کاهش مشارکت سیاسی #نه_به_ناکارآمدی
مجتبی ثانی
#یادداشت_وارده
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
با مشخص شدن نتایج انتخابات مجلس، و مشاهده کاهش محسوس مشارکت، برخی دلسوزان به حق نگران آمار پایین مشارکتند و بازار تحلیل ها در این باب داغ اشت.
مرور نمودار مشارکت مردم در انتخابات ادوار مجلس نشان میدهد که حضور مردم تابع عملکرد و کارآمدی دولت و مجلس مستقر است لذا نتیجه قهری #ناکارآمدی، یاس و نا امیدی در اثرگذاری و کاهش حضور است.
#وکیل_الدوله هایی با پرونده قطور رانت و فساد(که منجر به رد صلاحیت حدود یک سوم از نمایندگان فعلی شد) جز جاده صاف کنی برای #برجامیان، کارکرد دیگری نداشتند!
خالقان اقدامات ننگینی چون #برجام_بیست_ دقیقهای و #سلفی_حقارت، تنها میراثشان برای ملت بزرگ ایران، بدبینی و یاس و ناامیدی بود.
شرکت ۲۵ میلیونی مردم بزرگ ایران در بدرقه #حاج_قاسم عزیز و حضور بی سابقه مردم در راهپیمایی 22 بهمن امسال، نشان داد که مردم در لبیک به آرمانهای انقلاب اسلامی و حمایت از #خط_مقاومت، حضور حداکثری همیشگی دارند.
همانان که در دهه شصت در تشییع امام عزیزشان، بزرگترین تشییع بشریت را خلق کردند، اینبار در دهه نود، در بدرقه پیکر قطعه قطعه سردار سربلندشان، حماسه ای بزرگ آفریدند که دنیا مانندش را برای هیچ قهرمان و نظامی دیگری سراغ ندارد.
این حوادث شاهدی بر این مطلب است که اگر کارآمدی و اعتماد باشد، حضور مردم پررنگ است و در واقع مشارکت پایین در انتخابات اخیر، #نه_به_ناکارآمدی_دولت_و_مجلس بود.
طبیعی است که لشکر رسانهای برجامیان در تدارک فریب افکار عمومی است اما نباید بگذاریم مانند انتخابات ۹۶، جای #جلاد و #شهید را عوض کنند و مشارکت پایین را به اسم #نه_به_نظام جا بیندازند.
با نگاهی گذرا به آمار مشارکت در ده دوره اخیر مجلس این مطلب روشن می شود که هر گاه مدیران خسته و #غربزده بر این کشور حاکم شده اند، درصد مشارکت بسیار پایین آمده و مردم با عدم حضور خود در انتخابات، اعتراض خود به ناکارآمدی را فریاد زده اند.
و باز تجربه نشان داده پس از هر بار کاهش مشارکت، باز مردم به میدان آمده اند و با انتخاب مدیران دلسوز و انقلابی، آب رفته از جوی را بازگردانده اند و کارآمدی نظام اسلامی را به رخ مدیران خسته کشیده اند و مردم را دلگرم به انقلاب کرده اند و افزایش مشارکت نتیجه داده است.
و پس از آن همان مدیران خسته، به میدان برمی گردند و با وعده های فریبکارانه و جوسازی رسانه ای و ایجاد افتراق بین نیروهای انقلابی، با جذب رأی قشر طیفی که اطمینان به وعدهی نصرت الهی برایشان به باور تبدیل نشده است، کرسی های مسئولیت را تصاحب می کنند و باز همان دور ناکارآمدی و کاهش مشارکت تکرار می شود.
این بار هم در سایه یاس و ناامیدی عده ای از مردم، مردم هوشمند ایران به صحنه آمدند و تمام تلاش خود را برای تشکیل یک مجلس انقلابی به کار گرفتند و به لطف خدا موفق شدند. ان شاء الله مردم مایوس، با مشاهده کارآمدی، به گردونه بازخواهند گشت.
اینبار نباید اجازه دهیم مدیران خسته غربزده، با شانتاژ رسانه ای و ایجاد افتراق بین نیروهای انقلابی به صحنه برگردند.
