پرزیدنت، ایده #ویرانی
#بازنشر
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔻عباس آخوندی که مسکن مهر را تعطیل و مستاجران را #آواره کرد، حالا به فکر ویران کردن کل کشور افتاده و گفته است: برای انتخابات ۱۴۰۰ باید اجازه دهند که یک #ایده جدید بیاید.
🔰وی افزوده: بحث #ایده-ایران را که خود من مطرح میکنم یک ایدهی جدید است و با این ایده در ایران، یک گفتمان جدید میتواند شکل بگیرد. این ایده عناصر اقتصادی و سیاسی و امنیتی هم دارد. از نظر من ایده ایران یک ایدهای است که بنیانهای معرفتی دارد و هم تجربهی تاریخی در ایجاد نظم اجتماعی اعم از نظم سیاسی و امنیتی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و حتی دفاعی.
🔰مهم این است که از آن خوانش معاصر و جدید داشته باشیم.این را بدانید که هیچ تغییر اقتصادی ماندگاری بدون اینکه بنیانهای درستی در #تاریخ یک ملت داشته باشد به وجود نمیآید.
⛔️حضور پررنگ و جلسات منظم سیدجواد طباطبایی در ایران، تمرکز طیف زرسالار کارگزاران بر مفهوم #ایرانشهری، شدت تبلیغات باستانگرایانه در فضای مجازی و تلاشهای جدی تیم #قوچانی برای گفتمانسازی از مفهوم ایرانشهری بی ارتباط با سخنان جدید آخوندی نیست.
🔹 غربزدگان ایران،پس از ناامیدی از #تقلید_محض از غرب،با مفروض دانستن ناکارآمدی اسلام و شرقگرایی،حالا به سراغ #ایده_ایران رفتهاند. ایدهای که قابلیت جذب بخشی از طیف خاکستری، اصلاحات و مکتب ایرانیها را دارد.
🔅مانند ظریف که آینه غربزدگی منحط است،آخوندی نیز آینه ویران کردن ایران آنهم با شعار ایرانگرایی است.این دو گفتمان را برای انتخابات1400 در نظر داشته باشید تا بعد
@darseenghelab
@rozaneebefarda
💥داوود فیرحی به مثابه چهره پشت پرده و قوه عاقله جریان مطبوعاتی اصلاحات و اعتدال بود.
🔻تصویر پیوستی:
#سیدجواد_طباطبایی و #فیرحی و #عماد_باقی و #قوچانی، در تحریریه #سیاستنامه جمعند.
🔹در یادداشت《در سودای قرائت مدرن از فقه و اندیشه سیاسی اسلامی》به همکاری فیرحی با سیاست نامه اشاره شده بود. متن کامل یادداشت را اینجا ببینید👇
https://eitaa.com/rozaneebefarda/5691
@rozaneebefarda
هدایت شده از روزنه
💥برشی کوتاه از کتاب آموزش فلسفه آیت الله مصباح یزدی
بشر بحران زده غربی و سرگردانی در گرداب مکاتب؛ از ماتریالیسم دیالکتیک تا سوسیالیسم و پراگماتیسم!
امروز کدام خرده جریان سیاسی به دنبال احیای چپ گرایی و عملگرایی در ایران است؟
#نفوذی_ها_را_بشناسیم
#کارگزاران
#قوچانی
🔹فرهیختگان را به #روزنه دعوت فرمائید:
👇
https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
#تطهیر #تقیزاده در سایت دولتی #انتخاب!
خدعه رسانهای به سبک #برجامیان_عاشق_آمریکا
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔹دیروز نه بهمن ۹۹ پایگاه برجامی انتخاب به مناسبت مرگ تقیزاده یادداشت مفصلی منتشر کرده که در آن به تطهیر تقیزاده پرداختهاند.👇
https://www.entekhab.ir/fa/news/598661/
🔻در این يادداشت #هیچ اشارهای به #غربزدگی تقیزاده نشده است!
🔻همچنین #هیچ اشارهای به #خیانتهای این عنصر بدسابقه به چشم نمیخورد.
🔻حکم تاریخی مرحوم آخوند خراسانی مبنی بر فساد مسلک سياسی تقیزاده رسما #سانسور شده است!
🔹نهایتا وابستگی آشکار این عنصر بدنام تاریخ ایران به #انگلیسیها نیز اینچنین توجیه شده است:
ضدیت تقیزاده با روسها سبب شد که مخالفانش شایع کنند که او با انگلیسها همکاری میکند.
⭕️نویسندگان انتخاب با اشاره به نوشتجات تقی زاده تلاش کردهاند وی را چهرهای علمی نشان دهند!
🔻خط تطهیر تقیزاده پیشتر توسط حلقه مطبوعاتی #قوچانی آغاز شده بود و برخی حوزویان نیز در تولید نرم افزار این خط انحرافی دخالت داشتند.
⭕️خط تطهیر تقیزاده در حالی از سوی تقیزاده های جدید دنبال میشود که نه فقط مراجع نجف مثل آیات آخوند خراسانی و ملا عبدالله گيلانی حکم به فساد مسلک سياسی او دادند بلکه مزدوری چون #اسدالله_علم نیز در خاطرات خود تقی زاده را #خائن نامیده است!
