eitaa logo
روزنه
6.2هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
2.1هزار ویدیو
256 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
روزنه
#پرونده_ویژه تیغ و تحریف! روایتی از #تحریف متون/مبانی دینی و نسبت آن با #مشروعیت_زدایی از نظام اس
تیغ و تحریف! روایتی از متون/مبانی دینی و نسبت آن با از نظام اسلامی 📛یادداشت پنجم: «کربلا منهای عاشورا»؛ نمونه‌ای از طراحی‌های انحرافی در ساحت عاشوراپژوهی 🔻نقدی بر سخنان با موضوع «عاشورا برای زیستن» 💥اختصاصی|| امین عظیمی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 [صفحه 1 از 6] 🔹آقای صادق‌نیا عضو هیئت علمی است که حول مباحث جامعه‌شناسی و ادیان و فرق مطالعاتی دارد. یادداشت های تلگرامی وی از یک سو و کوتاه نوشت های ژورنالیستی اش در روزنامه ایران، نشانه تعلق خاطر وی به شاخصه‌های سیاسی دولت اعتدال است.(معنایی که در برخی رسانه های اعتدالی بدان تصریح شده) نامبرده همچنین از گویندگان در حال رشد شاخه حوزوی است که کمابیش مورد توجه رسانه‌های دولتی قرار می‌گیرد و به خاطر ورود شبه‌روشنفکرانه به مباحث، اجمالا مورد توجه جریان غرب‌زده نیز هست. در دهه محرم 1399 بیژن عبدالکریمی دست به راه اندازی پویشی به نام " پویش ملی هر خانه یک حسینیه" زد و تلاش داشت مخاطبان را به عزاداری های فردی تشویق کند. مخاطب و سخنرانان صفحات مجازی این پویش ظاهرا مثل خود عبدالکریمی اغلب از علاقه‌مندان و بودند. یکی از سخنرانان جوان این پویش می نویسد : " کرونا فرصتی است برای شکستن انحصار بر گرامیداشت سیدالشهدا. آن‌ها محرم را ابزاری برای نمایش می‌خواهند، اما عاشورا مهم‌ترین تمایز شیعه با سایر ادیان و مذاهب است که آن را از فروکاست به یک فرقه منجمد بسته مانند سایر ادیان و مذاهب، به شیوه‌ای که می‌خواهند، حفظ می‌کند." 🔹سخنرانی صادق‌نیا با عنوان "عاشورا برای زیستن" در تاریخ 2 شهریور از طریق کانال این پویش انتشار یافت. او در این طرح بحث به طور خلاصه حادثه عاشورا را الگویی برای چگونه زیستن دانسته و در نهایت الگویی که از زندگی امام حسین(ع) برای مخاطب برجسته می‌کند، تفسیر خاصی از و آزادگی است که خالی از مناقشه نیست. در چند محور به بررسی و نقد انگاره های وی خواهیم پرداخت: 1- سخنران مزبور علاوه بر اینکه رساله‌ای در موضوع کارکردهای اجتماعی مرگ نوشته، در سه سال اخیر در کانال شخصی تلگرامی خود و بعضی سخنرانی‌ها، کمابیش به این موضوع پرداخته است. این سلسله بحث‌های تکراری چند ساله نشان می دهد که او به دنبال یک وعظ و درس عادی نیست بلکه یک پروژه طولانی مدت را پیگیری می‌کند. وی بعنوان یک طلبه علاقمند به جامعه‌شناسی و شریعتی‌، قاعدتا باید به دنبال جریان‌سازی اجتماعی باشد. البته این سخنرانی ابهامات و نارسایی‌هایی دارد که با انضمام سخنان دیگر وی، تا حدودی مرتفع می‌شود. 2- او در این سخنرانی تلاش دارد شهادت اباعبدالله(ع) و حوادث حماسی عاشورا را تحت الشعاع قرار دهد و قابلیت الگوگیری را از وقایع آن نیم‌روز تاریخی کند لذا برای تحقق این منظور، مخاطب خود را در یک دوگانه کاذب قرار می‌دهد و الگوگیری از زندگی امام حسین(ع) و بهره‌گیری از حماسه و شهادت روز عاشورا را در مقابل هم قرار می‌دهد و ادعا می‌کند که حماسه عاشورا به خودی خود قابل الگوبرداری نبوده و شهادت چیزی جز مرگ نیست(!!) و آنچه مهم است طرز زندگی افراد است. البته تردیدی نیست که نوع مرگ افراد ارتباط وثیقی با نوع زندگی آن‌ها دارد اما باید گفت که الگوگیری همسان و هم زمان از زندگی و حوادث روز عاشورا هیچ محذور عقلی و عقلائی ندارد و هر فردی می‌تواند از زندگی و شهادت آن امام عزیز به صورت مستقلّ و مجزا درس بیاموزد. ⭕️این سخنران می‌گوید: «خلاصه سخن من این هست که عاشورا حتی اگر بر مفاهیمی چون مرگ، رنج و درد تمرکز بکنیم، برای ما بیش از آنکه الگوهایی برای مردن به دنبال داشته باشد، الگوهایی برای زیستن به دنبال دارد. این دلیلش این است که مرگ و شهادت در صحنه کربلا یک لحظه تاریخی نیستند. بلکه اشاره به نوعی زندگی کردن دارند.» 🔹تقابل کاذب میان الگوگیری از زندگی و شهادت توالی فاسد بی‌شماری دارد و اگر این الگو ترویج شود، الگوپذیری و عبرت گیری از حادثه عاشورا و امتداد الگوی شهادت طلبی عاشورائیان، تضعیف خواهد شد و جنبه های درس‌آموز عاشورا در باب ایثار، مقاومت در برابر دشمن، نه گفتن به طاغوت، روشنگری، افشای چهره کریه دشمنان اسلام و ... کمرنگ می‌شود. 🔻البته آقای سخنران به این حد قانع نیست و قائل است تکریم و عزاداری برای اباعبدالله به خاطر حادثه عاشورا نیست(!!) بلکه به دلیل دوران قبل از عاشورا است. او می گوید: ⭕️« وقتی داریم از شهادت امام حسین حرف می‌زنیم در حقیقت داریم از آن مدل زندگی امام حسین حرف می‌زدیم و وقتی شهادت او را می‌ستاییم، در حقیقت داریم مدل زندگی او را می ستاییم» او با اشاره به خطبه امام حسین در منا این مطلب را تایید می کند که الگوگیری از آن حضرت دقیقا به قبل از دهه محرم برمی‌گردد. @rozaneebefarda ادامه👇
«کربلا منهای عاشورا»؛ نمونه‌ای از طراحی‌های انحرافی در ساحت عاشوراپژوهی [صفحه 2 از 6] 🔹این مسئله بسیار عجیب است که گوینده مزبور توانسته از خطبه منای امام حسین(ع) درس اصلاح‌طلبی بگیرد اما از حادثه عاشورا و شهادت ایشان و جان‌فشانی حداکثری برای مقابله با انحراف بنیادی جامعه اسلامی، به صورت مستقل نمی‌تواند درسی بیاموزد. 🔹رهبر معظم انقلاب اسلامی(حفظه‌الله) در این مسئله ورود جالبی دارند و معتقدند با وجود درس‌آموز بودن حوادث قبل از عاشورا، وزنه عبرت‌آموزی از آن حادثه بالاتر است. ایشان می فرمایند: 🔶«خطابه‌ امام حسین علیه‌السّلام خطاب به علما و بزرگان و صحابه و تابعین در منی‌ - كه در كتب حدیث ذكر شده است - یك سند تاریخی است؛ نامه‌ی آن بزرگوار خطاب به علما و بزرگان و پایه‌ها و اركان دینی در زمان خودش - «ثُمَّ أنتُم ایَّتُها العِصابَة، عِصابَةٌ بِالعِلمِ مَشهورَة» كه در كتب معتبر حدیث نقل شده است - یك سند تاریخی مهم است؛ رفتارهای آن بزرگوار؛ برخوردش با معاویه، نامه‌اش به معاویه؛ حضورش در كنار پدر در دوران كوتاه خلافت امیرالمؤمنین علیه‌الصّلاةوالسّلام؛ همه‌ی اینها قدم‌ به‌ قدم درس است؛ منتها حادثه‌ی عاشورا چیز دیگری است.»(22/03/1392) 🔹بنابراین کاذب بودن دوگانه «زندگی-شهادت» و کم‌رنگ کردن عنصر شهادت در بیانات امثال صادق نیا، امری واضح است و البته او گرچه در ارائه چنین رویکردی تصریح ندارد، اما تئوری‌سازی شلخته و شعرگونه وی، اقتضای چنین خطاهای فاحشی را دارد. علاوه بر این، گزاره های دینی محکمی دالّ بر الگوپذیری استقلالی از ممات محمدی و حسینی وجود دارد: «اللهم اجعل محیای محیا محمد و آل محمد و مماتی محمد و آل محمد.»(کامل الزیارات، ص 178) این فراز از زیارت عاشورا آشکارا به الگوگیری هم‌طراز از زندگی و شهادت ائمه اطهار(ع) اشاره دارد. البته معلمان و روشنفکران متاثر از اخلاق اومانیستی، مثل ملکیان و سروش بر اساس رویکرد غیردینی و بریده از وحی به ابعاد اخلاقی حادثه عاشورا می پردازند و تعجب است که آقای صادق‌نیا که پیگیر صوت و نوار عبدالکریم سروش بوده‌ و شاید خود را شاگرد نواری آن‌ها حساب کند، چرا آنقدر پسرفت کرده است!(خاطره از سروش: 1/11/96، کانال صادق‌نیا) 3-تعابیر او به شکلی است که نه تنها الگوگیری از حادثه عاشورا نزد مخاطب زیر سوال می رود بلکه طبق رویکرد وی شهادت اباعبدالله(ع) نیز جایگاه و ارزش خاصی پیدا نمی‌کند. سخنران حتی شهادت مظلومانه و لب تشنه ایشان را دلیل بر لزوم تقدیر و تکریم نمی داند و می گوید: ⭕️«شهیدان کربلا زنده‌اند، نقش‌های اجتماعی ایفا می‌کنند، واقعیّت جامعه را می‌سازند، حرکت و تغییر ایجاد می‌کنند؛ اما نه به دلیل مصیبت‌هایی که در نیم‌روز عاشورای سال ۶۱ هجری تحمل کردند! آنان شهروندانِ ابدی جامعه‌ی ما هستند به دلیل گونه‌ی زیستن‌شان. آنان جوری زیستند که پس از مرگ سزاوار این عنوان‌های متعال و این جاودانگی شدند. نباید گمان کنیم که این لقب به ‌اصطلاح مقدس و این تعبیر استعلایی و این جاودانگی فرهنگی‌ ای که شهدای کربلا دارند به دلیل آن عطشی است که کشیدند.» 🔹ناگفته پیداست که لازم نبود گوینده برای پررنگ کردن زندگی اباعبدالله(ع) حادثه عاشورا را از تعالی و حماسه‌اش تهی کند. تمایز امام حسین(ع) از دیگر اولیای الهی به خاطر همین نیم‌روز حماسه عاشوراست. حادثه عاشورا آن‌قدر در جاودانگی اباعبدالله(ع) برجسته است که با وجود همسان بودن نوع زندگی امام حسن و امام حسین علیهما السلام و ختم به شهادت شدن زندگی هر دو بزرگوار، امام حسن(ع) نسبت به روز عاشورا خطاب به امام حسین علیه السلام می فرماید: " لا یوم کیومک یا اباعبدالله"(مناقب آل أبي طالب، ج‏4، ص86) ⭕️فارغ از انگیزه و نیت نویسنده، مخاطب «قدسی‌زادیی از مفهوم شهادت» را از کلمات او برداشت می‌کند؛ پس لاجرم باید شهدایی چون حرّ یا بعضی از شهدای جنگ تحمیلی که گذشته خوبی نداشته اند، شهید نداند! شهادت اصحاب کربلا، صادق نیا را به ستایش وانمی دارد اما قاسم بن الحسن شهادت را شیرین تر از عسل می بیند(الهدایة الکبری، ص 204) و جد بزرگوارش امیر المومنین علیه السلام شهادتش را با "فزت و ربّ الکعبه" (مناقب آل أبي طالب عليهم السلام ، ج2، ص 119 و ج3، ص 312) ستایش می کند. ستایش شهادت برای این گوینده سخت است اما خداوند در زیارت عاشورا اصحاب حسین بن علی را با "بذلوا مهجم دون الحسین"( کامل الزیارات، ص 179) ستایش می کند. 🔻علاوه بر این، جدا کردن حادثه عاشورا و حماسه ها و مصیبت های آن از زندگی امام حسین(ع) خطایی است واضح. چه دلیلی دارد که حماسه امام حسین(ع) در روز عاشورا را از زندگی ایشان جدا کنیم و آن را از الگو پذیری مستقل تهی کنیم؟ @rozaneebefarda ادامه👇