باید با گفتگوی مستقیم و مستمر با مردم، در تحقق بلوغ سیاسی جامعه سهیم باشیم و این پیام را به همگان برسانیم که وعده های الهی را بر وعده های کدخداپرستان نفروشند و فریفته در باغ سبز برجامیان نشوند.
مطالبه گری جدی از نمایندگان انقلابی برای کاهش فاصله طبقاتی بین مسئولین و مردم و همت همگانی برای جمع کردن بساط مرفهان بی درد از سطوح عالی و میانی مدیریتی کشور، تکلیف همه نخبگان سیاسی جوان است و افزایش تصاعدی اعتماد مردم به جریان انقلابی را نتیجه خواهد داد.
ان شاء الله این وحدت نیروهای انقلابی که به برکت مطالبه مجدانه امت حزب الله شکل گرفت، مورد هجمه شیاطین انسان نما قرار نگیرد و این مجلس انقلابی بتواند مسیر پرآشوب آخرالزمان را با سرعت هر چه تمام تر طی کند.
حواسمان باشد اگر این وحدت بشکند و معاندین در هر لباسی و با هر توجیهی، حتی توجیهات تکلیف گرایانه، موفق شوند تکروی و فردگرایی و تکصدایی و حزبگرایی را جایگزین وحدت و همصدایی و همدلی کنند، باز کرسی های مسئولیت را مدیران خسته غربگرا تصاحب خواهند کرد و باز همان آش است و همان کاسه...
و بیشترین درد این عدم همدلی برای همان عزیزی است که سالیان سال منتظر ایستاده است تا ما همدل شویم و توفیق دیدارش نایلمان شود.
@rozaneebefarda
ماجرای #قیام #آیتالله_بافقی علیه #کشف_حجاب در حرم حضرت معصومه(س) به روایت آیتالله نوری همدانی
[صفحه ۳ از ۴]
🔹شاه رئیس شهربانی را خواست و گفت آن سید و آن شیخ کجا هستند؟
در طول اینمدت که در حالت سلام نظامی ایستاده بود گفت جان نثار آن شیخ را گیر آورده است و اکنون همینجا در یکی از غرفههای صحنه حاضر است اما آن سید متأسفانه فرار کرده و هرجا گشتیم اثری از او پیدا نشد.
شاه با تعلیمی محکم به دهان رئیس شهربانی کوبید بهطوری که یکی دو دندان او شکست و خون از دهانش راه افتاد و چند ضربت دیگر به کتف رئیس شهربانی کوبید و به یکی از افسران عالی رتبه فرمان داد درجه این توله سگ بیعرضه را بکن بفرستش تهران.
افسر جلو رفت و درجه های او را در حالی که او همانطور با سلام نظامی و در حال خبردار ایستاده بود کند و به دو تا پاسبان اشاره کرد آنها جلو دویدند و بازوهایش را گرفتند و او را از صحنه و صحن بیرون بردند.
شاه بعد از اینکه از مجازات رئیس شهربانی فارغ شد با قیافه خشم آلود فریاد زد شیخ پدر... و... را بیاورید سپهبد احمدی و ضی از افسران درصدد جستجو بر آمده به مسجد بالاسر که عبادتگاه شیخ بود آمدند و شیخ را دیدند که در آنجا نشسته است جلو آمدند و دستهای خود را روی سر او بلند کرده و فرمان دادند بیحرکت و را به طرف شاه می بردند
🔹شیخ با قدم هایی محکم و دلی سرشار از اطمینان و اخلاص به طرف آن #جلاد می رفت و از اینکه توفیق انجام وظیفه امر به معروف و نهی از منکر را در جای خود به دست آورده است خوشحال بود و بالأخره شیخ محمدتقی بافقی آمد و بدون هیچ تشویش و هراس روبروی شاه ایستاد.