با این وجود هنوز در ایران عصر جمهوری اسلامی قلم به دستانی هستند که به تطهیر تقیزاده مشغول اند و شوربختانه برخی حوزویان نیز در زمر این نحله وابسته درآمده اند.
مطالب مرتبط تکمیلی در این باب را در روزنه بخوانید:👇
@rozaneebefarda
زندگی بر دهانه آتشفشان
در ستایش #معلم_شهید انقلاب اسلامی
[صفحه 2 از 2]
تنها بازخوانی محققانه سلوک سیاسی-اجتماعی مطهری است که از تصویرسازی های تحریف شده در مورد مطهری پیش گیری خواهد کرد. چه اینکه این روزها تلاش هایی صورت گرفته برای مصادره یا تحریف مطهری؛ نمونه اگر بخواهید خاطرات #حسین_نصر(همان #ملیجک_فرح) که توسط #دهباشی و با پول بیت المال مسلمین در داخل چاپ شد و در آن مطهری را تلویحا درباری نامیدند و بلکه درباری شدن امثال نصر(که پدرش درباری بود) را به توصیه او دانستند!
یا چنان که #قوچانی در مهرنامه و سیاست نامه خواست تصویری #اعتدالگرا و #ملی_مذهبی به سان #بازرگان از مطهری ارائه دهد و او را که اسوه انقلابیون بود، در مقابل آنان جا بزند!
برداشت های آکنده از زمان پریشی و تحریف، چونان که در یادداشت های پراکنده امثال #جعفریان می بینیم نیز نسبت روشنی با حقیقت مطهری ندارد و لذا تلاش نافرجام دوستانش در #هادی_نامه برای جا زدن مطهری در زمره حلقه #دارالتبلیغ، نیز ناروا و بیراه است(چه اینکه جناب جعفریان خود بهتر می داند مطهری با کدامین انگیزه و با کدامین شرط و شروط که همه در خدمت به سربازان نهضت امام بود، حضور موقت در دارالتبلیغ را پذیرفت)
مطهری اما برخلاف بافته های اغیار، نه چونان شریعتی و بازرگان التقاطی است و نه آنچنان که نصر و سایر درباریان به دروغ در پی القای آنند، درباری است!
و نه آنچنان که #برجامیان آرزومندند و تلاش مذبوحانه شان را در این جهت بکار بسته اند، اعتدالی است!
اسوه های اعتدالی ها نه امثال مطهری که به حق کسانی مانند #شریعتمداری است. کسی که از ابتدای نهضت امام تا پایان، سیاست یک به نعل و یکی به میخ را در پیش گرفته بود و آنچنان می نمایاند که نبود و آنچنان بود که نمی نمود! همین است که شریعتمداری و نهضت آزادی هر دو در آستانه پیروزی بر طبل تفرقه در صفوفق انقلابیون کوفتند و به بهانه حفظ قانون اساسی مشروطه، آخرین تلاش ها را برای حفظ سلطنت و شاه به کار بستند!
مطهری صریح بود، گرچه در ترویج حق، راه تعامل را نمی بست و با پیروان مکاتب باطل گاه ساعتها وقت گرنمایه به گفت و گو خرج می نمود اما، او کسی نبود که #ابهام_استراتژیک پیشه کند و به اقتضای منافع شخصی یا باندی، از حق گویی کوتاه بیاید.
این بود که در کارنامه مطهری، همواره مواجهه های جدی با جریان های فکری مختلف را می بینیم؛ گاه با پورداوود(از بانیان باستان گرایی در دوران جدید) سینه به سینه می شد، گاه دست رد بر سینه مجاهدین می کوفت، گاه در دل دانشگاه تهران با #زرین_کوب و #آریان_پور به محاجه می نشست، گاه شلاق بیداری بر فرق فرقان بدلی می زد و گاهی دیگر به زهدفروشی و انحراف آشکار امثال #عاشوری خرده می گرفت. مخالفت با #شریعتی(معلم پرشور خراسانی که خود مطهری در مشهوریتش نقش اساسی داشت) را اگر تکلیف می دانست، دریغ نمی کرد؛ حتی اگر طرفداران متعصب شریعتی تا مرز دشمنی با او پیش بروند. بازرگان و نهضت آزادی اما، پیچیده ترین جریانی بود که مطهری در آخرین روزهای زندگانی در تدارک جدا کردن راهش از آنها بود. همو البته در بدو ورود امام به تهران و در جابجا کردن محل سکونت امام، سیلی های سختی به فرزندان معنوی نهضت آزادی زده بود اما فرزندان فکری شریعتی فرصت برای تمام کردن این پروژه دشوار را به او ندادند و مطهری آخرین برگ دفتر عمرش را به خط خون امضا کرد.
مطهری نه ربطی به درباری ها دارد، نه رابطه ای با التقاطی ها دارد، نه نسبتی با اعتدالی ها! مطهری مطهر است و این است که او را به حق باید اسوه #حوزه_انقلابی دانست.