«کربلا منهای عاشورا»؛ نمونه‌ای از طراحی‌های انحرافی در ساحت عاشوراپژوهی [صفحه 3 از 6] 4-القای مباحث در محرم برای مخاطبان تحصیل‌کرده، بدون استناد به آیات و روایات، خارج از ضوابط سخنرانی مذهبی است اما سخنران مزبور در سخنرانی نزدیک به ۴۵۰۰ کلمه ای خود به جز یک آیه قرآن برای تایید، از هیچ آیه، روایت و نقل تاریخی از عاشورا، استفاده نکرده ولی از مثال‌های غیردینی و مضامین افسانه‌ها، فراوان استفاده کرده که بن مایه سخنان وی را نشان می‌دهد. علاوه بر این، در تفسیر آیه «لاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون»(بقره/154) به ارائه از این آیه شریف می‌پردازد و را امری زمینی و مادی صرف، توصیف می‌کند و به صورت ضمنی ادعا می‌کند، شهادت عنوانی است که جوامع برای زنده نگه داشتن قهرمانان خود، خلق کرده‌اند. 🔻گفتنی است این ادعا تازگی ندارد و پیش از این نیز عده‌ای از مفسرین اعتقاد داشتند. علامه در المیزان به این تفسیر انحرافی چنین اشاره می‌کند: «منظور از زندگى بعد از شهادت [در آیه لاتحسبن الذین قتلوا ....] اين است كه نام شهيد زنده مي‌ماند و در اثر مرور زمان ذكر جميلش كهنه نمي‌شود»(ترجمه المیزان، ج1، ص519) علامه در نقد این تفسیر چنین می‌فرماید: ⭕️«حياتى كه شما آيه را با آن معنا كرديد، جز يك گول‌زننده چيز ديگرى نيست، و اگر پيدا شود تنها در وهم پيدا مى‏شود نه در خارج، [و] حياتى است خيالى كه به غير از اسم، حقيقت ديگر ندارد و مثل چنين موضوع وهمى، لايق كلام خداى تعالى نيست.»(ترجمه تفسیر المیزان، ج1، ص519) ⭕️در سخنان گوینده مزبور به موازات مواضع برخی روشنفکران عرفی و رسانه های غرب‌زده، تقابل خاصی با هیئات و مداحان متعهد دیده می‌شود. آنها در ایام محرم گوش فلک را کر می‌کنند که چرا مداحان روضه ها و مدح‌های بی اعتبار میخوانند(3/02/99، کانال تلگرامی) اما با این وجود، خود او، ضوابط حداقلی یک سخنرانی مذهبی را رعایت نکرده است. 5-سخنران مزبور از مثال‌هایی برای توضیح مطالب خود استفاده می کند که هر کدام ابهامات خاص خود را دارد. او از دو مثال تاریخی برای اثرگذاری مرگ های غیر عادی در جوامع استفاده می کند که هر دو شورشی مردمی علیه حکومت‌های وقت بودند. مثال اول درباره طاعون سیاهی در اروپا بود که باعث شورش علیه فئودالیسم و حاکمیت کلیسا در اروپا شد و مثال دوم مرگ جوان تونسی که باعث جرقه بیداری اسلامی شد و البته جناب ایشان از لفظ بهار عربی استفاده می کند و نه بیداری اسلامی. این مثال‌ها با قسمت آخر صحبت‌های او که اعتراض به وضع موجود را از قیام اباعبدالله(ع) استفاده می کند، تناسب جالبی دارد که در ادامه بدان خواهیم پرداخت. ⭕️مثال دیگر درباره است که به صورت ضمنی و با طرح سوال، افسانه بودنش را در ذهن مخاطب زیر سوال می‌برد و از این طریق، خواسته یا ناخواسته قرائت یهودیان رادیکال از این واقعه را در ذهن مخاطب تقویت می‌کند. استفاده از این مثال‌های تاریخی بی اعتبار و یا جهتدار با وجود وقایع تاریخی معتبر مانند شهادت آیت‌الله سیدمصطفی خمینی(به عنوان عامل شتابزای انقلاب اسلامی)، جای بسی تامل دارد. علاوه بر مورد ذکر شده، حادثه تاریخی هیروشیما و ناکازاکی در جنگ جهانی دوم نیز هست که از قضا ملموس‌تر و متقن‌تر از قصه مشکوک هولوکاست است. عجیبتر از موارد مذکور، اشاره او به شخصیت خیالی و افسانه‌ای «گیلگمش»، در مقام تبیین و تمثیل شهید و مقام شهادت است! شاید جناب سخنران آن‌قدر درگیر افسانه‌هایی مثل گیلگمش و... بوده که شهادت سردار سلیمانی و تاثیر اجتماعی و سیاسی عمیق و جهانی آن را عمدا و یا سهوا(!) از یاد برده است. 6- بخش معظم از سخنان وی، مقدمه‌ای است برای القای قسمت آخر و بیان دو جوهره مهم زندگی امام حسین(ع) برای الگو برداری. او با اذعان به وجود فهرست بلند بالایی از ویژگی‌های زندگی امام حسین(ع) که به جاودانگی فرهنگی ایشان منجر شده است، دو ویژگی اصلاح طلبی و آزادگی را بر می گزیند. انتخاب این دو از جهاتی بسیار قابل توجه است؛ اولا: او در مقاله ای که در سال 93 منتشر شده، در این باره از عنوان " افزایش روحیه انقلابی‌گری" استفاده کرده است(تحلیل کارکردی سوگواری های محرم در ایران پس از انقلاب، ص5) استفاده از عنوان اصلاح طلبی که امروزه تبادر اولیه اش نزد مخاطب به جریان سیاسی خاص و غرب زده کشور است، خالی از سوگیری نخواهد بود. ثانیا: دو پهلو صحبت کردن و مشخص نکردن مرجع ضمیرها یکی از شاخصه های خرده جریان اعتدال است. محمود سریع القلم یکی از تئورسین های اعتدالیون از این شاخصه به تعبیر می‌کند(عقلانیت و توسعه‌یافتگی ایران، ص۳۳۲) اینان اما از نظر اهل دقت نمی توانند مراد خود را پنهان کنند لذا گوینده باید مشخص کند اصلاح‌طلبی‌ای که مدنظر اوست به چه معناست؟ دایره این اصلاح‌طلبی تا کجاست؟ @rozaneebefarda ادامه👇
«کربلا منهای عاشورا»؛ نمونه‌ای از طراحی‌های انحرافی در ساحت عاشوراپژوهی [صفحه 4 از 6] 🔹معلوم نیست منظور از اصلاح وضع موجود و توجیه نکردن آن دقیقا چیست؟ 🔻به نظر نمی رسد سخنران مورد نقد، واقعا طالب اصلاح‌طلبی به معنای ادعایی آن باشد، چرا که تاب انتقاد از مجلس دهم، دولت اعتدال و برجام را نداشته است و در برابر انتقادات صریح علیرضا او را متهم به کرده و برجام را تصمیم نظام! و انتقاد از برجامیان را دلسرد کردن مردم دانسته است.(مصاحبه با اعتمادآنلاین، 20 آبان98) 🔹جالب این‌که از این فرد تا کنون انتقاد خاصی از دولت اعتدال سراغ نداریم! البته مراد او با مراجعه به سایر اظهاراتش بیشتر مشخص می‌شود و ظاهرا منظور وی از اصلاح، اصلاح نظام اسلامی و شاید تغییر آن است. یکی از مخاطبانش از او در سخنرانی دیگری می پرسد: « وقتی [امروزه] خطبه منای امام حسین را مطالعه می کنیم به یک بن‌بست می رسیم. از یک طرف با تاکیدات حضرت بر کنشگری فعال، اعتراض و نهی از منکر مواجه هستیم. اما در مقابل نه با سلطان ماذون طرف هستیم و نه با سلطان جائر و… . لذا اگر بخواهیم با تمسک به خطبه منا اعتراضی داشته باشیم چگونه باید انجام بگیرد؟ به هر حال در حکومت اسلامی اشکالاتی وجود دارد که باعث شده خود حاکم اسلامی به اولین معترض نظام تبدیل شده است، در این شرایط وظیفه ما چیست؟» صادق نیا مفروض این سوال را ظاهرا می پذیرد. یعنی اولا سلطان ماذون و مشروع در جمهوری اسلامی نداریم. ثانیا نظام دچار اشکال است و در واقع اسلامی نیست لذا در ادامه می گوید: ⭕️« در نظام اجتماعی فعلی آنچه که امام حسین به دنبالش است، را می توان از طریق رفتارهای مدنی، صندوق رای، اقدامات رسانه‌ای و… هم دنبال کرد.»(شفقنا، 18 شهریور 1397) 🔻سؤالی که برای صادق‌نیا طرح شده مبهم است و پاسخ‌دهنده نیز رفع ابهام نمی‌کند. شخص سائل با رندی و ظرافت، اشکالات اجرائی را به اصل نظام تسری می‌دهد و ادعا می‌کند « حاکم اسلامی به اولین معترض نظام تبدیل شده است.» طبیعی است وقتی اشکالات به ساختار و اصل نظام بازگردد تکلیف در استنتاج روشن خواهد بود. معلوم نیست مراد او از تغییرات در نظام با رفتار مدنی و رسانه ای، همان الگوی مد نظر اصلاح طلبان و امثال کدیور است که سر از فتنه ۷۸ و ۸۸ درآوردند، یا چیز دیگر؟! 🔹البته از کلمات دیگر وی برداشت می‌شود که او چندان به صندوق رای و انتخابات باور ندارد و فضای مجازی را چون بی در و پیکرتر می بیند در آنجا صریح‌تر حرف می زند و مردم‌سالاری دینی نظام اسلامی را زیر سؤال می‌برد. وی در این رابطه می نویسد: 🔻« آن روزها مخالفان و موافقان سیدمحمد خاتمی هر کدام فکر می‌کردند که با آمدن و یا نیامدن او چه‌ها که نخواهد شد و همین بیم و امید بود که تنور انتخابات را گرم کرد و مردم را به پای صندوق‌های رأی کشاند و در پایان آن "حماسه" رقم خورد. امّا طولی نکشید که هر دو دسته فهمیدند نباید از صندوق‌های رأی انتظار زیادی داشت. تاریخ معاصر ایران نشان می‌دهد که سیاست‌های کلان در این کشور، هیچ‌وقت از انتخابات اثر نگرفته‌اند و هرگونه تغییر در عواملی غیر از صندوق رأی و انتخابات ریشه دارد.»( کانال تلگرامی، 99/3/2) 🔹یکسان‌انگاری انتخابات در نظام اسلامی و رژیم طاغوتی، ظلمی است بزرگ به نظام اسلامی که پیشتر معاندان و فتنه گران بارها مرتکب شده اند. اینبار اعتدالیون چون دوباره از صندوق رای آینده ناامید شده‌اند سعی دارند ادبیات کهنه آنان را بازسازی کنند. سوزن‌بانی در جریان به سمت اقدامات و ، یکی از مهمترین راهبرد‌های مورد توجه طیفی از پیروان است که صادق نیا خواسته یا ناخواسته به سهم خود در این سناریوی سیاسی نقش آفرینی کرده است. بعد دیگر اصلاح‌طلبی مدنظر وی به تهاجم فرهنگی مربوط است نه در دولت اعتدال بیش از هرچیز در قالب سند منحوس ۲۰۳۰ پیگیری شد. سخنران مزبور در یک لایو، خانواده را از تعریف دینی اش خارج کرده و ازدواج های نامشروع را در تعریف خانواده گنجانده است.(صفحه اینستاگرام مؤسسه خاتم، 1مرداد1399) که این سخنان مورد نقد هیئت تحریریه روزنه واقع شد.(16مرداد1399) و او به جای تصحیح، طلبکارانه به رجزخوانی بسنده کرد و منتقدین را به سو برداشت متهم نمود. 🔹 سخنران مزبور مثل سایر اعتدالیون، هر از چند گاهی دم از امام و رهبری می زند. اما اصلاح طلبی اش با رهبری تفاوتی بنیادین دارد. او دولت متبوعش را از دایره اصلاح طلبی بیرون می کند و لوازم کلمات او به سمت و سوی تغییرات بنیادین میل می‌کند، درحالی که رهبری، انقلاب را در مرحله تشکیل دولت اسلامی می دانند و نظام اسلامی را تحقق شده دانسته اند.(84/5/28) @rozaneebefarda ادامه👇