ایستادن این عالم مجاهد و فریادگر شجاع در برابر این طاغوت روزگار، یادآور مواردی از تاریخ حوادث آفرین اسلام است؛ یادآور ایستادن مسلم بن عقیل در برابر ابن زیاد همچنین ایستادن میثم تمار در برابر ابن زیاد و ایستادن حجربن عدی و رشید هجری در برابر زیاد است و بالاخره ایستادن سعیدبن جبیر و کمیل بن زیاد رو در روی حجاج بن یوسف را تداعی می کند.
یکی با دلی مست و مغرور مقام و جاه و جلال دنیا، یکی با دلی سرشار از اخلاص و عشق به نیکی ها و محبت خدا
شیخ محمدتقی محکم و قاطع رو در روی شاه ایستاده بود و به چشم هایش نگاه می کرد شاه در منتهای درجه عصبانیت فریاد زد شیخ... (از همان فحش های آبدار و مخصوص و منحصر به فرد خویش نثار شیخ نمود) و با تعلیمی و لگد به جان او افتاد و بعد با اشاره او، شیخ محمد تقی را دمر خوابانیدند و شاه با عصای ضخیم خود بر پشت او می نواخت و شیخ تنها می گفت یا امام زمان یا امام زمان
شیخ چون این #قیام برای امر به معروف و نهی از منکر را از اثنای دعای ندبه آغاز کرده بود لذا این سرباز مجاهد امام عصر(ع) از آن ساعت تا این لحظه که زیر چکمه و شلاق جلاد است پیوسته به یاد آن حضرت است و برای جلب خوشنودی و احیای آرمان او همه این مصیبت ها را تحمل میکند و میگوید یا امام زمان و یا امام زمان و خوشحال است که در راه او چوب می خورد
بعداز کتک زدن های بسیار شاه از حاج شیخ محمدتقی پرسید:چه کسی به تو گفت که به ملکه ایران توهین کنی؟
حاج شیخ درکمال اطمینان و قوت نفس گفت توهین نبود امر به معروف بود من گفتم بی حجابی در اسلام حرام است خاصه در حرم مطهر دختر پیغمبر هنوز هم همین را ميگويم!
شاه که به خیال خودش با توهین و کتک رضایت خاطر ملکه را حاصل کرده بود و زهر خود را نیز ریخته بود، راه افتاد و گفت این شیخ را برای استنطاق با ما بیاورید تهران آن سید را هم پیدا کنید و به تهران بفرستید
مأمورین شیخ محمدتقی را به تهران و از آنجا یکسره به زندان شهربانی بردند ولی سیدناظم در همان گیر و دار اول از میان جمعیت خارج شد و مأمورین نتوانستند او را پیدا کنند و بعدها معلوم شد به نجف اشرف رفته و در آنجا مشغول تحصیل گردید و تا بعد از شهریور۱۳۲۰ به ایران مراجعت نمود.
طلاب علوم دینی و علما و اهالی مذهبی شهر قم از اعمال خشن و شدید رضاشاه سخت ناراحت شدند و در حال بهت و حیرت بودند؛ چون تصور نمی کردند که کار به اینجا بکشد و شامل چنین اقدامات سختی که نسبت به آستانه حضرت معصومه و مقام روحانیت در انظار عامه توهین آمیز بود جرات نماید لذا چون نمی توانستند به سکوت بگذرانند و اقدامی نکنن جمعی از علما و مردم در این بین به محضر موسس حوزه علمیه آیتالله حاج شیخ عبدالکریم شتافته و از ایشان تقاضا کردند که حکم جهاد صادر کنند
ولی آیتالله العظمی حائری چون از خوی ددمنشانه شاه اطلاع داشتند که اگر حرکتی از ناحیه مردم صورت بگیرد مأمورینی برای سرکوب خواهد فرستاد و این جریان از قم به شهرهای دیگر هم (بر اساس این که آیت الله حائری یک مرجع عالی مقام مذهبی است حکم جهاد صادر کرده) سرایت خواهد کرد یک بلوای عمومی به وجود خواهد آمد و خونریزی وسیعی به راه خواهد افتاد و ایادی رضاخان حوزه علمیه را متلاشی و نابود خواهند ساخت.