اسوه ای که علی رغم تأکید امام بر آثار نابش، و علی رغم تصریحات رهبری حکیم انقلاب اسلامی، هنوز که هنوز است در زادگاه فکری خویش (حوزه مقدسه) گمنام و غریب است.
شاید بتوان برای قصور و تقصیر برخی متولیان حوزوی در چهار دهه گذشته در محجوریت آثار این شهید در حوزه، توجیهی آورد اما حتما هرگز نمی توان از قصور و تقصیر جریان انقلابی حوزه در بازخوانی مشرب فکری و سلوک سیاسی شهید مطهری، به آسانی درگذشت.
روزگار غربت این روزهای جریان انقلابی حوزه، حاصل بی مهری به اسوه هایی است که بازخوانی زندگانی شان، چونان شمشیری بران، #سکولارهای_عرفی و #سکولارهای_مقدس را یکجا کنار خواهد زد و شعار انقلاب اسلامی و آرمان #امام_خمینی و منویات رهبری را به عینیت نزدیک تر خواهد کرد.
این روزهای بیش از هر زمان دیگری به مطهری نیازمندیم؛ آنکه به حق #معلم_شهید_انقلاب_اسلامی و پرچمدار و نماد #حوزه_انقلابی است.
@rozaneebefarda
روزنه
💥 #برجامیان_عاشق_آمریکا در جستجوی #جوکر! 🔸فیلم #جوکر نماد #ناجنبش_های_اجتماعی است. 🔸بعد از بازسازی
در شماره نوروزی رسانه اعتدالی سازندگی به سردبیری #قوچانی، نشانههایی از تمایل برجامیان برای مصادره طیفی از عدالتخواهان به چشم میخورد.
لذا در تاریخ ۲۴ اسفند ۹۸ در حاشیه بر صفحه نخست این ویژهنامه، برادرانه چنین هشدار داده شده بود که:👇
💥 #برجامیان_عاشق_آمریکا در جستجوی #جوکر!
🔹 #محمد_قوچانی و دوستانش، دقیقا به دنبال کدام #پروژه_خونین در ایران هستند و بازیگران این پروژه چه کسانی هستند؟!
زوم بیش از اندازه این جماعت بر جریان عدالتخواه شاید با هدف استفاده ابزاری از آنان برای نقش آفرینی در ساختارشکنی باشد؛ آنان باید بیشتر هوشیار باشند.
🔶حاشیه روزنه
به نظر میرسد گرچه بدنه جریان موسوم به عدالتخواهی که با شدت و ضعف، همچنان خود را در چارچوب نظام و ولایت حفظ کرده و در این فضا به دنبال کنشگری تکلیف مدار و البته مستقل هست، اما مع الاسف طیفی از مدعیان عدالتخواهی را سراغ داریم که در این روزهای مهم و سرنوشتساز، کاملا در پازل #اعتدالی_های_آمریکایی بازی میکنند؛ از رواج پلورالیسم سیاسی بیضابطه و درخواست تایید صلاحیتهای فلهای گرفته تا فشار به نهادهای قانونی نظام(خصوصا شورای نگهبان) و دفاع کورکورانه از برخی کاندیداهای پرحاشیه، و ورود در فاز ناامید سازی مردم از مشارکت انتخاباتی و سرآخر هم تخریب کاندیداهای انقلابی/مردم و همزمان دفاع زیرکانه از کاندیدای اصلی جریان اعتدال!
آیا آن پیشبینی تحقق یافته است؟
امید است در این روزهای پرحادثه و تعیینکننده، #عدالتخواهان_پیرو_خط_امام_و_رهبری فکری به حال چالش خطرناک اخیر کنند تا هویت و حیثیت آرمان عدالتخواهی و کارنامه مثبت عدالتخواهی اصیل و انقلابی، در مذبح عمل زدگی و دگردیسی سیاسی موسمی یک عده معدود از مدعیان دروغین، به مخاطره نیفتد.
🔻فرهیختگان را به #روزنه دعوت فرمائید:
https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
غرباندیشان ایرانی و القای ادبیات مخرب «نوصفویگری» در مناقشات منطقهای
#اختصاصی
جمهوری اسلامی به رهبری امام خمینی بر پایه تعالیم وحیانی و اسلام ناب محمدی به پیروزی رسید و این پیروزی به واسطه شعارهای اسلامی و استکبارستیزی عملی مورد اقبال گسترده جهان اسلام قرار گرفت.
از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی طرحهای مختلفی برای جدا کردن ملل مسلمان از ایران پیاده شد و رسانههای معاند، به ویژه عربیزبان، پمپاژ تحریف و انحراف را علیه موجودیت نظام اسلامی به کار انداختند و تلاش کردند حکومت ایران را غیردینی نشان دهند و شعارهای کلان ما را بدون پشتوانه عملی نشان دهند.