«کربلا منهای عاشورا»؛ نمونه‌ای از طراحی‌های انحرافی در ساحت عاشوراپژوهی [صفحه 5 از 6] 🔹صادق نیا تعریف خاص خود را از اصلاح طلبی دارد و تلاش می‌کند آن را از دل تاریخ عاشورا بیرون بکشد و عجیب آنکه در قاموس وی اصلاح‌طلبی جهانی که از اهداف اساسی انقلاب اسلامی است جایی نداشته و بالاتر از آن، حرکت انقلاب اسلامی را در جهت زمینه سازی ظهور منجی عالم بشریت را از اساس، می داند و می نویسد: «واقعیّت آن است که در ادیان ابراهیمی، دین‌داران هیچ مسئولیّتی به نام زمینه‌سازی ظهور و یا شبیه آن ندارند. یک است که .»(کانال تلگرامی، 99/1/19) واضح است که اصلاح امور بر اساس کتاب و سنت(که همانا از شعارهای اساسی نهضت عاشورا بود) همیشه مطلوب است اما اگر این قبیل مفاهیم، ابزاری برای تضعیف جبهه حق و تقویت یک قبیله سیاسی همگرا با استکبار و کفار باشد، شعار پوچی بیش نیست. اصلاح طلبی در نگاه اعتدالیون هرگز به مقوله هایی مانند خروج آمریکا از منطقه، نابودی اسرائیل، نابودی استکبار و استعمار جهانی و تشکیل جبهه جهانی مستضعفین و صدور انقلاب و... تعلق نمی‌گیرد. ⭕️ثالثا: او آزادگی را جوهره دیگر زندگی امام حسین(ع) دانسته است. او معتقد است در برابر تهدیدها، تطمیع‌ها و مشکلات بی حد و حصر اصلاح‌طلبی باید ایستاد. با نگاهی به دیگر مطالب او می توان مراد دقیقش را از این اجمال گویی ها فهمید. وی با اشاره به مشکلات حاد معیشتی(که محصول عملکرد همفکران سیاسی اوست) می‌نویسد: «کشور ما در مقایسه با بسیاری از کشورهای جهان، منابع انسانی پویا و جوان‌تری دارد؛ ولی جوان‌هایی که این روزها از فقر و بی‌کاری در عذاب هستند و گرانی و تورّم امان‌شان را بریده و نرخِ دلار و طلا و مسکن نا امیدشان کرده است، بیش از آن‌که برای جامعه‌ی خود سرمایه باشند، "بمب‌های متحرکی" هستند که هر آن می‌توانند منفجر شوند و نظم اجتماعی و بقاء جامعه‌ی خود را تهدید کنند. فقر، بی‌عدالتی، بی‌کاری، و ناامیدی انسان‌ها را به مرزهای کفر هم می‌کشاند؛ چه رسد به دزدی و شرارت و آشوب»(همان، 99/4/28) 🔻اگر چنین زمینه ای در جامعه وجود دارد و رسانه های ضدانقلاب به شدت به دنبال آشوب در کشور هستند، چنین دعوت های بی‌ضابطه برای اصلاح نظام اسلامی(نه دولت حاکم) آیا معنایی جز تهییج بر شورش و القای حس ناامیدی در جامعه دارد؟؟! 🔹جناب صادق‌نیا علاوه بر تشویق جوانان به اعتراض بی ضابطه، جوانان را نیز هدف قرار داده است. او که ظاهرا در جریان های عدالت طلب نیز نفوذ دارد می نویسد: «چند سال پیش در جمعی از دوستانِ عدالت‌خواهِ تهران سخنرانی می‌کردم. آن‌ها چنان از عدالت و مبارزه با فساد و مسئولیّت شهروندان در مطالبه‌گری حرف می‌زدند که شنونده ذوق می‌کرد و از امید و انرژی پر می‌شد. بعد از پایان، به یکی از مسئولان جلسه گفتم: "فکر می‌کنید تا کجا می‌توانید عدالت‌خواه باشید؟" دستش را به سر و صورتش کشید و گفت: " تا ته‌اش! ما برای عدالت‌خواهی خط قرمزی نداریم." لبخندی زدم و گفتم، ولی ممکن است "ایدئولوژیک بودن" با عدالت‌خواهی نسازد؛ چون گاهی برای حفظ آن ایدئولوژی مجبورید خیلی چیزها و از جمله، عدالت را هم زیرِ پا بگذارید! آخرین جمله‌ی من را که شنید دستش را به نشانه‌ی خداحافظی به طرفم دراز کرد. نمی‌دانم این روزها بر همان عقیده هستند یا نه. اگر قرار است کشوری بر پایه‌ی عدل بچرخد، هیچ مصلحتی نباید بر عدالت و اقامه‌ی قسط مقدم شود. به بهانه‌ی هیچ مصلحتی نباید از مبارزه با فسادهای سازمان‌یافته چشم پوشید؛ و هیچ عذری نباید سبب شود "عقیل‌"ها از آهن گداخته ی علی (ع) در امان باشند.»(همان، 9/4/99) 🔹البته هیچ مصلحتی نباید بر عدالت مقدم شود اما نه عدالت مارکسیستی و کمونیستی و چنین عدالتی چیزی جز گذر از فقه اسلامی نیست و طبیعتا عدالتخواهان با هوشمندی خود نخواهند گذاشت که ، عدالت سکولار و منهای ولایت را برای آنها تئوریزه کنند و آنان را آلت دست و ابزاری برای اهداف سیاسی خود قرار دهند. 🔹گذشته از نکته فوق؛ نظام ما یک نظام دینی است و با این حال، سخنران مزبور به طرزی زیرکانه بین پای‌بندی به ایدئولوژی و عدالت‌خواهی نسبت برقرار می‌کند. با این وجود باید بررسی شود که آیا وی با طرح کردن برخی مثال‌های معنادار، عدالت‌طلبان را به سمت کدامین هدف بنیادین دعوت می‌کند!؟ 🔹او که برای ایران نسخه اصلاح‌طلبی رادیکال می پیچد، در مواضعی متناقض، پیرامون مقابله با رژیم غاصب اسرائیل به یکباره اهل رواداری می‌شود و ادعا می‌کند کشورهای دیگر در مبارزه با ظلم باید حد و حدودی داشته باشند! حتی اگر رژیم ظالم، اسرائیل باشد و اصلاح طلبانی مثل حزب الله در مقام دفاع از خاکشان باشند! او با نقل قصه ای مشکوک از زبان یکی مسئولان حزب الله لبنان می نویسد.... @rozaneebefarda ادامه👇
«کربلا منهای عاشورا»؛ نمونه‌ای از طراحی‌های انحرافی در ساحت عاشوراپژوهی [صفحه 6 از 6] 🔹صادق نیا با نقل قصه ای مشکوک از زبان یکی مسئولان حزب الله لبنان می نویسد: "ما طاقت اسلام به قرائت مصباح یزدی را نداریم.( نقل به مضمون) ... امام صدر حتی مسیحیان را جذب اسلام خود کرده بود و مصباح یزدی حتی شیعیان را از اسلام خود ترسانده است."( همان، 29/3/99) پس در منظومه آشفته امثال صادق نیا، در مواجهه با اسرائیل کودک کش باید صدرگونه اقدام کرد و دم از وحدت ملی و خشونت گریزی زد اما در ایران باید کشور را به اعتراض پرهزینه دعوت کرد! 7-به نظر می رسد این گوینده اعتدالگرا با تمرکز بیش از حدّ و سنگین جلوه دادن کفه مصیبت و شهادت امام حسین(ع) در نزد عوام، سعی دارد عنوان بحث خود را برجسته کند لذا می گوید: ⭕️«اگرچه در روایت ما از حادثه عاشورا در بسیاری از رویکردها بر مفاهیمی چون شهادت مصیبت، داغ دیدگی، رنج و در کل مردن تمرکز می‌شود و گویی در این رویکرد ما به دنبال کشف الگوهایی برای مواجهه با مصیبت و مواجهه با مرگ و شهادت هستیم اما با این حال من می‌خوام عرض کنم که اگر از زاویه دیگری به عاشورا و فرهنگ عاشورایی نگاه کنیم، آن‌ها را مطالعه کنیم خواهیم دید که عاشورا الگویی است برای زیستن.» این قبیل برجسته سازی های رسانه ای و از کاه کوه ساختن ها در میان روشنفکران رواج دارد که بدون پشتوانه تحقیقاتی و علمی و بدون اتکا به تحلیل های دقیق آماری، استظهارات صرفا عامیانه خود را قاعده مند جلوه می دهند و به کل تعمیم می دهند! خرده گیری نسبت به رفتار های اجتماعی عزاداران و شیفتگان اباعبدالله(ع) و نقدتراشی نسبت به دستگاه امام حسین(ع) نیز از این قبیل است. برخلاف پیرایه های بی پشتوانه روشنفکران عرفی، آرزومندان شهادت همانطور که از حماسه حسینی، الگوی شهادت می گیرند، تمنای تربیت و زندگی حسینی را نیز دارند؛ چه اینکه زمزمه دائمی آنان در زیارت عاشورا، طلب حیات و ممات به سبک سیدالشهدا علیه السلام است و از این رو، ادعاهای سخنران در این مورد واقعیت خارجی ندارد و ادعای تک جانبه نگری در اتصال به حقائق عاشورا، تهمتی بیش نیست! ⭕️کلام پایانی: در این سخنزانی با تقابل کاذب میان الگوگیری از «حیات» و «شهادت» حضرت اباعبدالله الحسین(ع)، مفهوم ایثار و شهادت و حماسه به عنوان عناصر اصلی واقعه عاشورا کم‌رنگ جلوه داده شده و علاوه بر آن، از مفهوم شهادت قدسی‌زدایی شده است. همچنین در حاشیه این سخنرانی، تلویحا اعتراض به انقلاب اسلامی با خوانشی عاشورایی برای تهییج مخاطبان به سمت و سوی اصلاحات ادعایی به ظاهر مبهم(که مخاطب معنایش را قبلا یا بعدا باید در سایر سخنان گوینده ردیابی کند!) پیگیری شده است. اگرچه به واسطه تناقض گویی و ضعف محتوایی، چندان توان اثبات ادعاهای خود خود را نداشت. ◽️روزنه: دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر: https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥: فیلم:: سخنرانی آتشین حجت الاسلام احتشام در نقد رویکرد در استفاده ابزاری و تفسیر تحریف آمیز از (ع) 🔻از روی به (ع) توسل می کنند... 🔻اگر از صلح امام حسن(ع) می گوئید، از هم بگوئید... @rozaneebefarda
دستنوشته خواندنی مقام معظم رهبری در دفتر یادبود حرم مطهر حضرت معصومه(س) به مناسبت @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔸این یادداشت توسط حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در سوم مهرماه ۱۳۷۲، در دفتر یادبود آستانه‌ی مقدسه‌ی حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها نوشته‌ شده و در حرم مطهر نگهداری می‌شود. ▪️بخشی از متن یادداشت: بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم السّلام علیکم یا أهلَ بَیتِ النّبوة و مَوضِعِ الرّسالَة، السّلام عَلَیکِ یا قُرّةَ عَین آلِ الرّسُولِ (صلوات‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) افتخار خدمت در این آستان بلند‌پایه‌ی ملک‌پاسبان بر شما آقایان و عزیزان مبارک و گرامی باد. حقّ بزرگِ این سرچشمه‌ی نور و هدایت که یکی از ثمرات آن، تشکیل حوزه‌ی علمیه‌ی عظیم‌الشأن در سایه‌ی این بقعه‌ی مبارک است، چنان عظیم است که زبان و قلمِ چون من حقیر و ناتوانی را رساییِ بیان آن نیست. این حق بر دوش همه‌ی کسانی که از برکات این بقعه و این حوزه بهره‌مند شده‌اند، وظائفی را در خورد توان و امکان می‌گذارد. خداوند شما و همه‌ی متمسکین به ذیل ولایت رفیعه‌ی اهل بیت وحی و فضیلت را موفق به أدای این وظائف بدارد. خداوند عالمِ عظیم‌القدر مرحوم آیت‌الله حاج‌شیخ عبدالکریم و مرحوم آیت‌الله رحمهما الله‌تعالی را با مضطجعه‌ی این مَضجع شریف محشور فرماید و روح مقدس بزرگوار را که ، به عالی‌ترین درجات نائل فرماید و شما آقایان عزیز را حفظ کند. سیّدعلی خامنه‌ای-۷۲/۷/۳ @rozaneebefarda