@rozaneebefarda
ادامه👇
ماجرای #قیام #آیتالله_بافقی علیه #کشف_حجاب در حرم حضرت معصومه(س)
[صفحه ۳ از ۴]
🔹شاه رئیس شهربانی را خواست و گفت آن سید و آن شیخ کجا هستند؟
در طول اینمدت که در حالت سلام نظامی ایستاده بود گفت جان نثار آن شیخ را گیر آورده است و اکنون همینجا در یکی از غرفههای صحنه حاضر است اما آن سید متأسفانه فرار کرده و هرجا گشتیم اثری از او پیدا نشد.
شاه با تعلیمی محکم به دهان رئیس شهربانی کوبید بهطوری که یکی دو دندان او شکست و خون از دهانش راه افتاد و چند ضربت دیگر به کتف رئیس شهربانی کوبید و به یکی از افسران عالی رتبه فرمان داد درجه این توله سگ بیعرضه را بکن بفرستش تهران.
افسر جلو رفت و درجه های او را در حالی که او همانطور با سلام نظامی و در حال خبردار ایستاده بود کند و به دو تا پاسبان اشاره کرد آنها جلو دویدند و بازوهایش را گرفتند و او را از صحنه و صحن بیرون بردند.
شاه بعد از اینکه از مجازات رئیس شهربانی فارغ شد با قیافه خشم آلود فریاد زد شیخ پدر... و... را بیاورید سپهبد احمدی و ضی از افسران درصدد جستجو بر آمده به مسجد بالاسر که عبادتگاه شیخ بود آمدند و شیخ را دیدند که در آنجا نشسته است جلو آمدند و دستهای خود را روی سر او بلند کرده و فرمان دادند بیحرکت و را به طرف شاه می بردند
🔹شیخ با قدم هایی محکم و دلی سرشار از اطمینان و اخلاص به طرف آن #جلاد می رفت و از اینکه توفیق انجام وظیفه امر به معروف و نهی از منکر را در جای خود به دست آورده است خوشحال بود و بالأخره شیخ محمدتقی بافقی آمد و بدون هیچ تشویش و هراس روبروی شاه ایستاد.
ایستادن این عالم مجاهد و فریادگر شجاع در برابر این طاغوت روزگار، یادآور مواردی از تاریخ حوادث آفرین اسلام است؛ یادآور ایستادن مسلم بن عقیل در برابر ابن زیاد همچنین ایستادن میثم تمار در برابر ابن زیاد و ایستادن حجربن عدی و رشید هجری در برابر زیاد است و بالاخره ایستادن سعیدبن جبیر و کمیل بن زیاد رو در روی حجاج بن یوسف را تداعی می کند.
یکی با دلی مست و مغرور مقام و جاه و جلال دنیا، یکی با دلی سرشار از اخلاص و عشق به نیکی ها و محبت خدا
شیخ محمدتقی محکم و قاطع رو در روی شاه ایستاده بود و به چشم هایش نگاه می کرد شاه در منتهای درجه عصبانیت فریاد زد شیخ... (از همان فحش های آبدار و مخصوص و منحصر به فرد خویش نثار شیخ نمود) و با تعلیمی و لگد به جان او افتاد و بعد با اشاره او، شیخ محمد تقی را دمر خوابانیدند و شاه با عصای ضخیم خود بر پشت او می نواخت و شیخ تنها می گفت یا امام زمان یا امام زمان
شیخ چون این #قیام برای امر به معروف و نهی از منکر را از اثنای دعای ندبه آغاز کرده بود لذا این سرباز مجاهد امام عصر(ع) از آن ساعت تا این لحظه که زیر چکمه و شلاق جلاد است پیوسته به یاد آن حضرت است و برای جلب خوشنودی و احیای آرمان او همه این مصیبت ها را تحمل میکند و میگوید یا امام زمان و یا امام زمان و خوشحال است که در راه او چوب می خورد
بعداز کتک زدن های بسیار شاه از حاج شیخ محمدتقی پرسید:چه کسی به تو گفت که به ملکه ایران توهین کنی؟
حاج شیخ درکمال اطمینان و قوت نفس گفت توهین نبود امر به معروف بود من گفتم بی حجابی در اسلام حرام است خاصه در حرم مطهر دختر پیغمبر هنوز هم همین را ميگويم!