یکی از تهمتهایی که توسط همین رسانههای معاند و مغرض به جمهوری اسلامی زده میشود، اتهام «صفویگری» است. بوقچیهای استکبار با لشکر رسانهای خود اینگونه القا میکنند که جمهوری اسلامی ایران و رهبران آن در پی احیای امپراتوری صفوی هستند و شعار اسلامخواهی را صرفا به عنوان یک پوشش برای قدرتطلبی خود به کار میگیرند. آنها در مطالب خود دائما از امپراتوری «ایرانی صفوی» سخن میگویند و نظام ایران را، یک نظام طائفی، نژادگرا و عربستیز معرفی نموده با تحریک احساسات ناسیونالیستی و مذهبی عربزبانان تلاش میکنند ملل مسلمان را از ایران دور کنند.
به علاوه جهان تسنن به واسطه افراطیگریهای دولت صفوی از این حکومت دل خوشی ندارد و «نوصفوی» نشان دادن جمهوری اسلامی همان حافظه تاریخی منفی را احیا خواهد کرد و زمینه تفرقه مذهبی میان مذاهب اسلامی را ایجاد خواهد کرد.
بنابراین باید گفت که «نوصفوی» تعبیری انحرافی و خطرناک است که از قلم شبهتحلیلگران وابسته به جهان استکبار به زبان ژورنالیستهای غرباندیش همچون #قوچانی افتاده و هر از چند گاهی به بهانههای مختلف تکرار میشود و این ادبیات میتواند اسم رمزی برای بیدار کردن بسیاری از فتنههای فروخفته باشد.
ایندیپندنت عربی به نقل از کریم عبدیان یادداشتی در این زمینه دارد که ترجمه بخشی از آن را ارائه میکنیم او با اتهامزنی به ساحت قدسی امام خمینی قدس سره الشریف میگوید:
«...شاه و [امام] خمینی هر دو به دنبال برتری منطقهای بودند و هردو با اتکا به قومیت فارسی و به حاشیه راندن اقوام دیگر همچون ترک و عرب و کرد و بلوچ و ترکمان و لر و... حرکت خود را بنا نهادند و هردو ادعای ایمان به اعتقاد ایرانی شیعی (تشیع صفوی) کردند.»(19فوریه2021)
همچنین سعود القحطانی مشاور وقت دربار سعودی برچسب «صفویگری» را به نظام اسلامی زد. او به گزارش سی ان ان عربی چنین نوشت:
«[رسانه قطری] در این خصوص که عربستان سعودی روزنامههای خود را از انتقاد علیه نظام فاشيستی ملایان [ایران] ممنوع کرده دروغ جدیدی گفته است.طبیعتا دلیل این دروغ فشار زیادی است که به حکومت قطر،بعد از رفتن به آغوش [نظام] صفوی ایرانی آمده است...»
زید بن کمی نیز در الشرق الأوسط یادداشت 8جمادیالأخری1436 خود را اینگونه عنوانگذاری کرد:
«ایران و آرزوی امپراتوری فارسی؛ از صفویه تا روحانی روش سیاست خارجی تهران بر پایه احیای گرایشهای ایرانی ضدعربی بنا شده است.»
بدیهی است که امام خمینی قدس سره الشریف و مقام معظم رهبری و ملت ایران هرگز به دنبال احیای امپراتوری و کشورگشایی نظامی و... نبودهاند و تحلیلگران مغرض خارجی نمیتوانند ادعای خود را اثبات کنند اما نکته تأسفبرانگیز آنکه هر از چندی عناصر غربزده به یاری رسانههای معاند خارجی میآیند و با سخنی ناسنجیده خوراک تبلیغاتی آنان را فراهم میکنند.
به طور مثال علی یونسی ادعا کرده بود که امروز ایران امپراتوری است و پایتخت آن نیز بغداد است. سخنی که مورد سوء استفاده الشرق الأوسط قرار گرفت و در یادداشتی که عنوان آن گذشت از آن بهره گرفته شد. امروز نیز محمد قوچانی با القای ادبیات صفویگری همان خط را دنبال کرده؛ در صورت غفلت خوراک تبلیغاتی دیگری علیه جمهوری اسلامی تأمین خواهد شد.
گفتنی است این خط انحرافی تنها خسارت خارجی به بار نخواهد آورد بلکه در داخل کشور نیز زمینهساز مشکلات امنیتی خواهد شد چراکه گروهکهای تروریستی تجزیهطلب همچون گروهک موسوم به «حرکةالنضالالعربی لتحریرالأحواز» در برنامه سیاسی خود مبارزه با پروژه مزعوم «دولت صفوی» را از جمله زمینههای مبارزاتی خود عنوان کرده است.(تارنمای رسمی حرکةالنضالالعربی، بخش«البرنامج السیاسی»)
در زمینه سوءاستفاده رسانههای معاند وابسته به استکبار از ادبیات «صفوی و نوصفویگری» شواهد و قرائن بسیار زیادی وجود دارد که علاقهمندان به مسائل جهان اسلام میتوانند با جست و جوی ساده در فضای مجازی به گزارههای بیشتری دست یابند اما آنچه مهم و اساسی است آنکه دستگاه سیاست خارجی جمهوری اسلامی با هوشیاری کامل مراقبت کند که ادبیات انحرافی مخرب و خطرناک از این قبیل به مجاری رسمی کشور وارد نشود و نظام تحلیلی نخبگان سیاسی را نیالاید.
