ما و مسأله دکتر شریعتی
💥اختصاصی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
دکتر شریعتی، آخوندزاده خراسانی، معلم پرحرارت روشنفکری بود که در دهه سی به جمعیت خداپرستان سوسیالیست پیوست و حتی در جمع ملی گراهای مشهد دستگیر شد.
علی شریعتی بعد از مدتی به دلیل مهارت ویژه در سخنوری و قلم، مورد توجه کانون های نخبگانی قرار گرفت و همزمان که مورد التفات امثال #شهید_مطهری بود، توسط #احسان_نراقی و #ثابتی نیز به دربار نزدیک شد و بعدا با بورس دولتی راهی پاریس شد.
در پاریس از اساتید مختلفی درس گرفت که برخی شان چپ گرا، و برخی دیگر ماسون بودند.
شریعتی بعد از بازگشت در نامه های خصوصی به محمدتقی شریعتی، از ایده اسلام منهای آخوند، سخن به میان آورد و بعدا در توضیحات مکتوبش خطاب به #ساواک، صراحتا از تلاشش برای تحقق #پروتستانتیسم_اسلامی، سخن گفت.
با تأسیس حسینیه ارشاد و با حمایت شهید مطهری، پدیده شریعتی در دهه پنجاه در سطحی گسترده مطرح شد و در این دوره اگرچه بحث های سطحی و التقاطی با لعاب اسلامی در سخنان وی فراوان یافت می شد اما همین میزان نیز موجب می شد که دانشجویان مسلمان در مقابل تبلیغات پرطمطراق چپ ها، به اعتماد به نفس نسبی در اسلام گرایی دست یابند.
بعد از بالاگرفتن زاویه التقاط و بی نتیجه ماندن تلاش های برخی از سران روحانی برای جذب و اصلاح شریعتی، شهید مطهری نیز به جرگه مخالفان دوآتشه دکتر (قاطبه علمای سنتی قم و مشهد و بزرگانی چون علامه طباطبایی و آیات مصباح یزدی و سید مصطفی خمینی) بپیوندد و خطر آثار و افکار دکتر را در قالب نامه ای مفصل به امام خمینی ابراز کند.
صدالبته برخورد مخالفان انقلابی دکتر شریعتی، هرگز مورد قبول طیف دیگری از روحانیون مبارز واقع نشد و بزرگانی چون مقام معظم رهبری و شهید بهشتی، با نگاهی راهبردی به میدان مبارزه، علی رغم قبول اشکالات در آثار دکتر، نحوه برخورد با وی را مورد نقد قرار دادند که انشقاق در مدرسه حقانی تنها یکی از آثار این اختلاف نظر بود.
شاید توجه به همین مصالح مبارزاتی کلان بود که موجب شد امام خمینی هرگز تا قبل از فوت دکتر، موضع صریحی در مورد آثار او ابراز نفرماید، هرچند که به دقت هرچه تمام تر، هیچ تأییدی نیز از ناحیه ایشان مشاهده نشد که مورد سوءاستفاده قرار گیرد.
گرچه با خروج دکتر شریعتی از ایران، ظاهرا بخشی از اختلافات حل شده بود اما نزاع و انشقاق بر سر افکار و آثار او هرگز تمام نشد و بعدا همین افکار منجر به تغذیه فکری و رویش جریان های تروریستی چون #فرقان گردید که برخی متفکران مسلمان را تنها به جرم نقد شریعتی، به شهادت رساندند و برخی ترورهای شان نیز ناتمام ماند.
بعد از فوت دکتر شریعتی، سازمان تروریستی مجاهدین و اعضای نهضت آزادی(خصوصا شاخه برون مرزی آن) تلاش زیادی در شهیدسازی از وی انجام دادند و او را معلم شهید نامیدند اما علی رغم همه تلاش ها، امام خمینی در پاسخ به پیام های تسلیت متعدد پیرامون این واقعه، حتی حاضر نشدند، از لفظ مرحوم نیز برای او استفاده کنند که این مسئله موجب قهر و رنجش شدید دکتر ابراهیم یزدی شد که اعتقاد داشت باید لفظ شهید در پیام امام بیاید!
آقا سید موسی صدر بر پیکر شریعتی نماز گذارد و جنازه در زینبیه دمشق دفن شد.