شاه که به خیال خودش با توهین و کتک رضایت خاطر ملکه را حاصل کرده بود و زهر خود را نیز ریخته بود، راه افتاد و گفت این شیخ را برای استنطاق با ما بیاورید تهران آن سید را هم پیدا کنید و به تهران بفرستید
مأمورین شیخ محمدتقی را به تهران و از آنجا یکسره به زندان شهربانی بردند ولی سیدناظم در همان گیر و دار اول از میان جمعیت خارج شد و مأمورین نتوانستند او را پیدا کنند و بعدها معلوم شد به نجف اشرف رفته و در آنجا مشغول تحصیل گردید و تا بعد از شهریور۱۳۲۰ به ایران مراجعت نمود.
طلاب علوم دینی و علما و اهالی مذهبی شهر قم از اعمال خشن و شدید رضاشاه سخت ناراحت شدند و در حال بهت و حیرت بودند؛ چون تصور نمی کردند که کار به اینجا بکشد و شامل چنین اقدامات سختی که نسبت به آستانه حضرت معصومه و مقام روحانیت در انظار عامه توهین آمیز بود جرات نماید لذا چون نمی توانستند به سکوت بگذرانند و اقدامی نکنن جمعی از علما و مردم در این بین به محضر موسس حوزه علمیه آیتالله حاج شیخ عبدالکریم شتافته و از ایشان تقاضا کردند که حکم جهاد صادر کنند
ولی آیتالله العظمی حائری چون از خوی ددمنشانه شاه اطلاع داشتند که اگر حرکتی از ناحیه مردم صورت بگیرد مأمورینی برای سرکوب خواهد فرستاد و این جریان از قم به شهرهای دیگر هم (بر اساس این که آیت الله حائری یک مرجع عالی مقام مذهبی است حکم جهاد صادر کرده) سرایت خواهد کرد یک بلوای عمومی به وجود خواهد آمد و خونریزی وسیعی به راه خواهد افتاد و ایادی رضاخان حوزه علمیه را متلاشی و نابود خواهند ساخت.
@rozaneebefarda
ادامه👇
14.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥ببینید|| پاسخ دکتر رفیعی به اظهارات فتنهگرانه #عبدالحمید
🔶حاشیه روزنه
در کنار مواضع رادیکال آن مولوی رادیکال در زاهدان، با معدود مواضع مشابه در دل قم مواجه بودهایم که با مواضع عبدالحمید اشتراک حداکثری داشته است!
اینان آشوبگران داعشی را فرزندان خود مینامند که باید نظام با آنان رفیق شود!
همچنین در تحلیل وقایع تلخ اخیر شخص مقام معظم رهبری را مورد خطاب و مطالبهگری قرار میدهند و البته آشوبگران داعشیمسلک و شهدای مدافع امنیت را با ادبیات یکسان مورد خطاب قرار میدهند و تفکیکی بین #جلاد و #شهید قرار نمیدهند!
از خطبای انقلابی ارجمند انتظار میرود در کنار افشاگری قابل تقدیر علیه مواضع فتنهگرانه امثال عبدالحمید، مواضع رادیکال و فتنهساز برخی از #سکولارهایقمنشین را نیز مورد نقد صریح قرار دهند.
🔹 #روزنه؛ خانه فضلا و فرهیختگان:
https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
ماجرای #قیام #آیتالله_بافقی علیه #کشف_حجاب در حرم حضرت معصومه(س)
[صفحه ۳ از ۴]
🔹شاه رئیس شهربانی را خواست و گفت آن سید و آن شیخ کجا هستند؟
در طول اینمدت که در حالت سلام نظامی ایستاده بود گفت جان نثار آن شیخ را گیر آورده است و اکنون همینجا در یکی از غرفههای صحنه حاضر است اما آن سید متأسفانه فرار کرده و هرجا گشتیم اثری از او پیدا نشد.