@rozaneebefarda
آگاهی نو دریچهای به استعمار فرانو!
#قوچانی در شماره دوم از مجله "آگاهی نو" (زمستان ۹۹) در تیتری با عنوان《راهبرد نوصفویگری》تلاش کرده احیای انگارههای حاکمیتی عصر صفوی را به عنوان یک راهبرد کلان حکمرانی در قبال برخی توطئههای منطقهای از قبیل نوعثمانیگری اردوغانی مطرح سازد.
غافل از آنکه این تله خطرناک گفتمانی، در عین حال که هیچ نسبتی با اسلام ناب ندارد، در عصر جمهوری اسلامی به عنوان یک خط ارتجاعی تلقی میگردد که جایگاه بینالمللی و منطقهای ایران اسلامی را از محوریت جبهه مستضعفین جهان(فارغ از هر نژاد و مذهب و قومیت و زبان) و راهبری مسلمانان مبارز جهان(اعم از شیعه و سنی) به پرچمداری جنگهای طائفهای بیحاصل و خسارتبار عصر صفوی تنزل خواهد داد.
آیا عجیب نیست، حامیان حمله به گفتمان دفاع از حرم و مخالفان حضور منطقهای ایران و حضور فعال در محور مقاومت، ناگهان در قامت تئوریسینهای دفاع از ایران در مقابل نوعثمانیگری ظاهر شده اند؟ آنهم با نسخه ارتجاعی و بلکه استعماری #نوصفویگری؟!
@rozaneebefarda
رپرتاژ #روزینامهسازندگی برای محقق داماد!
بعد از سخنان موهن محقق داماد در تفسیر سکولار از سیره آیتالله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری، که مخالفت صریح برخی بزرگان حوزه را به دنبال داشت، جریان رسانهای غربگرا در تهران و قم تلاش زیادی برای #بازسازی چهره وی به خرج داده است که بازنشر سخنان محقق داماد توسط سازندگی را نیز باید از همین جرگه برشمارد.
ناگفته پیداست که در صورت افشای ماهیت واقعی سکولارهای عرفی و پیوند آن با سکولارهای مقدس، خواب پریشان جریان غربزده برهم میخورد.
سوال جدی آنکه:
بین جریان منتظری(امثال #قوچانی) و جریان تکنوکرات غرباندیش( مثل #کارگزاران و #اعتدالیون) و #سکولارهای_حوزوی چه ارتباطی وجود دارد؟!
یادداشت اختصاصی روزنه را در واکاوی پیشینه فکری و سیاسی محقق داماد بخوانید.
@rozaneebefarda
زندگی بر دهانه آتشفشان
در ستایش #معلم_شهید انقلاب اسلامی
[صفحه 2 از 2]
تنها بازخوانی محققانه سلوک سیاسی-اجتماعی مطهری است که از تصویرسازی های تحریف شده در مورد مطهری پیش گیری خواهد کرد. چه اینکه این روزها تلاش هایی صورت گرفته برای مصادره یا تحریف مطهری؛ نمونه اگر بخواهید خاطرات #حسین_نصر(همان #ملیجک_فرح) که توسط #دهباشی و با پول بیت المال مسلمین در داخل چاپ شد و در آن مطهری را تلویحا درباری نامیدند و بلکه درباری شدن امثال نصر(که پدرش درباری بود) را به توصیه او دانستند!
یا چنان که #قوچانی در مهرنامه و سیاست نامه خواست تصویری #اعتدالگرا و #ملی_مذهبی به سان #بازرگان از مطهری ارائه دهد و او را که اسوه انقلابیون بود، در مقابل آنان جا بزند!
برداشت های آکنده از زمان پریشی و تحریف، چونان که در یادداشت های پراکنده امثال #جعفریان می بینیم نیز نسبت روشنی با حقیقت مطهری ندارد و لذا تلاش نافرجام دوستانش در #هادی_نامه برای جا زدن مطهری در زمره حلقه #دارالتبلیغ، نیز ناروا و بیراه است(چه اینکه جناب جعفریان خود بهتر می داند مطهری با کدامین انگیزه و با کدامین شرط و شروط که همه در خدمت به سربازان نهضت امام بود، حضور موقت در دارالتبلیغ را پذیرفت)
مطهری اما برخلاف بافته های اغیار، نه چونان شریعتی و بازرگان التقاطی است و نه آنچنان که نصر و سایر درباریان به دروغ در پی القای آنند، درباری است!
و نه آنچنان که #برجامیان آرزومندند و تلاش مذبوحانه شان را در این جهت بکار بسته اند، اعتدالی است!
اسوه های اعتدالی ها نه امثال مطهری که به حق کسانی مانند #شریعتمداری است. کسی که از ابتدای نهضت امام تا پایان، سیاست یک به نعل و یکی به میخ را در پیش گرفته بود و آنچنان می نمایاند که نبود و آنچنان بود که نمی نمود! همین است که شریعتمداری و نهضت آزادی هر دو در آستانه پیروزی بر طبل تفرقه در صفوفق انقلابیون کوفتند و به بهانه حفظ قانون اساسی مشروطه، آخرین تلاش ها را برای حفظ سلطنت و شاه به کار بستند!