جریان انقلابی و ضرورت پیشگیری از ایجاد یک دوقطبی کاذب در مواجهه با روحانی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ▫️در حساسیت فوق العاده شرایط فعلی، اختلاف نظری در میان دوست داران انقلاب اسلامی وجود ندارد. ▪️چنانکه در عاملیت مستقیم روحانی در ایجاد وضعیت معیشتی تاسف بار فعلی نیز، اختلاف نظری وجود ندارد. ◽️نکته ای که احیانا مورد مناقشه در محافل انقلابی پدید آمده، در نوع مواجهه با دولت روحانی است؛ برخی در شرایط فعلی سخت بر استیضاح تاکید دارند، برخی بدون ایجاد زمینه های اجتماعی و لحاظ مسائل پیچیده پیرامونی، سخت به مخالفت با آن برخاسته اند و سایر روش های نظارتی را مطرح می کنند، برخی دیگر از ضرورت و افشای ماهیت واقعی در میان توده مردم سخن می گویند تا زمینه فرافکنی از این جریان گرفته شود و فرصت حضور این جریان وابسته در مناصب حاکمیتی، از بین برود. برخی دیگر هر نوع اقدام سلبی را غیراولویت دار می دانند و بر تمرکز بر اقدامات ایجابی تاکید دارند. ◾️نکته مهمی که نباید از نظر دور داشت آنکه: 1- با اقدامات احساسی و ادبیات هیجانی و ناپخته، ممکن است زمینه هوچی گری طرف مقابل و طلبکاری طرف مقابل فراهم شود و اساسا زمینه برای برخورد محکم و دقیق، از بین برود. 2- درگیر شدن جبهه خودی به مناقشات داخلی، موجب زمین گیر شدن کل جریان انقلابی خواهد شد و لشکر زمین گیر شده، امکان عملیات مؤثر ندارد! 3- بر در نقد روحانی باید تمرکز کرد، بعد از آن با همگرایی حداکثری، با ادبیاتی منصفانه، مستند، منطقی و در عین حال صریح و مستحکم، اقدام گردد. 4- روحانی عامل اصلی ایجاد وضع فعلی است اما نقد خط سازش نباید متوقف در نقد روحانی شود؛ این یک جریان ریشه دار و نسبتا گسترده است که شناسایی و معرفی آن، از ضرورت هاست. 5- نباید فضا طوری پیش برود که یک دوقطبی کاذب در دل جریان انقلابی شکل بگیرد و عده ای با برخی القائات نادرست، دسته ای از انقلابیون(که به هر دلیل با استیضاح مخالف اند) را به عنوان طرفدار روحانی یا عناصر غیرانقلابی معرفی کنند. @rozaneebefarda
چرا «دولت بی‌سر»؟! حسین شریعتمداری @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 [صفحه 1 از 2] ۱- دولت بی‌سر (HEADLESS GOVERMENT) نام پروژه‌ای است که آمریکا و متحدانش با هدف تنش‌آفرینی و ایجاد نا‌امنی و بی‌ثباتی برای سه کشور ایران، لبنان و عراق تهیه کرده و اجرای آن را از چند ماه قبل کلید زده‌اند. بخش اصلی این پروژه (بخوانید طرح توطئه) حذف رئیس ‌دولت در کشور هدف است. با این تفسیر که وقتی رئیس ‌یک دولت کناره می‌گیرد و یا کنار گذاشته می‌شود، زمینه لازم برای تنش‌آفرینی و برهم‌زدن ثبات و امنیت در آن کشور فراهم می‌شود. در این حالت انتخاب رئیس ‌دولت جدید به آسانی ممکن نیست و معمولاً با اختلاف‌نظرها و برخورد سلیقه‌ها همراه خواهد بود و این دقیقاً همان بی‌ثباتی ایده‌آل و شرایط مطلوبی است که دشمن برای تنش‌آفرینی و ایجاد نا‌امنی به آن نیاز دارد. از امیر مؤمنان حضرت علی علیه‌السلام است که خطر دولت بی‌امیر (همان دولت بی‌سر در فرهنگ امروز) را گوشزد کرده و می‌فرمایند «‌إِنَّهُ لَابُدَّ لِلنَّاسِ مِنْ أَمِيرٍ بَرٍّ أَوْ فَاجِرٍ؛ از داشتن امیر (رئیس‌دولت) چاره‌ای نیست، خواه نیکو‌کار و خواه بدکار باشد». این کلام حضرت امام (‏ره) را هم ببینید: «به نظر من اينطور مى‏رسد كه نقشه اين است كه در داخل‌، اين ضربه را به ما بزنند كه ما اغتشاش در خودمان پيدا كنيم. يك انتظامى در كار نباشد. اختلافات باشد و يك هرج‌و‌مرجى باشد» و حالا در این گفته «مایکل لدین»، کارشناس برجسته و بلند‌آوازه ‌اندیشکده آمریکن اینترپرایز دقت کنید. می‌گوید «ما خواهان ثبات در ایران، عراق، سوریه، لبنان نیستیم؛ سؤال اصلی نه لزوم یا عدم لزوم بی‌ثباتی در این کشورها است، بلکه چگونگی ایجاد بی‌ثباتی مورد نظر است»! سخن درباره صلاحیت یا عدم صلاحیت و خوب یا بد بودن رئیس ‌یک دولت در میان نیست، بلکه سخن درباره خطر دولت‌بی‌سر و پهلو دادن به دشمن برای ایجاد بی‌ثباتی و نا‌امنی است و به قول حضرت امیر علیه‌السلام دولت باید سر داشته باشد، چه نیکو‌کار باشد و چه نباشد. ۲- طرح آمریکایی دولت بی‌سر در لبنان به اجرا درآمد و سعدحریری نخست‌وزیر لبنان که خود از عوامل وابسته به دشمن و با تهیه‌کنندگان طرح همراه بود، در اقدامی غیر‌منتظره استعفا داد و این در حالی بود که با توطئه از قبل طراحی شده آمریکا و متحدانش، ارزش پول لبنان (لیر) به شدت کاهش یافته و معیشت مردم این کشور را با سختی فراوان رو‌به‌رو کرده بود. استعفای حریری اما، نه فقط بهبود شرایط را به دنبال نداشت بلکه کشور لبنان می‌رفت تا با فاجعه منجر به فروپاشی و بلعیده‌شدن از سوی آمریکا رو‌به‌رو شود. درایت مثال‌زدنی سید حسن نصر‌الله رهبر حزب‌الله لبنان، مانند همیشه به کار گرفته شد و توطئه دشمن ناکام ماند. سعد حریری که در همراهی با توطئه آمریکا و متحدانش استعفا داده بود تا طرح دولت بی‌سر به نتیجه برسد امروزه در پی شکست و ناکامی آن توطئه برای پست نخست‌وزیری لبنان اعلام آمادگی کرده است! شاید- و به احتمال قوی- با این انگیزه که در توطئه دیگری به کار گرفته شود. ۳- متاسفانه گام اول‌، طرح دولت بی‌سر به‌دنبال یک غفلت ناخواسته در کشور عراق هم به اجرا در آمد و عادل عبد‌المهدی، نخست‌وزیر مؤمن و متعهد دولت عراق مجبور به استعفا شد. شاید برخی از نیروهای مؤمن ولی بیش از ‌اندازه خوش‌باور عراق تصور نمی‌کردند که با استعفای عادل عبد‌المهدی به ناکجا‌آباد طرح دولت بی‌سر وارد شده‌اند و برخلاف انتظار‌شان نتیجه ورود به این وادی تحمل برخی از بی‌ثباتی‌ها، نا‌امنی‌ها و حتی تلاش‌های سؤال‌برانگیز جریانات غربگرا -و بعضاً وابسته به غرب- برای عبور از ارزش‌هایی باشند که خون پاک و مطهر فرزندان مؤمن و انقلابی عراق پای آن ریخته شده است. اگرچه خوشبختانه با درایت مرجعیت و هوشیاری مردم غیور عراق این توطئه رو به افول گذاشته است. ۴- طرح توطئه‌آمیز «دولت بی‌سر» علیه جمهوری اسلامی ایران هم کلید خورد و به صحنه آمد و به یقین می‌توان گفت که ایران اسلامی اصلی‌ترین هدف آن بوده است چرا که ایران خاستگاه، اردوگاه و پشتیبان نهضت مقاومت در سراسر منطقه و جهان است. بنابراین به آسانی می‌توان نتیجه گرفت توطئه یاد شده، قبل از همه روی ایران اسلامی که خاستگاه و اردوگاه اصلی مقاومت است هدف‌گذاری شده و به صحنه آمده باشد. اما چگونه؟ بخوانید! @rozaneebefarda
چرا «دولت بی‌سر»؟! [صفحه 2 از 2] از چند ماه قبل یعنی دقیقاً همزمان با کلید خوردن طرح مورد اشاره از سوی دشمنان بیرونی، برخی از مدعیان اصلاحات -تاکید می‌شود که نه همه آنها- و غربزدگان داخلی که تا آن هنگام با همه توان و تمام‌قد از دولت آقای روحانی حمایت می‌کردند و کمترین انتقادی به ایشان و دولتشان را برنتافته و علیه منتقدان یقه چاک می‌دادند، به‌ناگاه و در یک چرخش یکصد و هشتاد درجه‌ای دولت آقای روحانی را نا‌کار‌آمد و ناموفق در تامین خواسته‌های مردم معرفی کرده و خواستار استعفای ایشان شدند! موج دعوت رئیس‌جمهور به استعفا در قالب مصاحبه و مقاله و گزارش صفحات اصلی بسیاری از سایت‌ها، کانال‌ها و روزنامه‌های زنجیره‌ای و مدعی اصلاحات را به خود اختصاص دادند و کار به آنجا کشید که آقای واعظی رئیس‌ دفتر آقای روحانی صدا به اعتراض بلند کرده و خطاب به مدعیان اصلاحات گفت: «اگر الان اصلاح‌طلبان منتقد شدند که البته همه آنها نیستند، انتقاد به رفقای خودشان هست که در داخل دولت هستند. حداقل اگر مراعات بقیه اعضای دولت را نمی‌کنند مراعات حال رفقا و همفکران خود را بکنند»! در همان حال، رسانه‌های فارسی‌زبان بیگانه که همواره با طیف یاد شده همراه و همسو بوده‌اند -بخوانید طیف یاد شده با آنها همسو بوده‌اند- نیز تغییر جهت داده و به جای دفاع از دولت، ساز‌استعفای رئیس‌جمهور را کوک کرده و در آن دمیدند. ۵- تکلیف رسانه‌های تابلو‌دار دشمن که معلوم است و کمترین تردیدی در میان نیست که اصرار آنها بر استعفای آقای‌روحانی برای برطرف شدن مشکلات پیش‌روی نیست چرا که خود عامل بسیاری از مشکلات هستند و نه فقط رفع آن بلکه ادامه و سخت‌تر و بیشتر شدن مشکلات را دنبال می‌کنند. و در سوی دیگر ماجرا، اکثریت قریب به اتفاق آن عده از مدعیان اصلاحات که در شیپور استعفای رئیس‌جمهور می‌دمند، کسانی هستند که در کارنامه سیاه خود ننگ وطن‌فروشی در فتنه آمریکایی- اسرائیلی ۸۸ را دارند. ضمن آنکه تغییر جهت یکصد‌و‌هشتاد درجه‌ای آنها از حمایت روحانی به درخواست استعفای ایشان به تنهایی برای اثبات عدم صداقت آنان کافی است و... ۶- و اما، با تاکید بر اینکه دولت آقای روحانی را در بسیاری از موارد نا‌کارآمد می‌دانیم، سؤال این است که چرا طیف‌های یادشده داخلی و دشمنان بیرونی در استعفای روحانی همصدا شده‌اند؟! کدام انسان کم‌عقلی می‌تواند باور کند که آنها با انگیزه خیر و صلاح و در پی رفع مشکلات به میدان آمده و استعفای آقای روحانی را فریاد می‌زنند؟! و آیا می‌توان کمترین تردیدی داشت که آنچه طیف مورد اشاره داخلی و دشمنان قسم‌خورده بیرونی را در نقطه استعفای رئیس‌جمهور گرد‌هم آورده است همان طرح آمریکایی «دولت بی‌سر» است؟! ۷- اکنون و بالاخره سخنی برادرانه با طیف امید‌آفرین نمایندگان متعهد و انقلابی مجلس شورای اسلامی در میان است و آن اینکه آیا تصور نکرده و یا لااقل احتمال نمی‌دهید که تصمیم اخیر شما عزیزان بزرگوار برای آب ریختن نا‌خواسته به آسیاب توطئه «دولت بی‌سر» دشمن باشد؟! تردیدی نیست که ناکارآمدی برخی از دولتمردان و بی‌توجهی دولت به مشکلات پیش‌روی مردم انگیزه شما در استیضاح رئیس‌جمهور است. اما، آیا برای پیشگیری از این نتیجه تلخ که خدای نا‌خواسته، حاصل کارتان به سبد دشمن ریخته شود نیز فکری کرده‌اید؟! 🔶حاشیه روزنه نقد عملکرد دولت روحانی و افشای کارشکنی ها و خسارتهای ناشی از وابستگی فکری و خودباختگی برجامیان، همچنان و همیشه یک است تا از تجربه تلخ برسرکار آمدن غربگرایان و سازشکاران، پیش گیری کند. باید بر مردم معلوم شود که شرایط نابسامان فعلی، نتیجه بی عرضگی و سازشکاری و انحصارطلبی های . جریان انقلابی اکنون بیش از هر زمان دیگری نیازمند و پرهیز از نزاع های داخلی فشل کننده است؛ چه اینکه مقابله با ، تنها در سایه و جریان انقلابی ممکن خواهد بود. یکی از شاخصه های مهم در تشخیص مسیر درست، رصد تحرکات مشکوک و پرهیز از همسویی با آنهاست. اعتدالی ها با زیرکی و خدعه سیاسی، در پی آنند که گفتمان و طیف های مختلف حامی آن را نبرد سیاسی 1400 قرار دهند! طبعا عدالتخواهانی که با و ، نداشته باشند و در پیروی عملی از فرامین رهبری برادری شان را اثبات نکرده باشند، باید به دیده بدانها نگریست! آنان در مقامی نیستند که پیرامون پیشینه و کارنامه سیاسی نیروهای اصیل و خدوم و امتحان پس داده جریان انقلابی، تردیدافکنی کنند. @rozaneebefarda