شاه با تعلیمی محکم به دهان رئیس شهربانی کوبید بهطوری که یکی دو دندان او شکست و خون از دهانش راه افتاد و چند ضربت دیگر به کتف رئیس شهربانی کوبید و به یکی از افسران عالی رتبه فرمان داد درجه این توله سگ بیعرضه را بکن بفرستش تهران.
افسر جلو رفت و درجه های او را در حالی که او همانطور با سلام نظامی و در حال خبردار ایستاده بود کند و به دو تا پاسبان اشاره کرد آنها جلو دویدند و بازوهایش را گرفتند و او را از صحنه و صحن بیرون بردند.
شاه بعد از اینکه از مجازات رئیس شهربانی فارغ شد با قیافه خشم آلود فریاد زد شیخ پدر... و... را بیاورید سپهبد احمدی و ضی از افسران درصدد جستجو بر آمده به مسجد بالاسر که عبادتگاه شیخ بود آمدند و شیخ را دیدند که در آنجا نشسته است جلو آمدند و دستهای خود را روی سر او بلند کرده و فرمان دادند بیحرکت و را به طرف شاه می بردند
🔹شیخ با قدم هایی محکم و دلی سرشار از اطمینان و اخلاص به طرف آن #جلاد می رفت و از اینکه توفیق انجام وظیفه امر به معروف و نهی از منکر را در جای خود به دست آورده است خوشحال بود و بالأخره شیخ محمدتقی بافقی آمد و بدون هیچ تشویش و هراس روبروی شاه ایستاد.
ایستادن این عالم مجاهد و فریادگر شجاع در برابر این طاغوت روزگار، یادآور مواردی از تاریخ حوادث آفرین اسلام است؛ یادآور ایستادن مسلم بن عقیل در برابر ابن زیاد همچنین ایستادن میثم تمار در برابر ابن زیاد و ایستادن حجربن عدی و رشید هجری در برابر زیاد است و بالاخره ایستادن سعیدبن جبیر و کمیل بن زیاد رو در روی حجاج بن یوسف را تداعی می کند.
یکی با دلی مست و مغرور مقام و جاه و جلال دنیا، یکی با دلی سرشار از اخلاص و عشق به نیکی ها و محبت خدا
شیخ محمدتقی محکم و قاطع رو در روی شاه ایستاده بود و به چشم هایش نگاه می کرد شاه در منتهای درجه عصبانیت فریاد زد شیخ... (از همان فحش های آبدار و مخصوص و منحصر به فرد خویش نثار شیخ نمود) و با تعلیمی و لگد به جان او افتاد و بعد با اشاره او، شیخ محمد تقی را دمر خوابانیدند و شاه با عصای ضخیم خود بر پشت او می نواخت و شیخ تنها می گفت یا امام زمان یا امام زمان
شیخ چون این #قیام برای امر به معروف و نهی از منکر را از اثنای دعای ندبه آغاز کرده بود لذا این سرباز مجاهد امام عصر(ع) از آن ساعت تا این لحظه که زیر چکمه و شلاق جلاد است پیوسته به یاد آن حضرت است و برای جلب خوشنودی و احیای آرمان او همه این مصیبت ها را تحمل میکند و میگوید یا امام زمان و یا امام زمان و خوشحال است که در راه او چوب می خورد
بعداز کتک زدن های بسیار شاه از حاج شیخ محمدتقی پرسید:چه کسی به تو گفت که به ملکه ایران توهین کنی؟
حاج شیخ درکمال اطمینان و قوت نفس گفت توهین نبود امر به معروف بود من گفتم بی حجابی در اسلام حرام است خاصه در حرم مطهر دختر پیغمبر هنوز هم همین را ميگويم!
