آقای مهاجری در این مملکت انقلاب شده!!!
نقدی بر مواضع موهن مسیح مهاجری علیه مراجع تقلید و نظام اسلامی
اختصاصی|| مرتضی محسنی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔹اشاره:
آقای مسیح مهاجری مدیر مسئول روزنامه جمهوری اسلامی در روزهای پایانی اسفند ۹۹ در یک گفتگوی رسمی مواضع تندی علیه مراجع و نظام اسلامی بیان کرد که در این یادداشت به ارائه تحلیلی کلان از پشتوانههای پیدا و پنهان آن میپردازیم:
▫️شهید مطهری رضوان الله تعالی علیه در کتاب پانزده گفتارصفحه 18 میفرمایند:
«بزرگترین پدیدهای که در عصر ما هست پدیده نفاق است و بزرگترین کارخانهای که در عصر ما اختراع شده است کارخانه قلب حقایق است» ایشان برای این فرمایش خود مثال می زنند که «از آن سر دنیا با هواپیمایش حرکت میکند و بمبهای آتش زا را روی سر مردم بیگناه میریزد، بعد میگوید تصمیم آمریکا در دفاع از آزادی راسخ است».
▫️این حقیقت شگفت همواره یک طنز تلخ را رقم میزند؛ طنزی که روزانه و بارها و بارها از گوشه و کنار دنیا می شنویم و می بینیم. به طور مثال آمریکا به عنوان سمبل خشونت و خیانت، کشوری که چند صد هزار کشته در چند سال اخیر در کارنامه دارد، داعش و طالبان را ایجاد کرده ، همپیاله خونخواران عالم است نگران حقوق بشر است یا اسرائیل به عنوان یک رژیم غاصب دغدغه دموکراسی دارد و عربستان سعودی به عنوان گاوشیرده استکبار در منطقه نگران دخالت ایران در منطقه است.
▫️این حقیقت و طنز تلخ به بیرون از مرزها محدود نمیشود و میتوان نمونههای متعددی را در داخل کشور و میان کنشگریهای جریانهای مختلف به وضوح مشاهده کرد:
فردی هشت سال رئیسجمهور کشور بوده و با ساختار آن ارتقا یافته اما در انتهای دوره ریاستش کل ساختار را به سخره میگیرد و یا فرد دیگری صدها سکه و امکانات و رانت بابت برجام گرفته است ولی منتقدان دلسوز را کاسبان تحریم میخواند، دیگری برادرش بابت قاچاق حرفهای ارز حکم گرفته است ولی از لزوم پاکدستی دولتها و انتقاد از فساد سخنپراکنی میکند و الخ.
🔹مع الاسف چند سالی است نوعی از این کنشگری سیاسی تحریفآمیز و #غیرصادقانه در میان طیفی از حوزویان، در قالب یک خردهجریان، با رابطههای پیدا و پنهان با منابع قدرت و ثروت، شکل گرفته است.
🔻جریانی که طی آن دولتیترین آخوندها و وابستهترین افراد به نظام مستقر که دغدغهی اصلی فعالیت به ظاهر حوزوی آنها سیاست به معنای میدانی کلمه است پرچم استقلال حوزه را برافراشتهاند!
پرچمی که یک روی آن دلسوزی برای حریت و قداست حوزهها و در قالب جدایی دین از سیاست است و سوی دیگر آن، عملی رندانه برای حاکمیت یافتن همقطاران خویش در عرصه حکمرانی.
▫️مسیح مهاجری کسی که مدیر مسئول روزنامه یک جناح سیاسی است، چهل سال است که از دولتهای مختلف ارتزاق میکند و در سالهای گذشته سینه چاک آخوندهایی بوده که عملا برای دستیابی به قدرت و سیاست قیام کردهاند اما او به یکباره نگران استقلال حوزه از حکومت شده است و در یک محفل مثلا «غیر وابسته به حکومت و صرفا علمی»(!) سخن در نکوهش ارتباط حوزه با حکومت رانده و با دلی سوخته و چاک چاک بر فاصله گرفتن از منهج امام در نسبت حوزه و حکومت مرثیهسرایی کرده و در این راستا با تبعیت از سیره مراد سیاسی خود آقای هاشمی، به خاطرهگویی، شرح بیانات و سیره امام راحل پرداخته است.
▫️فارق از این تناقض آشکار بین حرف و عمل و با عبور از شدت انزجاز از این طنز تلخ به بررسی اجمالی بخشهایی از این بیان سراسر ابهام و تناقض میپردازیم البته نه از این باب که این حرفها ارزش علمی و یا شبهه قویای دارند بلکه از این جهت که آقایان گمان نکنند حال که بهرهشان را از سفره انقلاب بردهاند و کارنامه سیاه همقطارانشان در سنگاندازی پیش پای آرمانهای انقلاب اسلامی خصوصا در دوره ۸ ساله اخیر عیان گشته؛ میتوانند ژست جدایی دین از سیاست یا جدایی روحانیت از نظام اسلامی بگیرند و اینک در قامت طلبکار به جان انقلاب بیفتند و خود را از محاسبه برهانند؛ خیر، «دوران بزن در رو» تمام شده است و کارنامه آنان در حمایتِ هشتساله در دفاع از مسببین وضع موجود پیش چشم همگان هست.
▫️آنچه به نظر میرسد گفتار آقای مسیح مهاجری جدا از پازل چیده شده این جریان در تقابل با انقلاب اسلامی نیست. پازلی که در چارچوب یک تئوری کلی یعنی تولید آنتیتز انقلاب اسلامی از قم طراحی شده است و در یک تقسیم کار پیچیده، افراد مختلف(دانسته یا نادانسته) عهده دار بخشی از آن شدهاند.
@rozaneebefarda