در ایران نیز انتشار پیام انتقادی مشترک آقایان مطهری و بازرگان، آتش خشم مریدان دکتر را برانگیخت تا بدانجا که مهندس بازرگان بعدا مجبور شد از نظر اولیه اش کمی عقب نشینی کند ولی همچنان منتقد شریعتی باقی ماند.
بعد از گذشت بیش از چهار دهه از فوت دکتر شریعتی همچنان آثار و افکار و کارنامه سیاسی او محل نزاع و موجب انشقاق در میان انقلابیون است و این مسئله ضرورت بازخوانی مستند، همه جانبه و بی تعصب پیرامون این موضوع را نشان می دهد.
🔶پی افزود
۱)جریان نوشریعتی ها با همت و حمایت دکتر #سارا_شریعتی، در قم ظهور و بروز یافته و تا کنون آثار مکتوب قابل تاملی ارائه داده است.
این جریان که می توان از آن با عنوان #پسران_سارا یاد کرد، تلاش دارد به روحانیت به دید یک سوژه مطالعاتی صرف بنگرد که نتیجه اش ارائه تصویری غیر مقدس وسکولار از حوزه و روحانیت خواهد بود و از همین حیث، حلقه پسران سارا را می توان انتقام توأمان دکتر شریعتی از حوزه و نظام قلمداد کرد که از یک سو با خط مخالفان انقلابی دکتر در ستیز اند و از دیگر سو مخالفان سنتی شریعتی را مورد هجمه قرار داده اند.
۲) استفاده ازلفظ دکتر، مطابق ادبیات عامه است وگرنه هرگز مدرک دکترای ایشان در محافل علمی مشاهده و ارائه نشده است که البته قطعا به معنی نفی آن نیست و اگر کسی از سند آن اطلاع دارد بازنشر خواهد شد.
مطالب بیشتر و اسناد تحریم آثار دکتر شریعتی توسط جمعی از علما و مراجع را در روزنه پی بگیرید
👇
@rozaneebefarda
هدایت شده از روزنه
ما و مسأله دکتر شریعتی
💥اختصاصی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
دکتر شریعتی، آخوندزاده خراسانی، معلم پرحرارت روشنفکری بود که در دهه سی به جمعیت خداپرستان سوسیالیست پیوست و حتی در جمع ملی گراهای مشهد دستگیر شد.
علی شریعتی بعد از مدتی به دلیل مهارت ویژه در سخنوری و قلم، مورد توجه کانون های نخبگانی قرار گرفت و همزمان که مورد التفات امثال #شهید_مطهری بود، توسط #احسان_نراقی و #ثابتی نیز به دربار نزدیک شد و بعدا با بورس دولتی راهی پاریس شد.
در پاریس از اساتید مختلفی درس گرفت که برخی شان چپ گرا، و برخی دیگر ماسون بودند.
شریعتی بعد از بازگشت در نامه های خصوصی به محمدتقی شریعتی، از ایده اسلام منهای آخوند، سخن به میان آورد و بعدا در توضیحات مکتوبش خطاب به #ساواک، صراحتا از تلاشش برای تحقق #پروتستانتیسم_اسلامی، سخن گفت.
با تأسیس حسینیه ارشاد و با حمایت شهید مطهری، پدیده شریعتی در دهه پنجاه در سطحی گسترده مطرح شد و در این دوره اگرچه بحث های سطحی و التقاطی با لعاب اسلامی در سخنان وی فراوان یافت می شد اما همین میزان نیز موجب می شد که دانشجویان مسلمان در مقابل تبلیغات پرطمطراق چپ ها، به اعتماد به نفس نسبی در اسلام گرایی دست یابند.
بعد از بالاگرفتن زاویه التقاط و بی نتیجه ماندن تلاش های برخی از سران روحانی برای جذب و اصلاح شریعتی، شهید مطهری نیز به جرگه مخالفان دوآتشه دکتر (قاطبه علمای سنتی قم و مشهد و بزرگانی چون علامه طباطبایی و آیات مصباح یزدی و سید مصطفی خمینی) بپیوندد و خطر آثار و افکار دکتر را در قالب نامه ای مفصل به امام خمینی ابراز کند.