سفر تاریخی رهبر به قم؛ رهیافتها و پیامدها/3 ، زمینه ساز تحقق مطالبات رهبر انقلاب اسلامی در حوزه اختصاصی/ علی مؤمنی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔸از نگاه رهبر معظم انقلاب، حوزه با همه کارهای خوب و رو به جلو بعد از انقلاب، از تطابق مناسب و در حد مطلوب با اقتضائات و نیازهای زمانه عقب است. چرا عزم کافی و جدی در حوزه بر پیگیری مطالبات رهبری معظم انقلاب مشاهده نمی‌شود؟ این یک سوال مهم و فراگیر است. ▫️در کنار برخی فعالیت‌های خوب، برنامه‌های سطحی، از باب رفع تکلیف، کم ندیده‌ایم. ▪️یکی از نکات مهمی که رهبر معظم انقلاب در سفر به شهر قم در سال 1389 در دیدار با طلاب و فضلای حوزوی بر آن تاکید داشتند مسئله و گره خوردن سرنوشت روحانیت و سرنوشت نظام اسلامی بود. 🔻به تعبیر ایشان: "استقلال حوزه ها به معنای عدم حمایت نظام از حوزه وحوزه از نظام تلقی نشود، یک عده این را می‌خواهند..بعضی می‌خواهند.. رابطه حوزه را با نظام قطع کنند؛ این نمی‌شود وابستگی غیر از حمایت است، غیر از همکاری است." ◽️اما واقعا چه افراد و جریان‌هایی و چرا این طرز فکر را دارند؟ توضیح این مسئله می‌تواند بیان‌گر یکی از عوامل بر زمین ماندن مطالبات رهبری معظم انقلاب باشد. لازم نیست ارتباطات گسترده‌ای داشته باشیم تا بتوانیم به این سوال پاسخ دهیم و منشا برخی مواضع منفی را دریابیم. ▪️آنچه از استقبال و تجمع مردمی در روز به یادماندنی سفر رهبر معظم انقلاب به قم در خاطر داریم، عشق و علاقه و شور فراوانی بود که در میان مردم متدین و بدنه جوان حوزه علمیه به روشنی محسوس بود. اما به عنوان نمونه به یاد دارم اواخر مهر ماه 89 که در شرف استقبال مردمی بودیم و آمادگی‌های لازم در خیابان و نزدیک حرم مطهر صورت می‌گرفت و جمعیت بیشتر و بیشتر می‌شد، یکی از اساتید مطرح عضو ، آرام جمله‌ای گفت که استقبال کنندگان رهبری عزیز را تنقیص می‌کرد. ▪️مردم و طلابی که به قصد تعظیم دین و جایگاه فقه و فقهای راستین شیعه به خیابان آمده بودند. اما چرا؟ عوامل مختلفی برای ذهنیت منفی برخی آقایان که متعلق به جریان سنتی حوزه هستند، وجود دارد؛ اختلاف نظر با امام راحل(ره) که ریشه در قبل از انقلاب دارد یا ناراحتی‌های قدیمی از حوادث مربوط به برخورد با برخی شخصیت‌های حوزوی؛ قضایای مربوط به فتنه 88 تا تاثیر پذیری از رسانه‌های زرد غربگرا یا ارتباط با جریان‌های روشنفکرمآب که با راه امام از ابتدا یا بعد از تجدیدنظر مخالف بوده و هستند. ▫️فقدان تحلیل عمیق از شرایط خاص کنونی و جایگاه و نقش حوزه علمیه در دفاع از دین، علةالعلل نگاه‌های منفی و زاویه دار با نظام اسلامی در دل حوزه است.(گرچه از نظر کمیت در حداقل ممکن باشند) وجه مشترک این افراد، همان تردید قدیمی مبنی بر عدم امکان تشکیل حکومت دینی در عصر غیبت است که همچنان با أشکال مختلف رخ می‌نمایند. ▪️اوایل استقرار پهلوی دوم در نتیجه یک ، تردیدهایی وجود داشت که آیا با سرنگون کردن پهلوی، امکان ایجاد و اداره یک حکومت مطلوب توسط فقیهان وجود دارد یا خیر. امروز مخالفان امکان تحقق حکومت دینی، در تقویت دین‌داری و جایگاه روحانیت در این دوران، تشکیک میکنند از این جهت برخی حوزویان به سکوتی معنادار و کناره گیری از حمایت و همراهی با نظام روی آورده اند و بعضا با تکرار آموزه های روشنفکری، ایده جدایی دین از دولت را علناً مطرح میکنند. 🔹برخی اساتید این اعتقاد خود را پنهان نمی‌کنند که جایگاه روحانیت و دین بعد از انقلاب کاهش یافته و از این جهت دوست دارند راه حوزه را از نظام جدا کنند. در واقع، کسانی که همیشه خود را از تلاش و مجاهدت برای تداوم انقلاب و اصلاح نقص‌ها کنار کشیده‌اند، اینک از نظام و وضعیت جامعه اسلامی، برای دیگران نگاهی منفی و غیر واقعی به ارمغان می‌آوردند. این دیدگاه به طور غیرمستقیم بر تصمیم گیران و مدیران انقلابی نیز موثر است. ◽️در حالی که با مرور حقائق تلخ عصر سیاه پهلوی، و مقایسه آن با شرایط فعلی(با اذعان به کاستی ها)، بی شک جایگاه روحانیت و دین داری مردم ارتقاء یافته؛ خصوصا که دین‌داری در شرایط امروز آگاهانه‌تر، انتخابی تر و ارزشمندتر نیز هست. رهبری معظم انقلاب بیانات صریحی در این باب دارند: "هیچ وقت هیج وقت در هیچ شهری در هیچ جلسه منبری، اجتماعاتی که امروز شما پای این منبرها مشاهده می‌کنید وجود نداشت، نه اینکه وجود نداشت،یک دهم این هم وجود نداشت، مشهد، اصفهان ما خب در مجالس بودیم..بعضی آقایان تبلیغ می‌کنند روحانیت بعد از تشکیل جمهوری اسلامی، سقوط کرد، ابدا این حرف‌ها چیه؟" ▫️به نظر می‌رسد راه حل اساسی، روشنگری حداکثری و مستمر نسبت به خدمات نظام و بالا بردن سطح تحلیل‌ها نسبت به جایگاه حوزه پس از انقلاب و تبیین نیازهای بر زمین مانده است. امری که زمینه ساز تحقق هرچه بیشتر مطالبات رهبر را فراهم خواهد کرد. @rozaneebefarda
پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی به مناسبت هفته نیروی انتظامی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹متن پیام شرح ذیل است: بسم الله الرّحمن الرّحیم سردار اشتری؛ سلام من را به همه‌ی کارکنان خوب و زحمت‌کش و خدوم نیروی انتظامی برسانید. مردم عزیز ما قدردان زحمات و تلاش‌های بی‌وقفه خدمتگزاران به خود و کشور هستند و امروز و را توأمان در نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران احساس میکنند و از در میکنند. سیّدعلی خامنه‌ای ۲۹ مهر ۱۳۹۹ @rozaneebefarda
🔴وبینار 🔹 مجتهد شهید؛ الگوی حوزه انقلابی🔹 ◀️چهل و سومین سالگرد بزرگداشت آیت الله شهید سیدمصطفی خمینی به صورت مجازی برگزار می گردد: 🔹با سخنرانی: 🔸تاریخ نگار انقلاب اسلامی، حجت الاسلام والمسلمین سیدحمید روحانی 🔸آیت الله سیفی مازندرانی پنجشنبه یکم آبان 1399 ساعت ۱۰:۰۰ صبح پیوند اسکای روم: https://www.skyroom.online/ch/sinaamiri1367/hamayesh-mojtahed-shahid پیوند آپارات: https://www.aparat.com/Bonyadtarikh/live کانال رسمی بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
سفر تاریخی رهبر به قم؛ رهیافتها و پیامدها/۴ ملاقات نور (خاطره ای از سفر رهبر معظم انقلاب به قم) اختصاصی|| سیدعلیرضا موسوی جوردی/استاد حوزه @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب به قم سفر خواهد کرد، این تیتر اول روزنامه ها بود، خبری که طراوت دوباره به خیابان های شهر داده بود. روز موعود فرارسید و موج جمعیت خیال آرام گرفتن نداشت. نزدیک ظهر قرار سخنرانی بود در میدان آستانه، گویا که خورشید بر صخره تکیه زده بود و مردم چون موجی خروشان مدام سر به صخره می زدند. در این سفر به دلیل فشردگی برنامه ها و دیدار عمومی که با خانواده شهدا بود، دیگر، سر زدن به منزل شهدا در برنامه حضرت آقا نبود، آری، خانه ها تشنه بودند و آسمان خیال باران نداشت... این بود که من، نامه ای را از طریق واسطه به آقا رساندم، نامه ای که بوی نیاز داشت و رنگ تمنا: قلم اینگونه نوشت: «مادری در این شهر خانه نشین است، مادری که دو جوان تقدیم لاله زار جبهه کرد و آه نگفت، مادری که جسمش رفیق نیمه راهش شده و حالا خسته از دنیا زمین گیر است، چند روز و چند ماه نیست، نه... پانزده سال است که زمین گیر است، پانزده سال است که حرم حضرت معصومه سلام الله علیها را ندیده، تا با خواهر خورشید درد دلی کرده باشد، هر چه می گویند: «مادر، از خانه بیرون برو، چرخی بزن، نفسی بکش.ما که در خدمت تو بوده ایم و هستیم» می گوید: «خیال ندارم سربار کسی شوم» تنها به فرمان پیشوایش، برای رای دادن در انتخابات او را به سختی پای صندوق رای می رسانند. چه زیبا و ستودنی می شود اگر ماه، قدم در منزل این مادر، در این آسمان پر ستاره بگذارد». نامه به دست آقا رسید و خبر آمد که ایشان پذیرفته است که مهمان منزل مادر دو شهید شود. فرصت را غنیمت شمرده و همراه عده ای راهی منزل مادر شدیم. لحظه ی موعود رسید و پنچره ها حیران بودند انگار هیچگاه چنین منظره ای را نشان نداده بودند، ماه بود که به آرامی و با متانت قدم به سمت درب خانه بر می داشت، رضایتی که در چهره مادر بود شاید با برگشتن فرزندانش هم تکرار نمی شد، از کجای قصه باید گفت که افسانه نباشد، پس از آن روز گمان می کنم که شاید همه افسانه ها خیالی نباشند... من در سایر ملاقات های آقا هم حضور داشته ام،دیدار های خصوصی، عمامه گذاری ها و ...، ایشان معمولا در اینگونه محافل، وقت را کوتاه می کند و نگران ساعت است، از حالات ایشان می شود عجله را فهمید. اما در دیدار با خانواده شهدا عجله ای در کار نیست، در رفتار و چهره اش فقط آرامش است و آرامش. گویا دیگر زمان ایستاده و خیال مزاحمت ندارد. آقا در منزل مادر، با نشاط بود و لبخند و شوخ طبعی فراوانی داشت. اطرافیان برای آقا چای آوردند و مادر از آقا خواست تا قندان را با دعای خویش متبرک کند. حضرت آقا قندان را به دست گرفت و با حوصله دعا خواند سپس خود ایشان هم یکی از آن قند ها برداشت. رفتار متواضعانه ای که بین رهبر انقلاب و مادر شهیدان مشاهده می کردم، برای من بسیار جالب و قابل توجه بود، هر دو، دیگری را از خود بالاتر و با ارزش تر می دانستند. این مجلس پر نور حدود چهل دقیقه ادامه داشت و سپس آقا به مادر شهید التماس دعا گفت و ایشان هم التماس دعای متقابل. حضرت آقا شاکر بودن این مادر را در این شرایط سخت و داغدیدگی، مشهود و ستودنی می دانست و همین مطلب را هم به ما فرمود. ملاقات نور به پایان رسید و خورشید دوباره عازم مقصدی دیگر شد. فردای آن روز خدمت مادر رفتم، کلامی کوتاه و ژرف به زبان آورد، گفت:« دیگر آرزویی ندارم» مادر شهیدان یزدی، پس از سالها رنج و شکر، پس از سالها سختی و رضایت، اندکی پس از همین دیدار، رحلت نمود. دوباره با خود می گویم، همه افسانه ها خیالی نیستند... @rozaneebefarda