مطهری صریح بود، گرچه در ترویج حق، راه تعامل را نمی بست و با پیروان مکاتب باطل گاه ساعتها وقت گرنمایه به گفت و گو خرج می نمود اما، او کسی نبود که #ابهام_استراتژیک پیشه کند و به اقتضای منافع شخصی یا باندی، از حق گویی کوتاه بیاید.
این بود که در کارنامه مطهری، همواره مواجهه های جدی با جریان های فکری مختلف را می بینیم؛ گاه با پورداوود(از بانیان باستان گرایی در دوران جدید) سینه به سینه می شد، گاه دست رد بر سینه مجاهدین می کوفت، گاه در دل دانشگاه تهران با #زرین_کوب و #آریان_پور به محاجه می نشست، گاه شلاق بیداری بر فرق فرقان بدلی می زد و گاهی دیگر به زهدفروشی و انحراف آشکار امثال #عاشوری خرده می گرفت. مخالفت با #شریعتی(معلم پرشور خراسانی که خود مطهری در مشهوریتش نقش اساسی داشت) را اگر تکلیف می دانست، دریغ نمی کرد؛ حتی اگر طرفداران متعصب شریعتی تا مرز دشمنی با او پیش بروند. بازرگان و نهضت آزادی اما، پیچیده ترین جریانی بود که مطهری در آخرین روزهای زندگانی در تدارک جدا کردن راهش از آنها بود. همو البته در بدو ورود امام به تهران و در جابجا کردن محل سکونت امام، سیلی های سختی به فرزندان معنوی نهضت آزادی زده بود اما فرزندان فکری شریعتی فرصت برای تمام کردن این پروژه دشوار را به او ندادند و مطهری آخرین برگ دفتر عمرش را به خط خون امضا کرد.
مطهری نه ربطی به درباری ها دارد، نه رابطه ای با التقاطی ها دارد، نه نسبتی با اعتدالی ها! مطهری مطهر است و این است که او را به حق باید اسوه #حوزه_انقلابی دانست.
اسوه ای که علی رغم تأکید امام بر آثار نابش، و علی رغم تصریحات رهبری حکیم انقلاب اسلامی، هنوز که هنوز است در زادگاه فکری خویش (حوزه مقدسه) گمنام و غریب است.
شاید بتوان برای قصور و تقصیر برخی متولیان حوزوی در چهار دهه گذشته در محجوریت آثار این شهید در حوزه، توجیهی آورد اما حتما هرگز نمی توان از قصور و تقصیر جریان انقلابی حوزه در بازخوانی مشرب فکری و سلوک سیاسی شهید مطهری، به آسانی درگذشت.
روزگار غربت این روزهای جریان انقلابی حوزه، حاصل بی مهری به اسوه هایی است که بازخوانی زندگانی شان، چونان شمشیری بران، #سکولارهای_عرفی و #سکولارهای_مقدس را یکجا کنار خواهد زد و شعار انقلاب اسلامی و آرمان #امام_خمینی و منویات رهبری را به عینیت نزدیک تر خواهد کرد.
این روزهای بیش از هر زمان دیگری به مطهری نیازمندیم؛ آنکه به حق #معلم_شهید_انقلاب_اسلامی و پرچمدار و نماد #حوزه_انقلابی است.
@rozaneebefarda
زندگی بر دهانه آتشفشان
در ستایش #معلم_شهید انقلاب اسلامی
[صفحه 2 از 2]
تنها بازخوانی محققانه سلوک سیاسی-اجتماعی مطهری است که از تصویرسازی های تحریف شده در مورد مطهری پیش گیری خواهد کرد. چه اینکه این روزها تلاش هایی صورت گرفته برای مصادره یا تحریف مطهری؛ نمونه اگر بخواهید خاطرات #حسین_نصر(همان #ملیجک_فرح) که توسط #دهباشی و با پول بیت المال مسلمین در داخل چاپ شد و در آن مطهری را تلویحا درباری نامیدند و بلکه درباری شدن امثال نصر(که پدرش درباری بود) را به توصیه او دانستند!
یا چنان که #قوچانی در مهرنامه و سیاست نامه خواست تصویری #اعتدالگرا و #ملی_مذهبی به سان #بازرگان از مطهری ارائه دهد و او را که اسوه انقلابیون بود، در مقابل آنان جا بزند!
برداشت های آکنده از زمان پریشی و تحریف، چونان که در یادداشت های پراکنده امثال #جعفریان می بینیم نیز نسبت روشنی با حقیقت مطهری ندارد و لذا تلاش نافرجام دوستانش در #هادی_نامه برای جا زدن مطهری در زمره حلقه #دارالتبلیغ، نیز ناروا و بیراه است(چه اینکه جناب جعفریان خود بهتر می داند مطهری با کدامین انگیزه و با کدامین شرط و شروط که همه در خدمت به سربازان نهضت امام بود، حضور موقت در دارالتبلیغ را پذیرفت)
مطهری اما برخلاف بافته های اغیار، نه چونان شریعتی و بازرگان التقاطی است و نه آنچنان که نصر و سایر درباریان به دروغ در پی القای آنند، درباری است!