صدالبته برخورد مخالفان انقلابی دکتر شریعتی، هرگز مورد قبول طیف دیگری از روحانیون مبارز واقع نشد و بزرگانی چون مقام معظم رهبری و شهید بهشتی، با نگاهی راهبردی به میدان مبارزه، علی رغم قبول اشکالات در آثار دکتر، نحوه برخورد با وی را مورد نقد قرار دادند که انشقاق در مدرسه حقانی تنها یکی از آثار این اختلاف نظر بود.
شاید توجه به همین مصالح مبارزاتی کلان بود که موجب شد امام خمینی هرگز تا قبل از فوت دکتر، موضع صریحی در مورد آثار او ابراز نفرماید، هرچند که به دقت هرچه تمام تر، هیچ تأییدی نیز از ناحیه ایشان مشاهده نشد که مورد سوءاستفاده قرار گیرد.
گرچه با خروج دکتر شریعتی از ایران، ظاهرا بخشی از اختلافات حل شده بود اما نزاع و انشقاق بر سر افکار و آثار او هرگز تمام نشد و بعدا همین افکار منجر به تغذیه فکری و رویش جریان های تروریستی چون #فرقان گردید که برخی متفکران مسلمان را تنها به جرم نقد شریعتی، به شهادت رساندند و برخی ترورهای شان نیز ناتمام ماند.
بعد از فوت دکتر شریعتی، سازمان تروریستی مجاهدین و اعضای نهضت آزادی(خصوصا شاخه برون مرزی آن) تلاش زیادی در شهیدسازی از وی انجام دادند و او را معلم شهید نامیدند اما علی رغم همه تلاش ها، امام خمینی در پاسخ به پیام های تسلیت متعدد پیرامون این واقعه، حتی حاضر نشدند، از لفظ مرحوم نیز برای او استفاده کنند که این مسئله موجب قهر و رنجش شدید دکتر ابراهیم یزدی شد که اعتقاد داشت باید لفظ شهید در پیام امام بیاید!
آقا سید موسی صدر بر پیکر شریعتی نماز گذارد و جنازه در زینبیه دمشق دفن شد.
در ایران نیز انتشار پیام انتقادی مشترک آقایان مطهری و بازرگان، آتش خشم مریدان دکتر را برانگیخت تا بدانجا که مهندس بازرگان بعدا مجبور شد از نظر اولیه اش کمی عقب نشینی کند ولی همچنان منتقد شریعتی باقی ماند.
بعد از گذشت بیش از چهار دهه از فوت دکتر شریعتی همچنان آثار و افکار و کارنامه سیاسی او محل نزاع و موجب انشقاق در میان انقلابیون است و این مسئله ضرورت بازخوانی مستند، همه جانبه و بی تعصب پیرامون این موضوع را نشان می دهد.
🔶پی افزود
۱)جریان نوشریعتی ها با همت و حمایت دکتر #سارا_شریعتی، در قم ظهور و بروز یافته و تا کنون آثار مکتوب قابل تاملی ارائه داده است.
این جریان که می توان از آن با عنوان #پسران_سارا یاد کرد، تلاش دارد به روحانیت به دید یک سوژه مطالعاتی صرف بنگرد که نتیجه اش ارائه تصویری غیر مقدس وسکولار از حوزه و روحانیت خواهد بود و از همین حیث، حلقه پسران سارا را می توان انتقام توأمان دکتر شریعتی از حوزه و نظام قلمداد کرد که از یک سو با خط مخالفان انقلابی دکتر در ستیز اند و از دیگر سو مخالفان سنتی شریعتی را مورد هجمه قرار داده اند.
۲) استفاده ازلفظ دکتر، مطابق ادبیات عامه است وگرنه هرگز مدرک دکترای ایشان در محافل علمی مشاهده و ارائه نشده است که البته قطعا به معنی نفی آن نیست و اگر کسی از سند آن اطلاع دارد بازنشر خواهد شد.
مطالب بیشتر و اسناد تحریم آثار دکتر شریعتی توسط جمعی از علما و مراجع را در روزنه پی بگیرید
👇
@rozaneebefarda
از آیندگان تا خبرآنلاین!
