرض اقدام دشمن به نقض و وقوع خیانت
۲. فرض نگرانی از نقض و احتمال خیانت او
آیه «وَ إِمَّا تَخَافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِيَانَةً...» مربوط به فرض دوم است. لذا توهم حظر جا دارد یعنی "احتمال" میدهیم که نهی از نقض در این فرض هم وجود داشته و تا خیانت آنها تحقق نیافته باشد ، اجازه نداشتم باشیم دست باقدام زده و نقص عهد پیش دستانه بکنیم."
⚪️پاسخ:
وقتی آیه در صورت خوف خیانت، امر به نقض میکند، مشخص است که در صورت وقوع خیانت، به طریق اولی باید نقض صورت بگیرد. پس حتی اگر نسبت به فرض خوف خیانت، توهم حظری وجود داشته باشد، در بحث ما که خیانت واقع شده است، هیچ گونه توهم حظری وجود نخواهد داشت. علاوه بر اینکه با تحقق نقض، عهدی وجود ندارد.
با این توضیحی که داده شد، سایر اشکالاتی که در این مورد مطرح شده بود، نیز پاسخ داده میشوند؛ زیرا محل بحث ما وقوع خیانت است و در صورت وقوع خیانت، قطعا بنای عقلا بر نقض وجود دارد؛ زیرا عهدی وجود ندارد.
⚫️سروش در قسمت دیگری از نقدهایش گفته است:
"بله امر بعد از حظر دلالت بر جواز و اباحه میکند و با وجوب هم سازگار است و برای وجوب نمیتوان به آن استناد کرد؛ ولی چه کسی اینگونه استدلال کرده است؟ آیا بنده به آیه استناد کردم تا جواز خاص را اثبات کنم و یا بنده خدشه در استدلال برخی بزرگان کردم که برای "وجوب فعلی" نقض به آیه تمسک نمودند؟!!
بعلاوه استاد که آیه را برای اثبات لزوم نقض کافی ندانسته اند، مجددا دلیل عقلایی را ضمیمه آیه نموده تا حکم نقض را نتیجه بگیرند ولی این ضمیمه بی فایده است چون در بنای عقلا با این تقریر، حکم به "وجوب نقض" وجود ندارد. لغویت در نزد عقلا مستلزم حکم تکلیفی حرمت نقض نکردن نیست.
پس در نظر استاد محترم که مبنا را بنای عقلا قرار داده اند، آیه بر وجوب دلالت ندارد و ایشان هم تلویحا استناد بعض الاعاظم به آیه قرآن را رد کرده اند!"
⚪️پاسخ:
این قسمت از نوشته ایشان خیلی عجیب است. ما که گفتیم بنای عقلا بر نقض است و حکم اولی، وجوب نقض است. مقام معظم رهبری برای کنار گذاشتن تعهدات به این آیه استناد فرمودند و ما توضیح دادیم که این استناد درست بوده و اشکالی وارد نیست.
اینکه ایشان به ما اینگونه نسبت دادهاند که آیه را برای اثبات لزوم نقض کافی ندانسته و دلیل عقلایی را ضمیمه کرده ایم، درست نیست؛ زیرا برای فهم آیات و روایات قطعا باید به قرائن توجه کرد و از جمله آنها قرائن عقلی است که به منزله قرینه متصله، در شکل گیری ظهور ادله، نقش مهمی دارند. پس نمیتوان به خاطر کمک گرفتن از قرائن عقلی، آیه را متصف به عدم دلالت کرد.
در مورد بنای عقلا بر نقض هم، باید گفت لغویت، کمترین تالی فاسدِ ماندن در قرارداد نقض شده است. تضعیف جبهه خودی، جرأت پیدا کردن دشمن بر نقضهای بعدی، زیادی خواهی دشمن و... از جمله نتایج آشکار این اقدام خواهد بود که با توجه به این موارد، شبهه ای در بنای عقلا وجود نخواهد داشت.