و نه آنچنان که #برجامیان آرزومندند و تلاش مذبوحانه شان را در این جهت بکار بسته اند، اعتدالی است!
اسوه های اعتدالی ها نه امثال مطهری که به حق کسانی مانند #شریعتمداری است. کسی که از ابتدای نهضت امام تا پایان، سیاست یک به نعل و یکی به میخ را در پیش گرفته بود و آنچنان می نمایاند که نبود و آنچنان بود که نمی نمود! همین است که شریعتمداری و نهضت آزادی هر دو در آستانه پیروزی بر طبل تفرقه در صفوفق انقلابیون کوفتند و به بهانه حفظ قانون اساسی مشروطه، آخرین تلاش ها را برای حفظ سلطنت و شاه به کار بستند!
مطهری صریح بود، گرچه در ترویج حق، راه تعامل را نمی بست و با پیروان مکاتب باطل گاه ساعتها وقت گرنمایه به گفت و گو خرج می نمود اما، او کسی نبود که #ابهام_استراتژیک پیشه کند و به اقتضای منافع شخصی یا باندی، از حق گویی کوتاه بیاید.
این بود که در کارنامه مطهری، همواره مواجهه های جدی با جریان های فکری مختلف را می بینیم؛ گاه با پورداوود(از بانیان باستان گرایی در دوران جدید) سینه به سینه می شد، گاه دست رد بر سینه مجاهدین می کوفت، گاه در دل دانشگاه تهران با #زرین_کوب و #آریان_پور به محاجه می نشست، گاه شلاق بیداری بر فرق فرقان بدلی می زد و گاهی دیگر به زهدفروشی و انحراف آشکار امثال #عاشوری خرده می گرفت. مخالفت با #شریعتی(معلم پرشور خراسانی که خود مطهری در مشهوریتش نقش اساسی داشت) را اگر تکلیف می دانست، دریغ نمی کرد؛ حتی اگر طرفداران متعصب شریعتی تا مرز دشمنی با او پیش بروند. بازرگان و نهضت آزادی اما، پیچیده ترین جریانی بود که مطهری در آخرین روزهای زندگانی در تدارک جدا کردن راهش از آنها بود. همو البته در بدو ورود امام به تهران و در جابجا کردن محل سکونت امام، سیلی های سختی به فرزندان معنوی نهضت آزادی زده بود اما فرزندان فکری شریعتی فرصت برای تمام کردن این پروژه دشوار را به او ندادند و مطهری آخرین برگ دفتر عمرش را به خط خون امضا کرد.
مطهری نه ربطی به درباری ها دارد، نه رابطه ای با التقاطی ها دارد، نه نسبتی با اعتدالی ها! مطهری مطهر است و این است که او را به حق باید اسوه #حوزه_انقلابی دانست.
اسوه ای که علی رغم تأکید امام بر آثار نابش، و علی رغم تصریحات رهبری حکیم انقلاب اسلامی، هنوز که هنوز است در زادگاه فکری خویش (حوزه مقدسه) گمنام و غریب است.
شاید بتوان برای قصور و تقصیر برخی متولیان حوزوی در چهار دهه گذشته در محجوریت آثار این شهید در حوزه، توجیهی آورد اما حتما هرگز نمی توان از قصور و تقصیر جریان انقلابی حوزه در بازخوانی مشرب فکری و سلوک سیاسی شهید مطهری، به آسانی درگذشت.
روزگار غربت این روزهای جریان انقلابی حوزه، حاصل بی مهری به اسوه هایی است که بازخوانی زندگانی شان، چونان شمشیری بران، #سکولارهای_عرفی و #سکولارهای_مقدس را یکجا کنار خواهد زد و شعار انقلاب اسلامی و آرمان #امام_خمینی و منویات رهبری را به عینیت نزدیک تر خواهد کرد.
این روزهای بیش از هر زمان دیگری به مطهری نیازمندیم؛ آنکه به حق #معلم_شهید_انقلاب_اسلامی و پرچمدار و نماد #حوزه_انقلابی است.
@rozaneebefarda
زندگی بر دهانه آتشفشان
در ستایش #معلم_شهید انقلاب اسلامی
[صفحه ۲ از ۲]
تنها بازخوانی محققانه سلوک سیاسی-اجتماعی مطهری است که از تصویرسازی های تحریف شده در مورد مطهری پیش گیری خواهد کرد. چه اینکه این روزها تلاش هایی صورت گرفته برای مصادره یا تحریف مطهری؛ نمونه اگر بخواهید خاطرات #حسین_نصر(همان #ملیجک_فرح) که توسط #دهباشی و با پول بیت المال مسلمین در داخل چاپ شد و در آن مطهری را تلویحا درباری نامیدند و بلکه درباری شدن امثال نصر(که پدرش درباری بود) را به توصیه او دانستند!