عدول از شیوه استدلالی شیعه و نزدیک شدن به تا کاربست استدلالهای کوچه بازاری! بحث ما با آقای علوی عینا همان دعوای اصحاب امام صادق(ع) و است! واکنش حوزویان به مصاحبه جنجالی آقای /29 @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 محمد مادرشاهی پژوهشگر اقتصاد اسلامی/ دبیر گروه فقه اقتصاد پژوهشگاه فقه نظام [صفحه 1 از 3] ◽️جناب آقای علوی بروجردی با اشکال به نظام اقتصادی اجرا شده در ابتدای انقلاب، و متأثر دانستن آن از تفکرات سوسیالیستی و اخوانی، و با دفاع از نظام سرمایه‌داری و برخی نهادهای آن مانند بانکداری متعارف مبتنی بر وجود بهره، با ادعای این که در آیات و روایات چیزی درباره نظام اقتصادی وجود ندارد، می‌فرماید: «در زمینه اقتصاد، باید به نظر عقلا عمل کرد، و اسلام نظام اقتصادی مخصوصی ندارد». ▪️فارغ از صحت و سقم مدعای ایشان، سوالی که وجود دارد این است که، ایشان که اصرار دارد خود را از افراد حوزه به شمار آورد، چرا از یعنی (لزوم ابتناء بر حجت و روش فقه جواهری) کرده و استدلال‌های ایشان رنگ و بوی گرفته بلکه در برخی موارد شبیه شده است؟ ▪️واضح است سیره های عقلائیه در باب نظام اقتصادی، مبتنی بر عقل ظنی است؛ شاهد این مطلب این است که در باب اقتصاد و نظام اقتصادی یک سیره عقلائیه واحد نداریم بلکه سیره های عقلائیه متعدد بلکه متضاد وجود دارد. 🔻آیا اینکه ایشان نتوانسته است آیات و روایات دال بر نظام اقتصادی را پیدا کند، دلیل می‌شود که در این زمینه باید به عقلا رجوع نمود؟ آیا ایشان مانند ابوحنیفه، اصل عملی در هنگام فقدان دلیل را، خروج از ناحیه نص و تکیه بر عقل ظنی عقلا می‌داند؟ 🔻آیا به صرف اینکه ادعا شود «در اسلام طب اسلامی وجود ندارد»، می توان نتیجه گرفت اقتصاد اسلامی هم وجود ندارد؟ و آیا این همان قیاسی نیست که حضرت فرمودند باعث محق و از بین رفتن دین می‌شود؟ 🔸با قطع نظر از وجود یا عدم وجود طب اسلامی، آیا ایشان تفاوت طب و اقتصاد را نمی‌داند که طب کشف قوانین طبیعی مربوط به صحت انسان‌ها است؛ اما اقتصاد، کشف احکام و روابط رفتارهای اقتصادی انسان و جامعه می‌باشد؟ و اگر بر فرض در مورد قوانین طبیعی، علم اسلامی وجود نداشته باشد، آیا این مطلب دلیلی می‌شود بر این که اسلام درباره رفتارهای اقتصادی انسان‌ها(که وظیفه فقه بیان حکم این رفتارهاست) نمی‌تواند و نباید سخن بگوید؟ ▫️بعید می‌دانم حتی اهل سنت هم چنین قیاسی مرتکب شوند. و در این جا بیشتر استدلال‌ها کوچه بازاری شده است. علاوه بر این که روش ، روشی است که اهل بیت(ع) از آن نهی کرده‌اند. 🔸باید از ایشان جویا شد که: آیا صرف اینکه می فرمایید «تعبدیات شریعت نیز عقلائی است (ایشان مثال به حکم انفال می زند) یعنی عقلاء اگر مناط و ملاک آن را بفهمند از آن پشتیبانی می‌کنند»؛ آیا این سخن شما دلیل آن خواهد بود که اسلام در اقتصاد حرفی نداشته باشد و باید آن را تنها از عقلا اخذ کرد؟ این مطلب صحیح نیست. ▪️به عبارت دیگر ایشان دو مفهوم را با هم خلط کرده است: عقلائی بودن به معنای این که احکام شرعی مورد قبول عقلاء می تواند قرار گیرد و عقلائی بودن به معنای این که عقلاء منبع تشریع و حجیت باشند؛ که هیچ تلازمی بین این دو مطلب وجود ندارد و مطلب اول صحیح و دومی بر خلاف روش اهل بیت و شیعه می باشد. ▫️ایشان همچنین پیامبر عظیم الشأن اسلام (صلی الله علیه و آله) را تنها یک مرشد معنوی می‌داند و لذا نتیجه می‌گیرد که اقتصاد، عقلائی است و اسلام نه وظیفه‌ای در تبیین امور اقتصادی دارد و نه حق دخالت در آن را داراست. ◽️با قطع نظر از آیات بسیاری که حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) را موظف به برقراری عدالت و قسط در جامعه می‌کند که از مهم‌ترین آن‌ها عدالت اقتصادی است «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ». حال بر فرض صحت فرمایش ایشان، آیا ایشان نمی‌داند اقتصاد در معنویت و معاد انسان‌ها و جامعه تاثیر بسزایی می‌گذارد و نوع نظام اقتصادی، سبک زندگی، رفتارها و خصوصیات انسان‌ها را جهت می‌دهد؟ 🔸آیا چنین مسائلی اقتضا نمی‌کند حتی اگر شأن پیامبر را این قدر پایین آورده و او را فقط مرشد معنوی بدانیم، باز ایشان باید نظر خود را در رابطه با چگونه زیستن اقتصادی بیان کند؟ که اگر این کار را نکند دیگر توصیه‌های معنوی حضرت نیز راه به جایی نخواهد برد؛ مگر ایشان نفرموده است: «من لا معاش له، لا معاد له»؟ ▪️من هرچه بیشتر در کلمات ایشان می‌گردم، در فرمایشات ایشان بیانی که سازگاری با مبانی شیعه داشته باشد نمی یابم. ایشان با کدام استحسان عقلی از بین نظام‌های متعدد عقلایی در اقتصاد، یکی را بر می‌گزیند و آن را به اقتصاد اسلام نسبت می‌دهد؟ @rozaneebefarda
عدول از شیوه استدلالی شیعه و نزدیک شدن به تا کاربست استدلالهای کوچه بازاری! بحث ما با آقای علوی عینا همان دعوای اصحاب امام صادق(ع) و است! نقدی بر مصاحبه جنجالی آقای [صفحه 2 از 3] 🔸از روی کدام مصالح مرسله‌ای که ایشان از اسلام به دست آورده است، نظام سوسیالیستی و همچنین مکتب لیبرالیستی شیکاگو را مخالف اسلام می‌داند و در این میان یکی از نظام‌های مختلط را بر می‌گزیند؟ مگر همه این نظام‌ها، نظام‌های ارائه شده توسط عقلاء نیستند؟ ◽️به علاوه اگر ملاک، عقلائی بودن یک نظام باشد؛ یا باید همه این نظام ها صحیح و اسلامی باشد که خود ایشان قبول ندارد، و یا باید مانند اهل سنت، با عقل ظنی ناقص یکی از این نظام‌ها را استحسان کرده و به اسلام نسبت داد. ▫️تنها نکته‌ای که شاید بتوان با کمی زحمت، استدلالی شیعی محسوب شود این است که سیره‌های عقلایی را با کلیات فقه می‌سنجیم و اگر مخالفتی نبود مورد تایید شارع می‌باشد. ▪️این مطلب اگر چه مخالف مشهور شیعه است و مشهور علمای شیعه در حجیت سیره‌های عقلائیه، امضای شارع و اعلام رضایت او را لازم دانسته و به تبع، سیره‎های مستحدثه را حجت نمی‌دانند، اما رنگ و بوی استدلالی شیعی را دارد. ◾️ در خصوص [مشکل سیره های عقلائی جاری در اقتصاد امروز جهان با مبانی و اصول فقه شیعه] نیز نکاتی قابل ذکر است: اول: این نوع نگاه انفعالی به فقه باعث شده است بتوان سوسیالیستی‌ترین نظام‌های اقتصادی تا لیبرال‌ترین آن‌ها را با اندک تعدیلی با کلیات فقه هم‌ساز تلقی کرد؛ همان‌گونه که در ابتدای انقلاب دخالت‌های حداکثری دولت با توجه به ادله ولایت فقیه مورد ادعا بود و الان عدم دخالت دولت با توجه به قاعده «الناس مسلطون علی اموالهم» توجیه شده است. دوم: شناخت این که این سیره‎های عقلائیه مورد اعتراض شرع قرار نگرفته است احتیاج به تخصص اقتصادی دارد تا ماهیت مسائل اقتصادی و همچنین لوازم، آثار و نتایج هر یک روشن شود تا فقیه بفهمد که کدام آیه یا روایت ناظر به این پدیده اقتصادی می‌باشد. قطعاً با آزاد اندیشی که ایشان ادعا می‌کنند، این جسارت را بر من خواهند بخشید و به من که درس‌های دانشگاهی اقتصاد را نیز نزد اساتید خوانده‎ام اجازه خواهند داد از ایشان بپرسم: شما چقدر اقتصاد خوانده‌اید؟ و جز مطالعات پراکنده درباره این دریای عظیم مسائل، پیش کدام استاد تلمذ نموده‌اید؟ طبیعی است شما حق ندارید ادعا کنید در آیات و روایات مطالبی ناظر به نظام اقتصادی وجود ندارد. 🔻من از ایشان در مورد همین نظام بانکی ـ که به صراحت از آن دفاع می‌کنند و معتقدند بدهکار بانکی بودن قبح ندارد ـ می‌پرسم که آیا آن را با ادله بسیاری که دلالت بر کراهت شدید بدهکاری دارد، سنجیده‌اند؟ آیا تجمیع ثروت و گردش آن نزد ثروتمندان معدود، که توسط نظام بانکی صورت می‌گیرد را با آیه شریفه «كَيْ لَا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِيَاءِ مِنْكُمْ» تطبیق داده‌اند؟ آیا ماهیت بانکها و خلق پول توسط سیستم بانکی را درک نموده‌اند تا نسبت آن را با آیه شریفه «وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ» بسنجند؟ آیا قاعده ربح، الضمان بالخراج، ربح ما لایضمن و دیگر ادله را بررسی نموده‌اند و سود ثابت بانک‌ها را با آن تطبیق داده‌اند؟ البته این تنها بعضی از آیات و روایاتی است که در باب نهاد مبادله و بانکداری وجود دارد؛ ادله بسیار دیگری نیز در همین باب و ابواب دیگر نظام اقتصادی وجود دارد؛ ادله ای که در عرصه توزیع نخستین منابع طبیعی، عرصه تولید، عرصه توزیع ثانوی و مباحث مربوط به خراج و مالیات و خمس و زکات است، و عرصه مبادله و عرصه مصرف. فهم این ادله، و ارتباط آن با مباحث اقتصادی احتیاج به تخصص لازم در این زمینه دارد. یکی از مغالطاتی که در کلام ایشان وجود دارد این است که می‌‌فرماید چون به زعم ایشان در فلان مسئله فرعی، آیه و روایتی نداریم پس باید به عقل ظنی خود مراجعه کرده و حکم را از عقلاء با همه اختلافاتی که دارند بگیریم؛ در حالیکه به وضوح این شیوه استدلالی اهل سنت است و با شیوه اهل بیت که فرمودند ما همه چیز حتی (أرش الخدش) را بیان کرده ایم و همچنین فرمودند (علينا إلقاء الأصول و علیکم التفريع) فاصله بسیاری دارد. آیا باید در هر زمینه­ی فرعی آیه و روایت وجود داشته باشد و اگر نبود به عقل ظنی خود عمل کنیم؟ پس چگونه است فقهاء بزرگوار ما از یک حدیث (لا تنقض الیقین بالشک) چندین کتاب درباب استصحاب می‌نویسند؟ و یا به وسیله چند روایت کل مباحث اصول عملیه علم اصول را تدوین می‌کنند؟ @rozaneebefarda