@rozaneebefarda
ادامه👇🏽
جوابیه دوم جناب آقای استاد شیخ محسن فقیهی به آقای سروش محلاتی
[ص 4 از 5]
⚫️سروش در مورد بحثهایی که درباره ماده (نبذ) مطرح شده بود نیز می گوید:
" در اینجا این نکات قابل توجه است:
۱. از میان کتابهای لغت، انتخاب کتاب العین و صرفا استناد به آن، با توجه به تردیدهایی که نسبت به آن وجود دارد، شایسته نیست.
۲. ماده و ریشه لغت برای فهم اشتقاقات و ترکیبات کافی نیست. لذا در همین جا کتابهای معتبر لغت، پس از آنکه ماده «نبذ» را معنی کردهاند، خصوص ترکیب «فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ عَلَى سَوَاءٍ» را معنی نمودهاند. ناقد محترم اصلا به "علی سواء" و تاثیر آن در معنی آیه توجه نکرده است.
۳. در کتب لغت، چون مفهوم لغوی "نبذ" و افکندن را در تبیین آیه کافی ندانسته است، لذا به ناچار، «فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ عَلَى سَوَاءٍ» را معنی کردهاند: اگر با گروهی توافقی داشته باشی و نگران نقض عهد آنان باشی، تو پیش دستی به نقض نکن تا اینکه به آنها قصدت را اعلام کنی و تو و آنها در آگاهی از نقض برابر و مساوی باشید. «المعنى: إِن كان بينك و بين قوم هدنة فخفت منهم نقضاً للعهد فلا تبادر إِلى النقض حتى تلقي إِليهم أَنك قد نقضت ما بينك و بينهم، فيكونوا معك في علم النقض و العود إِلى الحرب مستوين.»(لسان العرب، ۵۱۲/۳ تاج العروس ۴۰۰/۵ و رک:مصباح المنیر)
۴. روشن شد که "نقض" و "اعلام" دو معنای نبذ نیست و خصوصیت معنا در ترکیب این جمله و مستفاد از "علی سواء" است.
۵. اعلام و نقض، مشترک معنوی نبوده و مفهوم جامع ندارند.
۶. در یادداشت بنده هرگز «لغت» نبذ به «اعلام» معنی نشده است بلکه گفته شده در تفسیر دو معنی برای آن آورده اند؛یکی اعلام که در تفسیر طبری از عامه (۸۶/۱) و التبیان از خاصه (۶۱/۱) آمده ودیگری القاء همراه اعلام که در بسیاری از تفاسیر دیده میشود(مجمع البیان و المیزان و...)
۷. ترجمه این آیه که در ابتدای نقد آمده و با نادیده گرفتن علی سوا، ایه را بمعنی نهی از نقض عهد دانسته اند، قطعا صحیح نیست واگر با همین ترجمههای متعارف امروزی هم تطبیق شود(مکارم، انصاریان، آیتی، فولادوند و...) خلل آن آشکار میشود. آیه میگوید وقتی علائم خیانت از سوی دشمنان آشکار شد، تو هم به آنها اعلام کن که میخواهی نقض کنی تا در شرایط مساوی باشید، نه آنکه مخفیانه نقض کنی که این کار خیانت است و خداوند خیانت کاران را دوست ندارد.
۸. دستور اصلی آیه امر به اعلام است.
بر اساس نظر امثال شیخ طوسی که «انبذ الیهم» را «أعلِمهم»(اعلام کن) معنی کرده اند، آیه دلالت بر حکم نقض ندارد. براساس نظر دیگر هم آیه متضمن دو امر نیست تا دلالت بر دو حکم کند چه اینکه ملازمهای هم بین حکم مصرح در آیه (وجوب اعلام) با وجوب اصل نقض نیست. به علاوه ذیل آیه در نهی از خیانت، قرینه آن است که حکم مورد نظر، همان مخفی نگاه داشتن تصمیم به نقض است که خداوند از آن نهی فرموده است."