مروری بر تکاپوی ژورنالیسم غربگرای ایرانی در عصر جمهوری اسلامی
بخش دهم
میانتیتر۱: خبرآنلاین؛ #خبرگزاری یا #دلال_خبری؟
میانتیتر۲: آشنایی اجمالی با شبکه خبرنگاران خبرآنلاین
[صفحه 1 از 2]
💥اختصاصی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔹 #خبرآنلاین با تکیه بر پشتوانه نیروی انسانی و امکانات عظیم و هیاهوی رسانهای، خود را به عنوان یک #خبرگزاری معرفی می کند.
اما بررسی آماری تولیدات رسانهای این پایگاه نشان میدهد که خبرآنلاین فاقد شاخصه ها و استاندارهای یک خبرگزاری است و این مجموعه به دلیل استفاده بی رویه و پرشمار از تولیدات خبری سایر رسانهها، بیشتر به عنوان یک #دلال_خبری عمل میکند که البته تولیدات رسانهای دیگران را به نحوی هوشمندانه و با سوگیری خاص خود، انعکاس میدهد.
🔻در بررسی آماری مندرج در نمودار پیوستی، میزان استقلال خبری این پایگاه از حیث انتشار اخبار دست اول و اختصاصی، مورد ارزیابی قرار گرفته است.
🔻خبرآنلاین خبرهای زیادی را از رسانه های داخلی مثل خبرگزاری #فارس، #تسنیم، #مهر، #ایسنا، #ایرنا و ... بازنشر می کند؛ امری که برخلاف روال رایج در خبرگزاری های حرفه ای ست.
🔹خبرآنلاین در سال 91 موافقت اصولی خبرگزاری را از هیئت نظارت بر مطبوعات گرفت. اما بر اساس نمودار زیر مشخص است خبرآنلاین بیشتر شبیه یک #بنگاه_دلالی_خبر است تا یک خبرگزاری مستقل که وظیفه اصلی اش #تولید_خبر و تحلیل است.
شاید به همین دلیل بوده است که برخی مطبوعات شناخته شده مانند #روزنامه_کیهان، این پایگاه را #غیر_حرفه_ای دانستهاند.
📊نمودار 7 : استقلال خبری خبرآنلاین
⭕️آشنایی اجمالی با خبرنگاران شاخص خبرآنلاین
🔻تولد #روشنفکری_غربزده با راه اندازی مطبوعات ایرانی، به صدر #مشروطه گره خورده است. انگلوفیل ها و فرانکفوفیلها و بعدا آلمانوفیلهای ایرانی، گرچه ابتدا به انگیزه ترقی و تجدد، دکان و دستکی در ایران راه انداختند و حتی با زیرکی در بیوت علما و حوزه ها و محافل مذهبی، #نفوذ کردند اما دیری نپایید که هوای تقلید کورکورانه از انقلاب فرانسه از یک سو و به قول جلال آل احمد، هوس لوتربازی از سوی دیگر، آنان را بر آن داشت که شمشیر را علیه دین از رو ببندند و این است که تاریخ مطبوعات ایران، وهن اولیای مذهب و آموزه های شریعت مقدسه، کم به خود ندیده است.
جریان غربزده ایرانی در ساحت روشنفکری و عرصه رسانهای، بعد از تجربه مشروطه و پیروزی انقلاب اسلامی، چاره را در آن دید که با #پوسته_ای_اسلامی و حفظ #شالوده_سکولار، به فعالیت بپردازد. رد پای چنین راهبردی، از توصیه ملکم خان به آخوندوف گرفته تا ملکیان به حلقه کیان، قابل مشاهده است؛ آنجا که برای پرهیز از واکنش مردم متدین، توصیه بر حفظ ظواهر اسلامی و پوشاندن لباس تقدس بر تن آموزه های التقاطی به عنوان یک راهبرد مطرح میشود. مطرح شدن ایده #ابهام_استراتژیک از سوی #سریع_القلم، به عنوان راهبرد سیاسی اعتدالگرایان، نسل روزآمد از همان راهبرد ملکم خان است که از صحنه سیاست تا رسانه، عمیقا بر کنش گری برجامیان، سایه انداخته است.