عدول از شیوه استدلالی شیعه و نزدیک شدن به تا کاربست استدلالهای کوچه بازاری!/ بحث ما با آقای علوی عینا همان دعوای اصحاب امام صادق(ع) و است! نقدی بر مصاحبه جنجالی آقای [صفحه 3 از 3] ◾️به نظر حقیر بحث اصلی میان ما و آقای علوی بروجردی عینا همان دعوایی است که میان اصحاب امام صادق(علیه السلام) و در جریان بود. 🔻روزی حریز بن عبدالله سجستانی نزد ابوحنیفه رفته بود. او می‌گوید: دیدم کتاب‌های بسیاری جلوی اوست که نزدیک است میان من و او حائل گردد. او رو به من کرد و گفت: ما همه این‌ها را با اجتهاد خود به دست آورده‌ایم اما شما چه؟ و دست خود را تکان داد و مرا مسخره کرد. گفتم: ما همه این‌ها را از یک آیه قرآن به دست می‌آوریم «یا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذا طَلَّقْتُمُ النِّساءَ فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ وَ أَحْصُوا الْعِدَّةَ» او گفت: پس مبنای شما این است که هیچ حکمی نمی‌کنید مگر این که روایتی یا نصی داشته باشید؟ و با استنباط خود کاری نمی‌کنید؟ و سوالاتی مطرح کرد و حریز روایات مربوط را برایش نقل کرد؛ سپس ابوحنیفه گفت: اکنون از تو سوالی می‌پرسم که هیچ روایتی نداشته باشد. نظر تو درباره شتری که از دریا آمده است چیست؟ حریز گفت: خواه شتر دریایی باشد یا گاو دریایی! اگر فلس داشته باشد ما آن را می‌خوریم و اگر نداشت، نمی‌خوریم! 🔻اصحاب امام (ع) این چنین با تمسک به اطلاقات، حکم مسائل مستحدثه را نیز تبیین می نمودند. @rozaneebefarda
استیضاح روحانی و اقدام جالب یک طلبه فعال در عرصه ترویج فرهنگ جهاد و شهادت @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹روح الله ثانی از طلاب فعال در عرصه ترویج فرهنگ جهاد و شهادت، بعد از اعلام نظر مبنی بر مخالفت با استیضاح روحانی در شرایط فعلی، با انتشار یک یادداشت کوتاه به همراه تصویری از آقا مرتضی تهرانی، از جرگه حامیان حوزوی استیضاح خارج شد. 🔻متن یادداشت روح الله ثانی به قرار ذیل است: ، بسم الله الرحمن الرحیم یقین دارم استیضاح روحانی، حتی در این اواخر عمر دولت به نفع انقلاب ست. یقین دارم با استیضاح ،امید مردم به مجلس انقلابی بیشتر میشود. یقین دارم با استیضاح، مسوولین بعدی حساب کار دستشون میاد. یقین دارم با استیضاح، انقلاب یک پله رشد میکند. یقین دارم با استیضاح، طراحی فتنه های پیش رو منحل میشود . و گرچه های دیگر... ✅ اما معتقدم هرکسی باید برای خود بزرگ و عالمی داشته و از او در مواقع مختلف تبعیت محض داشته باشد. ✋ استاد گرامی[=آقا مرتضی تهرانی] حال که شما هم در این برهه از زمان استیضاح را به صلاح نمیدانید بنده با کمال میل میپذیرم و دیگر این مطالبه را پیگیری نخواهم کرد. 🔶حاشیه فارغ از هر دیدگاهی که در الگوی مواجهه با دولت بنفش داشته باشیم، الگوی سیاست ورزی جریان انقلابی امری تعیین کننده و راهبردی است. مشورت پذیری و انعطاف و حرف شنوی از بزرگترها، شاخصه مهم و قابل تقدیر فعالان سیاسی جریان انقلابی است که ضمن پیشگیری از خطاهای سیاسی، موجب وحدت کلمه و انسجام و اقدار هرچه بیشتر حزب الله خواهد شد. @rozaneebefarda
حمایت عضو ارشد از سخنان تحریف آمیز پیرامون صلح امام حسن(ع) @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹جناب آقای از اعضای ارشد تشکل حوزوی موسوم به و عضو مستعفی ، با انتشار پست اینستاگرامی، تلویحا از سخنان تحریف آمیز پیرامون (ع) حمایت کرد. 🔹مستند آقای عندلیب، نقل قول منسوب به امام حسن(ع) از کتاب دینوری است که آن را بعنوان یکی از 《متون قدیمی و معتبر تاریخی》معرفی کرده است! این در حالیست که ابوحنیفه دینوری در کتاب خود در ، به بیان وقایع تاریخی پرداخته و منابع مورد استناد خویش را(جز در مواردی معدود از برخی از راویان مانند هیثم بن عدی) سخنی به میان نیاورده است. 🔹از جناب عندلیب به عنوان مدرس درس خارج و پژوهشگر تاریخ اهل بیت(ع) بعید بود که با اتکا به چنین منبع غیرمعتبری، سخنی را به یک امام معصوم(ع) نسبت دهد؛ آنهم در چنین موضوع مهمی که انگیزه های وضع و جعل و تحریف در آن فراوان بوده است. آنهم دقیقا بلافاصله بعد از سخنان جنجالی ! این اظهارات و بررسی اعتبار نقل قول مذکور، در جای خود قابل بحث و بررسی جدی است اما اجمالا برای اطلاع از برخی اشکالات تاریخی《اخبار الطوال》مقاله ذیل نکات جالبی دارد:👇 ⭕️معرفی، نقد و بررسی اخبار الطوال 🔹این نظرات، امثال روحانی را برای تحریف تاریخ و استفاده ابزاری از دین، تهییج و ترغیب می‌کند. امید است اساتید و فضلای قم با واکنش متناسب نسبت به این قبیل برداشت های پرمناقشه، زمینه تحریف و را منتفی سازند. @rozaneebefarda
امام زاده ای که نبود! دلنوشته ای به مناسبت چهل و سومین سالگرد شهادت آیت‌الله اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 《یک‌ذرّه نشانه‌های آقازادگی در  نبود.》 (مقام معظم رهبری) وقتی از سیدمصطفی خمینی سخن میگوئیم، با شخصیتی ذوابعاد مواجهیم؛ از حیث علمی آثار پربار و متکثر او در رشته های مختلف علوم اسلامی(از فقه و اصول و تفسیر و حکمت و...) او را در طراز بزرگانی چون شهید صدر و از جهاتی بالاتر، قرار میدهد. از نظر معنوی از جوانی با اهل معنا مرتبط بود و اجمالا در گوشه ای از مکتوبات و آثار برجای مانده از او، گستره و عمق این حقیقت پیداست. اهل روضه خانگی و توسل مستمر به سیدالشهدا(ع) و از زائران پیاده حرم ایشان در ایام زیارتی خاص بود. اغلب شبها را تا صبح به مطالعه و تهجد بیدار می ماند. از نظر روابط اجتماعی، خوش مشرب و مهربان و محبوب بود؛ در قم و نجف، با بیوت و طیف های مختلف حوزوی روابط حسنه ای داشت. طیف وسیعی در مدار جذبه اش قرار گرفته بودند. این شخصیت جامع اما تمام استعدادها و معلوماتش را و کرد؛ در میدان سیاست، شمع جمع یاران و خار چشم دشمنان بود. در دوران زندان و تبعید امام، حلقه وصل مبارزان بود. در مبارزه، از هیچ کس باکی نداشت؛ چه شاه معدوم در تهران باشد، چه صدام ملعون در بغداد. در سیاست، اهل تعارف و تسامح نبود؛ عالمان درباری و سکولارهای حوزوی و جریانهای التقاطی(از چپگرا تا لیبرال مسلک) نزد او جایی نداشتند. از سمپاتهای جبهه ملی و نهضت آزادی و شریعتی و سازمان مجاهدین گرفته تا پیروان جریان های چپ سوسیالیستی و مارکسیستی و بعثی و التقاطی، هیچکدام شان نتوانستند کنند یا به بهانه ضرورت همگرایی سیاسی در دوران مبارزه، اجر و قربی نزد او یابند. او در مقابل انحراف سیاسی، سختگیر و صریح بود و عمیقا باور داشت هدف نباید وسیله را توجیه کند! سیدمصطفی فرزند ارشد یکی از مشهورترین مراجع تقلید شیعه در دهه چهل و پنجاه بود که به واسطه مبارزه علیه استکبار و استبداد و صهیونیسم و لیبرالیسم، شهرتی بین المللی یافته بود اما با اینهمه و برخلاف سلوک رایج در برخی بیوت، هیچ نشانه‌ای از آقازادگی در او دیده نمی شد! خودش آقا بود؛ آقای اهل فضل و معنویت، و در عین حال زاهد و ساده زیست و مردمی، همچون یک طلبه معمولی. او به حق اسوه تمام عیار است؛ شخصیتی بزرگ که به دلیل کینه توزی های کودکانه اهل انحراف و ارتجاع، به واسطه توطئه و و بعضا تخریب، همچنان ناشناخته باقی مانده است. تبارشناسی دوستان و دشمنان او و مطالعه آثار علمی و سلوک سیاسی او، برای عموم حوزویان، خاصه طلاب جوان، درس آموز و الهام بخش است. وقتی از سیدمصطفی سخن به میان آید، طراز انقلابی گری در حوزه بالا خواهد رفت و بساط الگوهای نازل و بعضا بدلی، جمع خواهد شد؛ او نشان داد تنها کسانی در ادعای انقلابی بودن صداقت دارند که همچون موم در دست ولی فقیه زمان باشند، از و مبرا باشند، زاهد و مردم مدار و دلسوز محرومین و مستضعفین باشند، در شناخت خط و خطوط راه انحراف و التقاط نپیمایند و در مقام اعلان نظر، لکنت و تعارف و ترس به خود راه ندهند. کسانی که عمل به تکلیف امروز را قربانی آینده موهوم و ریاست های دنیوی و حتی دینی نکنند. او نشان داد به جای تکالب بر سر مناصب و موقعیتها، باید رقابت و سبقت در مسیر مجاهدت، ارزش تلقی شود و سعادت آنکه، دفتر عمر، به خط خون و مهر امضا گردد. اگر فرزندان معنوی امام روح الله و خیل عظیم لشکر شهیدان در پیروی از امام عزیز تا پای جان مجاهدت کردند، اسوه آنان فرزند عزیزی بود که به لطف خفیه الهی در یکم آبان ۵۶، پای در این راه گذارده بود. در زمان حیات امام برای سیدمصطفی بزرگداشتی گرفته نشد، تا تبعیضی بین او و سایر فرزندان شهید امام در میان نباشد. بعد از امام هم ، پرچم و تریبون خط امام را غصب کردند و طبیعی بود، فرزند مجاهد امام، اولین قربانی قدرت طلبی های این انقلابی نمایان باشد. حالا اما جوانان حزب اللهی مصطفی را پیدا کرده اند؛ همچون گوهری گرانبها و گمشده ای که سالها دنبالش بوده اند. باید قدر این روزها را دانست... باید قدر آقا سیدمصطفی را دانست... یکم آبان ۱۳۹۹_قم المقدسه @rozaneebefarda
روزنه
حمایت عضو ارشد #نشست_اساتید از سخنان تحریف آمیز #حسن_روحانی پیرامون صلح امام حسن(ع) @rozaneebefard