شاه که به خیال خودش با توهین و کتک رضایت خاطر ملکه را حاصل کرده بود و زهر خود را نیز ریخته بود، راه افتاد و گفت این شیخ را برای استنطاق با ما بیاورید تهران آن سید را هم پیدا کنید و به تهران بفرستید
مأمورین شیخ محمدتقی را به تهران و از آنجا یکسره به زندان شهربانی بردند ولی سیدناظم در همان گیر و دار اول از میان جمعیت خارج شد و مأمورین نتوانستند او را پیدا کنند و بعدها معلوم شد به نجف اشرف رفته و در آنجا مشغول تحصیل گردید و تا بعد از شهریور۱۳۲۰ به ایران مراجعت نمود.
طلاب علوم دینی و علما و اهالی مذهبی شهر قم از اعمال خشن و شدید رضاشاه سخت ناراحت شدند و در حال بهت و حیرت بودند؛ چون تصور نمی کردند که کار به اینجا بکشد و شامل چنین اقدامات سختی که نسبت به آستانه حضرت معصومه و مقام روحانیت در انظار عامه توهین آمیز بود جرات نماید لذا چون نمی توانستند به سکوت بگذرانند و اقدامی نکنن جمعی از علما و مردم در این بین به محضر موسس حوزه علمیه آیتالله حاج شیخ عبدالکریم شتافته و از ایشان تقاضا کردند که حکم جهاد صادر کنند
ولی آیتالله العظمی حائری چون از خوی ددمنشانه شاه اطلاع داشتند که اگر حرکتی از ناحیه مردم صورت بگیرد مأمورینی برای سرکوب خواهد فرستاد و این جریان از قم به شهرهای دیگر هم (بر اساس این که آیت الله حائری یک مرجع عالی مقام مذهبی است حکم جهاد صادر کرده) سرایت خواهد کرد یک بلوای عمومی به وجود خواهد آمد و خونریزی وسیعی به راه خواهد افتاد و ایادی رضاخان حوزه علمیه را متلاشی و نابود خواهند ساخت.
@rozaneebefarda
ادامه👇
هدایت شده از روزنه
ماجرای #قیام #آیتالله_بافقی علیه #کشف_حجاب در حرم حضرت معصومه(س)
[صفحه ۳ از ۴]
🔹شاه رئیس شهربانی را خواست و گفت آن سید و آن شیخ کجا هستند؟
در طول اینمدت که در حالت سلام نظامی ایستاده بود گفت جان نثار آن شیخ را گیر آورده است و اکنون همینجا در یکی از غرفههای صحنه حاضر است اما آن سید متأسفانه فرار کرده و هرجا گشتیم اثری از او پیدا نشد.
شاه با تعلیمی محکم به دهان رئیس شهربانی کوبید بهطوری که یکی دو دندان او شکست و خون از دهانش راه افتاد و چند ضربت دیگر به کتف رئیس شهربانی کوبید و به یکی از افسران عالی رتبه فرمان داد درجه این توله سگ بیعرضه را بکن بفرستش تهران.
افسر جلو رفت و درجه های او را در حالی که او همانطور با سلام نظامی و در حال خبردار ایستاده بود کند و به دو تا پاسبان اشاره کرد آنها جلو دویدند و بازوهایش را گرفتند و او را از صحنه و صحن بیرون بردند.
شاه بعد از اینکه از مجازات رئیس شهربانی فارغ شد با قیافه خشم آلود فریاد زد شیخ پدر... و... را بیاورید سپهبد احمدی و ضی از افسران درصدد جستجو بر آمده به مسجد بالاسر که عبادتگاه شیخ بود آمدند و شیخ را دیدند که در آنجا نشسته است جلو آمدند و دستهای خود را روی سر او بلند کرده و فرمان دادند بیحرکت و را به طرف شاه می بردند
🔹شیخ با قدم هایی محکم و دلی سرشار از اطمینان و اخلاص به طرف آن #جلاد می رفت و از اینکه توفیق انجام وظیفه امر به معروف و نهی از منکر را در جای خود به دست آورده است خوشحال بود و بالأخره شیخ محمدتقی بافقی آمد و بدون هیچ تشویش و هراس روبروی شاه ایستاد.