تحقق ایده #پروتستانتیسم_اسلامی به عنوان آروزی دیرینه روشنفکری دینی، در عصر انقلاب اسلامی، در پوشش #اسلام_آمریکایی پیگیری شد و حلقه های فکری، سیاسی و مطبوعاتی به طور منسجم بدان متمرکز شدند.
پروتکل های مبتنی بر ابهام استراتژیک اعتدالگرایان را بر آن داشته که پیام ها و منویات خویش را در لایحه های مختلفی بیان کنند و برای عملیات رسانهای خود پروتکل هایی (گاه نانوشته) را مد نظر قرار دهند.
لذا شما در مطالعه این طیف، کمتر مواجه مستقیم با اندیشه امام و رهبری می بینید اما در لایحه های زیرین و عمیق تر، اصطلاحات و پیامهای پیچیده دیگری القا می شود. نمونه بارز این رویکرد، در ادبیات و آثار آقای #فیرحی متجلی بود.
از این رو گاه #تضادها با اسلام ناب، در شکل های مخالفت و متفاوت، از جمله تردیدافکنی پیرامون مفاهیم اصیل، یا تطهیر اندیشه ها و عناصر مخالف یا تخریب جریان انقلابی و یا چهره های ارزشی، خاصه #شاگردان_وفادار_امام_و_رهبری نشان داده شود.
🔻در بازخوانی کارنامه خرده جریان اعتدال و تیم رسانهای آن خصوصا خبرآنلاین، لحاظ نکات پیش گفته، بسیار حائز اهمیت است.
مرور کارنامه و روابط سیاسی و فعالیت های رسانهای مستقل شبکه خبرنگاران خبرآنلاین دقیقا به همین دلیل داری اهمیت ویژه است که نمی توان آن را در ایجاد سمفونی رسانهای اعتدالگرایان، نادیده گرفت!
@rozaneebefarda
ادامه👇
تروای فرهنگی
پرونده ویژه روزنه پیرامون تطهیر و انتشار اباطیل روشنفکران دین ستیز/یادداشت دوم
[صفحه ۲ از ۲]
#اختصاصی_روزنه
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔸در ادامه گزارشی از برخی فرازهای کتاب میآید:
🔻هدف اصلی کتاب تلاش برای #تطهیر_سرهنگ_آخوندف و مخفی کردن یا توجیه دینستیزی وی است! در صفحات ابتدایی کتاب آمده:
«باری! اسلامستیزی برچسب رایجی است که در بین عوام و حتی خواص، به آخوندزاده زده میشود.ولی حقیقت این است که آخوندزاده، برخلاف این تعبیر اغراقآمیز رایج، در آن معنای عریانی که مثل صادق هدایت اسلامستیز بود، اسلامستیز نبود.
در اسلامستیز نامیدن متفکری که یکی از مهمترین دغدغههایش(ای بسا مهمترین دغدغهاش) #پروتستانتیسم_اسلامی بود و در نامهای به کاپیتان سلطانوف خود را مسلمان پاک و شیعه خالص معرفی کرد، اندکی باید احتیاط به خرج داد.»(ص12)
🔻در جای دیگر از این کتاب نیز چنین آمده است:
«من در مقاله حاضر سعی کردم تا تصویر آخوندزاده به عنوان دشمن قسم خوردهی اسلام را، که تا حدی توسط خود او ایجاد شده و تا حدی نیز محصول برداشت غالب از او بوده، تعدیل کنم.»(ص83)
▫️جالب اینکه رسوایی آخوندف در اسلامستیزی تا بدان پایه آشکار است که حتی مروجان و مدافعان وی نیز نمیتوانند به انکار آن بپردازند و این است که دم خروس در یکی از مقالات همین کتاب بیرون زده و علیرغم تلاش مذبوحانه کتاب برای _به اصطلاح_ تعدیل قضاوتها(!!!)، خط تحریف و تطهیر در همین کتاب برملا شده و ضمن اعتراف به دینستیزی آخوندف، صریحا او را به عنوان عامل فرهنگی استعمار روسیه تزاری معرفی کردهاند:
«طرح عیان اندیشههای اسلام ستیزانه از سوی آخوندزاده، همانطور که گفته شد بدون تحت الحمایگی امپراطوری روسیه امکان پذیر نبود و در واقع سرسپردگی به آن امپراطوری، که چند دهه قبل در جنگی نابرابر وسعت قابل توجهی از خاک ایران در قفقاز را ضمیمه قلمرو خود کرده بود، حاشیه امنی را برای آخوندزاده فراهم کرد تا آزادانه به #تضعیف_پایههای_دیانت_ایرانیان بپردازد، دیانتی که ضامن وحدت کشور بود (و هنوز هم هست) و لذا تضعیف آن امپراتوری روسیه را در مناسبات شبهاستعماریاش با ایران طبیعتا منتفع میساخت.»(ص109-110)
🔻در ادامه پروژه تطهیر آخوندف، حتی سرسپردگی به روسیه تزاری و عضویت در ارتش این کشور استعمارگر(و رسیدن به درجه سرهنگی) را نیز توجیه کرده و بین ناسیونالیست ایرانی بودن و وطنپرستی او و وفاداری او به روسیه، جمع میکند(!!!) و او را دارای هویتی میداند که:
«به او امکان می داد تا هم خدمتگذار وفادار تزار روسیه باشد و هم یک ناسیونالیست صریح ایرانی»(ص106)
▫️علاوه بر مطالب پیشین، حجم بالایی از #تحریفات_تاریخی و مطالب مغرضانه در #هجمه_به_علمای_بزرگ_معاصر، در کتاب به چشم میخورد. بعنوان نمونه؛
🔻با تأکید بر پیروی آخوندف به اندیشه جدایی دین از سیاست، نوع نگاه تاریخی وی در هجمه به حضور روحانیت در سیاست را، تکرار کرده و تمامی مصائب تاریخ معاصر همچون فتح اصفهان توسط افغانها و وقوع جنگ ایران و روس و... را به گردن علما انداخته و چنین میگوید:
«آخوندزاده مطلقا معتقد به جدایی دین از سیاست بود؛ برای درک دیدگاه و مقاصد آخوندزاده در این باره، باید به وضع دین در ایران و نقش روحانیان در سیاست از دورهی صفویه به این سو نگاه کرد. ایران در دوره قاجاری، از این نظر، همان ایران عصر صفوی بود، عصری که با انتشار تشیع در ایران علمای شیعه، مخصوصا به روزگار شاهان ضعیف، نقش کم مانند در سیاست یافتند؛ شاید سقوط مفتضحانه صفویان که مسئولیت بخشی از آن متوجه برخی از آن علما بود، و نیز جنگ دوم ایران و روسیه که بر اثر اعلام جهاد علما اتفاق افتاد و به شکستی ننگین انجامید و نیز مخالفت های آن عا با بعضی اصلاحات، موجب و انگیزه ی طرح لزوم جدایی دین از سیاست از سوی آخوندزاده شده باشد.»(ص60)
▫️در بخش پایانی این کتاب به دفاع از سلطنت کودتایی و استبدادی #رضاخان میپردازد:
«مجلسی هم که با پیروزی نهضت مشروطه تأسیس شد در عمل تحت اختیار شریعتمداران بود، تا آن جا که در مجلس دوم، توانستند با صدور یک فتوا، رییس فراکسیون اقلیت مجلس را به طور غیرقانونی از مجلس اخراج کنند... انباشت بیحد و حصر قدرت در مجلس... چنان بود که توانست بیوقفه دولتهای مستقر را ساقط کند، که نتیجه آن سقوط کشور به قعر هرج و مرج سیاسی بود، که تا زمان تغییر سلطنت از قاجاریه به پهلوی ادامه یافت... در ایران هم یک #مستبد_وطن_دوست و متمدن و مقتدر میتواند بدون مشاوره با مجامع تجار ورشکسته و #روضهخوانهای_سیاستچی_بازار پایتخت، اصول و رسوم تمدن را در اطراف و اکناف مملکت جاری سازد.»(ص291-292)
▫️برای اطلاع تفصیلی پیرامون «توطئه اسلامزادیی در سده پیشین» و کارنامه سیاه سرهنگ آخوندف و همفکرانش، بنگرید به؛ سیدحمید روحانی، نهضت امام خمینی، ج٣، ص ۳۰_۱۹ و ص١۵۶_١۵٧؛ ج ۵ صص۴۴-۴۶.
@rozaneebefarda