یک پست ابهام برانگیز اینستاگرامی و سخنی با جناب آقای اختصاصی/ سیداحسان طاهری @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 [صفحه 1 از 2] 🔸در روزهای گذشته یک پست از جناب استاد حاج شیخ محمد عندلیب همدانی در اینستاگرام ایشان منتشر گردید که موجب تعجب فراوان گردید. در این یادداشت ، از چند زاویه به تحلیل و بررسی این پست خواهیم پرداخت. 1. جناب آقای عندلیب با استناد به کتاب که از نظر ایشان منبعی معتبر(!!) شناخته می شود، سخنی از امام مجتبی علیه السلام درباره علت صلح مطرح می کند. 2. گفتن بخشی از واقعیت و سکوت درباره بخش دیگری از آن، همان قدر خطرناک است که یک واقعه تاریخی را از اساس روایت کنیم. ایشان «خواست عمومی جامعه و خوف از به خطر افتادن جان جامعه اسلامی» را علت تن دادن به صلح از زبان امام حسن(ع)، مطرح می کند اما این تنها بخشی از واقعیت است، نه تمام آن! بخش مهم دیگر ماجرا سرداران سپاه امام (ع) بود؛ وقتی جامعه اسلامی از یک سو دچار نیرنگ دشمن و عافیت طلبی و از سوی دیگر با خیانت سرداران سپاه و خواص جامعه مواجه می گردد، چاره ای جز صلح باقی نمی ماند. اما در همان مقطع اگر خواص جامعه اسلامی به روشنگری و بصیرت افزایی می پرداختند، و معاویه و دسیسه های او را رسوا می کردند و نیز سرداران سپاه شجاعانه در کنار امام می ماندند، ما شاهد صلح امام نبودیم، بلکه غلبه جبهه حق بر طاغوت به ثمر می نشست. 2. می دانیم اظهار نظر در مقطع زمانی خاص، دارای مدالیل التزامی فراوانی است. اینکه جناب استاد عندلیب دقیقا در ایام اظهارات جنجالی و جهت دار اقدام به انتشار چنین پستی می زند، چندین معنا و مدلول التزامی دارد؛ - تأیید تلویحی استاد عندلیب از سخنان حسن روحانی و صحه نهادن بر راهبرد وی برای حل مشکلات کشور از طریق به اصطلاح صلح و مذاکره یا همان تسلیم در برابر امریکا و طواغیت عالم، از جمله این دلالتهاست. 3. باید از جناب استاد عندلیب پرسید آیا زمانه ما مشابه زمانه امام مجتبی(ع) است؟ آیا از نظر شما امروز مسئولین ارشد نظام اسلامی و سرداران جبهه اسلام اهل خیانت به امام جامعه اند و خود را به امریکا فروخته اند که دیگر امام جامعه اسلامی چاره ای جز صلح و تسلیم ندارد؟ آیا مردم همه خواستار مذاکره و صلح و تسلیم اند؟ آیا حفظ جان مردم در گروه سازش و مذاکره با آمریکاست یا مقاومت و ایستادگی؟ آیا شما یک بررسی میدانی و نظرسنجی علمی و گسترده با روش های متقن علمی انجام داده اید و به این نتیجه رسیده اید که مردم خواستار چه چیزی هستند یا تنها به اطرافیان و خواسته های دایره محدود ارتباطی خود نگرستید و چنین استنباطی کرده اید؟ یا خدای ناکرده میل شخصی خود را به نام مردم مطرح می کنید؟ 4. آیا اقدار مردم و حکومت اسلامی با عصر امام مجتبی(ع) قابل مقایسه است؟ آیا این همه مولفه های قدرت جمهوری اسلامی و اعتراف امریکا و غرب به آن را نمی بینید که تلویحا بر گفتمان تسلیم و سازش صحه می گذارید؟ 5. دقیقا بر اساس همین تفکر مورد تایید و حمایت هم سلکان جنابعالی ست که دولت روحانی 7 سال است در مسیر مذاکره و سازش و تسلیم حرکت کرده و علی رغم مخالفت های صریح رهبری در آغاز و شیوه پیشبرد مذاکرات هسته ای، امتیازات گزافی پرداخت کرده و هنوز هیچ چیزی عاید کشور نشده است. آیا جنابعالی و دوستان تان که این طور محکم از دولت و راهبرد سازش آن دفاع می کنید هزینه این همه مشکلات گسترده اقتصادی را می پذیرید؟ امروز چه پاسخی در مقابل مطالبات گسترده مردمی دارید؟ مگر بنا نبود با همین راهبرد سازش و صلح مورد اشاره تان همه تحریم ها بالمره لغو و نه تعلیق شود و مردم در رفاه قرار گیرند؟ پس چه شد که امروز دلار از 3 هزار تومان به 30 هزار تومان رسیده است؟ آیا حامیان حوزوی روحانی نباید از مردم به خاطر این همه گرفتاری اقتصادی عذرخواهی کنند و در تدارک جبران برآیند؟ 6. جناب استاد عندلیب آزموده را آزمودن خطاست و مؤمن از یک سوراخ دوبار گزیده نمی شود. با این همه و با توجه به اینکه دیده اید این دولت توان فنی مذاکره ندارد و طرف مقابل یعنی غرب قابل اعتماد نیست و بر عهد خود نمی ایستد و فقط امتیاز می ستاند و هیچ نمی دهد، بازهم پیشنهاد صلح می دهید؟ آیا همین رئیس جمهور چندی پیش نمی گفت مذاکره با امریکا دیوانگی است؟ آیا ترویج سازش، با این تجربه تلخ و اذعان عامل بن و بست با کدخدا، دعوت به دیوانگی نیست؟ @rozaneebefarda ادامه👇
یک پست ابهام برانگیز اینستاگرامی و سخنی با جناب آقای عندلیب همدانی [صفحه 1 از 2] ◽️ واگویه ای طلبگی با جناب آقای عندلیب همدانی: بارها دوستانی که به شما عرض کرده اند چرا در بزنگاه ها موضع نمی گیرید، از شما این پاسخ را شنیده اند که من اهل این حرف ها نیستم، اهل سیاست نیستم و... اما تجربه نشان داده است بارها و بارها در بزنگاه هایی که به نفع جبهه غیرانقلابی است اتفاقا ورود می کنید، موضع در لفافه می گیرید و به تقویت آن جریان می پردازید. این که به لحاظ سیاسی به جریان خاصی تعلق خاطر داشته باشید، مسئله نگارنده نیست، اینکه این امر را انکار می کنید ولی در عمل آن کار دیگر می کنید، اعجاب برانگیز است. چطور در ماجرای فوت مرحوم هاشمی و بعد از سخنان یک سخنران غیرمعمم(که البته از نظر ما نیز نابجا بود)، بیانیه صادر می کنید ولی در دفاع از رهبر حیّ انقلاب اسلامی در برابر بی ادبی های مکرر و توهین ها و... سکوت می کنید؟ چطور درباره فلان اظهار نظر مداح انقلابی بیانیه های شدیداللحن می دهید ولی در برابر توهین و تحریف های رئیس جمهور نسبت به سیره اهل بیت علیهم السلام سکوت می فرمایید؟ چطور در واکنش به یک با عنوان حمایت از مرجعیت شیعه، به نشانه اعتراض از جامعه مدرسین استعفا می دهید(که به سرعت به تیتر BBC فارسی بدل می شو) ولی در دفاع از جایگاه رهبری انقلاب اسلامی در بزنگاه های مختلف موضعی نمی گیرید؟ بفرمائید با این پیشینه و کارنامه، طلبه های جوان چگونه می توانند این دوگانگی های رفتاری را توجیه کنند؟ چطور درس صراحت و قاطعیت را از بزرگترها باید یاد بگیرند؟ 🔶حاشیه روزنه شنیده شده جناب آقای عندلیب در پاسخ به سوالات و انتقادات برخی طلاب گفته اند: به مناسبت شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام این مطلب تاریخی را در اینستاگرام گذاشته و در عین حال هیچ اطلاعی از گفت های آقای روحانی نداشته و گفته های او را مطالعه نکرده است! اگر این مسئله درست باشد، اولاً بر ایشان روا نیست در فضای مجازی که اقتضای آن اظهارنظر بر اساس وقایع روز است، فعالیت کنند؛ زیرا پیش فهم مخاطبان آن است که کسی که در چنین فضایی فعالیت دارد، با اطلاع از موضوعات داغ، ناظر به مسائل روز، اظهارنظر کرده است. نکته دوم آنکه اگر واقعا چنین است، در یک پست اینستاگرامی دیگری همین مطلب را بیان فرمایند تا زمینه سوءبرداشت پیرامون حمایت ایشان از دولت بنفش، منفی گردد. سوم آنکه، از ایشان به عنوان یک پژوهشگر تاریخ اهل بیت(ع)، پذیرفته نیست آثار امثال دینوری را که حاوی برخی شبهات و تحریفات آشکار تاریخی است را به عنوان منبع معتبر معرفی کنند؛ همچنین که پسندیده نیست پیرامون تحریفات و برداشت های ناروای سیاست زده غرب اندیشان از تاریخ صدر اسلام، سکوت پیشه کنند! مطالب یادداشت که برآمده از دیدگاه خاص نویسنده از سیره سیاسی و فکری جناب آقای عندلیب است، لزوما و تماماً توسط روزنه تایید نمی شود لذا: چنانچه جناب آقای عندلیب خود را در جرگه حامیان روحانی و برجام و خط سازش نمی داند، که آرزوی ما نیز همین است، طبعا با اعلان نظر رسمی و موضع گیری شفاف ایشان، همان اظهارات مبنا قرار خواهد گرفت. (ع) @rozaneebefarda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️سخنرانی عبرت آموز آیت‌الله پس از پذیرش ۵۹۸ در مرداد۶۷ با موضوع از (علیه السلام) 🔹اگر مثل یاران امام حسن علیه السلام باشیم، معاذالله صلح ما، صلح با امویان خواهد بود! روزنه؛ دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
💠 ابعاد شخصیّتی آیت‌الله حاج‌آقا (ره) از زبان رهبر معظّم انقلاب 📅 یکم آبان؛ سالروز شهادت آیت‌الله سیدمصطفی خمینی (ره) در سال ۱۳۵۶ 🎙 گزیده‌ای از بیانات معظّم‌له در دیدار دست‌اندرکاران کنگره بزرگداشت 💢 ..... وقتی ایشان قم بود و ما هم قم بودیم، کاملاً از نزدیک من ایشان را می‌شناختم... 1⃣ اوّلاً ایشان از لحاظ ذهن و استعداد علمی، جزو افراد کم‌نظیر بود؛ یعنی ایشان واقعاً [دارای] یک استعداد برتر و یک ذهن وقّاد بود. ایشان درس هم خوب خوانده بود؛ با اینکه حالا ایشان اهل گعده و مانند اینها هم بود -حالا ما که نمیدیدیم، [ولی] میگفتند ایشان در صحن، گاهی‌اوقات تا دو ساعت از شب آنجا گعده [داشت]- لکن بعد که میرفت منزل و مشغول مطالعه میشد، از همه‌ی آن‌کسانی‌که اَقرانش بودند، ایشان جلوتر بود؛ از همه‌شان، هم فاضل‌تر بود، هم فهیم‌تر بود. بنابراین از لحاظ علمی و از لحاظ ذهنی، یک‌چنین آدم برجسته‌ای بود. 2⃣ از لحاظ جرئت علمی هم همین‌جور بود؛ یعنی آدم با جرئتی بود. من یادم نمیرود اشکالات ایشان را سرِ درس امام [....] لحاظ علمی، هم بااستعداد است، هم کارکرده است، هم با‌جرئت علمی است. از لحاظ عملی، آقای حاج‌آقا مصطفیٰ یک انسان انصافاً ممتازی بود. 3⃣ از لحاظ سادگی وضع زندگی، به‌معنای واقعی کلمه مرحوم حاج‌آقا مصطفیٰ، زاهد بود؛ از لحاظ لباس، از لحاظ رفتار، از لحاظ خوراک، از لحاظ رسیدگی به خانواده؛ واقعاً آدمِ مُعرِض از دنیا و زاهدی بود؛ این اواخری که ما دیده بودیم؛ آن دوره‌ی نجف را من خیلی اطّلاع زیادی ندارم. تا دوره‌ی قبل از مبارزات، ایشان گرایش سلوکی خوبی هم پیدا کرده بود؛ یک توجّهاتی داشت، اهل ذکر و حضور و این حرفها بود. 4⃣ جنبه‌ی دیگر حاج‌آقا مصطفیٰ، شجاعت او بود؛ یعنی واقعاً اینکه امام فرمودند که امید آینده‌ی اسلام بود، این به‌خاطر جامعیّت این آدم بود؛ هم از لحاظ علمی، هم از لحاظ تهذیب نفْس و مراقبت از نفْس، و هم از لحاظ شجاعت -یک مرجعی که بخواهد مرجع امور مردم قرار بگیرد، باید شجاعت داشته باشد؛ باید بتواند مسائل جامعه را بفهمد؛ و آنجایی که لازم است اقدام کند، اقدام کند- انصافاً آقای حاج‌آقا مصطفیٰ (رضوان اﷲ تعالی علیه) این‌جور بود؛ به‌هرحال، شخصیّت برجسته‌ای بود. 5⃣ ایشان پسر کسی مثل امام خمینی [بود] -خب ایشان در قم معروف بودند؛ چه قبل از مرجعیّت، چه زمان مرجعیّت- [امّا] یک‌ذرّه نشانه‌های در حاج‌آقا مصطفیٰ نبود. امام در ایّام فاطمیّه چند روز یک روضه‌ای داشتند؛ حتّی در منزل امام و روضه‌ی امام [هم] انسان، حاج‌آقا مصطفیٰ را نمیدید که بیاید خودش را بچسباند به امام؛ بااینکه عاشق امام بود، واقعاً از آن پسرهایی بود که عاشق پدرش بود یعنی واقعاً عشق می‌ورزید به امام- امّا دُوروبَر امام به‌صورت آقازادگی و مانند اینها، مطلقاً ایشان حرکتی نمیکرد. 6⃣ بعد که در سال ۴۱ مبارزات شروع شد، عصرها و سرشب، منزل امام رفت‌وآمد فراوانی میشد و ما همیشه و هر روز میدیدیم حاج‌آقا مصطفیٰ دَم در نشسته؛ این آدمی که کمتر آنجاها دیده میشد، از وقتی مبارزه شروع شد از سال ۴۱ در قضیّه‌ی انجمنها، مرحوم حاج‌آقا مصطفیٰ هر روز آنجا حضور پیدا میکرد و می‌نشست؛ یعنی مَنِش، مَنِش مبارزاتی بود. @qom_khamenei_ir