سروش محلاتی و هویتزدایی از جهاد اسلامی
[صفحه ۲ از ۶]
به نظر میرسد عمده هدف سروش محلاتی از این سخنرانی چیزی جز «سکولاریزه کردن امر مقدس جهاد» نیست و مهمترین اشکال به سخنان وی هم همین است.
طبق این نگاه؛ هیچ دولت اسلامی حق ندارد برای گسترش ایدئولوژی خود از حربه جهاد استفاده کند و با جوامعی که بهظاهر تعرضی به آنان نکردهاند مقابله کند. سروش محلاتی در این زمینه میگوید:
«اگر ما مبنا را در جهاد و مبارزه ظلمستیزی قراردادیم ...در این صورت اولین ویژگی جهاد این است که بهعنوان یک اصل حداقلی تلقی میشود یعنی فقط در مقابله با کسی که ظلم و ستم میکند وظیفه مبارزه داریم نه بیشتر... و دیگر با مشرکین دیگر ملحدین دیگر کفار دیگر که کاری به کار ما ندارند ما وارد درگیری با آنها نمیشویم.»
اما آیا این قبیل مطالب را میتوان به شهید بهشتی نسبت داد؟
آیا شهید بهشتی صرفا جهاد را در جایی میدید که گروه یا جماعتی به مسلمانان حمله کنند و ظلمی مرتکب شوند؟
آیا شهید بهشتی به مبارزه و جهاد برای گسترش ایدئولوژی اسلامی اعتقاد نداشت؟
پاسخ کاملا منفی است و اگر سروش محلاتی از روش غلط خود، که عبارت است از تقطیع کلام بزرگان، دست میکشید حتما کلمات واضح شهید بهشتی را سانسور نمیکرد و محتوای ناقص و تحریفآمیز به مخاطب خود القا نمیکرد.
شهید مظلوم آیتالله بهشتی نه تنها به لزوم جهادِ ایدئولوژیک اعتقاد داشت بلکه آن را مرحله پنجم از مراحل یک نهضت اسلامی میدانست. ایشان در سال 1968 در انجمن اسلامی شهر هانوفر مراحل پنجگانه نهضت اجتماعی را برشمرد و در تبیین مرحله پنجم آن چنین گفت:
«پس از طیّ مرحله چهارم، نوبت به این میرسد که باید دیگران را هم از بند و زنجیر آزاد ساخت. به کسانی که به گسترش نهضتهای ایدئولوژیک خرده میگیرند که شما جامعه خودتان را ساختهاید و پرداختهاید، دیگر چرا در کار جوامع دیگر دخالت مینمایید و به مرز دیگران تجاوز میکنید، باید گفت آقا! یک نهضت ایدئولوژیک پس از بهوجود آمدن یک جامعهی نمونه، کارش پایانیافته نیست، به یک معنا، تازه اول کار است...»(سهگونه اسلام، ص91)
بنابراین شهید بهشتی در مقابل کسانی که تلاش برای گسترش ایدئولوژی حکومت اسلامی را «تجاوز به مرزهای دیگران» مینامند میایستد و به شبهات آنان پاسخ میدهد. ممکن است عدهای گمان کنند که شهید بهشتی تنها راه عرضه ایدئولوژی به جوامع دیگر را «تبلیغ» میدانسته و اعتقادی به جهاد نظامی علیه حکومتهای کافر نداشت اما آن اندیشمند فرزانه پس از مطالب ذکر شده ادامه میدهد:
«...گاهی سیستم مناسب برای یک منطقه و محیط، کمک به یک نهضت داخلی است تا بتواند از داخل رشد کند، برخیزد، با قدرت خودش مخالفین داخلی را سرکوب کند و در نهایت سرکار بیاید. در بعضی از مناطق مصلحت این است. در بعضی مناطق اینطور نیست... و باید قدرت مخالفی را که در جامعه دیگر بر سر کار است بکوبد و راه را برای بهثمر رسیدن نهضت داخلی هموار بکند... حتی گاهی ممکن است این خراب کردنِ قدرتِ مخالفِ بر سرِ کار، بهصورت یک جنگ تهاجمی از طرف جامعه ایدئولوژیکی نو به این سرزمین باشد؛ جنگی تهاجمی که در حقیقت متوجه توده و ملت آن جامعه نیست بلکه متوجه قدرتی است که در آن جامعه بر سر کار است.» (سهگونه اسلام، ص92-91)
این کلمات شهید مظلوم؛ آیتالله بهشتی واضحتر از آن است که نیاز به توضیح داشته باشد. ایشان در ادامه تأکید میکنند «کسانی که میخواهند جنگهای اسلام، جهاد، جنگ و صلح در اسلام را بررسی کنند، مخصوصا باید به این نکته توجه خاص بکنند.» و نیز تکرار میکنند که باید با نیروهای سلطهگر در جوامع دیگر که مخالف نهضتهای ایدئولوژیک اسلامی هستند مبارزه و جهاد کرد. با وجود این کلمات صریح، هدف و انگیزه محمد سروش محلاتی از ایدئولوژیزدایی از ماهیت مقدس جهاد و سکولاریزه کردن این عمل مقدس چیست؟
برای ما اهداف وی کاملا واضح است.
شهید بهشتی پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز بل حفظ همین مبنای قرآنی نشان داد با عناصر به اصطلاح عملگرا، که پیش از پیروزی انقلاب اسلامی شدیدترین شعارهای انقلابی سرمیدهند اما با قرار گرفتن در مسند قدرت به گونهای دیگر عمل میکنند، فاصله بسیار زیادی دارد.
شهید بهشتی در زمینه ابعاد جهانی نبرد و #جهاد_انقلابی میفرمایند:
« ...صرف نظر از هویت خصلت و طبیعت اسلامی انقلاب اصولا هر انقلابی که تنها بهدرون مرزهایش پرداخته و توجهی به خارج از حدود خود نداشته باشد، این مسلم است که دشمن آسودهاش نمیگذارد. دروغ میگویند به شما که ای مردم به خودتان بپردازید، ما کاری به شما نداریم. شما اگر به همه مقدسات، اعم از، قرآن تورات، انجیل و... هم سوگند یاد کنید که ما فقط میخواهیم بکار خودمان مشغول باشیم. این جهانخواران پر طمع، در ظاهر میگویند، قبول کردیم ولی از صدها مجرای نامرئی میآیند تا شما را در درون مرزهایتان درهم بکوبند...
@rozaneebefarda