ایستادن این عالم مجاهد و فریادگر شجاع در برابر این طاغوت روزگار، یادآور مواردی از تاریخ حوادث آفرین اسلام است؛ یادآور ایستادن مسلم بن عقیل در برابر ابن زیاد همچنین ایستادن میثم تمار در برابر ابن زیاد و ایستادن حجربن عدی و رشید هجری در برابر زیاد است و بالاخره ایستادن سعیدبن جبیر و کمیل بن زیاد رو در روی حجاج بن یوسف را تداعی می کند.
یکی با دلی مست و مغرور مقام و جاه و جلال دنیا، یکی با دلی سرشار از اخلاص و عشق به نیکی ها و محبت خدا
شیخ محمدتقی محکم و قاطع رو در روی شاه ایستاده بود و به چشم هایش نگاه می کرد شاه در منتهای درجه عصبانیت فریاد زد شیخ... (از همان فحش های آبدار و مخصوص و منحصر به فرد خویش نثار شیخ نمود) و با تعلیمی و لگد به جان او افتاد و بعد با اشاره او، شیخ محمد تقی را دمر خوابانیدند و شاه با عصای ضخیم خود بر پشت او می نواخت و شیخ تنها می گفت یا امام زمان یا امام زمان
شیخ چون این #قیام برای امر به معروف و نهی از منکر را از اثنای دعای ندبه آغاز کرده بود لذا این سرباز مجاهد امام عصر(ع) از آن ساعت تا این لحظه که زیر چکمه و شلاق جلاد است پیوسته به یاد آن حضرت است و برای جلب خوشنودی و احیای آرمان او همه این مصیبت ها را تحمل میکند و میگوید یا امام زمان و یا امام زمان و خوشحال است که در راه او چوب می خورد
بعداز کتک زدن های بسیار شاه از حاج شیخ محمدتقی پرسید:چه کسی به تو گفت که به ملکه ایران توهین کنی؟
حاج شیخ درکمال اطمینان و قوت نفس گفت توهین نبود امر به معروف بود من گفتم بی حجابی در اسلام حرام است خاصه در حرم مطهر دختر پیغمبر هنوز هم همین را ميگويم!
شاه که به خیال خودش با توهین و کتک رضایت خاطر ملکه را حاصل کرده بود و زهر خود را نیز ریخته بود، راه افتاد و گفت این شیخ را برای استنطاق با ما بیاورید تهران آن سید را هم پیدا کنید و به تهران بفرستید
مأمورین شیخ محمدتقی را به تهران و از آنجا یکسره به زندان شهربانی بردند ولی سیدناظم در همان گیر و دار اول از میان جمعیت خارج شد و مأمورین نتوانستند او را پیدا کنند و بعدها معلوم شد به نجف اشرف رفته و در آنجا مشغول تحصیل گردید و تا بعد از شهریور۱۳۲۰ به ایران مراجعت نمود.
طلاب علوم دینی و علما و اهالی مذهبی شهر قم از اعمال خشن و شدید رضاشاه سخت ناراحت شدند و در حال بهت و حیرت بودند؛ چون تصور نمی کردند که کار به اینجا بکشد و شامل چنین اقدامات سختی که نسبت به آستانه حضرت معصومه و مقام روحانیت در انظار عامه توهین آمیز بود جرات نماید لذا چون نمی توانستند به سکوت بگذرانند و اقدامی نکنن جمعی از علما و مردم در این بین به محضر موسس حوزه علمیه آیتالله حاج شیخ عبدالکریم شتافته و از ایشان تقاضا کردند که حکم جهاد صادر کنند
ولی آیتالله العظمی حائری چون از خوی ددمنشانه شاه اطلاع داشتند که اگر حرکتی از ناحیه مردم صورت بگیرد مأمورینی برای سرکوب خواهد فرستاد و این جریان از قم به شهرهای دیگر هم (بر اساس این که آیت الله حائری یک مرجع عالی مقام مذهبی است حکم جهاد صادر کرده) سرایت خواهد کرد یک بلوای عمومی به وجود خواهد آمد و خونریزی وسیعی به راه خواهد افتاد و ایادی رضاخان حوزه علمیه را متلاشی و نابود خواهند ساخت.
@rozaneebefarda
ادامه👇