یا چنان که #قوچانی در مهرنامه و سیاست نامه خواست تصویری #اعتدالگرا و #ملی_مذهبی به سان #بازرگان از مطهری ارائه دهد و او را که اسوه انقلابیون بود، در مقابل آنان جا بزند!
برداشت های آکنده از زمان پریشی و تحریف، چونان که در یادداشت های پراکنده امثال #جعفریان می بینیم نیز نسبت روشنی با حقیقت مطهری ندارد و لذا تلاش نافرجام دوستانش در #هادی_نامه برای جا زدن مطهری در زمره حلقه #دارالتبلیغ، نیز ناروا و بیراه است(چه اینکه جناب جعفریان خود بهتر می داند مطهری با کدامین انگیزه و با کدامین شرط و شروط که همه در خدمت به سربازان نهضت امام بود، حضور موقت در دارالتبلیغ را پذیرفت)
مطهری اما برخلاف بافته های اغیار، نه چونان شریعتی و بازرگان التقاطی است و نه آنچنان که نصر و سایر درباریان به دروغ در پی القای آنند، درباری است!
و نه آنچنان که #برجامیان آرزومندند و تلاش مذبوحانه شان را در این جهت بکار بسته اند، اعتدالی است!
اسوه های اعتدالی ها نه امثال مطهری که به حق کسانی مانند #شریعتمداری است. کسی که از ابتدای نهضت امام تا پایان، سیاست یک به نعل و یکی به میخ را در پیش گرفته بود و آنچنان می نمایاند که نبود و آنچنان بود که نمی نمود! همین است که شریعتمداری و نهضت آزادی هر دو در آستانه پیروزی بر طبل تفرقه در صفوفق انقلابیون کوفتند و به بهانه حفظ قانون اساسی مشروطه، آخرین تلاش ها را برای حفظ سلطنت و شاه به کار بستند!
مطهری صریح بود، گرچه در ترویج حق، راه تعامل را نمی بست و با پیروان مکاتب باطل گاه ساعتها وقت گرنمایه به گفت و گو خرج می نمود اما، او کسی نبود که #ابهام_استراتژیک پیشه کند و به اقتضای منافع شخصی یا باندی، از حق گویی کوتاه بیاید.
این بود که در کارنامه مطهری، همواره مواجهه های جدی با جریان های فکری مختلف را می بینیم؛ گاه با پورداوود(از بانیان باستان گرایی در دوران جدید) سینه به سینه می شد، گاه دست رد بر سینه مجاهدین می کوفت، گاه در دل دانشگاه تهران با #زرین_کوب و #آریان_پور به محاجه می نشست، گاه شلاق بیداری بر فرق فرقان بدلی می زد و گاهی دیگر به زهدفروشی و انحراف آشکار امثال #عاشوری خرده می گرفت. مخالفت با #شریعتی(معلم پرشور خراسانی که خود مطهری در مشهوریتش نقش اساسی داشت) را اگر تکلیف می دانست، دریغ نمی کرد؛ حتی اگر طرفداران متعصب شریعتی تا مرز دشمنی با او پیش بروند. بازرگان و نهضت آزادی اما، پیچیده ترین جریانی بود که مطهری در آخرین روزهای زندگانی در تدارک جدا کردن راهش از آنها بود. همو البته در بدو ورود امام به تهران و در جابجا کردن محل سکونت امام، سیلی های سختی به فرزندان معنوی نهضت آزادی زده بود اما فرزندان فکری شریعتی فرصت برای تمام کردن این پروژه دشوار را به او ندادند و مطهری آخرین برگ دفتر عمرش را به خط خون امضا کرد.
مطهری نه ربطی به درباری ها دارد، نه رابطه ای با التقاطی ها دارد، نه نسبتی با اعتدالی ها! مطهری مطهر است و این است که او را به حق باید اسوه #حوزه_انقلابی دانست.
اسوه ای که علی رغم تأکید امام بر آثار نابش، و علی رغم تصریحات رهبری حکیم انقلاب اسلامی، هنوز که هنوز است در زادگاه فکری خویش (حوزه مقدسه) گمنام و غریب است.
شاید بتوان برای قصور و تقصیر برخی متولیان حوزوی در چهار دهه گذشته در محجوریت آثار این شهید در حوزه، توجیهی آورد اما حتما هرگز نمی توان از قصور و تقصیر جریان انقلابی حوزه در بازخوانی مشرب فکری و سلوک سیاسی شهید مطهری، به آسانی درگذشت.
روزگار غربت این روزهای جریان انقلابی حوزه، حاصل بی مهری به اسوه هایی است که بازخوانی زندگانی شان، چونان شمشیری بران، #سکولارهای_عرفی و #سکولارهای_مقدس را یکجا کنار خواهد زد و شعار انقلاب اسلامی و آرمان #امام_خمینی و منویات رهبری را به عینیت نزدیک تر خواهد کرد.
این روزهای بیش از هر زمان دیگری به مطهری نیازمندیم؛ آنکه به حق #معلم_شهید_انقلاب_اسلامی و پرچمدار و نماد #حوزه_انقلابی است.
@rozaneebefarda