پاسخ:
اولا: ذکر کتاب «العین» به عنوان نمونه بوده و یادداشت کوتاه، گنجایش ارجاعات زیاد را ندارد. در کتاب های زیادی این معنا ذکر شده است مانند: معجم مقاییس اللغة، ج5، ص380؛ لسان العرب، ج3، ص511)؛ تاج العروس، ج5، ص399؛ صحاح، ج2، ص571؛ المحیط فی اللغة، ج10، ص87؛ مجمع البحرین، ج3، ص188؛ مصباح المنیر، ج2، ص590.
ثانیا: معنای «علی سواء» مشخص است و تأثیری در پذیرش معنای ایشان ندارد. عبارتی که ایشان از برخی لغویین نقل کرده اند نیز هم اشاره به مساوات در علم به نقض و هم اشاره به خود نقض دارد. صِرف مساوات در علم، متضمن نکته خاصی نیست که به آن توجه داده شود، بلکه مهم مساوات در عمل است و این نکته از کلام برخی از مترجمینی که ناقد محترم نام بردند نیز قابل استفاده است: "و اگر از خيانت و پيمانشكنى گروهى [كه با آنان همپيمانى] بيم دارى، پس به آنان خبر ده كه [پيمان] به صورتى مساوى [و طرفينى] گسسته است زيرا خدا خائنان را دوست ندارد" (ترجمه انصاریان)
@rozaneebefarda
ادامه👇🏽
جوابیه دوم جناب آقای استاد شیخ محسن فقیهی به آقای سروش محلاتی
[ص 5 از 5]
⚫️سروش در آخرین قسمت اشکالات خود اینگونه مینویسد:
"به نظر فقهای بزرگ، آیه درصدد بیان وجوب اعلام است؛ علامه حلی میگوید: «یعنی اعلمهم بنقض عهدهم حتی تصیر انت و هم سواء فی العلم»(تذکره،ج۹،ص ۳۷۸) صاحب جواهر هم میگوید: «ای اعلمهم نقض عهدهم حتی تکونون سواء فی ذلک»(جواهر، ج۲۱، ص۲۹۴) پس معنی آیه وجوب موکد اعلام در فرض نقض است و علت مناسب آن را ذکر فرموده است ولی آیه نسبت به حکم اصل نقض ساکت است.
عقلاء در موارد «احتمال نقض» از طرف مقابل، اقدام به نقض را لازم و قطعی نمیدانند چون احکام آنها صرفا در محدوه ضرورتهای اجتماعی است و وجوب نقض مبتنی بر ضرورت نیست. در بنای عقلا حکم تعبدی وجود ندارد و وقتی عقلا رویهای را در نظام اجتماعی "ضروری" تشخیص ندهند، حکم به "وجوب" آن نمیدهند."
⚪️پاسخ:
همان طور که قبلا اشاره شد، محل بحث ما در مورد وقوع نقض است نه خوف نقض. وقتی آیه شریفه تکلیف ما را در فرض خوف مشخص کرد، در صورت وقوع نقض به طریق اولی باید نقض کرد و بنای عقلا در فرض وقوع خیانت، وجود دارد. حتی آیت الله جوادی آملی به این نکته اشاره کرده اند که در فرض وقوع خیانت، نیازی به اعلام نیست: « بر این پایه نبذ عهد هنگام ظهور علائم پیمان شکنی است اما با روشن شدن نقض عهد و آشکار گشتن به هم ریختن آن نیازی به نبذ نیست؛ چون عهدی نمانده است تا نبذ شود» (تفسیر تسنیم، ج32، ص629)
همانگونه که از این عبارت مشخص است، حتی در نظر گرفتن معنای اعلام برای «نبذ» نیز مانع از فهم حکم مسأله مورد نظر ما نشده است؛ زیرا قرائن عقلی همیشه باید در کنار متن مورد توجه قرار بگیرند.
خداوند به همه ما توفیق فهم درست دستورات دینی و عمل به آنها را عنایت بفرماید.
@rozaneebefarda